قرنطینه افراد در دوره همه‌گیری کرونا باعث رشد قابل‌توجه و استقبال از دوره‌های آموزشی آنلاین شد و مسترکلاس هم از این موضوع بسیار نفع برد و تعداد مشترکان این سرویس حتی به ۱۰ برابر سال ۲۰۱۹ هم رسید.

در ماه آوریل امسال مسترکلاس مدل تعرفه خود را به جای هر کلاس ۹۰ دلار به یک اشتراک سالانه ۱۸۰ دلاری تغییر داد.

در ماه مه شرکت ۱۰۰ میلیون دلار دیگر سرمایه‌گذاری دریافت کرد. مدل‌های آموزش در هر دوره مسترکلاس متنوع است؛ بعضی شخصیت‌ها تجربه‌های عملی و دیدگاه‌های خود را در مورد حرفه مورد نظرشان ارائه می‌دهند، در برخی دوره‌ها هم مدرسان با برگزاری یک ورک‌شاپ به‌طور عملی دانسته‌های خود را در اختیار مخاطبان می‌گذارند.

به همین دلیل به نظر می‌رسد اساسا دوره‌ها فاقد استاندارد و فرمول آموزشی هستند و با یکدیگر بسیار فرق دارند. اما آنچه مسترکلاس را نسبت به انبوهی از آموزش‌های آنلاین دیگر متمایز می‌کند، شخصیت‌های فوق مشهور هر حوزه است که آموختن از آنها می‌تواند هر علاقه‌مندی را وسوسه کند.

مثلا می‌توانید از تجربیات «ناتالی پورتمن» در بازیگری برخوردار شوید یا اگر علاقه‌مند به فیلمنامه‌نویسی هستید «آرون ساروکین» (فیلمنامه‌نویس مجموعه مشهور Newsroom یا فیلم استیوجابز) به شما نکات نابی از این حرفه می‌آموزد.

یا اگر نویسندگی موضوع مورد علاقه شماست، «مارگارت آتوود» و اگر آشپزی دوست دارید «گوردون رمزی» راهنمای شما خواهد بود.

«دیوید روگیر» هم‌بنیان‌گذار مسترکلاس است. او می‌گوید که روایت به شیوه مادربزرگش را دوست دارد، کسی که وقتی زن جوانی بود به همراه دخترش از دست نازی‌ها گریخت و به آمریکا مهاجرت کرد.

او بارها تلاش کرد که در مدارس پزشکی مشغول به‌کار شود اما هربار رد شد تا اینکه سرانجام یکی از آنها او را پذیرفت.

مادربزرگ که نوه‌اش را بسیار دوست داشت معتقد بود نوه‌اش هیچ‌گاه نباید تحصیل و آموزش را رها کند و ایده مسترکلاس هم از همین جا آمده است.

با این حال این داستان ایده‌آل از یک بنیان‌گذار، لزوما این‌گونه پیش نرفت.

دیوید روگیر در غرب لس‌آنجلس بزرگ شد و فرزند دو وکیلی بود که در سال‌های بازنشستگی به هنر روی آوردند.

او پس از آنکه مدرک MBA خود را از دانشگاه استنفورد گرفت، پیش یکی از استادانش به نام «مایکل دیرینگ» رفت که بنیان‌گذار صندوق سرمایه‌گذاری جسورانه Harrison Metal در سان‌فرانسیسکو بود و روی استارت‌آپ‌هایی که در مراحل اولیه رشد بودند سرما‌یه‌گذاری می‌کرد.

روگیر در این شرکت مشغول به‌کار شد اما بعد از یک سال متوجه شد که این کار برایش جذاب نیست پس دوباره به سراغ دیرینگ رفت و گفت که قصد دارد استعفا کند.

او به استاد سابقش گفت که می‌خواهد روی چیزی کار کند که خودش آن را ساخته باشد و دیرینگ از او پرسید چه چیزی و پاسخ شنید نمی‌داند!

دیرینگ چکی به مبلغ نیم میلیون دلار برای او کشید و او شرکت Yanka Industries را تاسیس کرد.

در سیلیکون‌ولی معمولا کسی از بنیان‌گذار یک شرکت درباره تاثیر تکنولوژی روی اجتماع، اقتصاد،‌ سیاست و زندگی روزمره نمی‌پرسد.

اما الگوهای استارت‌آپ‌هایی که در اینجا رشد می‌کنند عمدتا قابل تشخیص‌اند.

به‌طور عمده ایده‌هایی (استارت‌آپ‌هایی) به بالا می‌رسند که دنبال رفع کاستی در یک صنعت با استفاده از تغییر یک مدل قدیمی هستند.

روگیر می‌دانست که می‌خواهد با چک سفیدی که از استاد سابقش گرفته است، چیزی در زمینه آموزش ایجاد کند اما هنوز مطمئن نبود که آن کسب‌وکار چیست.

به موضوعاتی اندیشید که دوست داشت خود یا هم‌نسلانش درباره آنها بیاموزند. دروس و حرفه‌هایی که در ذهن همه هست و همه آرزو می‌کنیم روزی به سراغشان خواهیم رفت.

روگر می‌دانست که زندگی به سرعت درحال تغییر است. آنچه از مدرسه و دانشگاه آموخته‌ایم دیگر مناسب فضای شغلی امروز نیست.

او متوجه شد بسیاری از مردم مایلند برای آموزش و رشد مهارت‌های شخصی خود هزینه کنند.

این هزینه لزوما روی تحصیلات رسمی نیست، چنانچه بسیاری روی آموختن محتواهای آموزشی نه چندان معتبر هزینه می‌کنند.

سپس این ایده به ذهنش رسید که چطور است از بهترین‌ها بیاموزیم؟

به خصوص اگر این آموختن را با قیمت پایین ترکیب کنیم (داستین هافمن نخستین شخصی بود که موافقت کرد. روگیر با دختر او همکلاس بود).

آنها یک‌سری تست‌ها و فیلمبرداری‌های اولیه را انجام دادند.

روگیر سپس از آرون راسموسن خواست که به‌عنوان هم‌بنیان‌گذار و مدیر ارشد تکنولوژی به او بپیوندد. راسموسن در سال ۲۰۱۷ این شرکت را ترک کرد و پلت‌فرم آموزشی outlier.org را راه‌اندازی کرد.

در روزهای نخست بسیاری به دیوید روگیر می‌گفتند که این ایده جواب نمی‌دهد.

آنها معتقد بودند وقتی که آموزش‌هایی مشابه را می‌توان در یوتیوب به‌صورت رایگان پیدا کرد، چرا مردم باید حاضر به دادن هزینه برای آن شوند؟

از سوی دیگر مشخص نبود که سلبریتی‌ها هم استقبال چندانی از آن بکنند و تعداد مدرسان مشهور به سطح قابل‌توجهی برسد.

به او می‌گفتند که بهترین‌ها در جهان حاضر به آموزش نخواهند بود. حتی هنوز هم بسیاری از روگیر می‌پرسند که آیا مسترکلاس یک دوره آموزشی است یا سرگرمی؟

پاسخ او این است: چرا یک دوره آموزشی، سرگرم‌کننده نباشد؟

دیوید روگیر می‌دانست بخشی از کارآفرین بودن در اعتقاد داشتن به چیزی است که هیچ‌کس به آن اعتقادی ندارد.

با این حال بعد از چند روز از افتتاح مسترکلاس در ماه مه ۲۰۱۵ به او گفتند که دوره آموزشی او ۳۰ هزار دانش‌آموز دارد.

 دموکراتیزه کردن دسترسی به نوابغ

مسترکلاس آنچنان که از آغاز تعریف شده با هدف دموکراتیزه کردن و دسترسی راحت‌تر به نوابغ عرصه‌های مختلف ایجاد شده است.

با این حال لزوما این پلت‌فرم آموزشی بر این موضوع متمرکز نیست و شاید در مواردی متفاوت هم است.

در واقع گاهی به نظر می‌رسد که دوره‌ها یک کلاس آموزشی پیشرفته برای برخی دانشجویان باهوش باشد، اما یک تعداد از کاربران قادر به تامین صدها میلیون دلار سرمایه‌گذاری انجام شده در آن نیستند.

به همین دلیل دوره‌های مسترکلاس برای یک سطح مهارتی خاص طراحی نشده‌اند، بلکه اتفاقا به‌طور کلی هدف‌های عمومی مخاطبان عام را در نظر گرفته‌اند.

مسترکلاس میزان دستمزد پرداختی به استادان صاحب نامش را فاش نکرده است، اما در سال ۲۰۱۸ سایت بلومبرگ در مقاله‌ای مدعی شد که این سایت یک مبلغ تضمین شده به همراه سقف ۲۵ درصدی از درآمد هر کلاس را به استادان پرداخت می‌کند.

در سال ۲۰۱۷ نشریه هالیوود ریپورتر هم مدعی پرداخت ۱۰۰ هزاردلار به هر استاد شده بود.

با این حال پول تنها چیزی نیست که استادان مسترکلاس دریافت می‌کنند. برخی از آنها از جنبه دیگری شهرت به‌دست می‌‌آورند.

وینتور سردبیر قدیمی مجله Vogue درباره حضورش در مسترکلاس می‌گوید: من می‌دانم بسیاری از مردم کنجکاو هستند بدانند که من چه کسی هستم، چطور فکر می‌کنم و چطور کارم را پیش می‌برم.... من هیچ‌گاه فرصت نداشته‌ام تا درس‌های زیادی را که به‌عنوان یک سردبیر آموخته‌ام را با دیگران به اشتراک بگذارم.

آتوود نویسنده مشهور «سرگذشت ندیمه» که یکی از استادان این مجموعه است، می‌گوید که سن او مهم‌ترین مشوق برای شرکت در مسترکلاس بوده است.

او می‌گوید: برای بسیاری از افراد که ممکن است الان شغلی داشته باشند، اما به نوشتن هم علاقه‌مند هستند مسترکلاس مسیری برای انتخاب این عرصه است.

با این حال به گفته او آموختن رودررو این حسن را دارد که شما به چشمان دانشجویان نگاه می‌کنید، سن آنها را حدس می‌زنید و ارتباط تعاملی با آنها ایجاد می‌کنید.

اما یک دوره آموزشی آنلاین شبیه انتشار یک کتاب است.

منبع : دنیای اقتصاد