کتاب جادوی واقعی
۱۰ نکته طلايی از کتاب جادوی واقعی نوشته دکتر وين داير
ایده کتاب جادوی واقعی از کجا شکل گرفت؟
۱ – وین داير ايده ” کتاب جادوی واقعی ” را از يک تردست مشهور به نام هَری هودينی گرفت.
هودينی در اواخر دوران فعاليتش ادعا کرد که بيشتر شاهکارهايش را بر اساس استفاده از خطاي ديدِ بيننده انجام می داد.
اما برخی از آنها طوری بودند که حتی خود هودينی هم نمی توانست چگونگی انجامشان را توضيح بدهد.
او نام اين دسته از تردستی هايش را “جادوی واقعی” گذاشته بود.
اما منظورِ دکتر وین داير از عبارت « جادوی واقعی » اين است که هر انسانی می تواند به يک جادوگر تبديل شود.
ممکن است اين کار کمی دور از ذهن به نظر برسد اما داير می گويد که ممکنبودن يا نبودن اين کار فقط به تعريف شما از خودتان بستگي دارد.
داير جمله معرفی را از تيار دو شاردَن نقل می کند:
ما انسانهايی نيستيم که مسائل روحانی و معنوی را تجربه می کنيم. بلکه موجودات روحانی و معنوی هستيم که انسانبودن را تجربه ميکنيم.
بیشتر بخوانید: چرا سپاسگزاری بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد

کتاب جادوی واقعی غيرممکنهای زندگی را بررسی میکند
۲ – اين کتاب غيرممکنهای زندگی را بررسی کرده و سپس به جای اينکه صرفا شما را به نوشتن فهرست هدفها و اعتقاد راسخ به محققشدن آنها تشويق کند، به شما کمک میکند خودتان و آنچه را که میتوانيد انجام بدهيد به خوبی بشناسيد.
وقتی خودتان را کاملا بشناسيد هدفهايتان واضحتر و روابطتان با ديگران بيشتر معنوی و کمتر مادی میشوند.
در حالی که کار می کنيد احساس میکنيد در همان “جريانی”قرار گرفتهايد که چيکسنتميهای از آن حرف می زند و در نهايت تصميمگيری در هر موردی برايتان راحتتر می شود.
هیچ چیز در زندگی اتفاقی نیست.
۳ – وين داير معتقد است که هيچ چيز در زندگی اتفاق نيست.
هر تجربهای که انسان از سر می گذراند، حتی اگر تلخ و ناراحتکننده باشد، او را به مرحله بالاتری در زندگی می برد.
وقتی انسان به گذشتهاش نگاه می کند، متوجه می شود که همه اتفاقات و رويدادهای زندگی اش بخشی از يک طرح بزرگ و گسترده بودند که به زندگی اش شکل دادهاند.
پیشنهاد عالی: آیا شما برنامه مالی دارید که بتوانید در شرایط بحرانی مقاومت کنید؟

موضوع اصلی کتاب جادوی واقعی
۴ – موضوع اصلی کتاب جادوی واقعی ضرورت آگاهی از هدف اصلی انسان در زندگی است.
اینکه چگونه بتوانیم یک زندگی موفق داشته باشیم برای خیلی از افراد همچنان یک موضوع غیرقابل حل است.
انسان ها از طريق سه روش زير می توانند از هدف زندگی و فلسفه وجود خودشان آگاه شوند:
* آگاهی از طريق رنجکشيدن.
اين حالتی است که انسان از خودش می پرسد:
چرا من بايد دچار اين ناراحتی شوم؟
اتفاقاتی در زندگی انسان رخ می دهند و او چيزی ياد ميگيرد.
اما اگر رنجکشيدن تنها آموزگار انسان براي کسب آگاهی باشد، امکان وقوع معجزه از بين می رود.
* آگاهی از طريق رسيدن به نتيجه.
در اين حالت هدفهای انسان باعث می شود زندگی برايش معنا پيدا کند.
اين روش بهتر از آگاهی از طريق رنجکشيدن است.
اما در اين حالت هم مجبوريم دست و پا بزنيم و تلاش کنيم و همچنان با آن سطح از آگاهی برتری که به معجزه منجر می شود نمیرسيم.
* آگاهی از طريق پی بردن به هدف متعالی.
هر چيزی در دنيا يک هدف متعالي دارد.
فقط از طريق زندگی کردن بر اساس هدف متعالی مان می توانيم معجزه کنيم و به جای جنگيدن با زندگی، آنچه را که می خواهيم به طور معجزهآسايی به دست بياوريم.
يک معيار برای اينکه بدانيد آيا در مسير هدف متعالی تان هستيد يا خير، اين است که ببينيد آيا وقتی کار می کنيد توجهتان را به زمان از دست می دهيد يا خير.
به عبارتي اگر در مسير درستی قرار گرفته باشيد بايد کارتان آنقدر برايتان لذتبخش باشد که اگر قرار باشد فردا 10 ميليون دلار برنده شويد، باز هم به کارتان ادامه بدهيد و آن را ترک نکنيد.
یک مطلب مهم برای شما: چرا “نه” گفتن میتواند بهترین کاری باشد که برای خود انجام میدهید
وِين داير جمله زيبايی از دومونتِين نقل ميکند:
« بزرگترين و پرافتخارترين شاهکاری که انسان می تواند خلق کند اين است که زندگی هدفمندی داشته باشد.»
آيا شما فقط زندهايد يا اينکه به دنبال خلق شاهکارتان هستيد؟

با پیروی از اصول ذهنیتی در خودمان ایجاد کنیم که اعجاز می کند.
۵ – جدا از هدفی که در زندگی داريم، می توانيم با پيروی از اصول زير، باید ذهنيت مثبت در خودمان ايجاد کنيم که اعجاز می کند:
* اجتناب از قضاوتکردن درباره ديگران (شما با قضاوتِ خودتان ديگران را تعريف نمی کنيد، بلکه خودتان را به ديگران معرفی می کنيد.)
* تقويت حس الهام
* دانستن اين که هدفهايتان به شما شکل می دهند.
* سپردنِ خودتان به هستی برای اينکه نيازهايتان را برآورده کند.
جاهطلبی می تواند مانع از موفقيت شود
۶ – نکتهای که اهميت بسياری دارد اين است که انسان بايد کاری را که انجام می دهد از منافعی که انجام آن کار برايش در پی خواهد داشت جدا کند.
در جامعه امروز که همه در آن به دنبال کسب چيزی هستند.
جداکردنِ کار از منافع ناشی از آن، سخت است.
اما وِين داير به اين نکته عجيب اما واقعی اشاره می کند که جاهطلبی می تواند مانع از موفقيت شود.
انسان نمی تواند به معجزه دستور بدهد که اتفاق بيفتد اما اگر به جای تمرکز بر نتيجه يک کار بر خودِ کاری که انجام می دهد تمرکز کند، معجزه از طريق او اتفاق خواهد افتاد.
هدف واضح و روشنی براي آيندهتان داشته باشيد، اما اجازه ندهيد اين تصوير که به آينده مربوط می شود در زمان حال روی رفتارتان تاثير بگذارد.

همه روابط انسان بخشی از يک نقشه الهی هستند
۷ – هدفمندی حتی در روابط عاشقانه هم وجود دارد.
وين داير معتقد است همه روابط انسان بخشی از يک نقشه الهی هستند بنابراين بايد سعی کنيم از روابطمان با ديگران بيشترين بهره را ببريم.
دوستان معنوی از نقاط مشترکی که با هم دارند فراتر می روند تا رابطهشان با هم باعث تکامل روحشان شود.
اگر اين طور فکر کنيم با ساير انسانها مانند هديههای الهی رفتار می کنيم، با آنها مثل دارايی مان برخورد نمی کنيم،
سعی می کنيم مهربان باشيم و به انسانها فرصت کافی بدهيم و همين کار باعث بهبود و تقويت روابطِ انسانی می شود.
در نهايت اين که چون با پيروی از حرفهای وين داير می دانيم که هر انسانی يک شاهکار الهی است ،
ديگر مجبور نيستيم درکشان کنيم بلکه فقط به «کسی که برايمان غير قابل درک است، احترام می گذاريم.»
پیشنهاد عالی: افرادی که خانهدار هستند، با این ۶ ایده پول پارو کنند
ایده جالب وین دایر در زمینه ثروت در کتاب جادوی واقعی
۸ – وين داير در زمينه ثروت ايده بسيار جالبی دارد.
بيشتر انسانها به داشتن يا نداشتن ثروت فکر می کنند. اما داير می گويد که لازم نيست انسان چيزی را به دست بياورد:
هيچ راهی به سوی ثروت وجود ندارد؛ ثروت، خود راه است.
در واقع ثروت يک حالت ذهنی است، مثل فقر و تنگدستی.
ثروت و تنگدستی عواملِ به دست آمدنی نيستند، بلکه شرايطی هستند که خودِ انسان آنها را خلق می کند.
داشتن يک ذهنيت ثروتمند به اين معناست که به نعمتهايی که در حال حاضر از آنها برخورداريم توجه کنيم.

فقر و تنگدستی بر اساس احساس کمبودمان شکل می گيرد
۹ – در مقابل، فقر و تنگدستی بر اساس احساس کمبودمان شکل می گيرد و در شرايط زندگی مان آشکار می شود.
وين داير به جملهای از جيمز آلِن اشاره ميکند:
شرايطِ زندگی به انسان شکل نمی دهند، فقط باعث می شوند انسان خودش و ويژگی هايش را نشان بدهد.
البته اين موضوع بسيار حساس است. زيرا می شود اين طور تفسير کرد که فقرا حقشان است که فقير باشند.
داير در اينجا به يک تفاوت مهم اشاره می کند:
هر چند همه ما در زندگی بی پولی را تجربه کردهايم.
اما فقر مجموعهای از رفتارها و باورهای انسان است که وقتی شرايط زندگي را مقصرِ ناکامی هايمان ميدانيم، تشديد می شود.
زندگی کردن بر اساس هدف متعالی مان، راه مطمئنی براي قرارگرفتن در مسير ثروت است چون باعث می شود همواره در حال بخشش باشيم.
يک راه ديگر برای ثروتمندشدن اين است که حداقل 10 درصد از آنچه را که به دست می آوريم ببخشيم، حتی اگر رقم قابل توجهی نباشد.
کتاب جادوی واقعی درباره هويت فردی هم صحبت می کند
۱۰ – کتاب جادوی واقعی درباره هويت فردی هم صحبت می کند.
مهمترين نکته اين است که تا وقتی ندانيم شخصيت فعلی مان ثابت و دائمی نيست و می توانيم آن را اصلاح کنيم، نمی توانيم يک زندگی پر از معجزه را تجربه کنيم.
شهود درونی بهتر از خود شما از توانايی ها و امکاناتتان اطلاع دارد پس به آن توجه کنيد و اجازه دهيد که شکوفا شود.
رشد شخصيت از طريق تمرکزکردن روی کمبودها به دست نمی آيد بلکه از طريق شناخت دقيق توانايی های فعلی مان حاصل می شود.
تغيير شخصيت يعنی اينکه خود واقعی مان را بيشتر آشکار کنيم.
………
نظر بدهید