قبل از اینکه در مورد نوتلا سازنده شکلات صبحانه صحبت کنیم، باید به این بپردازیم که کسب و کار یعنی چه و بعد درباره یکی از بهترین کسب و کارهایی که توانسته یکی از برندهای فروش شکلات صبحانه باشد صحبت کنیم.
کسب و کار یعنی چه؟
کسب و کار عبارت است از فعالیت کسب درآمد یا کسب درآمد از طریق تولید یا خرید و فروش محصولات مانند: کالاها و خدمات یا بنگاهی که برای کسب سود وارد شده است.
و الان قرار است یکی از بهترین کسب و کارها را معرفی کنم و در موردش صحبت کنم که شاید خیلیها از شما اسمش را شنیدهاید.
قرار است در مورد نوتلا، شکلات صبحانهای که از یک برند خانگی به برند جهانی تبدیل شد صحبت کنیم.
مواردی که در این مقاله فرا میگیریم:
1_ تاریخچه نوتلا
2_ 3 تا از استراتژیهایی که برند نوتلا را جهانی کرد که در ایران هم قابل اجرا است.
بیش از پنجاه سال پیش کسب و کاری کوچک و خانگی در ایتالیا که شکلات را با فندق ترکیب میکرد به وجود آمد.
امروزه این کسب و کار روز جهانی اختصاصی و شهرتی فراگیر دارد. چه استراتژی برندینگ و بهطورکلی بازاریابی، و چه استراتژی فروش این موفقیت چشمگیر را رقم زده است؟
مسلماً “اولین بودن” در این زمینه بیتأثیر نبوده است، اما آیا رقابت با کمپانیهای بزرگ دیگری که در زمینههای مشابه کار میکنند کار آسانی ست؟
استراتژی برندینگ بسیار قدرتمندی لازم است تا بتوانید در بازاری با رقابت فشرده جایگاه اول را حفظ کنید.
برای ملموستر شدن موفقیت نوتلا میتوان به این نکته اشاره کرد که هر ۲٫۵ ثانیه یک شیشه نوتلا فروخته میشود.
صفحه فیسبوک این شرکت فالوورهای بیشتری از بسیاری هنرمندان معروف دارد. به گفته بلومبرگ، مالک آن، میشل فررو، ثروتمندترین مرد ایتالیاست.
اما وضعیت همیشه اینگونه نبود. در حقیقت وقتی نوتلا در سال ۱۹۸۳ به ایالاتمتحده رفت، برای ورود به بازار آمریکایی که با محصولات فندقی از این نوع ناآشنا بود، راهی دشوار و طاقتفرسا پیش رو داشت.
درحالیکه محبوبیت این محصول بهطور “آهسته و پیوسته” رشد کرد، پس از اینکه شرکت سه استراتژی برندینگ هوشمند را به کار گرفت شیب و سرعت موفقیت بسیار تندتر شد:
1. منحصراً بر روی بازار صبحانه تمرکز کردند
جیسون بیدل، متخصص بازاریابی و محتوا میگوید: وقتی نوتلا به ایالاتمتحده آمد، خود را بهعنوان یک جایگزین برای چند مورد، مانند شکلات، مربا و خامهٔ تزیینی کیک، معرفی کرد.
مشتریان کشورهای دیگر قبلاً بسیاری از کاربردهای آن را کشف کرده بودند، بنابراین فرض نوتلا بر این بود که بازار ایالات متحده نیز بهسرعت این مفهوم را درک میکند.
اما مصرفکنندگان متقاعد نشدند که این محصول معجزهای بود که ادعای آن را داشت. نوتلا تلاش میکرد که همهچیز برای همهکس باشد، و درنتیجه به هیچچیز برای هیچکس تبدیل شد. این یکی از نبایدهای بسیار مهم فروش است.
در سال ۲۰۰۹، نوتلا استراتژی برندینگ خود را تقریباً بهطور کامل بر تبدیلشدن به یک ستاره میز صبحانه متمرکز کرد. این حرکت به مشتریان کمک کرد که بهترین استفاده از محصول را درک کنند.
این روش یک فراخوانی مشخص و متمرکز به مشتریان ارائه داد و از “میتوانید محصول ما را با همهٔ خوراکیها استفاده کنید” به “محصول ما مخصوص صبحانه است” تغییر یافت.
2. هدف قرار دادن تمایل جهانی
دومین استراتژی برندینگ مورد استفاده بحثبرانگیز است. نوتلا خود را بهعنوان بخشی از یک رژیم سالم بازاریابی کرد.
باوجوداینکه این شرکت هرگز بهصراحت ادعا نکرد که شکلات فندق بهتنهایی و بهخودیخود سالم است، اما آن را بهعنوان بخشی از یک رژیم متعادل تبلیغ کرد.
نوتلا بهقدری این کار را خوب انجام داد، که شرکت مادر، فررو، مجبور شد تبلیغات خود را تغییر دهد و مبلغ ۳ میلیون دلار در یک دادخواست محاکمهای برای تبلیغات فریبکارانه بپردازد!
این درواقع جنبهٔ سلامتی محصول بود که بسیاری از والدین را راضی کرد تا این شکلات را در رژیم غذایی فرزندان خود بکار برند.
و نوتلا موفق شد به خانههای مصرفکنندگان هدف خود راه پیدا کند.
3. سرمایهگذاری بر تبلیغات دهانبهدهان و خودجوش
هنگامیکه محصول در خانهٔ مصرفکنندگان جا خوش کرد، کنجکاوی باعث شد آنها به استفاده از نوتلا برای موارد غیر از صبحانه بپردازند، و بهزودی مردم شروع به اشتراکگذاری نتایج آن در شبکههای اجتماعی کردند.
اگر خاطرتان باشد، نوتلا میخواست بهعنوان شکلات فندقی که کاربردهای بسیاری دارد شناخته شود. و با همین عنوان خود را معرفی کرد.
اما این استراتژی برندینگ در همان ابتدا شکست خورد و کسی نوتلا را بهعنوان شکلاتی “همهکاره” نپذیرفت.
پس نوتلا فقط بر مصرف صبحانه تمرکز کرد، و پس از پذیرفته شدن، کاربردهای دیگر آن خودبهخود کشف شد.
چنین اتفاقی برای هر برندی نمیافتد. محصول باید حقیقتاً تمامی کاربردهایی که ادعای آن را دارد داشته باشد.
و تونلا با این پتانسیل بالا و استراتژی برندینگ متمرکز، به مؤثرترین و ایده آل ترین نوع بازاریابی دست یافت.
اثبات محصول در شبکههای اجتماعی کمک شایانی به متقاعد کردن مشتریان بالقوه میکند.
به این صورت که “اگر مایکل از نوتلا استفاده میکند، شاید من هم باید آن را امتحان کنم.”
استراتژی برندینگ نوتلا برای افزایش این دست طرفداران را میتوان در تلاشهای متمرکز رسانههای اجتماعی این کمپانی مشاهده کرد.
نوتلا از صفحات شبکههای اجتماعی خود برای تعامل با مصرفکنندگان استفاده میکند.
بهعنوانمثال، به مناسبت تولدش، یک کمپین جهانی به نام “۵۰ سال پر از داستان” راهاندازی کرد و از هواداران خواست تا خاطراتی راجع به استفاده از این محصول به اشتراک بگذارند.
کسانی که داستان را از طریق متن، ایمیل یا ویدیو به اشتراک گذاشتند، یک برچسب شخصی دریافت کردند و واجد شرایط دریافت جوایز شدند.
نوتلا همچنین بر روی پلتفرمهای بصریتر مانند صفحات Tumblr، فیسبوک و Pinterest تمرکز میکند.
بیدل معتقد است: در این مرحله، توانایی نوتلا برای رشد سهم بازار خود، بر اساس محصول خود است. مصرفکنندگان ممکن است نوتلا را با این تفکر که “شاید سالمترین گزینه نباشد، اما خوراکیهای غیرسالم تری مثل دونات و رول دارچین نیز وجود دارد” خریداری کنند. و در ضمن، مقاومت در برابر مزهای به این خوبی واقعاً کار سختی ست!
نتیجهگیری:
نتیجه میگیریم که هر کسب و کاری که دارید یا میخواهید راهاندازی کنید اینکه شناخت از مشتریهای هدفتان داشته باشید و بازار هدف خود و رقبای خود را بشناسید و به نیازها و دغدغههای مخاطب خود پاسخ دهید و کاری کنید که مشتریانی که از شما خرید کردهاند رضایت کامل داشته باشند یعنی اینکه شما یک تجربه خرید عالی برای مشتری خلق کنید برند شما شکل میگیرد و شما تو کوتاهمدت میتوانید شماره 1 یا لیدر بازار خود باشید.
نویسنده: جناب آقای پارسا دانیالی از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفهای کسب و کار ویدان