کسب و کاری که شگفتی میآفریند - گفت و گو با کن بلانچارد
گفت و گو با کن بلانچارد در مورد مدیریت و رهبری کسب وکار ، مدرس و نویسنده برتر مدیریت
اخیرا با کن بلانچارد، که مدیر شرکتهای کن بلانچارد است، ملاقاتی داشتم.
او مولف یا همکار مولف در ۵۰ کتاب است که بیش از بیست میلیون نسخه از آنها به فروش رفته است و شامل کتاب بسیار مهم «مدیر یک دقیقهای» هم میشود.
او علاوه بر اینکه مشاور و سخنران مشهوریست، وقت خود را به سخنرانی در آلمامیتر، دانشگاه کورنل، که متولی آنجاست نیز اختصاص داده است.
گفت و گوی فوربس با او را در ادامه میخوانید:
• وقتی که نوبت مدیران میشود، چه موانعی سر راه آنان قد علم میکنند؟
بزرگترین مانعی که سر راه رشد مدیران و رهبران قرار دارد، نفس انسان است.
وقتی مدیران فکر میکنند که همه چیز را میدانند، از رشد کردن باز میمانند.
رشد برای مدیران و رهبرانِ کسبوکار همچون اکسیژن برای غواص زیر دریاست.
بدون یادگیری و رشد، مدیران از نظر کارایی میمیرند.

در شغلتان در زمینه مدیریت، چالشهای بزرگتان چه بودند و چگونه بر آنها پیروز شدید؟
در اواخر دهه ۱۹۷۰ من و همسرم مارگی در مرخصی هفتگی از دانشگاه ماساچوست به سر میبردیم که من در آنجا تدریس میکردم و مارگی هم دوره دکترای خود را به پایان رسانده بود.
تشویق شدیم که شرکت خودمان را با گروهی از روسا که اعضای سازمان روسای جوان بودند، آغاز کنیم.
با تشویق آنان وسوسه شدیم، اما اگر بخواهم در مورد چالشها صحبت کنم حتی نمی توانستیم دفترچه کارهای روزانه خود را به تعادل برسانیم.
خیلی خوششانس بودیم که پنج تن از آن روسا پیشنهاد کردند که به ما کمک کنند و هیات مشاوران ما شوند.
بزرگترین چالش ما این بود که نمیدانستیم چگونه تجارتی را راهاندازی کنیم.
در کتابی که با مارک میلر نوشتم با نام «مدیران بزرگ رشد میکنند» راهی برای غلبه بر چالشهایی این چنین پیشنهاد کردهایم.
ما آن را گام برداشتن به سوی دانایی نام نهادیم. معنی آن علاقه به دریافت بازخورد، مشاوره گرفتن و رشد کردن به عنوان یک مدیر و رهبر کسبوکار است.
سفری جالب بود. امروز، من و مارگی بیش از ۳۰۰ نفر کارمند با دفاتری در تورنتو، لندن و سنگاپور و شرکایی با ۳۰ ملیت متفاوت داریم.
اگر مشتاق یادگیری و در پی مشاوره نبودیم، به اینجا نمیرسیدیم.
بیشتر بخوانید: بهترین استراتژیهای بازاریابی اینترنتی برای رشد کسب و کار

سه نکته مهم در رشد به عنوان یک هدایتگر جوان در کسب و کار از نظر شما چیست؟
اول، باید دانش کسب کنید. یعنی در مورد نقاط ضعف و قوت خود و نقاط ضعف و قدرت افرادی که با آنان کار میکنید بدانید.
باید آموختن درباره صنعت خود را ادامه دهید و در مورد مدیریت و رهبری کسب وکار به طور مداوم مطالعه کنید.
دوم، باید با دیگران در ارتباط باشید. یعنی دنبال ارتباطات هدایت کننده باشید و هر آنچه را که میآموزید در اختیار دیگران بگذارید.
«مدیریت و رهبری کسب وکار» در مورد شما نیست؛ درباره سرمایهگذاری در رشد دیگران است.
سوم، باید دنیای خود را بگشایید. بدین معنی که در پی تجربیات جدید خارج از کار برای گستردن درک خود از واقعیت باشید.
در محل کار، این بدین معنیست که از بخش خود بیرون بیایید و شرکت را در کل و به صورت کل درک کنید.
دنبال موقعیتهایی برای هدایت باشید- کارگروهی، تیم افزایش سرمایه، کمیتههای وقایع اجتماعی.
با دست داشتن در مدیریت و رهبری کسب وکار است که بیشتر از هر چیز دیگری میآموزید.
پیشنهاد ویژه: بوم مدل کسب و کار چیست

چگونه بین مدیران و رهبران کسب و کار، تفاوت قائل میشوید؟ آیا میتوانید هر دو باشید؟
من سعی نمی کنم تفاوتی بین مدیران و رهبران کسب و کار، قائل شوم.
زیرا وقتی مردم در مورد تفاوت این دو صحبت میکنند، مدیران رتبه دوم را میگیرند.
وارن بنیس، یکی از رهبران کسب و کار با فکری بینظیر در زمینه کاری ما گفته است که
«رهبران کسبوکار، کار درست را انجام میدهند و مدیران کار را به درستی انجام میدهند.»
من فکر میکنم که کار درست را انجام دادن و کار را به درستی انجام دادن، بخشی از رهبری یک کسب و کار است.
دو جنبه اصلی در رهبری کسب و کار وجود دارد.
اولین جنبه بینش/ جهت است، زیرا رهبری کسبوکار درباره رفتن به جاییست.
اگر مردم ندانند که به کجا میروید، شانس شما برای رسیدن به آنجا کم میشود.
بخش بینش/ جهت در رهبری کسبوکار، بخشی از هدایت خدماتی در کسبوکار است.
وقتی در این مورد سخن میگویم، مردم فکر میکنند من در مورد کسانی در کسب و کار حرف میزنم
که سعی میکنند رضایت همه شاغلان در آن کسب و کار را جلب کنند، صحبت میکنم.
آنها این دو جنبه را درک نمیکنند.
بخش بعدی در هدایت خدماتی، اجراست با توجه به بینش و جهت چگونه زندگی میکنید و به اهداف تعیین شده دست مییابید؟
شما در حال اجرای بینش/ جهت هستید، هرم سلسله مراتب در کسب و کارتان را وارونه کردهاید و برای افراد خود کار میکنید،
و هر کاری میتوانید انجام میدهید تا در اجرای بینش به آنها کمک کنید.
بیشتر بخوانید: اهمیت اول بودن در کسب و کار

آیا مردم میتوانند هر دو نقش را در کسب و کار ایفا کنند؟
برخی میتوانند. برخی افراد در نقش بینشی مهارت دارند.
آنها همچون معلم کلاس سوم هستند که بینش و ارزشها را مدام برای افراد تکرار میکنند تا به درستی آن را دریابند. اما اجراکننده نیستند.
اگر هدایتگر خوبی در کسب و کار هستند، مردمی را اطراف خود گرد میآورند که میتوانند نقش اجرایی را ایفا کنند و آن را به پیش ببرند.
برخی افراد در اجرا مهارت دارند. این افراد باید اطمینان داشته باشند که کسی را دارند که نقش بینشی را برعهده بگیرد.
اگر میخواهید هدایتگر کارآمد باشید، هر دو نقش باید ایفا شوند.
حتما بخوانید: هوش مالی چیست؟
آیا میتوانید افرادی را نام ببرید که توانایی هدایتگری خود را در کسب و کار در طول زمان رشد بخشیدهاند؟
دو نفر به ذهنم رسیدند: گری ریج، رییس و مدیر اجرایی شرکت WD-40 و کالین بارت، رییس بازنشسته خطوط هوایی ساوت وست.
خوشبختانه شانس نوشتن کتاب با هردوی آنها را داشتهام.
با گری پس از ثبت نامش برای دوره فوق لیسانس رهبری اجرایی در دانشگاه سن دیه گو آشنا شدم.
من و گری خاطرهای داریم که به دوران استادی دانشگاه من بازمیگردد، من همیشه مشکل داشتم زیرا امتحان نهایی را روز اول کلاس از شاگردان میگرفتم.
یک مطلب کاربردی برای شما: ۶ اصل سیستم سازی کسبوکارهای کوچک

مقایسه امتحانات دانشگاه با تجارت
وقتی هیات علمی درمورد آن از من پرسید، پاسخ دادم که نه تنها امتحان نهایی را روز اول میگیرم بلکه پاسخ را هم به آنها درس میدهم و بدین ترتیب وقتی شاگردانم به پایان ترم میرسیدند، همگی نمره A میگرفتند.
زندگی یعنی A گرفتن، نه منحنی توزیع معمولی! گری مجذوب این داستانم شد و گفت: «چرا این کار را در تجارت نمیکنیم؟»
او سفر تغییر فرهنگ شرکت WD-40 و اجرای فلسفه ای به نام «به برگهام نمره نده، کمک کن A بگیرم» را آغاز کرد.
در سال ۲۰۱۰ شرکت WD-40 بزرگترین سال مالی را در تاریخ خود داشت.
همزمان، یک تحقیق رضایت کارمندان را انجام دادند که ۹۸ درصد از کارمندان آن را پر کردند و آنها از 60 ملیت مختلف هستند.
نتایج بسیار مثبت بود. جمله تحقیقمان این بود: «در WD-40 با من با احترام و وقار رفتار میشود» بیش از 98.7 درصد پاسخ مثبت به آن دادند. گری شاگردی بینظیر است.
کالین بارت، ریاست خطوط هوایی ساوت وست را پس از شریک بنیانگذار آن هرب کالهر به دست آورد.
تجربه اصلی او قبل از به دست آوردن آن شغل این بود که منشی اجرایی هرب برای مدت بیست سال بود.
پیشنهاد عالی: ۸ عامل موفقیت کسبوکارها چیست
هرب، آن دو جنبه رهبری کسب و کار را درک کرده بود.
او احساس میکرد که بینش و جهت خطوط هوایی ساوت وست روان است و نمیخواست یک جک ولش بیاید و شرکت را به جهتی دیگر برگرداند.
او کسی را میخواست که جنبه اجرایی و یا خدماتی هدایتگری کسب و کار را بشناسد؛
کسی که بتواند به خوبی هدایت کند و همه را در مسیر تعیین شده نگه دارد.
کالین انتخاب درستی بود. جالب است که چگونه رشد کرد.
من آنقدر هیجان زده شدم که با کمک او کتابی به نام «رهبری با LUV: راهی متفاوت برای خلق موفقیت واقعی» را نوشتم.
در هجدهمین سال ریاست، کالین نقش اصلی را در صنعت خطوط هوایی ایفا کرد و اولین زنی بود که به اهداف بسیار مهمی دست یافت.
نظر بدهید