تفاوت و مقایسه استارتاپ با کسب‌وکار کوچک

تفاوت و مقایسه استارتاپ با کسب‌وکار کوچک

امروز قصد داریم در مورد یک موضوع مهم بنام مقایسه استارتاپ با کسب‌وکار کوچک در بخش های مدیریتی و مالی صحبت کنیم.

کارآفرینان از زمانی وجود داشته‌اند که قبایل کشاورزی اولین ابزار سنگی خود را در بازار مبادله می‌کردند.

پادشاه کرزوس اولین سکه را در قرن ششم ضرب کرد و تا قرن نوزدهم، بیشتر مشاغل کوچک بودند.

بنابراین نکته تمایز یک استارتاپ با کسب‌وکار کوچک چیست؟

هنگامی‌که فناوری به وجود آمد، مدل‌های کسب‌وکار شروع به واگرایی کردند.

اصطلاح "استارتاپ" برای اولین بار در سال 1976 در مقاله فوربس با اشاره به پردازش داده‌ها ظاهر شد.

پس از رونق دات کام در اواخر دهه 90، ما شروع به شنیدن "استارتاپ" در همه‌جا کردیم.

این سرنخ بزرگی از تفاوت بین یک استارتاپ و کسب‌وکار کوچک می‌دهد: اصطلاح «استارتاپ» معمولاً به یک شرکت فناوری اشاره دارد.

استفاده از فناوری به آن‌ها اجازه می‌دهد تا از یک مدل تجاری متفاوت و شتاب‌یافته پیروی کنند که آن‌ها را از مشاغل کوچک متمایز می‌کند.

اگر به فکر راه‌اندازی یک شرکت هستید، ضروری است که تفاوت بین یک استارتاپ و کسب‌وکار کوچک را بدانید.

تنها در این صورت می‌توانید انتخاب کنید که کدام مدل با هویت تجاری شما مطابقت دارد.

 

مقایسه استارتاپ با کسب‌وکار کوچک: کدام‌یک برای شما مناسب است؟

استارتاپ‌ها به لطف داستان‌های موفقیت وحشی، فرقه‌های شخصیتی و صنعت سرگرمی، جایگاه تقریباً اسطوره‌ای پیداکرده‌اند.

آن‌ها هیجان‌انگیز به نظر می‌رسند، اما آن‌ها همچنین پر از ریسک هستند و برای برخی از انواع محصولات و خدمات بهتر از سایرین کار می‌کنند.

این اشتباه را نکنید که فکر کنید استارتاپ‌ها تنها راه ثروتمند شدن هستند.

شما هنوز هم می‌توانید یک کسب‌وکار کوچک را تبدیل به ماشینی کنید که به‌خوبی روغن‌کاری شده است تا زمانی که آنجا نیستید برای شما درآمد کسب کند.

هر امتیاز رستوران، شرکت حقوقی جهانی و زنجیره نمایندگی خودروهای منطقه‌ای به‌عنوان یک تجارت کوچک شروع به کار کردند.

تصمیم‌گیری بین استارتاپ و کسب‌وکار کوچک ارتباط کمتری با کسب درآمد دارد و بیشتر به صنعتی که در آن مشغول هستید، و همچنین شخصیت، سبک رهبری و تحمل ریسک شما مربوط می‌شود.

  [caption id="" align="aligncenter" width="750"]مقایسه استارتاپ با کسب‌وکار کوچک مقایسه استارتاپ با کسب‌وکار کوچک در بخش های مدیریتی[/caption]

تفاوت بین استارتاپ و کسب‌وکار کوچک

اصطلاح «استارتاپ» امروزه آن‌قدر رایج است که کارآفرینان فکر می‌کنند این همان چیزی است که می‌سازند.

حتی اگر این‌طور نباشد، تفاوت‌هایی بین کسب‌وکار نوپا و کوچک وجود دارد.

چشم‌انداز

در بحث استارتاپ در مقابل کسب‌وکار کوچک، چشم‌انداز شرکت یکی از مهم‌ترین عوامل است.

استارتاپ‌ها نه‌تنها بر ایجاد یک محصول، بلکه بر تصرف جهان تمرکز دارند.

آن‌ها می‌خواهند نوآورترین، خلاق‌ترین و مختل‌کننده‌ترین نیرو در صنعت، بازار و جهان خود باشند.

کسب‌وکارهای کوچک بیشتر بر سودآور بودن در یک الگوی از قبل تعیین‌شده متمرکز هستند.

آن‌ها به بازار محلی بیشتری خدمت می‌کنند و روابط شخصی رگ حیات آن‌هاست.

آن‌ها اغلب توسط یک علاقه هنری هدایت می‌شوند یا از طریق نسل‌های خانواده منتقل می‌شوند.

منابع مالی

استارتاپ‌ها بیشتر منابع مالی خود را از سرمایه‌گذاران خطرپذیر (VC) دریافت می‌کنند که سرمایه‌گذاری‌های عمده انجام می‌دهند.

تا سقف یک‌میلیون دلار در یک‌زمان! در ازای آن، آن‌ها سهام در تجارت دریافت می‌کنند، بنابراین اگر موفقیت‌آمیز باشد، همراه با مالک سود می‌برند.

کسب‌وکارهای کوچک معمولاً از بانک‌های سنتی یا وام‌دهندگان آنلاین وام می‌گیرند.

وام‌دهندگان با دریافت سود، درآمد کسب می‌کنند، به این معنی که صاحب کسب‌وکار در طول زمان بیشتر پرداخت می‌کند، اما هیچ‌یک از سهام خود در شرکت را رها نکرده است.

رشد

استراتژی رشد ممکن است بزرگ‌ترین تفاوت بین یک استارتاپ و کسب‌وکار کوچک باشد.

استارت‌آپ‌ها می‌خواهند تا جایی که می‌توانند سریع رشد کنند و از طریق یک مدل کسب‌وکار که می‌تواند به‌راحتی تکرار و مقیاس‌پذیر باشد، درآمد بالایی را افزایش دهند.

به همین دلیل است که استارت آپ‌ها معمولاً در صنعت فناوری دیده می‌شوند.

کسب‌وکارهای کوچک از یک استراتژی رشد کندتر و محتاطانه‌تر استفاده می‌کنند که بر سودآوری متمرکز است.

قبل از توسعه آن‌ها به دنبال رشد بلندمدت و پایداری هستند که کسب‌وکاری پایدار و طولانی‌مدت ایجاد کند.

این مدل برای بنیان‌گذارانی که تحمل ریسک کمتری دارند بسیار مناسب است.

سود

سود

درآمد با رشد مرتبط است، بنابراین تعجبی ندارد که تضاد بین یک استارتاپ در مقابل کسب‌وکار کوچک وجود داشته باشد.

سرمایه‌گذارها می‌دانند که سرمایه‌گذاری اولیه آن‌ها در یک استارتاپ ممکن است برای سال‌ها بی‌اثر بماند یا اصلاً به نتیجه نرسد.

استارت‌آپ‌ها برای بازگشت سریع سود ساخته نشده‌اند. هدف این است که شرکت را عمومی کنید و از این راه سود ببرید.

کسب‌وکارهای کوچک معمولاً جایی برای نگرانی ندارند.

آن‌ها همچنین اغلب برای ایجاد سود فوراً راه‌اندازی می‌شوند، زیرا از مدل‌های تجاری به‌خوبی تثبیت‌شده پیروی می‌کنند.

آن‌ها به زمان نیاز ندارند تا بفهمند چه چیزی کار می‌کند زیرا لزوماً کاری را متفاوت انجام نمی‌دهند.

رهبری

رهبران استارتاپ‌ها در مقابل کسب‌وکارهای کوچک معمولاً هدایای ذاتی متفاوتی خواهند داشت.

تونی می‌آموزد که سه موهبت مختلف کار وجود دارد: شما می‌توانید یک هنرمند، یک مدیر یا یک کارآفرین باشید.

استارت‌آپ‌ها معمولاً توسط کارآفرینان واقعی تأسیس می‌شوند: ریسک‌پذیران، چشم‌اندازان و سازندگان کسب‌وکار پرانرژی که می‌توانند مانند پوشیدن یک لباس جدید از یک شرکت به شرکت دیگر بپرند.

کسب‌وکارهای کوچک اغلب توسط هنرمندان تأسیس می‌شوند: خالقان پرشور و رابط‌هایی که می‌خواهند از بزرگ‌ترین مهارت خود برای الهام بخشیدن به دیگران استفاده کنند.

مدیرانی که مردم هستند و وسواس فرآیند دارند، یک کسب‌وکار کوچک کارآمد را نیز اداره می‌کنند.

به خاطر داشته باشید که هر شخصی می‌تواند کارآفرین باشد، هرکسی می‌تواند یک کسب‌وکار بسازد.

اما شما باید هویت واقعی کسب‌وکار خود را بشناسید تا به موفقیت برسید.

نوشته‌ای از آنتونی رابینز

دیدگاه کاربران (0)