پیش از راهاندازی یک محصول خودتان مشتری آن شوید
آیا شما در مورد شناخت مشتری مهارت دارید؟
تحقیق و گفتوگو با مشتریان برای شناخت مشتری میتواند چیزهای زیادی به شما بگوید.
به این روش درباره آن فکر کنید: در اواخر دهه بیستم عمرم، من تنها میتوانم درباره افراد 65ساله و بالاتر چیزهایی متوجه شوم.
مطمئنا من میتوانستم آنها را در قالب نوشتهای بر روی کاغذ به خوبی درک کنم، اما نمیدانم این احساس در واقعیت چگونه است.
بنابراین اگر من بخواهم برای افراد مسنتر محصولی را خلق کنم، میبایست برای درک نیاز واقعی آنان و خواستهشان تلاش زیادی بکنم.
چون من نتوانستم آنها را درک کنم یا از تجربیات شخصیام نتیجه بگیرم.
وقتی شما برای یک مشتری ثابتی که او را درک میکنید (یعنی خودتان) کسبوکاری را ایجاد میکنید اتفاقی خارقالعاده میافتد.
برخورد با خودتان به عنوان اولین مشتری میتواند در هزینههای بازاریابی شما صرفهجویی کند،
اطمینان پیدا کنید که با ارائه یک محصول قوی و بسیار قویتر شروع میکنید.

ابتدا به خودتان خدمت کنید.
من در حین انجام تحقیقاتم برای این مقاله، به بسیاری از کارآفرینانی که اولین مشتریان خودشان بودند برخورد کردم.
در یک گفتوگوی ایمیلی با جولی هاوث بنیانگذار No Flap Ear Wrap او چیزی گفت که واقعا ذهن من را درگیر کرد: «من در ابتدا هیچ قصدی برای ایجاد یک کسبوکار نداشتم.»
هاوث در ادامه میگوید:
«من در واقع به دنبال راهی بودم برای محافظت از سگ نجات عضلهای 65 پوندی خودم از خلاصشدن از بانداژ و یقه الکترونیکی که او میبایست به مدت ده روز پس از جراحی گوش بپوشد.
وقتی او را به نزد یک دامپزشک بردم تا بخیههایش را بکشد، او نمونه اولیه No Flap Ear Wrap را پوشیده بود.
دامپزشک من بسیار تحت تاثیر قرار گرفت، او به من گفت که باید این محصول را به بازار عرضه کنم.»
حرفهای هاوث در ذهنم باقی ماند چون آنها اهمیت این موضوع را برای من روشن کردند که باید اولین مشتری محصولتان خودتان باشید.
فکرکردن به نیازهای سگش و خواستههای او به خلق یک راه حل مفید برای موقعیتشان کمک کرد.
او برای ساخت یک محصول تجاری تلاش نکرد، او فقط کاری را انجام داد که برای سلامت ذهنیاش و سلامت سگ تحت درمانش مناسب بود.
خلق یک راه حل برای یک مسئله بدون نگرانی برای نحوه فروش آن و بازاریابی آن به شما اجازه میدهد تا چیزی را خلق کنید که سهم بزرگی از بازار را به خود اختصاص خواهد داد.

با دوستانتان ارتباط برقرار کنید.
اگر شما اولین مشتری شرکت خودتان هستید، احتمال دارد دوستان یا خانوادهای با علایق مشابه داشته باشید که میتوانند مشتریان محصول یا خدمت شما نیز باشند.
«ابتدا به خود خدمتکردن» شاید بدین معنی است که شما دسترسی سریعی به مشتریان بالقوه خواهید داشت به کسانی که بتوانند کسبوکار شما را ارزیابی کرده و به شما بازخورد دهند.
به عبارت دیگر، دوستان شما میتوانند گروههای مرکزی شما باشند.
وقتی من در ابتدا شنيدم که دوستان میتوانند به عنوان گروههای مرکزی و ابزارهای دیگر برای جمعآوری تحقیقات استفاده شوند، باور نکردم.
با این همه، به نظر میرسد یک گروه از غریبهها یا شرکتکنندههایی که دیگران را در گروه نمیشناسند اطلاعات معتبرتری را ارائه میدهد.
با توجه به یک تحقیق منتشرشده در TQR، من مایلم ذهنیتم را تغییر دهم. این مطالعه نشان میدهد که «گروههای دوستی» میتوانند دادههای ارزشمندی را ارائه دهند.
یک گروه دوستی متشکل از یک شرکتکننده واحد است که میزبان گروهی از دوستان در خانه خودش است.
این دوستان دعوت شده انتخابی هستند زیرا آنها با جمعیت مورد هدف تناسب دارند، یعنی محقق تمایل دارد تا در مورد آنها به نتیجهای برسد.
به طور خلاصه، گروهی از دوستان شما میتوانند به عنوان ابزاری مفید عمل کنند که به حس ششم شما درک، احساس و بازخوردی میدهد که مشتری ثابت شما ممکن است تجربه کند.
قادربودن به استفاده معتبر از دوستان به جای یک گروه مرکزی که نماینده جمعیت شما باشد فوقالعاده است.
زمان، منابع، و انرژی که شما میتوانید با عدم نیاز به یافتن شرکتکنندههای تصادفی صرفهجویی کنید و میزبان آنها باشید، بسیار ارزشمند است.
مشتری خودبودن یک مزیت بزرگ تجاری است.
اگرچه کمی دشوار است، اگر بتوانید پیرامون یکی از نیازهای واقعیتان شرکتی بسازید، این شانس را دارید که دیگران نیز محصول یا خدمت شما را بخواهند.
نوشتهای از عمران طارق
نظر بدهید