تعریف بازاریابی
تعریف بازاریابی اجتماعی و مدیریتی
هدف بازاریابی
هدف اصلی بازاریابی، شناسایی و ارضاء نیازهای مختلف افراد و جامعه است.
یکی از کوتاهترین تعریفهای ارائهشده، بازاریابی را «ارضاء سودآور نیازها» توصیف میکند.
وقتیکه شرکت اینترنتی ebay تشخیص داد که افراد بسیاری نمیتوانند محصولات موردعلاقهشان را بهراحتی پیدا کنند، پایگاه حراج اینترنتی خود را راهاندازی کرد.
یا هنگامیکه شرکت ایکیا تشخیص داد مصرفکنندگان خواهان مبلمان مناسب باقیمتهای پایین هستند، مبلمان بسیار ارزانی را تولید و به بازار عرضه کرد.
این دو شرکت، مثالهای عملی بسیار خوبی از بازاریابی هستند زیرا توانستهاند نیازهای اجتماعی یا فردی را به یک فرصت کسبوکار سودآور تبدیل کنند..
انجمن بازاریابی آمریکا، تعریف بازاریابی را به این صورت بیان کرده است:
«بازاریابی یک وظیفه سازمانی شامل مجموعهای از فعالیتها است که برای خلق، مبادله و ارائه ارزش به مشتریان و مدیریت ارتباط با مشتریان باهدف کسب سود
برای شرکت و سهامداران آن انجام میشود».
مدیریت این قبیل مبادلات مستلزم تلاش فراوان و وجود مهارتهای متنوع در شرکت است.
بازاریابی چه زمانی عملیاتی خواهد شد؟
بازاریابی هنگامی عملیاتی خواهد شد که حداقل یکی از طرفهای یک مبادله بالقوه به دنبال کسب پاسخهای دلخواه از طرف مقابل باشد.
بنابراین میتوان مدیریت بازاریابی را بهعنوان:
هنر و علم انتخاب بازارهای هدف سودآور و «جذب، حفظ و افزایش مشتریان از طریق خلق، مبادله و ارائه ارزشهای برتر به آنها» توصیف کرد.

تفاوت تعریف بازاریابی مدیریتی و بازاریابی اجتماعی:
با توجه به این تعاریف میتوان بین تعریف مدیریتی و اجتماعی بازاریابی تمایز قائل شد.
تعریف اجتماعی بازاریابی
تعریف اجتماعی بازاریابی بیانگر نقشی است که بازاریابی در اجتماع بر عهده دارد.
به عنوان مثال این تعریف که «وظیفه بازاریابی افزایش سطح استانداردهای زندگی مردم یک جامعه است» یک تعریف اجتماعی از بازاریابی است.
تعریف اجتماعی ما از بازاریابی عبارت است از:
«بازاریابی فرایندی اجتماعی است که افراد و گروههای مختلف میتوانند با کمک آن و از طریق تولید،
پیشنهاد و مبادله آزادانه محصولات و خدمات مختلف، به چیزهایی که نیاز دارند، دست یابند».
بعضی از مدیران، بازاریابی را بهعنوان «هنر فروش محصولات» توصیف میکنند.
این دسته از مدیران وقتی متوجه میشوند که فروش، مهمترین بخش و وظیفه بازاریابی نیست، مبهوت میشوند.
میتوان گفت که فروش ملموسترین وظیفه بازاریابی است و نه مهمترین آنها.

هدف بازاریابی و تعریف مدیریتی بازاریابی:
پیتر دراکر، یکی از نظریهپردازان معتبر مدیریت، درباره رابطه فروش و بازاریابی میگوید:
«مدیران همیشه نیاز شرکت به فروش محصولات را به خوبی درک میکنند؛ ولی هدف بازاریابی تبدیل فروش به یک فعالیت زائد است.
هدف بازاریابی شناخت مشتریان به بهترین شکل ممکن است بهنحویکه محصولات و خدمات شرکت دقیقاً مطابق با نیازهای مشتری طراحی شوند تا بتوانند آنها را به فروش برسانند.
در حالت ایده آل، بازاریابها باید بهگونهای فعالیت کنند که مشتریان به خرید محصولات شرکت متمایل شوند و احتیاجی به فروش محصول به آنها وجود نداشته باشد.
در این حالت، تنها وظیفهای که شرکت باید انجام دهد این است که محصولات و خدمات خود را در دسترس مشتریان قرار دهد».
بهعنوانمثال، وقتیکه شرکت نینتندو، کنسول بازی Wii خود را به بازار عرضه کرد،
یا شرکت کانن، خط دوربینهای دیجیتالی مدل ELPH خود را به بازار معرفی کرد یا تویوتا، عرضه خودروهای دوگانهسوز خود به نام پریوس
را آغاز کرد، این شرکتها باسیلی از تقاضای خرید مواجه شدند.
دلیل استقبال گسترده از محصولات این شرکتها این بود که آنها محصولاتی مطابق نیاز مشتریان را طراحی کرده بودند.
نظر بدهید