منطقه آسایش خود را توسعه دهید تا ثروتتان افزایش پیدا کند
یادداشتی از تی.هارو.اکر
اگر ذهن خود را به چالش بکشید تا منطقه آسایش خود را توسعه دهید، به طور ذاتی منطقه ثروت خود را نیز توسعه دادهاید.
با تلاش برای توسعه منطقه آسایش، شما به طور مداوم ریسک میکنید و موقعیت، ایده، اعمال و رشد شخصی بیشتری نسبت به آنچه میپنداشتید، به دست میآورید.
هرچقدر فضای بیشتری در ذهن خود داشته باشید، درآمد و ثروت بیشتری جذب و حفظ میکنید.
همواره خود را به چالش بکشید تا فضای ذهنتان را افزایش دهید و سپس به تماشای کائنات بنشینید که چگونه با عجله سعی در پر کردن این فضا دارد.
تنها مهارت بسیار مهمی که شما با تسلط بر آن میتوانید شادی و موفقیت خود را افزایش دهید چیست؟ جواب این سوال، تربیت ذهن است.

چگونه باید ذهنتان را تربیت کنید؟
با مشاهده فرآیند افکارتان شروع کنید.
اگر شما نیز مانند اکثر مردم باشید، ذهنتان به طور مداوم هم افکار توانمند، مانند آنهایی که به موفقیت میانجامند،
و هم افکار ناتوان، مانند آنهایی که باعث ایجاد ثروت و شادی نمیشوند، تولید میکند.
زمانی که افکارتان را شناسایی کردید، باید به طور خودآگاه شروع به جایگزین کردن افکار خالی از قدرت با افکار قدرتمند کنید.
با این کار شما رویکردی توانمند را برای خود ایجاد کردهاید.
نگرش ذهنی مثبت برای عبور از منطقه آسایش یک راکار عملی و موثر هست.
از اینگونه جملات به خود بگویید: «من با وجود ترس، کارم را انجام میدهم»، «من با وجود شک، کارم را میکنم» و «من با وجود سختیها کارم را ادامه میدهم».
چه باور کنید یا نه، شما میتوانید افکارتان را انتخاب و کنترل کنید.
شما این مهارت ذاتی را دارید تا هر فکر باطلی را کنار بگذارید. همچنین میتوانید با تمرکز روی افکار توانمند، آنها را در ذهن خود جاری سازید.
رابرت آلن، یک دوست صمیمی و یکی از پر فروشترین نویسندهها در یکی از سمینارهایم جمله نسبتا عمیقی گفت: «هیچ فکری در ذهن شما رایگان خانه نکرده است.»
منظور او این بود که شما در قبال افکار منفی پول، انرژی، زمان، سلامتی و شادیتان را خرج میکنید.
اگر میخواهید به سرعت وارد مرحله جدیدی از زندگیتان شوید، با تقسیم افکارتان به دو دسته قدرتمند و بیقدرت آنها را بررسی کنید و ببینید که آیا از شادی و موفقیتتان پشتیبانی میکنند یا خیر.

تنها روی افکار مثبتتان وقت بگذارید و از تمرکز بر روی افکار ناتوان سر باز زنید.
زمانی که فکر بی فایدهای به سرتان زد، آن را با یک روش فکری مثبت جایگزین کنید.
من این روش را «تفکر قدرتمند» نامگذاری کردهام و من شرط میبندم که اگر این کار را انجام دهید، زندگی تان دیگر مانند قبل نخواهد بود.
خب، چه فرقی بین تفکر قدرتمند و تفکر مثبت وجود دارد؟ تمایز بین این دو موضوع کم اما عمیق است.
مردم از تفکر مثبت استفاده میکنند تا وانمود کنند که همه چیز خوب پیش میرود در حالی که میدانند اینطور نیست.
اما در تفکر قدرتمند، ما میدانیم که چیزی خنثیست تا زمانی که معنایی به آن اختصاص دهیم.
راز و فرمول موفقیت و شکست یک قانونی دارد که باید از آن اطلاع یابید.
«شما این توانایی ذاتی را دارید که هر فکر نامناسبی را کنار بگذارید.»
این تفاوت میان این دو نوع تفکر است. فردی که از تفکر مثبت استفاده میکند، باور دارد که افکارش درست است.
در حالی که کسی که تفکر قدرتمند دارد، میداند که افکارش درست نیستند.
اما از آنجایی که آنها به هر حال یک داستان درست میکنند، ممکن است داستانی درست کنند که از آن افکار پشتیبانی کنند.

چرا این کار را انجام میدهیم؟
این کار به دلیل آن نیست که افکار جدید ما به طور مطلق درست هستند، بلکه برای ما مفیدتر هستند و احساس بهتری نسبت به افکار نامناسب به ما میدهند.
خودتان و الگوهای فکریتان را بررسی کنید و تنها به افکاری بپردازید که در راستای شادی و موفقیت شما هستند.
با آن صدایی که گاهی در ذهن شما میآید و میگوید: «من نمیتوانم»، «من نمیخواهم» و «حسشو ندارم» مبارزه کنید.
به این صدای ترسو و راحتطلب مجال ندهید تا موفق شوید.
با خودتان قرار بگذارید که هر وقت این صدا در ذهنتان آمد و سعی کرد شما را از کاری که منجر به موفقیتتان میشود منع کند، آن کار را انجام دهید و به آن صدا بگویید که شما رییس هستید.
نه تنها این کار باعث افزایش سریع اعتماد به نفس شما میشود، بلکه در نهایت این صدا ضعیف و ضعیفتر میشود زیرا درمییابد که تاثیری روی شما ندارد.
حتما مطلب ” چگونه جلوی ساختن بهانهها را بگیریم ” را با دقت بخوانید و نکات گفته شده را یادداشت کنید.
بسیار مهم است که به ویژه در هنگام رکود اقتصادی، مانند عصر حاضر، افکار بدبینانهمان را با افکار قدرتمند جایگزین کنیم
و منطقه آسایشمان را طولانیتر کنیم تا به توانگری و بالطبع، ثروت بیشتری دست یابیم و آن را حفظ کنیم.
ما باید همیشه مثبت بودن را انتخاب کنیم و بدون توجه به اخبار رسانهها در مورد وضعیت اقتصادی دنیا، به افکار بیقدرت فرصت عرض اندام ندهیم.
تمرین کنید که با اتخاذ تصمیمات هوشمندانه از منطقه آسایش خود بیرون بیایید.
با فردی صحبت کنید که معمولا از او دوری میکردید، درخواست ارتقای شغلی بدهید یا کاری کنید که شما را میترساند.

یک زندگی متوسط به شادی و خوشحالی نمیانجامد. سوال همیشگی «چه میشد اگر…» به شادی منجر نمیشود.
عامل به وجود آورنده شادی، زندگی در حالت عادی رشد و رسیدن به نهایت پتانسیل خود است.
دفعه بعدی که احساس ناراحتی، عدم اطمینان و ترس کردید، راهتان را ادامه دهید و عقب نشینی نکنید.
آن احساس ناراحتی را تجربه کنید و آن را به عنوان آنچه که هست، یعنی فقط یک احساس، بپذیرید.
باور کنید که یک احساس قدرت آن را ندارد که مانع شما شود. ادامه دهید و به هدفتان برسید.
اما نکته در این نیست که آیا این احساسات ناراحتی فروکش میکنند یا خیر.
برای افزایش خلاقیت شما باید ترفندهای آنه را یاد بگیرید. زیرا برای شما بسیار مهم خواهد بود.
اگر کاهش یافتند آن را به منزله نشانهای در نظر بگیرید که باید اهدافتان را افزایش دهید زیرا لحظهای که احساس راحتی کردید، از رشد دست کشیدهاید.
ذهنتان را طوری مدیریت کنید که اگر بر لبه منطقه آسایش زندگی کند، به رشد و نهایت پتانسیل فردی دست پیدا میکند.
به دلیل آن که انسانها موجوداتی بر پایه عادت هستند، باید تمرین کنید. عمل کردن با وجود ترس، عدم آسایش و ناراحتی را تمرین کنید.
اگر این کار را انجام دهید، به سرعت به مرحله بالاتری میرسید و مطمئنا ثروتتان افزایش خواهد یافت.
ذهن ابزار قدرتمندیست، اما بزرگترین درام نویس تاریخ نیز هست.
ذهن شما میتواند داستانهای قدرتمندی بر پایه درامها و فجایعی بنویسد که تا به حال اتفاق نیفتاده و احتمالا هرگز هم نمیافتد.
همانگونه که مارک تواین میگوید: «من هزاران مشکل در زندگیام دارم که بیشتر آنها واقعا اتفاق نیفتادهاند.»
مهم است که بدانید شما ذهنتان نیستید؛ بلکه بسیار بزرگتر و قدرتمندتر از ذهن خود هستید.
اگر یاد بگیرید که آن را تربیت کنید، میتوانید با ترسهایتان مقابله کنید، منطقه آسایش خود را توسعه دهید و به طور شگفتآوری ثروت خود را افزایش دهید.
نظر بدهید