آموزش و توسعه کارکنان
برخی از رهبران با سختکوشی و یادگیری به جایی که هستند میرسند. به نظر میرسد برخی نیز توانایی ذاتی برای ایجاد انگیزه و الهام بخشیدن به دیگران دارند. اما یک اخلاق کاری خوب، یک شخصیت کاریزماتیک یا قدرت متقاعدسازی در کوچینگ کافی نیست، برای رهبری واقعی در محل کار، باید تکنیکهای مربیگری مؤثر را یاد بگیرید.
کوچینگ در محل کار یک عامل کلیدی برای توسعه نیروی کار شما است، بنابراین هر برنامه توسعه داخلی نهتنها باید شامل کوچینگ باشد، بلکه به مدیران و سرپرستان شما نیز آموزش دهد که چگونه بهطور مؤثر کوچینگ کنند.
همانطور که میدانید در دنیای امروز، با توجه به رشد کسبوکارها، توانایی برخورد و عبور از مشکلات موجود در این زمینه، شناسایی اهداف مهم و کشف راههای جدید جهت توسعه و پیشرفت کسبوکار در کنار رشد تواناییهای فردی، ضرورتی غیرقابلانکار است.
مربیان الهام میبخشند، انگیزه میدهند، رهبری میکنند، راهنمایی میکنند، شکل میدهند، آموزش میدهند. صرفنظر از مربی یا تکنیک کوچینگ، کوچینگ اقدامی فداکارانه برای موفقیت کوچی است. این یعنی مربی نقش تغییر دادن یک فرد برای رسیدن به اهداف خود را دارد.
بهعنوان یک کارآفرین، اگر بهجای تلاش برای مدیریت افراد خود، از مربی استفاده کنید، پیشرفتهای چشمگیری را مشاهده خواهید کرد. رقبای شما در هر زمینهای این خودآگاهی را دارند که متوجه شوند وقتی در داخل قاب گیر کردهاند، نمیتوانند تصویر را ببینند و مربیان بزرگ چیزهایی را میبینند که ما در خودمان نمیبینیم، به همین دلیل است که شما باید سرمایهگذاری کنید که یک مربی بهطور عینی به وضعیت شما از یک زاویه متفاوت نگاه کند.
طبق پژوهشهای صورت گرفته و مطالعات در کوچینگ کسبوکار، مشخص شده است که سازمانهایی که از مربی استفاده میکنند:
* 130 درصد بیشتر احتمال دارد که نتایج تجاری درخشان داشته باشند * 33 درصد در جذب کارکنان بااستعداد موفقترند * 42 درصد در بهرهوری بهتر کارکنان موفقترند
درنهایت، این مربی است که با برقراری تعامل و تعادل بین استعدادها و منابع، تفاوت و رشد در شما و کسبوکار شما را رقم میزند.
فردی که کوچ دارد میتواند استعدادهای خود را کشف کند.
اگر قصد دارید در زندگی، شغل و درآمد و یا سازمان خود تحول ایجاد کنید، به این موارد زیر دقت کنید.
کوچینگ در مورد تقویت استقلال و برافروختن پتانسیل در کوچها است.
مدیرانی که سبک کوچینگ در محل کار را اتخاذ میکنند، کارکنان را در صندلی راننده میگذارند و به آنها قدرت میدهند تا در صورت امکان انتخابهای خود را انجام دهند.
زمانی که کارمند مسئولیت نتایج را به دست میآورد، اعتمادبهنفس او افزایش مییابد.
این امر به توسعه شخصی، بینش و انگیزه ادامه میدهد که بهنوبه خود منجر به فرهنگ شرکتی با روابط و بهرهوری بهتر در محل کار میشود.
یک کوچ فقط یک تشویقکننده نیست، برای کارهایی که بهخوبی انجام شده است، چیزی جز ستایش و امتیازهای بالا نمیدهد.
آنها نه یک گروهبان، که قوانین سختگیرانه و توبیخ را فریاد میزند.
کوچینگ بهطور مؤثر به معنای ایجاد تعادل بین چندین چیز است: راهنمایی، انگیزه، حمایت، چالشها و بازخورد.
به مدیران جدید باید نحوه کوچینگ آموزش داده شود
چند سال پیش، یک مطالعه روی کارکنان Adecco در ایالاتمتحده نشان داد که 92٪ از مدیران احساس میکردند نیروی کار آنها از شکاف مهارتی رنج میبرد.
درحالیکه ممکن است این درست باشد، مدیریت ارشد نیز باید شکاف مهارتی را که در ردههای خود وجود دارد، تشخیص دهد.
به نظر میرسد مدیریت اجرایی اغلب از نظر مهارتهای نرم کوتاه است. مهارت کوچینگ ، بهویژه در مطالعات متعدد ظاهر میشود.
همانطور که مدیران جدید نقشهای در حال تغییر خود را هدایت میکنند، ممکن است تفاوتهای ظریف مدیریت در مقابل کوچینگ را درک نکنند.
آنها باید ترکیب مناسبی از کوچینگ و جهت را بدانند تا بهترین نتیجه را از کارمندان خود ببرند.
درعینحال، مدیران جدید نیاز به کوچینگ از سوی سرپرستان خود نیز دارند.
محیطی از راهنماییهای مداوم و تکنیکهای کوچینگ مؤثر در تمام سطوح در سراسر یک شرکت مناسب است.
نکات زیر برخی از اقدامات را برای نحوه کوچینگ کارکنان خود نشان میدهد. دورههای آموزشی ما نیز بسیاری از این نکات را پوشش میدهد.
میتوانید مجموعه کامل ما در مورد کوچینگ را استفاده کنید و بهره ببرید.
تکنیکهای مؤثر کوچینگ
نکته 1: کوچینگ بهطور مؤثر با اعتماد متقابل شروع میشود
اعتماد باید در طول زمان بین شما و کارمندتان ایجاد شود. این یک خیابان دوطرفه است. همانطور که مسئولیتها به نقش کارمند اضافه میشود، عملکرد آنها بر میزان اعتماد شما به تواناییها و تعهد آنها تأثیر میگذارد.
در برابر میل به مدیریت خرد مقاومت کنید. اشتباهات و شکستها حتماً اتفاق میافتد. از این لحظات بهعنوان لحظاتی قابل آموزش استفاده کنید تا آنها را با بازخورد باز و صادقانه راهنمایی کنید.
آنها را راهنمایی کنید تا دفعه بعد بهتر عمل کنند و بهتدریج بتوانید بیشتر و بیشتر به تواناییهای آنها اعتماد کنید.
به همین ترتیب، شفافیت و صداقت شما به کارمندتان کمک میکند که اعتماد شما به آنها را تقویت کند و میخواهید موفق شوند.
بهعنوان کارمندانی که از نکات کوچینگ شما استفاده میکنند، به تواناییهای خود اعتماد خواهند کرد.
هنگامیکه آنها از توصیههای شما استفاده میکنند و فرآیندها و مجموعه مهارتهای خود را بهبود میبخشند، میبینند که شما بهترین علاقه آنها را در ذهن دارید و یاد میگیرید که به روشهای کوچینگ خود اعتماد کنید.
نکته 2: درک کنید که هر کس به تجربه متفاوت نیاز دارد
هرکسی مجموعه مهارتها، آموزش و تجربه منحصربهفردی را به محل کار میآورد.
مدیران باید هر یک از اعضای تیم خود را ارزیابی کنند تا نوع کوچینگ را که برای آنها بهتر جواب میدهد، تعیین کنند، تصدی در شرکت نیز مهم است.
در مجموعه ویدیویی خود در مورد کوچینگ، ما کارمندان را بسته به میزان تجربه کارمند و میزان تعامل آنها با تیم، بهعنوان تازهکار، مشارکتکننده، بازیکنان کلیدی یا کاپیتان دستهبندی میکنیم.
هدف این است که مردم را در این دستهبندیها، از تازهکار به کاپیتان منتقل کنیم. هر گروه به ترکیب متفاوتی از تشویق و توانمندسازی نیاز دارد.
این ترکیب را اشتباه بگیرید و در خطر سردرگمی، رنجش یا بیانگیزگی قرار خواهید گرفت.
بهعنوانمثال: افراد تازهکار به اطلاعات و توضیحات زیادی نیاز دارند. آنها همچنین به تشویق نیاز دارند، اما تحسین بیشازحد قبل از کسب آن میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
مشارکتکنندگان دیگر تازهکار نیستند و در عملکرد خود بهبودیافتهاند. آنها هنوز به راهنمایی و آموزش نیاز دارند. آنها تا حدودی تحسین شدهاند و با تشویق و توانمندسازی بیشتر به پیشرفت خود ادامه خواهند داد.
درک موقعیت یک فرد در این مقیاس، و زمانی که آنها پیشرفت یا پسرفت کردهاند، یک عنصر کلیدی در دانستن نحوه کوچینگ کارکنان است.
یک کوچی مؤثر تشخیص میدهد که افراد میتوانند این مراحل را طی کنند و رویکرد خود را اصلاح کنند.
کسی میتواند یک بازیگر کلیدی با فهرستی از مسئولیتها باشد، اما پس از آن یک ادغام اتفاق میافتد و نقشش تغییر میکند.
حالا بازیکن کلیدی ناگهان یک تازهکار است و احساس غرق شدن میکند. یک کوچ مراقب بر این اساس سازگار خواهد شد تا انعطافپذیری کارمند تحت فشار را تقویت کند.
عوامل دیگری نیز وارد عمل میشوند. بهعنوانمثال، آیا تیپ شخصیتی DISC هر یک از اعضای تیم خود را میشناسید؟
مطمئناً لازم است سبک خود را برای کسی که D بالا را در مقابل High S قرار میدهد، بهگونهای متفاوت تطبیق دهید.
نکته 3: به "خودآگاهی" فکر کنید نه انتقاد
کارمندان میتوانند از اشتباهات خود درس بگیرند، اما انتقاد راهی برای رسیدن به آن نیست. در عوض، رهبران باید برای ایجاد خودآگاهی در کارکنان خود تلاش کنند.
پس از اتمام یک ابتکار بزرگ از کارمند سه سؤال بپرسید:
به آنها آموزش دهید که خودشان کوچینگ کنند.
در برخی موارد، حتی ممکن است درسهای آموخته شده پس از پروژه را برای مراجعات بعدی و ایجاد جرقه بهبود مستمر مستند کنید.
مؤثرترین تیمها میتوانند نقاط را به هم وصل کنند و تصویر بزرگ را ببینند. هدف این است که کارمندان خودشان فکر کنند و یاد بگیرند که به جای انجام تکالیف خود، حل مسئله کنند.
خودآگاهی در کار میتواند افراد را به این موضوع سوق دهد که مهارتهایشان در کجا بهبود مییابد.
تشویق برنامههای آموزشی خود راهبر میتواند به آنها کمک کند تا روی این مهارتها کار کنند و درعینحال به توسعه نقاط قوت خود نیز ادامه دهند.
یک خط مستقیم از کوچینگ مؤثر تا موفقترین انواع فرهنگ یادگیری وجود دارد.
نکته 4: آماده به چالش کشیدن افکار آنها باشید
کوچینگ مؤثر چیزی فراتر از آموزش نحوه انجام یک کار است. همچنین به کسی یاد میدهد که چگونه فکر کند و استراتژی داشته باشد.
پرسیدن سؤالات باز و اجازه دادن به کارمندان برای پذیرش ریسکهای معقول به آنها کمک میکند تا اعتمادبهنفس خود را افزایش دهند تا بتوانند راهحلهای جایگزین برای مشکلات کاری بیابند.
این به این معنی نیست که به یک کارمند آزادی عمل بدهید. بهعنوانمثال، کارگری را در نظر بگیرید که با پرش از مرحلهای که بیاهمیت به نظر میرسد، کار را سریعتر به پایان میرساند.
در همین حال، عدم وجود آن مرحله باعث ایجاد مشکلاتی در مراحل بعدی میشود.
یک کوچ میتواند تفکر آنها را به چالش بکشد، پیامد تصمیم خود را توضیح دهد، و اگر هدف این باشد، در راههای دیگر برای کار سریعتر با آنها همکاری کند.
بخش مهمی از این امر این است که به یک کارمند اجازه دهید بداند که کار آنها در کجای اهداف سازمان قرار میگیرد.
آنها باید بدانند که کارشان قسمت بعدی فرآیند را ممکن میکند و مهم است که چقدر خوب انجام میشود.
دانستن اینکه آنها در خلأ کار نمیکنند، اما بخشی جداییناپذیر از سازمان هستند، میتواند بسیار انگیزه دهنده باشد.
نکته 5: خودتان برای کوچینگ و بازخورد باز باشید
کوچها نیز به کوچینگ نیاز دارند. مواقعی پیش میآید که سبک ارتباطی شما با کسی همخوانی ندارد.
یا فرض میکنید که تکنیکی که با یک کارمند کار میکرد، با کارمند دیگری نیز بهخوبی کار میکند.
کوچینگ شامل بازخورد دادن به کارمندان است، بنابراین کوچها نمیتوانند خودشان در دریافت بازخورد سختگیر باشند.
وقتی کوچینگ در فرهنگ یک شرکت پذیرفته میشود، راحتتر میتوان در برابر ناامید شدن یا حالت تدافعی مقاومت کرد.
همانطور که تیم خود را به سمت هدف توسعه شخصی هدایت میکنید، پیشرفت شما بهعنوان یک کوچ نیز بخشی از تصویر بزرگتر است.
کوچ تیم خود برای پیروزی:
کوچینگ در محل کار بخش مهمی از رهبری است، اما هیچکس به دنیا نمیآید که بداند چگونه یک کوچ خوب باشد.
خبر خوب این است که این مهارت مانند هر مهارت دیگری اکتسابی است.
رهبری استراتژیک
یک مربی به شما کمک میکند که مشخص کنید کدام جنبه از نقش رهبری شما به بیشترین تمرکز نیاز دارد، و کدامیک را میتوان تفویض کرد.
نظارت بر تمام معاملات کسبوکار ممکن است مهم باشد، و ممکن در مواقعی نیاز به انجام کارهای جزئی باشد، اما رهبری استراتژیک کاملاً ضروری است.
رهبری استراتژیک یعنی ترسیم تصویر موفقیت و بیان آن. (پیتر لدرر)
کوچینگ این مهارتها را ارائه میدهد، بنابراین میتوانید چشمانداز سازمان خود را تعیین کنید، اهداف موفقیت را اولویتبندی کنید و تغییرات را بدون نیاز به مشاوران گرانقیمت اعمال کنید.
یک نقشه راه روشن ترسیم کنید
داشتن یک مربی مثل راهنمایی گرفتن از یک دوست نیست، اگر آنها یک کسبوکار موفق و سودآور ایجاد نکرده باشند، ممکن است به شما پیشنهاد کنند یک سری تکنیکها و تاکتیکهای تصادفی را امتحان کنید، اما نمیتوانند نتایج را تضمین کنند.
اما به کمک یک کوچ یا مربی میتوانید با استفاده از یک نقشه راه روشن زندگی و شغل خود را مدیریت کنید.
مربی شما سابقه همکاری در چندین شرکت در صنعت شما داشته است، آنها همان جایی بودند که شما هستید، آنها اشتباهاتی کردند و درسهای حیاتی گرفتند، و شما به کمک یک مربی از مزایای داشتن این دانش بهرهمند میشوید.
غلبه بر موانع
گاهی اوقات، افراد خود بزرگترین مانع برای موفقیت هستند، یک مربی به شما کمک میکند بر موانع شخصی غلبه کنید، و به اهداف بزرگ خود دست پیدا کنید.
مربی تخصص لازم را دارد که به شما در تعیین محدودیتها و غلبه بر آنها کمک کند.
مربی به شما کمک میکند باور مثبت داشته باشید و این باور را در خود القا کنید که میتوانید هر کاری انجام دهید.
موانع ذهنی و فیزیکی را پیدا کرده و راهی برای شناخت و رفع آنها پیدا کنید.
مربی شما را مسئول میداند
مسئولیتپذیری برای موفقیت در کسبوکار کوچک شما بسیار حیاتی است، هدف کوچینگ این است که شما را از نقطه موجود و فعلی به نقطه مطلوب برساند، تجربه نشان داده که در صورتی از فرایند کوچینگ سود خواهید کرد که بهای آن را بپردازید، شما میخواهید بازدهی دریافت کنید، و اگر استراتژیهایی که مربی برای شما مشخص میکند اجرا نکنید، سرمایه خود اعم از پول، زمان و انرژی خود را هدر دادهاید.
بنابراین یک مربی خوب نهتنها شما را به چالش میکشد که بیشتر فکر کنید، ایدههای جدید را امتحان کنید و ریسک کنید، بلکه شما را مسئول میداند تا ابتدا شرایط را بپذیرید و بعد باهم شروع به اصلاح و رشد نمائید.
مهارتها را بهبود میبخشد
مهم نیست چقدر در تجارت بودهاید، همیشه در حال یادگیری هستید، این برای توسعه شما و موفقیت شرکت شما حیاتی است.
مربی خوب با قاشق به شما غذا نمیدهد، مربی به شما کمک میکند مهارتهای خود را ارتقا دهید.
بنابراین یک مربی نحوه انجام کار، یادگیری و ارتباط شما با دیگران را مشخص میکند، سپس اینجا وظیفه شما این است که باید مشخص کنید:
. چه حوزههایی را باید بهبود دهید؟ . آیا در ارتباطات مشکل دارید؟ . مدیرت پروژه؟ . مدیریت تیم؟
یک مربی همراه شماست تا در این موارد، در صورت لزوم شما را راهنمایی و تشویق کند، و شما آزادی و استقلال برای پیشرفت و رسیدن به اهداف خود را خواهید داشت.
عملکرد تقویت شده
آیا کارمندانی دارید که بر روی کاغذ شگفتانگیز به نظر میرسند و در مصاحبهها عالی بودند، اما در سطحی که انتظار دارید عمل نمیکنند؟
اگر اینطور است، کوچینگ یا مربیگری پاسخی برای شکوفایی استعدادهای آنها و پر کردن خلأهای عملکرد آنهاست، تحقیقات نشان داده میانگین عملکرد کارکنانی که از مربی استفاده میکنند، 42 درصد افزایش مییابد.
خواه ضعف راهنمایی از سوی مدیر باشد، یا ناتوانی در درک چگونگی پیشرفت شغلی آنها، حتی بااستعدادترین کارمندان نیز ممکن است هر از چند گاهی دچار افت عملکرد شوند.
69 درصد از کارمندان میگویند اگر احساس کنند از تلاشهایشان بیشتر قدردانی میشود، سختتر کار خواهند کرد، یکی دیگر از دلایل عالی برای ایجاد یک محیط کاری مفید این است که افراد احساس ارزشمندی کنند و استفاده از یک مربی این را تحقق میبخشد.
در این مقاله، ما در مورد اینکه یک مربی کسبوکار چه میکند، چگونه به مشتریان خود کمک میکند، برای تبدیل شدن به آنچه چیزی لازم است و سؤالات متداول را مورد بحث قرار میدهیم.
تبدیل شدن به یک کوچ کسبوکار راهی عالی برای کمک به صاحبان مشاغل است که شرکتهای خود را اداره کنند و به اهداف تجاری خود دست یابند.
مربی کسبوکار یک مربی حرفهای است که از صاحبان مشاغل حمایت میکند، آموزش میدهد و انگیزه میدهد.
آنها توصیههایی را برای چشمانداز، رشد و اهداف یک شرکت ارائه میدهند.
مربیان کسبوکار مؤثر انگیزه ایجاد میکنند، اما همچنین استراتژیهایی را برای کمک به رشد کسبوکار پیادهسازی و اولویتبندی میکنند.
مربیان کسبوکار ممکن است مسئولیتهای مختلفی را بر عهده بگیرند. برخی از وظایف مربی کسبوکار عبارتند از:
• ارائه مشاوره به مشتریان در مورد برنامهها و استراتژیهای جدید • مسئولیتپذیر و باانگیزه نگهداشتن مشتریان • برقراری ارتباط با مشتریان برای درک بهتر چشمانداز و اهداف آنها • کمک به مشتریان در رشد شرکت، اهداف و توسعه برنامه • ارزیابی نقاط قوت و ضعف مشتری و هدایت توسعه • کمک به مشتریان برای رشد کسبوکار خود از ابتدا • کمک به مشتریان در استفاده از مهارتهای شخصی برای بهبود کسبوکارشان • راهنمایی مشتریان در تکمیل وظایف رشد استراتژیک کسبوکار • نظارت بر رشد کسبوکار و ایجاد روشهایی برای بهبود • تجزیهوتحلیل برنامههای استراتژیک که به موفقیتها و یا شکستهای شرکت کمک کردهاند
در اینجا چند سؤال متداول درباره استخدام و کار با یک مربی کسبوکار وجود دارد:
بهعنوان یک صاحب کسبوکار، ممکن است دریابید که برای ارتقای کسبوکارتان به سطح بعدی نیاز به حمایت بیشتری است.
بهعنوان یک شخص ثالث عینی، یک مربی کسبوکار مزایای بسیاری را ارائه میدهد، ازجمله:
• ارائه دیدگاه بیطرفانه • ارائه انتقاد سازنده • رفع موانع ذهنی • پیشنهاد روشها یا طرحهای جدید • ارائه فرصتهای جدید شبکه
درحالیکه یک مربی کسبوکار میتواند به جنبههای مختلف شرکت مشتری کمک کند، تمرکز اصلی بهطورکلی بر رشد کلی شرکت شما است.
هرچه یک شرکت رشد بیشتری ببیند، موفقتر و سودآورتر خواهد بود.
ازآنجاییکه همه صاحبان مشاغل میخواهند شرکتشان موفق باشد، مربیان کسبوکار در کنار آنها برای تحقق آن کار میکنند.
جنبههای دیگر ممکن است شامل برنامهریزی مالی، استراتژیهای بازاریابی یا برنامهریزی کلی باشد. یک مربی کسبوکار همچنین میتواند در موارد زیر به شما کمک کند:
• راهاندازی کسبوکار شما • ایجاد یک طرح تجاری، بیانیه مأموریت شرکت و ارزشها • استراتژیهای بازاریابی و ترویج • توسعه یا استراتژیهای مالی خاص • عیبیابی مشکلات یا ناکارآمدیهای تجاری از یک مربی کسبوکار چه انتظاری باید داشته باشم؟
یک مربی کسبوکار باید بتواند به شما در افزایش درآمد کسبوکار، ارتقاء رشد کلی و رسیدن به اهداف خاص کمک کند.
مربیان کسبوکار مؤثر اغلب برنامهها، اقدامات و اهداف قابل اندازهگیری ثابتی را طراحی میکنند.
مربی کسبوکار شما باید از شما چه انتظاری داشته باشد؟
مربی شما توجه و پیروی کامل شما را میخواهد. هدف این است که بر روی کسبوکار خود کار کنید تا در آن.
با وجود برنامه شلوغ، باید بتوانید زمانی را برای پاسخگویی صادقانه به سؤالات مربی اختصاص دهید و اگر میخواهید به اهداف خود برسید، به توصیهها و راهبردهای او گوش دهید.
هزینه یک کوچ کسبوکار چقدر است؟
میزان هزینه یک کوچ تجاری به عوامل مختلفی از جمله مکان، تجربه، موضوع و نیازهای شخصی شما بستگی دارد.
برخی از آنها ممکن است به ازای کار ماهانه از شما درخواست حقوق کنند که مبلغ آن با توجه به عوامل مختلف مثل تجربه متغیر است.
برخی از مربیان نیز ممکن است درصدی از درآمد را بگیرند.
به خاطر داشته باشید که قیمتهای بالاتر همیشه به معنای کیفیت بالاتر نیست.
به دنبال مربیهایی باشید که در مورد نرخهای خود، آنچه میتوانند ارائه دهند و نتایجی که میتوانید انتظار داشته باشید، از قبل آگاه باشند.
درحالیکه یک مربی و یک مشاور هر دو در تلاش برای کمک به حل مشکلات در تجارت شما هستند، رویکردهای آنها کاملاً متفاوت است.
یک مربی کسبوکار روی شما بهعنوان یک مالک و رهبر تمرکز میکند. یک مشاور کسبوکار بر روی کسبوکار و نحوه عملکرد آن تمرکز میکند.
در اینجا چند سؤال متداول در مورد تبدیل شدن به یک مربی کسبوکار وجود دارد:
شرایط یک مربی کسبوکار چیست؟
اگر به دنبال شغلی در این حرفه هستید، رعایت معیارهای خاصی مهم است، ازجمله:
• اخذ مدرک در یک رشته تجاری یا مرتبط • در زمینه کسبوکار خود با تجربه شوید • ثبتنام در برنامههایی که گواهینامه مربیگری تجاری مانند فدراسیون بینالمللی مربیگری را ارائه میدهند • ایجاد یک شبکه قوی و شهرت • ایجاد پایگاه مشتری بسته به زمینه تخصصی شما.
بهعنوان یک مربی کسبوکار، داشتن ترکیبی خوب از مهارتهای سخت و نرم بسیار مهم است.
هر دو به شما کمک میکنند تا بهطورکلی یک مربی کسبوکار مؤثرتر شوید. در اینجا چند مهارت کلی وجود دارد که باید هنگام در نظر گرفتن این حرفه داشته باشید:
• مهارتهای نرمافزار رایانه: درک مهارتهای اساسی رایانه بهعنوان یک مربی کسبوکار مهم است. شما از این مهارتها برای تحقیق، سنجش هدف، ایجاد استراتژی و بودجه مالی استفاده خواهید کرد. • مهارتهای ارتباطی: مربیان کسبوکار اغلب بهطور مستقیم و نزدیک با مشتریان خود کار میکنند، بنابراین شما باید بتوانید بهطور مؤثر با آنها ارتباط برقرار کنید. • مهارتهای بین فردی: بهعنوان یک مربی کسبوکار، باید با مشتریان خود انگیزه ایجاد کنید، رهبری کنید و صبور باشید. داشتن مهارت گوش دادن فعال نیز مهم است • مهارتهای سازمانی: بهعنوان یک مربی کسبوکار، باید سازماندهی بالایی داشته باشید تا به برنامهریزی، اجرا و اندازهگیری استراتژیها کمک کنید.
دوره چهارم تربیت کوچ حرفه ای ویدان
محمدمهدی ربانی مدرس دوره آموزشی «تربیت کوچ حرفهای کسبوکار» ۱۵ سال است که در صنعت کوچینگ مشغول به فعالیت است. او صاحب چندین کسبوکار در داخل و خارج ایران است.
در این سالها کوچ صدها نفر بوده است، افرادی که در کسبوکار و زندگی شخصی خود توانستهاند تحولی عمیق ایجاد کنند و ثروت عظیمی کسب کنند.
حال او میخواهد حاصل سالها تجربیات خودش را با تلفیقی از دانش روز در اختیار علاقهمندان به حرفه کوچینگ قرار دهد.
در دوره "تربیت کوچ حرفهای کسبوکار" دستورالعملها و آموزش گامبهگام کوچینگ را بدون پنهانکاری در مورد چگونگی کسب درآمد پایدار از حرفه مربیگری دریافت میکنید.
نقشه راه و نحوه کسب درآمد از شصت میلیون تا شش میلیارد تومان در سال را از کوچینگ، کاملاً مشخص و شفاف و طبق تجربه شخصی محمدمهدی ربانی کوچ و مربی کسبوکار میآموزید تا در مدت زمان محدود از استاد خود جلو بزنید و به درآمدی بسیار بالا برسید.
این دوره آزمون و کارآموزی دارد و در صورت گذراندن تمام مراحل با موفقیت، میتوانید با ویدان همکاری داشته باشید.
برای کسب اطلاعات بیشتر همین الان اینجا را کلیک کن.
نویسنده: سرکار خانم شبنم محمدی از دانش پذیران دوره اول تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان