وقتی آنچه را از زندگی مخصوصا رسیدن به آرزوها میخواهید، نگیرید! مطابق ارزشها و احساسات خود عمل نمیکنید و احساس نارضایتی از زندگی در واقع اولین احساس شماست.
درخواست بیشتر از زندگی باعث میشود دستاوردهای بزرگتر و بهتری را برای رسیدن به آرزوها دنبال کنید.
و وقتی میدانید چه چیزی شمارا تحت تأثیر قرار میدهد، میتوانید هر آنچه را که میخواهید به دست بیاورید.
هنگامیکه متعهد میشوید بهترین خودتان باشید، حتی میتوانید یاد بگیرید که چگونه افراد را به انجام آنچه میخواهید، وادار کنی.
زیرا همه آنها با اهداف مشترک متحد میشوند.
با یک رویکرد مناسب، میتوانید یاد بگیرید که چگونه در یک رابطه، شغل یا جنبههای دیگر زندگی به آنچه میخواهید، برسید.
واقعاً شما در زندگی چه میخواهید؟ در کدام زمینه زندگی دوست دارید تغییر ایجاد کنید؟
آیا به سلامتی شما ارتباط دارد؟ آیا مهارتی وجود دارد که بخواهید کسب کنید؟
آیا میخواهید رابطه خود را به سطح بعدی برسانید؟ در مورد تجارت یا شغل خود چطور؟
آیا چیز خاصی وجود دارد که بخواهید به آن برسید؟ میخواهید در زندگی خود به چه چیزی تسلط پیدا کنید؟
با درک روشنی ازآنچه میخواهید، میتوانید اهداف و برنامهای گامبهگام برای رسیدن به آرزوها ایجاد کنید.
چرا اهداف برای به رسیدن به آرزوها ، ضروری است؟
در سال ۱۹۵۳، محققان ییل یک مطالعه فشرده انجام دادند که در این مطالعه با فارغالتحصیلان مصاحبه کردند.
آنها از دانشجویان سؤالاتی را در مورد چگونگی دستیابی به خواستههای خود پرسیدند، یکی از این سؤالات این بود:
” آیا شما یک هدف مشخص و معین و یک برنامه مدون برای پیشرفت دارید؟” جالب اینجاست که کمتر از ۳٪ دانش آموزان با “بله” پاسخ دادند. “
سپس، ۲۰ سال بعد، محققان بازگشتند و دوباره با همان فارغالتحصیلان مصاحبه کردند تا بدانند زندگی آنها چگونه است.
آنها متوجه شدند که ۳٪ کسانی که اهداف خود را نوشته بودند و برنامه مشخصی داشتند، خوشبختتر و موفق تر از بقیه بودند.
البته این موضوع ذهنی است. اما آنها همچنین دریافتند که توان مالی آن ۳٪ افراد بیشتر از ۹۷٪ دیگر بود که هیچ هدف مشخصی نداشتند.
این مطالعه قدرت اهداف را نشان میدهد.
اهداف به ما اجازه میدهد آینده خود را از قبل خلق کنیم و به ما امکان میدهد آنچه را که میخواهیم به دست آوریم.
آنها به ما اجازه میدهند سرنوشت خود را تصور کنیم و زندگی خود را شکل دهیم. آنها به ما جهت و امید میدهند.
اما آنها باید اهداف درستی باشند.
مشکلی که در اهداف اکثر افراد وجود دارد این است که آنها دقیقاً به شما الهام نمیدهند که صبح از تخت بیرون بیایید.
کلید یادگیری نحوه رسیدن به آرزوها، تعیین اهداف معنادار است.
اهداف معنیدار احساسات را ایجاد میکنند و شمارا به حرکت درمیآورند. آنها شمارا برای رشد و گسترش ترغیب میکنند.
آنها نهتنها باعث احساس گرسنگی در شما میشوند، بلکه باعث میشوند در زمینههای دیگر زندگی رشد کرده و همچنین چشمانداز خود را دنبال کنید.
اما اگر میخواهید اهداف معناداری داشته باشید، باید اهدافی را ایجاد کنید که بهاندازه کافی جذاب باشند تا بتوانند این احساسات را در شما ایجاد کنند.
بیشتر بخوانید: چگونه هدف خود را در زندگی پیدا کنیم
چگونه میتوان با تنظیم اهداف به رسیدن به آرزوها امیدوار بود؟
ممکن است فکر کنید که مفهوم تعیین هدف دقیقاً پیشگامانه نیست.
اما واقعیت واضح اینجاست: اکثر مردم وقتی شروع به جستجوی راههای موفقیت میکنند، اهداف مشخصی ندارند.
علاوه بر این، فرایند تعیین هدف که ما در مورد آن صحبت میکنیم فراتر از داشتن چشمانداز برای چیزی بزرگتر است.
شما باید بنیادی بسازید که مهارتهای لازم را در اختیارتان قرار دهد و به شما این امکان را بدهد که بدون ترس رسیدن به آرزوها را دنبال کنید.
۱- نیازهای ضروری خود را برآورده کنید
معنای یافتن رضایت درونی (خودشکوفایی) چیست؟ همه اینها به شش نیاز انسانی ما برمیگردد: امنیت، اهمیت، تنوع، عشق / ارتباط، رشد و مشارکت.
اینها عمیقترین نیازهای همه انسانها است و همه کارهایی را که ما انجام میدهیم، تحریک میکند.
وقتی این نیازهای اساسی برآورده نشود، ما در چرخههای مضر گیر میکنیم.
روابط ناسالم. عادتها و اعتیادهای مخرب. کار ناقص. زندگیهایی که بهجای لذت، پر از ترس شدهاند.
برای شکستن این چرخهها ، رسیدن به آرزوها و دستیابی به آنچه در زندگی میخواهید، باید ابتدا با برآورده سازی نیازهای اساسی خود، آنها را از بین ببرید.
خود را با افراد خوب محاصره کنید. روابط معتبر ایجاد کنید.
ارزشهای خود را کشف کنید و اهدافی را متناسب با خود واقعی خود ایجاد کنید.
وقتی نیازهای شما از طریق روابط سالم و سبک زندگی برآورده میشود، میتوانید در اوج کار خود عمل کنید و بیشتر از خودتان بخواهید.
وقتی رشد میکنید، به دنبال آنچه میخواهید زندگی شما و دیگران را غنی میکند.
حتما بخوانید: فرایند ۱۰ مرحلهای برای حل هر نوع مسئله
۲- بر باورهای محدودکننده خود غلبه کنید
هنگامیکه نیازهای اساسی خود را برآورده کردید، میتوانید بر باورهای محدودکننده خود تمرکز کنید.
این داستانهایی است که شما درباره نحوه زندگی و جهان خود، به خود میگویید.
چنین باورهایی غالباً در دوران کودکی، بر اساس روشی که به ما آموخته میشود تا عشقی را که بیشتر آرزو میکنیم، به دست آوریم یا اگر نیازهای ما کاملاً برآورده نشود، شکل میگیرد.
این باورها ریشه عمیقی دارند، اما باورها واقعیتها را درست نمیکند.
شما میتوانید باورهای خود را تغییر دهید، و هنگامیکه باورهای خود را تغییر دهید، زندگی خود را تغییر خواهید داد.
ترس از شکست غالباً با محدود کردن باورهایی همراه است که لیاقت موفقیت را ندارید یا آنقدر قوی نیستید که بتوانید از شکست جان سالم به درببرید.
روابطی که دوام ندارند با اعتقاداتی مرتبط است که شما لیاقت عشق ندارید یا ترس از طرد شدن در صورت بروز آسیبپذیری را نشان میدهید.
اگر نمیتوانید در حرفه خود پیشرفت کنید، ممکن است باور داشته باشید که واجد شرایط نیستید، که منجر به مشکلات اعتمادبهنفس میشود.
پس از شناسایی این باورها، میتوانید به دنبال روایت منفی خود باشید که در مونولوگ درونی شما رخنه میکند.
این افکار منفی را با افکار قدرتمند جایگزین کنید که به شما کمک میکند بهجای عقب نگهداشتن آنچه میخواهید، آنها را به دست آورید.
۳- عادتهای قدرتمند را جایگزین کنید
درنهایت، طرز فکر شما مبنایی برای دستیابی به خواستههای شما در زندگی است. اگر اجازه دهید شرایط، عواطف و اتفاقات خارج از کنترل، بر ذهن شما حکمرانی کنند، همیشه از اهداف نهایی خود منحرف میشوید.
اما وقتی یاد بگیرید چگونه ذهنیت خود را کنترل کنید، نتایج خود را کنترل میکنید. یکی از راههای انجام این کار، اتخاذ عادات توانمندسازی است.
مدیتیشن ذهن را آرام میکند و وقتی ذهن شما آرام و متمرکز باشد با خواستههای واقعی خود در ارتباط هستید، بنابراین میتوانید برای رسیدن به آنجا برنامهریزی عملی کنید.
اگر در مراقبه ذهن آگاهی، تازهوارد هستید، میتوانید فقط چند دقیقه در روز تمرین کنید.
با ایجاد عادت توجه، میتوانید وضوح و خودآگاهی بیشتری را در زندگی روزمره خود وارد کنید.
قدردانی عادت دیگری است که میتواند تفکر شمارا کاملاً دگرگون کند.
وقتی میفهمید که زندگی برای شما اتفاق میافتد، نه بهواسطه شما، میتوانید بهجای موانع، بهعنوان فرصت به چالشها نزدیک شوید.
شما ایمان عمیقی به خود ایجاد خواهید کرد و واقعاً غیرقابل توقف خواهید شد.
پیشنهاد ویژه: چگونه از پتانسیل کامل ذهن خود استفاده کنیم
۴- اهداف خود را تعریف کنید
برای رسیدن به خواسته خود ابتدا باید آن را تعریف کنید. به نظر واضح است، اما بسیاری از مردم زندگی را بدون تعریف آنچه میخواهند سپری میکنند.
با درک روشنی ازآنچه میخواهید، میتوانید اهداف و برنامهای گامبهگام برای آن ایجاد کنید.
اینکه از خود بپرسید چگونه میتوانید در یک رابطه، حرفه یا پروژه به خواسته خود برسید، خودخواهانه نیست این همان چیزی است که به شما برای رشد، الهام میدهد.
در هر تلاش مشترک، پرسیدن اینکه چگونه افراد را مجبور به انجام آنچه شما میخواهید، کنید، واقعاً به معنای الهام بخشیدن به افراد برای دستیابی به اهداف مشترک شما است.
رهبران بزرگ بهجای اجبار، از عمل الهام میگیرند. آنها همیشه دارای یک چشمانداز هیجانانگیز و همچنین مراحل خاصی هستند که برای تحقق آن لازم است.
واقعاً شما در زندگی چه میخواهید؟ در کدام زمینه زندگی میخواهید تغییر ایجاد کنید؟
آیا به سلامتی شما ارتباط دارد؟ آیا مهارتی وجود دارد که بخواهید کسب کنید؟
آیا میخواهید یک رابطه خارقالعاده ایجاد کنید؟ در مورد تجارت یا حرفه خود چطور؟
آیا چیز خاصی وجود دارد که بخواهید به آن برسید؟ در زندگی خود میخواهید به چه چیزی تسلط داشته باشید؟
۵- اهداف خود را یادداشت کنید
اهداف خود را بنویسید. نه روی کامپیوتر، بلکه روی کاغذ یا دفتر خاطرات. وقتی چیزی را روی یک کاغذ فیزیکی یادداشت میکنیم، اتفاقی میافتد.
شما وقتی اهداف خود را یادداشت میکنید خالق میشوید.
شما هم به ذهن خودآگاه و هم به ضمیر ناخودآگاه خود میگویید که جایی که الان هستید جایی نیست که میخواهید باشید.
سپس مغز شما این تمایز را ایجاد میکند و از وضعیت موجود راضی نیست.
یکی از محرکهای قوی، احساس عدم رضایت است. وقتی کاملاً راحت و آرام باشید، از انجام همه کارهایی که برای تحقق امور لازم است الهام نخواهید گرفت.
نارضایتی قدرتی است که شما در کنار خود میخواهید. وقتی چیزی پیدا کنید که میخواهید از آن دور شوید، محرک واقعی وجود دارد.
فشار میتواند بهعنوان محرکهای قدرتمند اقدامات ما باشد. از این بهعنوان ابزاری برای تأثیرگذاری بر خود استفاده کنید تا بتوانید گامهای مؤثری در جهت موفقیت خود بردارید.
یادگیری نحوه دستیابی به خواستههای خود، تبدیل به یک استراتژی میشود، بهجای اینکه فقط یک رؤیا باشد.
حتما مطالعه کنید: چگونه از قدرت ذهن ناخودآگاه خود بهرهمند شویم
۶– برای خودتان روشن کنید که چرا؟
اکنون، کاملاً شفاف شوید. جزئیات را بنویسید: احساس شما در مورد دستیابی به این هدف چیست؟
رسیدن به خواستههای شما برای شما چه معنایی دارد؟ چگونه زندگی شمارا تغییر خواهد داد؟
وقتی میدانید چرا خواستههای شما برای شما مهم است، یادگیری چگونگی به دست آوردن خواستههای خود و رسیدن به آرزوها (یا چگونگی ترغیب مردم به انجام آنچه میخواهید) طبیعیتر میشود.
وقتی کاملاً روشن شدید که چرا باید به هدف خود برسید، هدف خود را پیدا خواهید کرد.
و هدف قویتر از نتیجه است. هدف از تعیین هدف این نیست که بتوانید نتیجه بگیرید.
این همان چیزی است که نتیجه نهایی با شما بهعنوان یک فرد روبرو خواهد شد.
یادگیری نحوه دستیابی به خواستههای خود باعث ایجاد رضایت میشود زیرا طبق احساسات خود عمل میکنید.
دانستن این هدف به شما کمک میکند تا روی لیزر متمرکز شوید و به شما کمک میکند تا شرایط دشواری را پشت سر بگذارید.
اگر “چرا” بهاندازه کافی قوی برای ادامه ایجاد کنید، سوخت لازم را برای تحمل هر چیزی که سر راه شما قرار میگیرد خواهید داشت.
دریابید که اشیای مادی یا عنوان خاصی شمارا خوشحال نمیکند.
تنها چیزی که باعث خوشحالی شما خواهد شد، به شخصی است که تبدیلشدهاید و آنچه در زندگی خود ایجاد کردهاید.
بنابراین چه دلایلی برای رسیدن به هدف خود نیاز دارید؟ چگونه زندگی شمارا به سمت بهتر تغییر میدهد؟ چه چیزی در زیر آرزوهای سطحی شما نهفته است؟
۷- اطمینان مطلق را پیدا کنید
هیچ اشکالی ندارد که ایدهای نداشته باشید که چگونه افراد را مجبور کنید که آنچه میخواهید انجام دهند یا اگر استراتژی برای رسیدن به هدف خود ندارید.
تعیین اهداف فراتر از توانایی یا مهارت فعلی شما است. نکته مهم در اینجا این است که مطمئن و با ایمانی کامل شروع کنید.
اهداف خود را با اطمینان کامل تعیین کنید. مهم نیست که چه اتفاقی میافتد، راهی برای دستیابی به آن پیدا خواهید کرد.
این برای رسیدن به اهداف شما بسیار مهم است. حتی اگر اکنون غیرممکن به نظر برسد، در قلب خود میدانید که میتوانید به آن دست پیدا کنید.
وقتی این ایمان اساسی را داشته باشید، کنترل زندگی خود را دوباره به دست خواهید گرفت.
بنابراین حتی اگر شما نتوانید دنیای خارج یا چالشهایی را که پیش روی شما قرار دارد کنترل کنید، میدانید که استقامت خواهید کرد و بر آنها غلبه خواهید کرد.
بسیاری از افراد زودهنگام تسلیم میشوند زیرا آنها بر روی نتیجه تمرکز میکنند و سپس متوقف میشوند و میگویند، “من نمیدانم چگونه این کار را انجام دهم” یا “من هرگز نمیتوانم چنین کاری کنم”.
یا در این راه شکست میخورند و تصمیم میگیرند تلاششان را متوقف کنند، زیرا به نظر سادهتر از تلاش مجدد است.
رسیدن به آرزوها شما فقط در حیطه امکانات نیست، بلکه یقین مطلق است؟ فقط تصور کنید که چگونه میتوانید همین حالا زندگی خود را تغییر دهید.
حتما مطلب ” ۱۰ نکته کلیدی برای کسب ثروت و موفقیت ” را مطالعه کنید.
۸- تمرین و تکرار زیاد
به بزرگترین مربیان تمام دوران فکر کنید: بهعنوانمثال وینس لومباردی و جان وودن. آنها به دلیل آموزش اصول به افرادی که از قبل در انجام کارها بهترین بودند، مشهور بودند.
و آنها این کار را بارها و بارها انجام دادند. چرا؟ زیرا تکرار مادر مهارت است.
برای تسلط بر چگونگی رسیدن به آرزوها خود، نمیتوانید یکبار هدف تعیین کنید، دیگر هرگز به آنها نگاه نکنید – و سپس انتظار نتایج طولانیمدت را داشته باشید.
ضمیر ناخودآگاه شما ممکن است جهت کلی حرکت را بداند، اما این قدرت از طریق تمرین روزانه و بررسی مداوم حاصل میشود.
افرادی که به دنبال یک راهحل سریع هستند هرگز به تسلط نخواهند رسید.
دستیابی به اهداف خود نیاز به تمرکز و تمرین عمدی دارد: شما باید مهارتها را بارها و بارها تکرار کنید تا به خواسته خود برسید.
در یک محیط شخصی و حرفهای، شما اول باید مهارتهای همدلی و احترام را بیاموزید، قبل از اینکه یاد بگیرید چگونه افراد را به انجام آنچه میخواهید، وادار کنید.
اگر این مهارت جدیدی است که میخواهید به دست بیاورید، یادگیری نحوه استفاده از یک استراتژی تمرینی کار اصلی شماست.
اگر میخواهید در کسبوکار خود به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید، فرایندهای اصلی موردنیاز برای تغییر و اجرای آنها را بهطور منظم تعیین کنید.
در مورد آوردن شادی و اشتیاق بیشتر در رابطه خود چطور؟ صمیمیت یک تمرین روزمره است.
اگر میخواهید بر چیزی مسلط شوید، باید آن را در سیستم خود بگنجانید. و تمرین، قسمت اصلی آن است.
به یاد داشته باشید، تمرین مداوم و تمرکز مداوم، این همان چیزی است که منجر به تأثیر عمیق و پایدار در زندگی شما میشود.
تسلط بر چگونگی به دست آوردن آنچه در زندگی میخواهید، آسان نیست. اگر چنین بود، همه خوشحال و راضی بودند.
رسیدن به آرزوها خود به زمان، تعهد و شفافیت هدف نیاز دارد. همه ما قادر به دستیابی به چیزهایی هستیم که آرزو داریم.
ما فقط باید تصمیم بگیریم که با هر آنچه داریم، این اهداف را دنبال کنیم.
آیا شما آمادهاید که زندگی خود را کنترل کنید و به دنبال آنچه واقعاً میخواهید، بروید؟
همین امروز شروع کنید و نسخه آینده خود را برای موفقیت تنظیم کنید. نیروی محرکه اهداف خود را کشف کنید، تا به آنچه در زندگی میخواهید، برسید.
نوشتهای از آنتونی رابینز
نظر بدهید