چگونه باید اهداف شخصی‌ تان را با اهداف سازمانی هماهنگ کنید؟
۱۳۹۸-۰۸-۰۲ 0

هماهنگی اهداف شخصی با اهداف سازمانی

چگونه باید اهداف شخصی‌ تان را با اهداف سازمانی هماهنگ کنید؟

هماهنگی اهداف شخصی با اهداف سازمانی | تعیین اهداف

تیم ما به‌ندرت اهداف مشخصی را در روزهای اول کارش تعیین می‌کرد.

ما به‌نوعی گروه نسبتاً کوچکی بودیم که همه می‌دانستیم دیگری چه می‌کند و چرا آن کار را انجام می‌دهد.

درواقع، نمی‌شود بگویم که ما هماهنگ یا ناهماهنگ بودیم زیرا در مرحله اول اهداف به‌راحتی باهم هماهنگ نمی‌شوند.

اما رشد و توسعه یک شرکت بدون تعیین اهداف محال است.

در اینجا به شما می‌گویم که چه‌کارهایی باید در هماهنگی با بازاریابی و  استراتژی شرکتتان انجام دهید.

حتما بخوانید: روشهای ایجاد انضباط فردی برای رسیدن به اهداف

اهداف شرکتتان را تعیین کنید

هر کسب‌وکاری نیاز دارد تا لیست روشنی از بندبند اهداف تهیه کند و به اعضای تیم ایده‌ای از نحوه انتخاب اهداف شخصی‌شان ارائه دهد.

در سطح فردی، هر هدفی که شما در کار تعیین می‌کنید باید به یکی از اهداف سطح بالاتر اعلام‌شده شرکت برسد.

به‌عنوان‌مثال، باید بگویم که هدف تیم طراحی ما این است که درصد مرجوعی ما را در سال آینده کاهش دهد.

اهداف فردی طراحان فنی می‌تواند مطالعه سبک‌هایی باشد که بالاترین میزان مرجوعی را داشته و پس از آن تغییراتی برای کاهش این میزان انجام شود.

واضح است که چگونه این هدف رسیدن به هدف بالاتر کاهش درصد کلی مرجوعی را پشتیبانی می‌کند.

در حالت ایده‌آل، هرکسی در یک تیم باید بتواند مسیر اهداف فردی‌اش را در جهت اهداف گسترده‌تر شرکت بپیماید. (هماهنگی اهداف شخصی با اهداف سازمانی)

بیشتر بخوانید: چگونه تعیین اهداف منجر به موفقیت می‌شود

تعیین اهداف

اهداف خود را با مدیرتان تنظیم کنید

هماهنگی اهداف شخصی با اهداف سازمانی

تنها دو حالت وجود دارد که به‌واسطه آن‌ها متوجه می‌شوید اهدافتان اهداف بزرگ‌تر شرکتتان را حمایت نمی‌کنند.

اول اینکه آنچه شما انجام می‌دهید درواقع می‌تواند برای شرکت مهم باشد، اما به هر دلیلی در لیست اهداف شرکت نیست.

در این مورد، شما باید مکالمه‌ای با مدیرتان داشته باشید تا اطمینان پیدا کنید که هدف شما به این لیست اضافه می‌شود.

اگر رهبر اهمیت کار شما را نداند شما باید این موضوع را مطرح کنید.

در اولویت نبودن هدف برای یک شرکت می‌تواند دومین احتمال باشد.

اگر این‌گونه باشد، شما باید درباره نحوه صرف زمانتان با مدیرتان صحبت کنید.

اهمیت این پروژه چیست؟

چگونه به اهداف بزرگ‌تر شرکت مربوط می‌شود؟

آیا چیز دیگری وجود دارد که شما می‌توانستید برای استراتژی این شرکت بهتر انجام دهید؟

اگر متوجه شوید که یکی از اهدافتان برای شرکت در اولویت نیست، باید مجدداً با مدیرتان صحبت کنید و ببینید کدام مسیر شما را در جهتی درست قرار خواهد داد.

پیشنهاد ویژه: تعیین اهداف عالی و رسیدن به موفقیت باورنکردنی

اهداف شخصی‌

برای هر هدف شخصی یک نقطه شروع تعیین کنید

برای سنجش پیشرفت، شما باید یک نقطه شروع برای موفقیت داشته باشید.

اما تعجب می‌کنید وقتی ببینید چه تعداد از افراد کارکرده در راستای یک هدف را آغاز می‌کنند بی‌آنکه ابتدا نقطه شروعشان را بدانند.

برای مثال، ما در ThirdLove یک حد مشخصی برای میزان مرجوعی داریم.

اگر این میزان از یک درصد خاصی بالاتر برود، یک مشکل به وجود می‌آید و ما باید این محصول را بررسی کنیم.

اما برای اینکه از وجود یک مشکل باخبر شویم باید میزان مرجوعی را در نقطه شروعمان بدانیم.

ما نمی‌توانیم وقتی نمی‌دانیم چه چیزی را می‌خواهیم ارزیابی کنیم، برای بهبود این میزان هدفی تعیین کنیم.

همین مفهوم برای اهداف شخصی‌ کاربرد دارد.

برای پیشرفت به شیوه‌ای هدفمند، شما باید قادر به پیشبرد خودتان از یک نقطه شروع باشید.

و وقتی اهدافتان با اهداف شرکت هماهنگ نیستند به‌راحتی قادر به تغییر آن‌ها باشید.

حتما بخوانید: چگونه اهداف درست را تعیین کنیم

تسلط بر اهداف

هنگامی‌ که در Aéropostale کار می‌کردم، یکی از پروژه‌های من در راه‌اندازی یک برند جدید برای این شرکت بسیار کمک‌کننده بود.

و برای موفق شدن آن بر روی من سرمایه‌گذاری زیادی شده بود.

متأسفانه، به‌رغم تلاش‌های ما در نقطه‌ای متوجه شدم که دیگر موفقیتی در کار نیست.

من به هدفم نمی‌رسیدم.

هنوز سختی و مشکلات آن پروژه را به خاطر دارم.

خیلی سخت است که ببینید در مسیر شکست قرار دارید و هدفی را کنار می‌گذارید که از رسیدن به آن ناامید شده‌اید.

اما اهداف شما از جنس سنگ نیستند.

شما باید بپذیرید که گاهی ممکن است نیاز به تغییراتی در جهت یا تکامل باشد که از فصلی به فصل دیگر روی می‌دهد.

اگر کار شما با اهداف بزرگ‌تر شرکت دیگر هماهنگ نباشد، این نشانه ناتوانی در پیشرفت و بهبود نیست.

بدین معنی نیست که شما شکست خورده‌اید یا هرگز پیشرفت نخواهید کرد.

این تنها بدین معنی است که شما چیزی را تجربه کرده‌اید، از آن درس گرفته‌اید و آماده‌اید تا به سراغ پروژه بعدی بروید.

تا زمانی که کار شما با استراتژی شرکت سازگار باشد، شما همیشه فرصت‌هایی برای توسعه و انجام اهداف شخصی‌تان خواهید یافت.

هماهنگی اهداف شخصی با اهداف سازمانی هم برای شما و هم برای سازمان یک مزیت است.

نوشته‌ای از هیدی زاک

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: ۰ میانگین: ۰]

نظر بدهید

امتیاز این:

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]