بازاریابی و فروش
چگونه بین بازاریابی و فروش پل بزنیم؟
وقت آن رسیده که “Smarketing” یا “ترکیب بازاریابی و فروش” را در یک بخش قرار دهیم.
بسیاری از کسبوکارها پس از یک دوره رشد مداوم خودشان را یکنواخت و بدون تغییر میبینند.
شما میدانید که باید درآمد خود را افزایش دهید، اما مطمئن نیستید چگونه باید این کار را انجام دهید.
اگر میخواهید به این روند رو به رشد ادامه دهید باید افرادی را که در بخش فروش و بازاریابی فعالیت میکنند و درآمد شما به آنها وابسته است، قدرتمند کنید.
چرا “Smarketing” یا همان ترکیب بازاریابی و فروش ؟
چرا بخشهای بازاریابی و فروش وجود دارند؟
کار آنها نهایتا مربوط به تجربه مشتری است.
هردو تیم باید در یک مکان باشند تا بهترین تجربیات را به مشتریان بدهند.
گذشته از تجربه مشتری، Smarketing مزایای دیگری برای برند شما دارد.

۱ – پیامرسانی مداوم
تداوم کلید اولین جهان آنلاین ماست.
بیشتر مشتریان پیش از تعامل با تیم بازاریابی یا فروش شما برند شما را به صورت آنلاین بررسی میکنند.
به همین دلیل بسیار اهمیت دارد که شما پیشنهادات، اصطلاحات و لحن ثابتی در طول فروش و مارکتینگ داشته باشید.
این امر اعتماد مشتریان را تقویت کرده و آنها را تشویق میکند تا برند شما را در میان رقبا انتخاب کنند.

۲ – حفظ مشتری
صرفا متقاعدکردن و ترغیب مشتری برای یک بار خرید کافی نیست.
نیروی حیاتی واقعی هر کسب و کار در حال رشد، مشتریان تکراری است.
Smarketing پیشنهادات بجاتر و مرتبط تری را ارائه میدهد که موجب میشود مشتریان بارها و بارها بازگردند.
هرچه مسیر تبدیل هموارتر باشد خریدهای بیشتری را سبب میشود.

۳ – میزان بستن معاملات فروش
آیا تیم فروش شما با بستن معاملات فروش مشکل دارد؟
آنها با دارابودن یک بخش Smarketing افزایش میزان معاملات فروش را خواهند دید.
این به این خاطر است که Smarketing از طریق پیامرسانی بهتر نقاط رنج مشتری را پیدا خواهد کرد.
هرچه قیف فروش شفافتر و هدفمندتر باشد، به نتایج فروش بهتری منجر خواهد شد.
سه روش ترکیب بازاریابی و فروش
غالبا گفته میشود که ناهماهنگی فروش و مارکتینگ هرساله یک تريلیارد دلار برای کسبوکارها هزینه دارد.
با از بینبردن فاصله بین این دو تیم مقدار بیشتری از درآمد خود را که به سختی به دست آوردهاید حفظ کنید.
از این سه استراتژی برای Smarketing هوشمندانهتر استفاده کنید.

۱ – مجاورت فیزیکی را زیاد کنید
شاید غیبت یا فاصله علاقه و اشتیاق را بیشتر کند، اما در تجارت اینگونه نیست.
واحدهای فروش و بازاریابی عمدتا با تیمهای مربوطهشان به صورت کاملا جداگانه در حال کارکردن در بخشهایشان هستند.
برای نتیجهگرفتن از Smarketing، باید فروش و Marketing از نظر فیزیکی به یکدیگر نزدیک باشند.
گفتوگوهای زمان استراحت و بحثهای عادی روزانه اغلب بهترین نتایج را به دنبال خواهند داشت.
اگر میتوانید این دو بخش را در یک فضا ترکیب کنید.
اگر برایتان مقدور نیست، جلسات مشترک منظمی را برای هر دو بخش به صورت منظم ترتیب دهید.
رویدادهای اجتماعی خارج از ساعت کاری و تیم سازی نیز موثر هستند.

۲- یک فرآیند مشترک ایجاد کنید
در بیشتر مواقع Smarketing با شکست مواجه میشود، زیرا برندها فرآیندی خلق نمیکنند.
جلسهای با بخشهای فروش و بازاریابی ترتیب دهید تا یک فرایند دقیق و خاص را برای همکاری آنها با یکدیگر ایجاد کنید.
این فرآیند را به شیوهای عملیاتی و استاندارد طراحی کنید و نقشه آن را با یک نرمافزار پیگیری وظایف همچون Asana یا Trello ترسیم کنید.
شما با طراحی این فرآیند، فروش و بازاریابی را برای کارکردن با یکدیگر آموزش میدهید تا با استفاده از یک ابزار با فرآیند جدید مسیر خود را حفظ کنند.

۳ – بازاریابی و فروش : در کمپینها مشارکت داشته باشید
فروش و مارکتینگ عمدتا نمیدانند بخش دیگر مشغول چه کاری است.
و این باعث سردرگمی آنها میشود.
مثلا بخش فروش باید بداند که بخش بازاریابی در حال تبلیغ یک محصول، خدمت یا پیشنهاد خاص است،
تا بتوانند برای دریافت اطلاعات لازم برای بستن معامله آماده شوند.
به همین دلیل فروش و بازاریابی باید کمپینهای مشترکی را با یکدیگر راهاندازی کنند.
فروش باید نظراتی درباره تولید تبلیغات و بازاریابی محتوا داشته باشد،
در حالی که بازاریابی باید در پیامرسانی فروش حرفی برای گفتن داشته باشد.
بیشتر کسب و کارها مارکتینگ و فروش را به عنوان واحدهایی مجزا تلقی میکنند، اما آنها دو روی یک سکه هستند.
شما با ساخت یک تیم Smarketing میتوانید اختلاف را کاهش داده و مشوق رشدونمو باشید.
از سطح کسب و کارتان بالاتر بروید تا بتوانید بینش و نگاهی بهتر به دست آورده،
رضایت مشتری را بهبود داده و کارمندان شادتری داشته باشید.
نوشتهای از نیکی کارلسون
نظر بدهید