متقاعدسازی در کوچینگ و اصول آن با کمک روانشناسی اجتماعی

متقاعدسازی در کوچینگ و اصول آن با کمک روانشناسی اجتماعی

متقاعدسازی در کوچینگ طی یک فرآیند انجام می شود و نه در یک مرحله و با چند بار صحبت و مشاوره معمولی. اما روشهای انجام ان چگونه هست؟ در این مقاله به آن خواهیم پرداخت.

در نگاه اول، ممکن است بسیاری از ما احساس کنیم، امروز بیش از هر زمان دیگری می‌توانیم حرفمان را به گوش هرکسی که می‌خواهیم برسانیم.

ارسال یک ایمیل یا پیامک برای مدیر ارشد سازمان که زمانی دیدن او هم دشوار بود، بسیار ساده شده است.

حرف زدن با مردم و اظهارنظر درزمینهٔ رویدادهای اجتماعی و فرهنگی سیاسی از هر زمان دیگری ساده‌تر به نظر می‌رسد.

اما یک نکته را هم فراموش نکنیم، وقتی همه می‌توانند حرف بزنند، شنیده شدن از هر زمان دیگری دشوارتر است.

حتی اگر شنیده شدن هم امکان‌پذیر باشد، تأثیرگذاری حرف‌ها دیگر به‌اندازهٔ گذشته نخواهد بود.

بنابراین، می‌توانیم مهارت متقاعدسازی را به‌عنوان ابزاری برای دیده و شنیده شدن در زمینه‌های مختلف شخصی و شغلی در نظر بگیریم.

چگونه یک مراجع راضی به همکاری می‌شود؟

قطعاً مساله کیفیت خدمات و همینطور نیاز مراجع وجود دارد. اما فقط همین؟ نه... عوامل دیگری هم در متقاعدشدن کوچی به مراجعه مؤثر هستند.

اصولی انسانی که در همه جای جهان ثابت هستند و به کمک روانشناسی می‌توان آنها را شناخت.

در این مقاله ما به شما تمام اصول متقاعدسازی را آموزش می‌دهیم. نکاتی که به کمک آنها می‌توان راحت‌تر مراجعین خود را راضی به همکاری کنید.

تعریف کوچینگ

تعریف کوچینگ

کوچینگ یعنی آزاد کردن توانمندی‌های بالقوهٔ انسان‌ها. کوچ به‌جای آموختن به افراد به آن‌ها کمک می‌کند خودشان یاد بگیرند.

آگاهی (Awareness) و مسئولیت (Responsibility) دو کلمهٔ کلیدی در کوچینگ هستند.

وظیفه کوچ این است که به کوچی (Coachee) کمک کند نسبت به داشته‌ها و دانسته‌ها آگاهی بیشتری پیدا کند، و مسئولیت رشد و توسعه خود را نیز بر عهده بگیرد.

مهارت متقاعدسازی در کوچینگ چیست؟

متقاعدسازی (persuasion) مهارتی است که به شما این امکان را می‌دهد که ایده‌هایتان را به دیگران ارائه دهید، به‌گونه‌ای که دیگران درباره نظرات و ایده‌های شما متقاعد و نسبت به آنها ترغیب شوند.

مهارت متقاعدسازی به استعدادی اشاره دارد که از طریق آن می‌توانید نگرش، عقاید یا رفتارهای شخص یا گروه دیگری را تغییر دهید و به سمت دلخواهتان هدایت کنید.

این کار معمولاً با انتقال پیام‌هایی حاوی اطلاعات، احساسات، منطق، استدلال یا ترکیبی از تمام اینها صورت می‌گیرد.

به‌صورت خلاصه، می‌توان متقاعدسازی را توانایی تأثیرگذاری بر فرد یا گروهی از افراد، از طریق ارتباط کلامی یا نوشتاری، تعریف کرد.

متقاعد کردن دیگران در سه سطح اتفاق می‌افتد

متقاعد کردن دیگران در سه سطح اتفاق می‌افتد:

سطح اول: کاهش مقاومت

شما نباید همواره انتظار داشته باشید که با استفاده از تکنیک متقاعدسازی بتوانید نظر دیگران را تغییر دهید.

یکی از دستاوردهایی که در این بخش وجود دارد می‌تواند کاهش مقاومت دیگران در برابر دیدگاه‌های ما باشد.

اگر شما تا این حد باور خود را قبول دارید می‌دانید که درست است، در این بخش تکنیک متقاعدسازی می‌تواند به شما کمک کند که در نظر اطرافیان و نزدیکان خود حاضر شوید، مسئولیت تصمیم خود را بر عهده بگیرید.

همین هم می‌تواند قدرت ارزشمند و مهم باشد و قطعاً هم یک مثال خود درزمینهٔ تکنیک متقاعدسازی است.

سطح دوم: متابعت و پذیرش بیرونی

اگر شما می‌خواهید به دستاوردهای دیگری هم در زمینه‌های مختلف علی‌الخصوص این تکنیک دست پیدا کنید، باید بدانید که یکی دیگر از دستاوردها متابعت و پذیرش درونی در این زمینه است.

این به این معناست که فرد مقابل حرف شمارا قبول می‌کند و خواسته شمارا هم می‌پذیرد و درنتیجه به شما در انجام هدفتان کمک خواهد کرد.

اما درون با تصمیم شما مخالف است و یا آن را نپذیرفته است.

زمانی که صحبت از رفتارهای سازمانی به میان می‌آید، بسیاری از متابعت‌ها و همچنین پیروی‌های مختلف کارکنان از مدیران گروه گرفته تا بخش‌های دیگر در این گروه قرار خواهد گرفت.

سطح سوم: تغییر باورهای درونی

شما درواقع در سطح سوم به تغییر باورهای درونی خواهید رسید. این بخش موردتوجه عده بسیاری از مدیران و والدین قرار گرفته است.

در ادبیات مدیریت، زمانی که افراد به این سطح خواهند رسید، معمولاً به‌جای اینکه به آنها مدیر گفته شود، به‌عنوان رهبر سازمان شناخته می‌شود.

این افراد می‌توانند باورهای درونی افراد را هم تغییر دهند.

این‌ها همان کسانی خواهند بود که هنگام بیدار شدند از اینکه این فرصت را دارند که زودتر از بقیه بیدار شوند و به سرکار بروند خوشحال می‌شوند.

شما درواقع با استفاده از تکنیک متقاعدسازی می‌توانید افراد را در زمینه‌های مختلف به راه‌های مختلف بکشانید.

این امر هم می‌تواند مثبت باشد و هم منفی.

رهبری که بخواهد در این زمینه یک گروه تشکیل دهد به‌آسانی می‌تواند با حرف‌های خود مسیر عده بسیاری را تغییر دهد که ازجمله نکات مثبت در این زمینه است.

 14 اصل متقاعدسازی

14 اصل متقاعدسازی در کوچینگ

در بخش زیر به طور خلاصه انواع اصول متقاعد سازی را معرفی می کنیم. اما برای درک بیشتر حتما مقاله اصول متقاعدسازی را بخوانید.

1. اصل تأیید اجتماعی (Social Proof) 2. اصل عمل متقابل (Reciprocity) 3. اصل علاقه‌مندی (Liking) 4. اصل قدرت و اعتبار (Authority) 5. اصل کمیابی (Scarcity) 6. فرایند تصمیم‌گیری مخاطب را با ارائه گزینه‌های زیاد دشوار نکنید. 7. شیوه اعطای محصولات و خدمات رایگان را تغییر دهید. 8. وقتی پیام خطر و هشداری می‌دهید در کنار آن راهکاری را نیز پیشنهاد کنید. 9. بسته‌های قیمتی مختلفی به مراجعان پیشنهاد دهید. 10. از درخواست‌های کوچک شروع کنید. 11. ابتدا برچسب‌گذاری مثبت کنید سپس درخواست را مطرح نمایید. 12. درخواست‌ها را پرسشی مطرح کنید. 13. به ارزش‌ها، باورها و تجربیات مخاطب توجه کنید. 14. بر احساسات مخاطب تأکید کنید.

تکنیک مهم دیگر متقاعدسازی مخاطب:

- آگاهی و تجربه مشترک - شکار فرصت‌ها - برخورد اول - تمایز - تکنیک پل طلایی - کردن و ابراز محبت - سازگاری و ایجاد فضای مناسب - تعهد اولیه - قدرت -عضویت در گروه‌ها - مدیریت حواس و احساسات مخاطب - مدیریت نقاط ضعف - دشمن مشترک - مهارت گوش دادن - تأثیرگذاری کلامی - اتیکت - همراه شدن با روایت مخاطب - فرار از دام تقابل - توجه به نیازها و انگیزه‌های مخاطب - اخلاق

نتیجه‌گیری:

اصول متقاعدسازی در کوچینگ تحت تأثیر روانشناسی اجتماعی

اصول متقاعدسازی ، یکی از فنون و مهارت‌های مهم در مذاکره است که با یادگرفتن و اجرایی کردن آن در زندگی، اتفاقات بسیار خوبی در زندگی‌مان خواهد افتاد.

ما می‌توانیم با قانع کردن دیگران هم مطلب خود را به‌راحتی با آن‌ها در میان گذاشته و هم در بعضی موارد می‌توانیم از این راه هم درآمد بسیار زیاد و خوبی کسب کنیم.

حتماً می‌دانید امروزه بسیاری از مشاغل به علت مرتبط بودن با انسان‌ها نیاز به تسلط در این مهارت را دارند.

با مقاله اصول متقاعدسازی و قانع کردن افراد تا انتها همراه باشید تا بسیاری از این اتفاقات خوب که نام بردم برایتان رقم بخورد.

عدم مهارت متقاعدسازی

عدم مهارت متقاعدسازی

حتماً برای همه ما پیش آمده که بخواهیم کاری را انجام دهیم یا اینکه حرفی بزنیم، ولی طرف مقابلمان که می‌تواند هرکسی باشد مقاومت کرده و مانع انجام کار دلخواه ما شده و یا حرف ما رو قبول نکرده و خب طبیعتاً ما هم به خواسته خودمان نرسیدیم. مثلاً:

درخواست افزایش حقوق داریم ولی قانع کردن مدیرمان به‌راحتی انجام نمی‌گیرد. فروشنده‌ایم و می‌خواهیم مشتری‌هایمان را متقاعد کنیم که از ما خرید کنند و با ما قرارداد امضاء کنند.

یا اینکه ما مشتری هستیم و می‌خواهیم فروشنده را متقاعد کنیم که به ما تخفیف بیشتری بدهد. خواسته‌ای از هر کس دیگر داریم و نیاز به همراهی او در کار موردنظرمان داریم و باید او را متقاعد کنیم.

فرزندمان به حرف‌هایمان در خونه گوش نمی‌دهد و ما به مشکل بزرگی در تربیت او برخوردیم و باید او را متقاعد کنیم. در متقاعدسازی خواسته خود را به‌درستی انتقال می‌دهیم.

هنر متقاعدسازی مسئله این است

معمولاً در مواجه‌شدن با این شرایط ما دو راه پیش رو داریم:

یا اصرار بر حرف و کار موردنظر خودمان کنیم که احتمال کشیده شدن بحث به مشاجره و شاید هم فضاهای بدتر وجود دارد و یا اینکه به‌طور کل دست از خواسته و مطلب موردنظرمان بکشیم و بی‌خیال قانع کردن طرف مقابلمان شویم.

با کمی دقت می‌بینیم اکثر اطرافیانمان یکی از این دو راه رو انتخاب می‌کنند؛

اما ما راه سومی رو می‌خواهیم به شما معرفی کنیم که با یادگیری و به کار بردن آن، بسیاری از مشکلات و مشاجرات و دست کشیدن از خواسته‌ها از ما دور خواهد شد و ما را به هدفمان نزدیک‌تر خواهد کرد و آن هم، هنر و مهارت متقاعد کردن است.

متقاعدسازی در کوچینگ تحت تأثیر روانشناسی اجتماعی

متقاعدسازی و قانع کردن دیگران در اصل نقطه اوج یک ارتباط است زمانی که شما بتوانید شخص مقابل را توجیه کنید که کار مدنظر شمارا با آگاهی کامل به تمام جنبه‌های آن و تمایل شخصی خود انجام دهد، درواقع توانسته‌اید فرآیند متقاعدسازی را به‌خوبی انجام دهید.

در اصل، مفهوم ارتباط مؤثر و موفق می‌تواند در متقاعدسازی به‌خوبی تجلی پیدا کند، زیرا گفتیم در ارتباط مؤثر شما می‌توانید شخص مقابل خود را به‌طور کامل متوجه منظور خود کنید و هر آنچه در ذهن دارید به او انتقال دهید.

در متقاعدسازی نیز شما دقیقاً همین کار را انجام می‌دهید. یعنی آنچه در ذهن و تصمیم شما قرار دارد به شخص مقابل انتقال می‌دهید و او با رضایت خود همان کاری را انجام می‌دهد که شما می‌خواهید.

البته نباید متقاعدسازی را با کلاه‌برداری و یا اجبار کردن اشتباه گرفت، بلکه در امر متقاعدسازی شما به‌طور کامل موظف هستید که تمام جنبه‌ها را صادقانه مطرح کنید و فرد مقابل با اطلاع کامل تصمیم نهایی را اتخاذ کند.

پس تعریف متقاعدسازی چی شد؟

ویکی پدیا چه می‌گوید؟ می‌گوید قانع کردن و متقاعد کردن نقطه اوج مبحث ارتباطات است.

مصدر آن قناعت است و قناعت یعنی بسندگی، سیری، اشباع، بی‌نیازی و به ثمر نشستن و کامل شدن؛ و این‌ها همه نشانه‌هایی از پیروزی و رضایت‌مندی است.

به‌طورکلی اقناع هدف اساسی و غایی همه نوع رفتارهای ارتباطی است. ارتباط موفق و مؤثر آن‌گونه ارتباطی است که نتیجه دلخواه یعنی اقناع را به دنبال داشته باشد.

در این صورت می‌توانیم به آن ارتباط متعالی نیز بگوییم. ولی ساده و بدون تکلّفش می‌شود: تفهیم مطلب و کار موردنظر، به طرف مقابل و پذیرش آن کار توسط فرد موردنظر ما!

مزایای متقاعد کردن

مزایای متقاعد کردن

1. صرفه‌جویی در هزینه

گاهی اوقات وقتی ما نمی‌توانیم در قانع کردن دیگران توفیقی پیدا کنیم شاید شانس به دست آوردن پولی را نیز از دست بدهیم و یا حتی مجبور می‌شویم هزینه سنگینی را بپردازیم و موفق نمی‌شویم.

مثلاً ما می‌دانیم که آگه رئیسمان را متقاعد کنیم، احتمالاً حقوقمان بیشتر خواهد شد و زندگی بهتری را تجربه خواهیم کرد. اما از انجام دادن این کار ناتوان هستیم!

2. همدلی اطرافیان

قانع کردن دیگران می‌تواند حس همدلی اطرافیانمان را برایمان به همراه داشته باشد.

وقتی تو هنر متقاعد کردن را بلد باشی، می‌توانی خیلی راحت محبت دیگران را به خودت جلب کنی و همه در همه‌جا به فکر تو هستند.

این هم‌دلی بیشتر از همه‌جا در کانون گرم خانواده می‌تواند بیشتر متجلی شود که بدون شک باعث لذت بردن بیشتر شما از زندگی خواهد شد.

پس هنر متقاعد کردن، هم همدلی دیگران رو برایمان به همراه دارد و هم محبوب شدن را.

3. داشتن حس خوب

این یک اتفاق طبیعی است که در صورت بلد بودن متقاعدسازی برایمان می‌افتد. وقتی هم محبوب باشیم و هم درآمدمان همیشه بالا و خوب باشد و در کل زندگی شادی داشته باشیم، حس و حال خوب هم به سراغمان می‌آید و رضایت از زندگی‌مان به اوج خودش می‌رسد و می‌دانید که داشتن حال خوب در زندگی = موفق شدن…

4. صرفه‌جویی در وقت

ازآنجاکه بحث مدیریت زمان همیشه یک امر تعیین‌کننده در زندگی و رسیدن ما به اهدافمان می‌باشد استفاده از فنون متقاعدسازی برای ما می‌تواند کارساز باشد.

وقتی دیگر سر موضوعات بی‌اهمیت با دیگران بحث‌وجدل نداشته باشیم، طبیعی است که آن زمانی که برای این کار می‌گذاشتیم آزاد می‌شود و می‌توانیم از آن زمان برای کارهای دیگر استفاده کنیم.

مهندسی متقاعدسازی

مهندس به کسی گفته می‌شود که در انجام کاری مهارت کامل دارد و در واقع اصطلاحی است برای نشان دادن میزان تسلط افراد به یک کار مشخص.

وقتی می‌گوییم مهندسی متقاعدسازی دقیقاً منظور ما هم این است که این‌که شما بتوانید تمام زیروبم اصول متقاعدسازی را به‌خوبی بدانید و با اجرای آن‌ها بتوانید افراد را تحت تأثیر خود قرار دهید و خواسته‌هایتان مورد اجابت قرار گیرند.

مهندسی متقاعدسازی شامل سه بخش اصلی می‌شود: قبل از متقاعدسازی، هنگام متقاعدسازی و بعد از متقاعدسازی.

در هر یک از این مراحل شما باید فعالیتی را انجام دهید که متناسب با موقعیت بتواند شمارا به هدف موردنظرتان نزدیک کند.

بهترین شیوه در مهندسی متقاعدسازی، اصول متقاعدسازی ارسطو، فیلسوف معروف یونانی نام دارد.

او به حدی در این امر قوی بوده است که همیشه در سخنرانی‌های خود، روش ویژه‌اش را اجرا می‌کرده و اغلب نتایج بسیار خوبی را دریافت می‌کرده است.

در ادامه با این اصول آشنا خواهیم شد.

اصول متقاعدسازی ارسطو

اصول متقاعدسازی ارسطو

اصول متقاعدسازی و قانع کردن ارسطو از سه بخش تشکیل شده است که در هرکدام از این بخش‌ها به شما یکی از کلیدهای نفوذ در قلب دیگران را آموزش می‌دهد و مسیر رسیدن به هدف را به شما نشان خواهد داد.

1. جنبه احساس

احساسات یکی از جنبه‌های وجودی هر فردی است که می‌تواند به شما در امر قانع کردن بسیار کمک کند و رسیدن با هدف را برای شما تا حد قابل‌توجهی آسان سازد.

همه افراد دارای عواطف و احساسات هستند یکی از کلیدهای اصلی متقاعدسازی این است که شما بتوانید احساسات فرد را تحت تأثیر قرار دهید.

البته منظور ما این نیست که از احساس او سو استفاده کنید تا بتوانید به هدف خود برسید و شخص را متقاعد کنید.

بلکه منظور ما این است که می‌توانید با توضیحات درست کاری کنید که شخص مقابل نسبت به صحبت‌های شما احساس مثبتی پیدا کند و تمایل داشته باشد که کار موردنظر شمارا انجام دهد.

ارسطو تأکید بسیار زیادی بر جنبه احساسات دارد. البته فراموش نکنید که صرفاً تمرکز بر روی این‌یک جنبه کافی نیست و یا حداقل شاید بتوان گفت که منصفانه نیست.

2. جنبه منطق

بدون شک اگر قرار است فردی کاری را که شما دوست دارید انجام دهد، باید آن کار با منطق سازگاری داشته باشد و یا حداقل با منطق شخصی فرد موردنظر همخوانی داشته باشد.

درست است که احساسات بخش بسیار زیادی از وجود یک فرد را تشکیل می‌دهد و تأثیر قابل‌توجهی نیز بر تصمیمات او دارد.

اما فراموش نکنید که منطق نیز در این موضوع و تصمیم‌گیری‌های افراد شریک است. به همین دلیل است که شما باید اینجانب را نیز مدنظر قرار دهید.

تا زمانی که سعی می‌کنید فردی را متقاعد کنید کاری را که شما می‌خواهید انجام دهد، باید دقت کنید که این موضوع از لحاظ منطقی هم صحیح است یا خیر؟ خواسته شما باید معقولانه باشد.

3. جنبه عرف

منظور از عرف یعنی رایج و پذیرفته بودن. یعنی چیزی که از نظر افراد عجیب به نظر نرسد و یا اثبات شده باشد. به‌این‌ترتیب می‌توان گفت که آن موضوع متناسب با عرف است.

به‌عنوان‌مثال فردی را در نظر بگیرید که همیشه دیر به محل قرار خود می‌رسد و معمولاً افراد دیگر را معطل می‌کند و هیچ ارزشی برای وقت آن‌ها قائل نیست.

چه طور توقع دارید چنین فردی زمانی که از وقت‌شناسی صحبت می‌کند، افراد دیگر متقاعد شوند و حرف‌های او را بپذیرند درحالی‌که ثابت شده است خود به این موضوع پایبند نیست.

بنابراین منظور از جنبه عرف این است که شما بتوانید به شخص مقابل اثبات کنید که این اتفاق و ادعا درست است و قبلاً هم شبیه آن مشاهده‌شده درواقع باید بتوانید او را آسوده‌خاطر کنید.

اصول متقاعدسازی ارسطو

نمونه متقاعدسازی بر اساس اصول ارسطو

به‌عنوان‌مثال فرض کنید شما یک معلم هستید و قرار است والدین دانش‌آموز خود را متقاعد کنید که فرزند آن‌ها نیاز به کلاس‌های تقویتی دارد تا بتوانند به نتایج خوبی دست پیدا کند.

می‌توانید از روش زیر عمل کنید.

ابتدا با مادر کودک درباره اینکه دوست دارید شاگرد شما نمرات بالایی دریافت کند و به‌هیچ‌عنوان دلتان نمی‌خواهد او در بین سایر همشاگردی‌های خود دچار سرخوردگی و شرمندگی شود صحبت کنید.

سپس برای آن‌ها بیان کنید که بدون شک اگر دانش‌آموز نتواند نمرات خوبی را دریافت کند در محیط خانواده تشنج ایجاد خواهد شد و پدر و مادر او استرس بسیاری را تحمل نخواهند کرد و مرتب باید نگران این موضوع باشند که آیا او می‌تواند امتحانات را با موفقیت پشت سر بگذارد یا خیر. (جنبه احساسی)

سپس با او صحبت کنید که از لحاظ منطقی بهتر است که دانش‌آموز برای کلاس‌های تقویتی ثبت‌نام کند و مدت‌زمان بیشتری برای آموزش و اختصاص داده شود.

حتی برای والدین او بیان کنید که ممکن است این هزینه‌ها برای آن‌ها زیاد باشد اما بدون شک نتایج آن باعث خوشحالی آن‌ها خواهد شد و نگرانی آن‌ها را بابت فرزندشان کم خواهد کرد. (جنبه منطق)

و در انتها نمونه‌های قبلی این مورد را که با شرکت در کلاس‌های اضافه توانسته‌اند مشکلات خود را برطرف کنند و اکنون به موفقیت رسیده‌اند را برای او مثال بزنید.

حتی می‌توانید از او بخواهید با تعدادی از والدین دانش آموزان دیگر که به این مشکل دچار بوده‌اند صحبت کند و از آن‌ها بپرسد که بعد از شرکت در کلاس‌های تقویتی وضعیت تحصیلی فرزندانشان چه تغییری کرده است.

در این صورت شما برای او فردی مورد اعتماد به نظر خواهید رسید و بهتر می‌تواند صحبت‌های شمارا بپذیرد. (جنبه عرف)

اصول متقاعدسازی

اصول متقاعدسازی

متقاعدسازی و توانایی قانع کردن دیگران یکی از ویژگی‌هایی است که همه افراد دوست دارند که از آن برخوردار باشند.

فکر نمی‌کنم کسی در جهان وجود داشته باشد که دلش نخواهد دیگران تحت تأثیر حرف‌های او قرار بگیرند و به آن‌ها عمل کنند.

متقاعدسازی هرچند در نگاه اول کمی پیچیده به نظر می‌رسد.

اما بدون شک شما می‌توانید با کمی تحقیق و کمی مطالعه و تمرین برخی نکات این ویژگی را در وجود خود تقویت کنید و تبدیل به فردی شوید که تا حد بسیار زیادی می‌تواند بر روی دیگران اثرگذار باشد.

نکته‌های کلیدی که در این زمینه می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید در ادامه برای شما بیان خواهند شد، ما به آن‌ها روش‌های متقاعدسازی می‌گوییم.

1. آن‌ها دوست دارند متعهد به نظر برسند

هیچ فردی وجود ندارد که دلش بخواهد انسانی دو رو به نظر برسد و یا در نظر دیگران فردی باشد که مرتب تغییر عقیده می‌دهد.

اغلب اشخاص دوست دارند در نگاه دیگران افرادی متعهد محکم و استوار بر روی عقاید خود و تصمیماتشان به نظر برسند.

به همین دلیل زمانی که قصد دارید فردی را متقاعد کنید، زیاد می‌توانید از یک خواسته کوچک و یا یک سؤال بپرسید و سپس بر طبق همان جوابی که به شما می‌دهد، می‌توانید درخواست بزرگ‌تر خود را با او مطرح کنید و به نتیجه مطلوبتان دست پیدا کنید.

البته فراموش نکنید که درخواست کوچک شما باید با خواسته اصلی‌تان در یک راستا باشد تا شخص در یک جبهه حرکت کند و بر اصل متعهد بودن باقی بماند.

2. مورد تأیید باشید

یکی از مهم‌ترین نکاتی که می‌تواند میزان نفوذ شمارا برای افراد بالا ببرد این است که از نظر آن‌ها فردی مورد تأیید و قابل‌اعتماد به نظر برسید.

بدون شک خود شما هم هرگز به افراد و یا حتی شرکت‌هایی که اعتبار زیادی ندارند و شناخته‌شده نیستند و یا شاید مورد تأیید نمی‌باشند اعتماد نخواهد کرد.

بنابراین اگر دوست دارید به‌جایی برسید که بتوانید دیگران را متقاعد کنید از محصولات شما استفاده کنند، باید این نکته را مدنظر داشته باشید که تمام تلاش خود را کنید تا مورد تأیید واقع شوید و راه‌حل این موضوع چیزی نیست جز ارائه خدمات صادقانه و درست همان چیزی باشید که ادعا می‌کنید.

در این صورت است که افراد به سمت شما خواهند آمد و هر آنچه شما به آن‌ها پیشنهاد بدهید قبول خواهند کرد. این هنر متقاعدسازی در فروش را همیشه به یاد داشته باشید.

3. عمل متقابل داشته باشید

یکی از مهم‌ترین مسائلی که معمولاً باعث می‌شود دیگران حرف‌های شمارا بپذیرند و خواسته‌های شمارا قبول کنند، این است که شما قبلاً برای آن‌ها کاری انجام داده باشید و آن‌ها مایل باشند که متقابلاً لطف شمارا جبران کند.

وقتی‌که شما برای کسی فعالیتی را انجام می‌دهید (از هر نوعی که می‌تواند باشد) به‌عنوان‌مثال برای او هدیه‌ای تهیه می‌کنید و یا در جایی موجب می‌شوید که مشکل او حل شود و یا حتی بدون چشم‌داشت به او کمک می‌کنید، برای خود یک شانس می‌خرید.

شما توانسته‌اید این فرد را تحت تأثیر خود قرار دهید و در اصل به نحوی اطمینان او را جلب کنید. بنابراین اگر در مکان دیگری شما از او خواسته‌ای داشته باشید به‌احتمال بسیار زیاد این خواسته را می‌پذیرد.

زیرا تمایل دارد که بتواند متقابلاً لطف شمارا جبران کند و از خجالت شما دربیاید.

4. ایجاد علاقه کنید

یکی از بهترین دلایل برای انجام هر کاری علاقه به آن است. بنابراین شما باید ایجاد علاقه کنید.

مفهوم ایجاد علاقه به این معناست که شما باید پیشنهادی را بدهید که احساس فرد را تحت تأثیر قرار دهد و او دوست داشته باشد که این کار را انجام دهد.

این هنر شماست که چگونه بتوانید پیشنهاد خود را تبدیل به یک پیشنهاد جذاب کنید که افراد تمایل به انجام آن دارند.

این افراد معمولاً در کارهای موفق عمل می‌کنند و پایدارتر هستند که به آن‌ها علاقه دارند. به همین علت علاقه شرط مهمی در متقاعدسازی محسوب می‌شود.

نکات کلیدی متقاعدسازی

نکات کلیدی متقاعدسازی

نکته اول و مهم، شنیدن مطالب طرف مقابلمان و دلیل مخالفت با نظر ماست. بسیاری از مواقع دلیل مخالفت با ما، درک نامناسب از مسائل و اطلاعات نا کافی افراد از مسائل مختلف می‌باشد.

لبخند به لب داشته باشیم و از چهره عبوس و حق‌به‌جانب جداً خودداری کنیم. در ابتدای صحبت خواسته خود را مطرح نکنیم، و سعی کنیم صحبت‌های ابتدایی خودمان را با حسن جویی از طرف مقابلمان شروع کنیم.

به صحبت‌های طرف مقابلمان با دقت گوش دهیم، بگذاریم این حس مهم بودن در او متجلی شود. اگر می‌توانیم طوری خواسته خود را مطرح کنیم که طرف مقابلمان حس سود دوطرفه در او ایجاد شود.

شفاف و بدون کنایه صحبت کنیم تا طرف مقابلمان کامل متوجه درخواست ما بشود. حرف‌های تازه و جدید بزنیم، افراد دوست دارند همیشه حرف‌های نو بشنوند.

مقایسه کنیم. گاهی مقایسه بین دو چیز به‌وضوح مشخص می‌کند که خواسته ما کاملاً منطقی و دور از انتظار نیست.

نکته مهم این است که دقت کنیم ما توان متقاعد کردن همه مردم را نخواهیم داشت و انتظار اینکه بتوانیم همه را متقاعد کنیم انتظاری دور از واقعیت است.

فقط هم با این تفکر خودمان را اذیت خواهیم کرد. چون امکان ندارد که همه بتوانند هم‌شکل و هم‌جهت ما فکر کنند و آن طوری که ما می‌خواهیم باشند.

نتیجه‌گیری:

در این مقاله با سطوح مختلف متقاعدسازی، و اهمیت متقاعدسازی آشنا شدیم. تعریف‌های کوچینگ و مهارت متقاعدسازی را بیان کردیم و به‌طور واضح توضیحشان دادیم.

اصل‌ها و تکنیک‌های متقاعدسازی را نام بردیم و متوجه شدیم که باید این ویژگی‌ها را در خود با تمرین پیاده‌سازی کنیم.

در انتها متوجه شدیم که: مهارت‌های متقاعدسازی مانند سایر مهارت‌ها اکتسابی بوده و بخش مهمی از توانایی نفوذ در افراد برای دستیابی به اهداف هستند.

نویسنده: سرکار خانم سبا محمدی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

نویسنده: سرکار خانم مطهره شعبانپور از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

دیدگاه کاربران (0)