تأثیر باور در زندگی

تأثیر باور در زندگی

مقدمه در این مقاله قصد داریم تا در مورد باور در زندگی انسان‌ها و نقش کلیدی آن در تغییر زندگی افراد مطالب مفیدی را عرض کنیم . و تعریفی از باور و عوامل مؤثر بران بپردازیم امیدواریم تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

در زندگی و تمام جهان کائنات همهٔ ما انسان‌ها و موجودات به هر آنچه باور داشته باشیم در زندگی ، به همان سو دنباله‌رو و رهسپار می‌شویم.

قانون ذهنی ما انسان‌ها قانون باورهای ماست . یعنی باید به کلمهٔ کلیدی باور اعتقاد راسخ داشته باشیم. باورهای ما انسان‌ها همان اندیشه‌هایی است که در ذهن ما به‌صورت یک اصل مهم و پایدار ذهنی تبدیل‌شده‌اند.

تجارب ، شرایط و اتفاقات وحوادث پیرامون ما در زندگی ، عکس‌العمل ضمیر ناخودآگاه ما در برابر این اندیشه‌های تثبیت‌شده در ذهن ناخودآگاه ما هست.

ضمیر ناخودآگاه ما تماماً در لحظه‌لحظه زندگی ما به‌مثابه آیینه‌ای هست که تمامی افکار یا اندیشه‌های محکم و تثبیت‌شده در ذهن ما را که ما در این مقاله آن را باور می‌نامیم، نمایان می‌کند.

ضمیر ناخودآگاه ما باورهای ما را به‌مانند آیینه‌ای در دنیای بیرون نمایان می‌کند

ضمیر ناخودآگاه ما در برابر اندیشه‌های وحشتناک ، هولناک ، وسواس گونه ، استرس‌زا، اندیشه‌های مثبت و منفی ما که بسیار قدرتمند در ذهن ناخودآگاه ما ته‌نشین شده‌اند واکنش نشان می‌دهد.

باورها در زندگی ما نقش پررنگی دارند و آنقدر این نقششان اهمیت دارد که می‌توانند یک زندگی را در مسیر موفقیت و زندگی دیگری را در مسیر نابودی هدایت کنند و این ما هستیم که مشخص می‌کنیم کدام مسیر به زندگی‌مان راه پیدا کند.

مثلاً دو خانم که به سن ۶۰ سالگی می‌رسند، احتمالاً چند تا بچه دارند که بچه‌هایشان ازدواج کردند، نوه دارند و خانواده‌شان در حال بزرگ شدن است.

حالا یکی از این خانم‌ها کمردرد، پادرد، برخی بیماری‌ها مثل قند، فشارخون و… دارد و بدتر از همه این‌ها زندگی‌اش را رو پایان می‌بیند اما خانم دوم با تمام این شرایط خانوادگی، کتاب می‌خواند، ورزش می‌کند و روحیه‌اش را حفظ کرده و باور دارد که هنوز برای زندگی راه درازی پیش رو دارد.

با دوستانش ارتباط دارد، در برنامه‌های ورزشی، فرهنگی و اجتماعی شرکت می‌کند و تلاش می‌کند در راستای بهتر شدن هر موضوعی، به‌خصوص روابط خانوادگی‌اش قدم بردارد.

احتمالاً می‌توانید فضای خانه و زندگی این دو خانم را تجسم کنید…

اولی پر از نگرانی پر از دردهایی که روزبه‌روز در حال افزایش است و دومی پر از شور و اشتیاق به زندگی!

حتی اگر این دو خانم را کنار هم ببینید متوجه حالات روحی و سبک زندگی هرکدام می‌شوید و از ظاهرشان هم، می‌توان فهمید که کدام‌یک از آن‌ها زندگی راحت‌تر و بهتری را برای خودش و خانواده‌اش فراهم کرده است.

حالا تصور کنید که به سن ۶۰ ،۷۰ سالگی رسیدید و تقریباً شرایط مشابهی دارید، تفاوتی نمی‌کند خانم هستید یا آقا فقط خودتان را در این سن تصور کنید!دوست دارید سبک زندگی‌تان به کدام‌یک از آن‌ها نزدیک‌تر باشد؟

  تعریف باور

تعریف باور

باور یعنی فکری است که زیاد از طریق‌های مختلف در ذهن ما ایجاد شده است و دائماً تکرار می‌شوند. سپس وارد ضمیر ناخودآگاه ما می‌شوند.

فکری در ذهن ناخودآگاه ما وارد شود و به یک باور تبدیل شود که باید بارها و بارها تکرار شود و فکری که برای ما به یک باور تبدیل شد زندگی و آینده ما را شکل می‌دهد، چون هر چیزی که ما باور کنیم اتفاقات، شرایط، افراد و موقعیت‌هایی مربوط به همان باور را به سمت ما جذب می‌کند. باور یک نگرش است ، یک ذهنیت و لزوماً صحیح نیست.

یعنی نه درست هستند و نه غلط، صرفاً هستند و وقتی پذیرفته و یا رد می‌شوند قالب پذیر می‌شوند و شکل آن چیزی می‌شوند که ما پذیرفتیم.

در مورد باور و فکر هنری فورد می‌گوید : چه فکر کنی می‌توانی و چه فکر کنی نمی‌توانی در هر دو صورت درست فکر کرده‌ای.

در مطلبی که در سایت ویدان در مورد خودشکوفایی قرار دارد، پیشنهاد می کنم که حتما یک نگاهی به ان بیندازید تا اطلاعات شما در مورد آرامش واقعی در زندگی افزایش یابد.

 

راه‌های ساخت باور

این باورها و نگرش‌های ما دو دسته‌اند:

دسته اول : از طریق اطرافیان به ما منتقل‌شده‌اند

دسته دوم : باورهایی که نشئت گرفته از تجربیات خودماست

اجازه بدهید در این رابطه مثال بزنم . در رابطه با باورهای دسته اول که از طریق اطرافیان به‌خصوص خانواده به ما منتقل شده است.

فرض کنید پدر شما اعتقاد دارد که پول درآوردن سخت‌ترین کار دنیاست. پول را باید بسیار به‌صرفه خرج کرد چون محدود است.

بعد در خانه‌تان و در روزمره نتیجه این اعتقاد و باور را می‌بینید. پدر شما دائماً از نداری و فقر می‌گوید. از گرانی نالان است.

در زمان خرید مایحتاج خانه، میوه یا مواد غذایی را برای مصارف خانه خریداری می‌کند که بسیار کم کیفیت است.

گاهی معادل با بیرون ریختن پول است! این نگرش پدر شما بدون آنکه متوجه باشید کم‌کم توسط ضمیر ناخودآگاهتان این باور را در شما می‌سازد که برای به دست آوردن پولی اندک باید بسیار تلاش کنید بعد از آن هم کم خرج کنید چون تمام می‌شود.

وارد کاری می‌شوید که با وجود تلاش و زحمت فراوان دران کار، هشتتان گره نهتان خواهد بود! بدون اینکه بدانید باور پدرتان را زندگی می‌کنید!

اما باورهای دسته دوم ، فرض کنید من این باور را دارم که اگر فقط یک نفر توانسته کاری را انجام دهد من هم یقیناً می‌توانم آن را انجام دهم .

این باور از تجربیات خودم به دست آمده است. یعنی خودم به این نگرش و باور رسیده‌ام. اما من چطور به این باور رسیده‌ام ؟

به‌عنوان‌مثال همکارم در محیط کارمان کارمند نمونه شده است. من به‌جای حسادت و غرغر کردن به رئیسمان، تک‌تک رفتارهای او را بررسی می‌کنم، الگوبرداری می‌کنم و روی مهارت‌هایم کار می‌کنم.

کم‌کم در کارم رشد می‌کنم و من هم در سال بعد کارمند نمونه می‌شوم. درنتیجه این نگرش و باور در من شکل می‌گیرد که اگر فقط یک نفر توانسته با جایگاهی که من می‌خواهم برسد پس من هم می‌توانم.

مثال دیگر: فرض کنید من اعتقاد دارم که هر فردی که خوب سخنرانی می‌کند ذاتاً سخنران زاده شده است و من مهارتش را ندارم و نمی‌توانم هم کسب کنم .

خب اتفاقی که می‌افتد این است که من تلاشی هم در این جهت انجام نمی‌دهم. ( مثلاً در کلاس فن بیان و سخنرانی ثبت‌نام نمی‌کنم چون احساس می‌کنم فایده‌ای ندارد)

  باورها چه تأثیری بر زندگی ما خواهند داشت؟

باورها چه تأثیری بر زندگی ما خواهند داشت؟

چیزی که خیلی از ما نمی‌دانیم این است که اتفاقاتی که در زندگی ما به وجود می‌آید ، شرایطی که پیش می‌آید ،آدم‌هایی که با آن‌ها برخورد می‌کنیم ، ایده‌هایی که به ذهنمان می‌آیند و موقعیت‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم تماماً نشئت‌گرفته از باورهای ماست.

این موضوعی است که خیلی‌ها آن را درک نمی‌کنند و به خاطر همین شاد نیستند ، مسئولیت‌پذیر نیستند و ..

تمام اتفاقات زندگی ما توسط خودمان رقم می‌خورد. بنابراین مهم‌ترین کار این است که ذهنیت‌های درست در خودمان ایجاد کنیم.

جهان انعکاسی از باورهای ماست پس بسیار اهمیت دارد که در رفتار و کردار خود یک بازبینی مجددی داشته باشید و باورهای محدودکننده خود را شناسایی کرده و آن‌ها را رفع کنید.

 

مقدمه‌ای بر باورهای محدودکننده

باورهای محدودکننده چیست؟ باورهایی که اجازه موفقیت به شما نمی‌دهند، باورهای غلط، باورهای منفی، باورهای بازدارنده، ما در این مقاله در مورد همه این موضوعات صحبت می‌کنیم و به شما راهکارهایی را برای شناسایی باورهای محدودکننده و تغییر باور تا موفقیت نشان می‌دهیم.

به‌راستی رایج‌ترین باورهای محدودکننده موفقیت چیست؟ باورسازی چگونه شکل می‌گیرد؟ اصلاً باور چیست؟ شاید اینها سؤالاتی هستند که شاید در راستای تغییر باورهای بازدارنده با آن مواجه شوید.

باورهای بازدارنده باورهایی هستند که شما را از رسیدن به موفقیت بازمی‌دارند. شما باید یاد بگیرید و تمرین کنید که چطور باورهای محدودکننده را از بین برده و باورهای مثبت و خوب را جایگزین آن کنید.

 

شناسایی باورهای محدودکننده

شاید برای بسیاری از ما اتفاق افتاده باشد که در راه رسیدن به موفقیت و اهداف، افکاری ترس‌آور و به‌اصطلاح باورهای محدودکننده مانع از ادامه دادن مسیر موفقیت شده است.

به‌راستی چرا این اتفاق می‌افتد؟ تقریباً ۹۰ درصد افراد این باورهای محدودکننده را با خود حمل می‌کنند. درواقع باورهای محدودکننده عباراتی هستند که در ضمیر ناخودآگاه ما ثبت شده‌اند.

بی‌شک تغییر ضمیر ناخودآگاه کار آسانی نیست. اما با تمرین و تکرار شدنی است. قدرت ذهن بسیار خارق‌العاده و شگفت‌انگیز است و باورهایی که در ذهن ما به‌صورت ناخودآگاه و بر اثر تمرین و تکرار ضبط‌شده باعث موفقیت یا عدم موفقیت ما می‌شود.

حال ما در این مبحث ابتدا می‌خواهیم به شناسایی باورهای محدودکننده بپردازیم. بنابراین در ادامه لیست باورهای محدودکننده را قرار می‌دهیم

لیست باورهای محدودکننده:

• من همیشه شکست می‌خورم • من که شانس ندارم • من میدانم که نمی‌شود • این حرفا مال توی فیلم‌ها هست • من توانایی انجام این کار را ندارم • من می‌دونم موفق نمی‌شوم • و غیره

اینها نمونه‌ای از لیست باورهای محدودکننده هستند. همانطور که در مقاله چگونه از صفر شروع کنیم به آن اشاره کردیم ابتدا باید روی باورهای ذهنی خود کار کنید و ذهن را برای پذیرش موفقیت آماده‌سازی کنید.

شاید به نظر شما این باورهای محدودکننده بسیار ساده جلوه کند اما درواقع همین‌ها هستند که ما را از رسیدن به موفقیت باز می‌دارد.

  باورهای محدودکننده و باورسازی چگونه شکل می‌گیرند؟

باورهای محدودکننده و باورسازی چگونه شکل می‌گیرند؟

باورها همانطور که از اسمش پیدا است مسئله‌ای نیست که با یک روز، یک ماه و یا یک هفته شکل بگیرد. باورها حاصل سال‌ها تکرار موضوعی در ذهن ما است.

این باورها می‌تواند در جاهای مختلفی ایجاد شده باشد. در سال‌های اخیر به روانشناسی رفتار کودکان اهمیت زیادی داده می‌شود؛ چرا که بسیاری از باورهای محدودکننده موفقیت در همان دوران کودکی در ضمیر ناخودآگاه ثبت می‌شود و در بزرگسالی در رفتارها نمود پیدا می‌کند.

 

عوامل محیطی مؤثر بر باورهای محدودکننده

بسیاری از باورهای غلط و منفی از همان دوران کودکی در محیط خانواده، مدرسه و یا اجتماع شکل می‌گیرد. جملاتی مثل تو نمی‌توانی، تو خیلی ترسو هستی، تو آدم ضعیفی هستی، تو بی‌عرضه‌ای، همیشه خرابکاری می‌کنی، اینها جملاتی هستند که شاید اکثر افراد به‌کرات در دوران کودکی از خانواده یا همکلاسی‌ها یا معلم خود شنیده باشند.

مغز در دوران کودکی چون در حال رشد است آمادگی پذیرش هر حرف و عمل را دارد که به‌صورت فیلم در مغز ثبت و ضبط می‌شود و در ضمیر ناخودآگاه شخص قرار می‌گیرد و در آینده کودک تأثیر زیادی می‌گذارد و به باورهای منفی بازدارنده تبدیل می‌گردد.

 

خودکم‌بینی

بسیاری از ما خودمان را محقق زندگی خوب، پول، موفقیت، شغل‌های با درآمد بالا و اساساً شرایط اجتماعی خوب نمی‌دانیم.

چراکه فکر می‌کنیم اینها همه متعلق به افراد دیگر است و ما توانایی و شایستگی رسیدن به آنها را نداریم و درواقع باور نداریم که ما هم می‌توانیم زندگی سرشار از آرامش، موفقیت و جایگاه خوب اجتماعی داشته باشیم.

 

نداشتن مهارت

یکی از عواملی که باعث می‌شود که از انجام کاری مأیوس و ناامید شویم، نداشتن اطلاعات کافی در رابطه با آن موضوع است و همین باعث می‌شود که فکر کنیم ما نمی‌توانیم آن کار را انجام دهیم.

درصورتی‌که نداشتن اطلاعات را می‌توان با تحقیق و یادگیری آن موضوع حل کرد.

 

چگونه باورهای محدودکننده را نابود کنیم؟

ما تا اینجا به شناسایی باورهای محدودکننده پرداختیم و با باورهای محدودکننده آشنا شدیم .

حال می‌خواهیم به این مسئله بپردازیم که چگونه باورهای منفی و محدودکننده را به باورهای مثبت تغییر دهیم.

برای تغییر باورهای محدودکننده و منفی به باورهای مثبت و غیر بازدارنده راه‌های مختلفی وجود دارد که در ادامه به بررسی این راهکارها می‌پردازیم.

 

بازیابی ذهن

شاید شما کتاب اثر مرکب اثر معروف دارن هاردی را مطالعه نموده باشید که در مورد تغییر عادت‌های غلط و منفی به عادت‌های درست صحبت می‌کند.

پیشنهاد می‌کنیم اگر این کتاب را مطالعه نکرده‌اید حتماً این کار را انجام دهید.

درست است که محیط زندگی دوران کودکی ما باعث ایجاد باورهای محدودکننده در ضمیر ناخودآگاه ما شده است، اما باید بدانیم که این باورها با تمرین و تکرار قابل‌تغییر هستند .

کافی است که هر شخصی با توجه به محیط پیرامون خود بداند که چه باورهایی برایش محدودکننده هستند.

بنابراین در هر سنی که هستید کافی است به این باور برسید که می‌خواهید تغییری اساسی در زندگی خود ایجاد کنید.

بنابراین می‌توانید با تکرار و تمرین باورهایتان را از منفی به مثبت تغییر دهید.

  به دست آوردن دانش و مهارت در زمینه موردنظر

به دست آوردن دانش و مهارت در زمینه موردنظر

همان‌طور که در بخش شناسایی باورهای محدودکننده خواندیم یکی از عواملی که باعث می‌شود احساس شکست کنید و باور کنید که نمی‌توانید نداشتن اطلاعات کافی در زمینه هدف است.

اما این نیز راه‌حل دارد . شما می‌توانید در دوره‌های آموزشی مرتبط با مهارت موردنظرتان شرکت کنید و یا کتاب‌هایی در رابطه با آن مطالعه نمایید تا اطلاعات کافی در این زمینه به دست آورید.

 

پیش‌بینی منفی

شاید برای بسیاری از ما اتفاقاتی افتاده باشد که خود را دست‌کم گرفتیم. مثلاً قرار است در یک جمع صحبت کنیم قبل از اینکه وارد جمع شویم اضطراب خوب نبودن و یا افکاری مثل نکند نتوانم خوب صحبت کنم، نکند از شخصیت من خوششان نیاید، اگر تپق بزنم چه می‌شود ، مواجه شده‌ایم.

این استرس و نگرانی باعث می‌شود یا به آن مهمانی نرویم و یا همان چیزی شود که از آن نگران بودیم. ضرب‌المثل معروفی هست که می‌گوید از هر چه بترسیم به سرمان می‌آید.

این نتیجه افکار و باورهای منفی ما است. چون دنیا متشکل از امواج است و هرچه را به کائنات بدهیم همان را دریافت می‌کنیم.

بنابراین راه‌کار ساده‌ای که وجود دارد این است که به‌جای آن افکار منفی، افکار این‌چنینی را جایگزین کنیم: بی‌شک من تأثیرگذارترین فرد آن جمع خواهم بود، حتماً از حرف‌های من خوششان می‌آید، من چه ظاهر زیبایی دارم.

زندگی کردن در رؤیای اتفاقات آینده باعث جذب افکار و باورهای مثبت می‌شود. بنابراین سعی کنید در رابطه با اتفاقات زندگی‌تان تا جایی که می‌توانید رؤیاپردازی کنید و نگرانی از بابت اتفاقی که هنوز رخ نداده نداشته باشید.

 

جایگزینی عبارات منفی با مثبت

برای تمرین جایگزین کردن افکار منفی با مثبت یکی از روش‌ها نوشتن است. کاغذهای کوچکی را برای خود تهیه کنید و در آن افکار مثبت را یادداشت نمایید و در جایی بگذارید که دائماً آن را ببینید.

به‌طور مثال امتحانی در پیش دارید که نگران این هستید که در امتحان قبول شوید و دائماً در ذهنتان می‌گوید نکند در امتحان قبول نشوم، این جمله را با این جمله که حتماً در امتحان با نمره خوب قبول می‌شوم جایگزین کنید و روی کاغذ یادداشت کنید و همیشه همراه خود داشته باشید.

دیدن این جمله به‌کرات باعث می‌شود که باورهای منفی نتوانستن با باور مثبت توانستن و قبول شدن بر اثر تمرین و تکرار جایگزین شود.

طبعاً وقتی مغزمان فرمان قبول شدن می‌دهد، انگیزه و تلاش برای قبول شدن مضاعف می‌شود و قطعاً در امتحان قبول خواهیم شد.

 

چطور یک باور جدید بسازیم؟

ذهن شما 30 روز زمان نیاز دارد تا یه مسیر عصبی جدید یا یک باور جدید را ایجاد کند.

ذهن مثل یه جنگل انبوه می‌ماند زمانی که بخواهید در این جنگل راهی رو ایجاد کنید ،این علف‌های هرز و شاخ و برگ‌ها لباستان رو پاره می‌کند.

اما اگه شما مقاومت کنید بالاخره یه مسیری رو در جنگل باز می‌کنید .

ذهن هم دقیقاً همین‌طور است در برابر افکار جدید مقاومت می‌کند چون عادت کرده است که در محدوده امن خودش بماند اما اگر فقط 30 روز مقاومت و تحمل‌کنید ذهن اون رو به‌عنوان یه باور جدید قبول می‌کند و یک مسیر عصبی جدیدی برای اون باور ایجاد خواهد کرد.

پس شما باید آن‌قدر آن باور را تکرار کنی ، اندر بهش متعهد باشی که با آن باور جدید بتوانید زندگی کنید.

  راه‌های تقویت باور جدید

راه‌های تقویت باور جدید

1-سپاسگزاری از تمام زندگی باعث تقویت باور می‌شود 2- تائید و تکرار عبارات تأکیدی مثبت 3-دوستی با آدم‌های مثبت نگر 4-دنبال نکردن اخبار و حوادث منفی به‌هیچ‌عنوان

 

انواع باورهای محدودکننده در حوزه‌های اصلی زندگی

باورهای غلط و باورهای منفی در مورد پول و ثروت

همان‌طور که در بخش‌های قبلی هم اشاره کردیم اکثر مردم نمی‌دانند که باورها چه تأثیری می‌تواند در زندگی بر موفقیت آنها داشته باشد.

در مورد جذب پول هم شما باید باورهای محدودکننده را شناسایی و آنها را تغییر دهید.

باورهای غلط،باورهای منفی همه باعث می‌شوند که ما پول و ثروت زیاد را دردسر و انسان‌های پولدار را انسان‌های بدی بدانیم.باورهای محدودکننده در مورد پول و ثروت چیست؟

شاید بارها برای شما اتفاق افتاده باشد که بگویید:

• پول درآوردن سخت است. • جنگ‌های دنیا بر سر پول و ثروت است. • من اگر ثروت داشته باشم ممکن است آرامشم را از دست بدهم. • به دست آوردن پول زیاد نیاز به رنج و سختی دارد. • پول علف خرس نیست. • پول چرک کف دست است. • پول کم است. • پول حلال زیاد نمی‌شود. • پول کثیف است. • هرکسی پولدار است از راه خلاف به دست آورده و دزد است.

اینها لیست باورهای محدودکننده ثروت هستند .درواقع از اینها می‌توان به‌عنوان رایج‌ترین باورهای محدودکننده مانع موفقیت نام برد.

بنابراین شما برای اینکه باورهای غلط خود را به باورهای درست تغییر دهید باید ابتدا پول و ثروت را دوست داشته باشید.

دوست داشتن پول باعث می‌شود که نظرتان نسبت به ثروت و ثروتمندتر شدن تغییر کند.

مدام با خود بگویید پول چیز خوبی است، با پول می‌توانیم آرامش داشته باشیم، به دست آوردن پول و ثروت چندان کار سختی نیست، من با تلاش و کوشش می‌توانم آن را به دست آورم.

شما می‌توانید این عبارات کلیدی را در جایی یادداشت کنید و مدام جلوی چشمانتان قرار دهید.از تغییر باور تا موفقیت راه زیادی نیست، کافی است بخواهید تا به موفقیت دست پیدا کنید.

 

باورهای محدودکننده در مورد ازدواج

ازدواج یکی از مهم‌ترین اتفاقات و انتخابات زندگی هر فردی است. لیست باورهای محدودکننده در مورد ازدواج به این شرح است، اگر ازدواج کنم و خوشبخت نشوم چه می‌شود؟

اگر همسرم آدم خوبی نباشد چه می‌شود؟ من شرایط خوبی برای ازدواج ندارم، من پول لازم برای ازدواج را ندارم، ظاهر من برای طرف مقابلم اصلاً مناسب نیست، اینها باورهای محدودکننده در مورد ازدواج هستند.

شما می‌توانید با جایگزین کردن این باورها با باورهای مثبت ذهنتان را نسبت به ازدواج تغییر دهید.

همچنین می‌توانید با جلوگیری از پیش‌بینی‌های منفی در ذهنتان، خود را آرام کنید و به اتفاقات خوب فکر کنید و اتفاقات خوب را به‌جای اتفاقات بد در ذهنتان جایگزین کنید.

این‌ها کمک می‌کند تا نظر و رویکرد شما نسبت به ازدواج تغییر کند.

و در ضمن شما وارد یه زندگی می‌شوید با این باور که یک زندگی عالی بسازید و از چالش‌هایی در مسیر درس بگیرید ،چون دقیقاً دردل همین چالش‌ها شکوفایی شما قرار دارد و وقتی با این دیدگاه که میدانید و باور دارین از پس زندگی برمی‌آیید مطمئن باشید یک زندگی و ازدواج موفق خواهید داشت.

  باورهای محدودکننده کسب‌وکار

باورهای محدودکننده کسب‌وکار

همان‌طور که اشاره شد باورهای غلط تنها جلوی پیشرفت و رسیدن به اهداف را می‌گیرد. در خصوص کسب‌وکار نیز این موضوع صدق می‌کند.

باورهای منفی می‌تواند مانع از رشد کسب‌وکار شود. همان‌طور که اشاره شد قدرت ذهن بسیار خارق‌العاده است و هر باوری که در ذهن ما به‌صورت خودآگاه و یا ناخودآگاه است می‌تواند موجب موفقیت و یا عدم موفقیت ما شود.

باید بتوانیم با پیدا کردن باورهای منفی در خصوص کسب‌وکار و پاک کردن آن‌ها و جایگزین کردن آن‌ها با باورهای مثبت و جذب انرژی مثبت، به موفقیت خود در کسب‌وکار و زندگی کمک نماییم.

در ادامه لیستی از باورهای محدودکننده کسب‌وکار را برای شما قرار داده‌ایم:

• کاری که من مشغول به انجام آن هستم ارزش درآمد زیاد را ندارد • من نباید در مقابل کاری که می‌کنم پولی دریافت کنم • اگر کار و فعالیت من خدمت به دیگران است نباید در قبال آن وجهی دریافت کنم • از موفقیت در کار ترس دارم • بدون داشتن پارتی نمی‌توان در کسب‌وکار موفق شد. • کار جدید به‌سختی پیدا می‌شود • تنها کارهای دولتی و اداری کارهای مناسب و خوبی هستند • من در کاری که دارم هرگز پیشرفت نخواهم کرد • من در پیدا کردن کار موردعلاقه خود عاجز هستم

حتماً این 3 نکته را در مورد کسب‌وکار رعایت کنید و نتیجه شگفت‌انگیز آن را به‌وضوح ببینید

1-برای همهٔ رقیب‌ها و همکارانتان طلب خیروبرکت داشته باشید

2-از درآمدی که در ماه دارید حتماً بخشی رو برای بخشش قرار بدین حتی یه مبلغ جزئی مهم نیتتان است.

3-به فراوانی‌های خدا ایمان داشته باشید و همیشه پول و مشتری را تحسین و تشویق کنید و بابت تک‌تک آن‌ها شکرگزار باشید.

 

باور محدودکننده در حوزهٔ سلامتی

و اما بحث جذاب سلامتی ، شاید برایتان جالب باشد اما تمام آنچه دربارهٔ سلامتی و بیماری در شما به وجود می‌آید اکثراً توسط خود شما ایجاد می‌شود با فرکانس‌ها و فکر و باورهایی که در سر خود می‌پرورانید.

باورهای محدودکننده در این حوزه شامل :

من مدام مریض میشم. من زود خسته می‌شوم. من توان ندارم. من زود سرما می‌خورم.

و سرچ در گوگل در مورد بیماری‌ها یک کار بسیار اشتباه و رایج که متأسفانه عموماً انجام می‌دهند.

خودتان را در سلامت کامل ببینید، از تک‌تک سلول‌های بدن خود سپاسگزار باشید ، خود را دوست داشته باشید، عشق و محبت را به دیگران ابراز کنید.

کلید شفای بیماری‌ها عشق است. با خود تکرار کنید من در سلامت و حفاظت کامل عدل الهی هستم.

بخشش و عشق را در زندگی خود اولویت قرار دهید..

  تست شناسایی باورهای ضمیر ناخودآگاه

تست شناسایی باورهای ضمیر ناخودآگاه

افراد بسیاری تمایل دارند تا با شخصیت درونی خود آشنا شوند و از درون خود آگاهی داشته باشند.

نکته جالب این است که این امکان وجود دارد تا با راه و روش‌های مختلف به این موضوع پی برد و تست روانشناسی یکی از این روش‌ها است. در ادامه تست شناسایی باورهای ضمیر ناخودآگاه را برای شما قرار داده‌ایم.

در ابتدا اعداد 1 تا 5 را به‌صورت یک ستون زیر هم بنویسید:

مرحله 1: روبروی اعداد 1 و 2 باید نام 2 حیوان موردعلاقه خود را به ترتیب علاقه خود بنویسید.

مرحله2: در این مرحله 3 خصوصیت این حیوان‌ها را جلوی نام آن‌ها بنویسید(دلیل علاقه شما به این حیوانات)

مرحله 3: در این مرحله و در مقابل شماره‌های 3 و 4 به ترتیب عبارات جنگل و دریا را بنویسید

مرحله 4: در این مرحله در ذهن خود جنگل را تصور کنید و مقابل کلمه جنگل نظر مثبت و منفی خود را در مورد جنگل بنویسید.

مرحله 5: در این مرحله در ذهن خود دریا را تصور کنید و ویژگی‌های خوب و بد را که در ذهن خود در خصوص دریا دارید بنویسید.

در انتها جواب‌های شما به این صورت خواهد شد:

1: حیوانی که به آن علاقه دارید: ویژگی 1 – ویژگی 2 – ویژگی 3

2: حیوان دومی که به آن علاقه دارید: ویژگی 1 – ویژگی 2 – ویژگی 3

3: نظر شما در خصوص جنگل (3 نظر خوب یا بد)

4: نظر شما در خصوص دریا (3 نظر خوب یا بد)

مرحله آخر: مقابل شماره 4 (جنگل) کلمه رودخانه را بنویسید. مجدد جنگل را در ذهن خود تصور کنید، به این فکر کنید که اگر از وسط این جنگل یک رودخانه رد شود شما دوست دارید رودخانه ((بزرگ)) ، ((متوسط)) یا ((کوچک)) باشد. مقابل آن نظر خودتان را یادداشت کنید.

نتیجه تست:

ویژگی‌ها و نظراتی که راجع به حیوان اول نوشتید، تصور و ذهنیت خودتان از خودتان است. حیوان دوم تصور و ذهنیت دیگران در خصوص شما است.

نظری که در مورد دریا نوشتید تصورات شما از زندگی است و نظراتی که شما در مورد جنگل نوشتید نشان‌دهنده ذهنیت شما در خصوص مرگ است.

اما در خصوص رودخانه ، اگر شما بر اساس این‌که رودخانه را بزرگ ، متوسط یا کوچک انتخاب کرده باشید به ترتیب انسان ((تندرو و افراطی)) ، ((میانه‌رو)) و ((محافظه‌کار)) هستید.

امیدوارم با خواندن این مقاله توانسته باشم در جهت آگاهی شما عزیزان قدمی برداشته باشم.

منتظر نظرات شما هستم.

نویسنده: سرکار خانم شریفه مرگدری از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

 

دیدگاه کاربران (0)