مزیت رقابتی ویژگی است که یک شرکت را قادر میسازد، از رقبا بهتر عمل کند و اجازه میدهد تا یک شرکت در مقایسه با رقبای خود حاشیه سود بهتری کسب کند و برای شرکت و سهامدارانش ارزش ایجاد میکند.
کپیبرداری از یک مزیت رقابتی، اگر غیرممکن نباشد، باید دشوار باشد. اگر بهراحتی کپی یا تقلید شود، یک مزیت رقابتی محسوب نمیشود.
نمونههایی از مزیتهای رقابتی
- دسترسی به منابع طبیعی که توسط رقبا محدود میشود
- نیروی کار بسیار ماهر
- یک موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد
- دسترسی به فناوری جدید یا ثبت اختراعشده
- امکان ساخت محصولات با کمترین هزینه
- تشخیص تصویر برند
قبل از ایجاد مزیت رقابتی، مهم است که موارد زیر را بدانید:
مزایا: شرکت باید از مزایای محصول یا خدمات خودآگاه باشد. شرکت باید ارزش واقعی را ارائه دهد و علاقه ایجاد کند.
بازار هدف: شرکت باید بفهمد چه کسی از آن خرید میکند و چگونه میتواند از بازار هدف خود مراقبت کند.
رقبا: برای شرکت مهم است که سایر رقبا را در فضای رقابتی درک کند.
برای ایجاد یک مزیت رقابتی، یک شرکت باید بتواند مزایایی را که برای بازار هدف خود فراهم میکند، به طرزی بیان کند که سایر رقبا نمیتوانند.
تعاریف استراتژیهای مزیت رقابتی
سه استراتژی برای ایجاد مزیت رقابتی وجود دارد: رهبری هزینه، تمایز و تمرکز (تمرکز بر هزینهها و تمرکز بر تمایز).
۱- رهبری هزینه
در استراتژی رهبری هزینه، هدف تبدیلشدن به کمترین تولیدکننده است. این امر از طریق تولید در مقیاس بزرگ محقق میشود که در آن شرکتها میتوانند از صرفه اقتصادی مقیاس، استفاده کنند.
اگر شرکتی بتواند از صرفه اقتصادی مقیاس بهره ببرد و محصولاتی را با هزینه کمتر از رقبای خود تولید کند، در این صورت شرکت قادر به تعیین قیمت فروش است که تولید مجدد آن توسط سایر شرکتها امکانپذیر نیست. بنابراین، شرکتی که استراتژی رهبری هزینه را در پیش میگیرد، به دلیل مزیت قابلتوجه هزینه، نسبت به رقبا، قادر به سودآوری خواهد بود.
۲- تمایز
در استراتژی تمایز، محصولات یا خدمات یک شرکت با سایر رقبا متفاوت است. این کار را میتوان با ارائه محصولات یا خدمات با کیفیت بالا به مشتریان یا نوآوری در محصولات یا خدمات انجام داد.
اگر شرکتی بتواند با موفقیت تفاوت ایجاد کند، در آن صورت میتواند قیمت بالایی را روی محصولات یا خدمات خود تعیین کند.
۳- تمرکز
در استراتژی تمرکز، یک شرکت بر روی بخش محدودی از بازار هدف تمرکز دارد. اگر این شرکت بتواند با موفقیت محصولات یا خدماتی را ایجاد کند که در خدمت این مشتریان باشد، این استراتژی موفقیتآمیز است. استراتژی تمرکز همچنین دو گزینه دارد.
تمرکز بر هزینه: تولیدکننده با کمترین هزینه در یک بخش محدود بازار
تمرکز بر تمایز: محصولات یا خدمات متفاوت در یک بخش محدود بازار
سه مثال عالی مزیت رقابتی در بازار شامل موارد زیر است:
مکدونالد: مزیت اصلی رقابتی مکدونالد به استراتژی رهبری هزینه متکی است. این شرکت قادر است از مقیاس اقتصادی استفاده کرده و محصولاتی را با هزینه پایین تولید کند و درنتیجه محصولی را با قیمت فروش پایینتری نسبت به رقبا ارائه میدهد.
لویی ویتون: مزیت لویی ویتون هم به تمایز و هم به استراتژی تمرکز بر تمایز متکی است. این شرکت قادر است از طریق منحصربهفرد بودن محصول در بازار لوکس پیشرو باشد و قیمتهای برتر را مدیریت کند.
وال مارت (Walmart): مزیت وال مارت به استراتژی رهبری هزینه بستگی دارد. وال مارت قادر است ” قیمت روزمره ارزان” را از طریق صرفهجویی در مقیاس ارائه دهد.
چهار روش ایجاد مزیت رقابتی:
روشهای مختلفی برای کسب مزیت رقابتی در بازار وجود دارد و بسیاری از مشاغل بر روی چند روش اثباتشده و واقعی افزایش رقابت، متمرکز خواهند شد. این روشها را میتوان در چهار دسته مختلف طبقهبندی کرد که مبنای درک چگونگی تلاش یک کسبوکار برای رقابت است.
نکته
چهار روش اصلی به دست آوردن یک مزیت رقابتی، رهبری هزینه، تمایز، استراتژیهای دفاعی و اتحادهای استراتژیک است.
۱- همان محصول، قیمت پایین
رهبری هزینه اولین مزیت رقابتی است که شرکتها اغلب سعی در به دست آوردن آن دارند. هدایت هزینه بهعنوان یک مزیت، زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت بتواند کالای مشابه کیفیت رقبا را ارائه دهد اما با هزینه پایینتر. برای استفاده از این استراتژی، شرکت باید راههایی برای تولید کالاهای کمهزینه با بهبود روشهای تولید یا استفاده بهینه از منابع نسبت به رقبا پیدا کند.
عوامل دیگر مانند فناوری انحصاری، نیز میتوانند عامل این نوع مزیتها باشند. رهبری هزینه ممکن است بهعنوان یک استراتژی توهینآمیز طبقهبندی شود، که بهموجب آن شرکتها با استفاده مداوم از استراتژیهای قیمتگذاری طراحیشده برای جلب نظر مصرفکنندگان، سعی در بیرون راندن رقبا از بازار دارند.
۲- محصولات مختلف با ویژگیهای مختلف
تمایز، استراتژی دومی است که شرکتها معمولاً برای جدا شدن از رقبا از آن استفاده میکنند. در استراتژی تمایز، هزینههای پایین فقط یکی از، بسیاری از عوامل احتمالی است که میتواند یک کسبوکار را از دیگران جدا کند. شرکتهایی که خود را متمایز میکنند، معمولاً به دنبال یک یا چند ویژگی قابلفروش هستند، که میتوانند آنها را از رقبای خود جدا کند. سپس آنها بخشی از بازار را پیدا میکنند که این صفات را برای آنها مهم میدانند و برای آنها بازاریابی میکنند.
این فرآیند میتواند در جهت دیگری نیز انجام شود، شرکتها در حال تحقیق، برای تعیین مهمترین موارد برای مصرفکنندگان و سپس ایجاد بازار مناسب برای این محصولات یا ویژگیها هستند.
۳- مواضع خود را از طریق استراتژیهای دفاعی حفظ کنید
روش دیگر مشاغل برای کسب مزیت رقابتی، استفاده از استراتژی دفاعی است. مزیتی که با این نوع استراتژی به دست میآید، این است که به کسبوکار این امکان را میدهد تا با حفظ مزیت رقابتی کسبشده، در رقابت خود فاصله بیشتری بگیرد. بنابراین، این استراتژی ارتباط تنگاتنگی با تمایز و مدیریت هزینه دارد، زیرا روشی است که توسط بنگاههای اقتصادی برای حفظ آن مزایا، پس از دستیابی به آنها استفاده میشود.
درحالیکه دو استراتژی دیگر بیشتر توهینآمیز هستند، این استراتژی در حال تبدیلشدن به یک مزیت واقعی است.
۴- منابع را از طریق اتحادهای استراتژیک جمع کنید
همچنین کسبوکارهایی که به دنبال اتحاد استراتژیک با سایر مشاغل در صنایع مرتبط یا در همان صنعت هستند، میتوانند مزایای رقابتی کسب کنند.. بااینحال، مشاغل باید مراقب باشند از مرز اتحاد و تبانی عبور نکنند. تبانی زمانی اتفاق میافتد که مشاغل درون همان صنعت، برای کنترل مصنوعی قیمتها باهم همکاری کنند. از طرف دیگر، اتحادهای استراتژیک بیشتر شبیه سرمایهگذاریهای مشترک است که شرکتها از آنها برای جمعآوری منابع و نشان دادن خود با هزینه سایر رقبای غیر اتحاد، استفاده میکنند.
اهمیت مزیت رقابتی
یک مزیت رقابتی شرکت را از رقبای خود متمایز میکند. این امر، به قیمتهای بالاتر، مشتریان بیشتر و وفاداری به برند، کمک میکند. ایجاد چنین مزیتی یکی از مهمترین اهداف هر شرکتی است.
در دنیای امروز، موفقیت در کسبوکار ضروری است. بدون آن، زنده ماندن شرکتها دشوار خواهند بود.
پیام بگذارید