اینکه کوچینگ چیست و چگونه میتوان از آن استفاده کرد را در قالب مقالهای دیگر بهصورت کاملاً مفصل توضیح دادهام و اگر هیچ اطلاعاتی در مورد کوچینگ ندارید و یا خواهان اطلاعات بیشتر هستید شما را به آن مقاله ارجاع میدهم و پیشنهاد میکنم که ابتدا آن را مطالعه کنید.
مقدمه:
سؤالی که مطرح است این است که چه عاملی باعث شده تا نام کوچ و کار کوچینگ در این سالها اینقدر بر سر زبانها بیاید طوری که هر روزه سیل عظیمی از افراد به این حوزه وارد شدهاند و بهزودی باید شاهد یک صنعت جدید به اسم کوچینگ باشیم.
البته همه این سروصداها صرفاً به جهت کاربرد و عملیاتی بودن این فرایند در زندگی و کسبوکارهاست که سبب بهبود زندگی و افزایش سطح پیشرفت افراد و سازمانها شده است.
در این مقاله قصد داریم محبوبیت کوچینگ را از دو منظر متفاوت یعنی نگاهی که کوچها دارند و سبب شده به این حوزه وارد شوند و کوچینگ را بهعنوان یک شغل انتخاب کنند و همچنین نگاهی که افراد و سازمانها به کوچینگ دارند و خواهان استفاده از فرآیند کوچینگ و داشتن کوچ بهمنظور ارتقاء عملکرد خود و سازمانشان هستند بررسی کنیم.
فرایند حل چالش:
همانطور که در مقالات پیشین ارائه شده است ساختار اصلی کوچینگ همراهی و همکاری کوچ با کوچی است با این دید که کوچی تمام آگاهی و امکانات لازم برای پیشبرد اهداف و آمال خود را دارد ولی به دلیل آشفتگی و سردرگمی ذهنی توانایی بروز و شکوفایی استعدادهای خود را آنطور که از درون به آن باور دارد و خود را لایق آن میبیند ندارد.
اینجاست که کوچ و کوچینگ وارد میشوند!
کوچ به دلیل روحیات و اخلاقی که بهصورت ذاتی دارد و خواهان کمک و راهنمایی دیگران است علاقه وافری به این کار دارد.
کوچینگ هم که گفتیم کلاً یک فرایند همراه محور است و امکانات لازم را در اختیار افراد قرار میدهد تا چالشهای خود را حل کنند.
درواقع کوچینگ محیط و بستر لازم برای افرادی با خصوصیات یاریدهنده را فراهم میکند تا با همراهی کوچی هم خود کوچ نشاط لازم از این کار که همان میل به کمک کردن به دیگران برای رسیدن به موفقیت را در خود به دست آورند و هم از این نعمت که دیگران را در حال خوشحالی از موفقیتی که کسب کردهاند و شور و ذوقی که در هنگام موفقیت و پیشبرد اهدافشان دارند ببینند و لذت ببرند.
از طرفی اگر از دید کوچی به این فرایند نگاه کنیم، خب چون انسان یک موجود اجتماعی و احساسی است و تمایل شدید به صحبت کردن و گفتوگو با همنوع خودش در حین چالشها و مشکلات دارد فرایند کوچینگ بهترین گزینه و راهحل پیش روی اوست.
راهحلهای پیش رو:
اگر شما به زندگی خود بهدقت نگاه کنید در طول مدتی که دچار چالش و سردرگمی شدید چند راهکار پیش رو داشتید.
• گفتوگو (به نظر خودم که اسمش رو میشود درد و دل گذاشت) با نزدیکان و افرادی که به دلیل نزدیکی و احساس صمیمیت داشتن با آنها اولین گزینه بودهاند.
طبیعتاً این نوع گفتوگو به دلیل اینکان شخص نه آگاهی لازم و نه تخصص لازم و نه اصلاً اشراف کامل به چالش شما دارد و فقط سبب خالی شدن افکار شما میشود آنهم بهطور مقطعی و درواقع هیچ کمک و راهکاری دقیق و عملی بابت حل مشکلتان نمیکند گزینه خوبی نیست (اولین گزینه بهترین گزینه نیست)
این نوع گفتوگو گاهی اوقات در بعضی مسائل ممکن است خیلی خطرناک شود و خیلی از تعارضات در آینده را هم ممکن است در پی داشته باشد.
علاوه بر این سوءاستفادههایی هم میشود که مجال بیشتر باز کردن آن نیست و خود شما با اندکی تفکر متوجه منظور بنده میشوید.
قطعاً بعد از مدتی از این نوع گفتوگو فاصله میگیرید و اگر آدم مثبت و توسعه اندیشی باشید از سایر گزینهها استفاده میکنید.
اگر هم غیر این باشد سعی میکنید چالشهایتان را دستنخورده در ذهن نگه دارید و دچار زوال فکری و کاری شوید.
• کمک گرفتن از مشاور و متخصص یکی دیگر از روشهایی است که میتوانید به کار بگیرید و چون شخصی که این کار را میکند تخصص لازم را دارد گزینه بهتر و مناسبتری نسبت به گزینه قبلی است.
در ضمن دقت کنید که ما فرض را بر این گرفتیم که مشکل شما آنقدر حاد و نگرانکننده نشده است تا نیاز به تراپیست داشته باشید که اگر این اتفاق افتاده باشد گزینه بعدی و پیش روی شما تراپیست است.
در این روش مشاور طبق صحبتهای شما و با توجه به گذشته و کمک گرفتن از علم روانشناسی بهطور کاملاً خشک و جدی شروع به بررسی موبهمو و ریز کارها و چالشهایتان و درنهایت نشان دادن راهکار و راهحل برای برونرفت از این چالش میکند.
در این روش بیشتر مشاور صحبت میکند و با سؤالاتی که از شما میپرسد شروع به ارزیابی چالش میکند و سعی دارد تا بهصورت کاملاً رسمی راهحلهایی برای شما تهیه و شما را با مسئولیت خودتان ملزم به رعایتان کند.
دقت کنید چون در این روش اتکای کامل به شخص مشاور است شما جز عمل کردن به گفتههای شخصی که بهصورت کامل به چالش شما و سایر جهات زندگی شخصی شما اشراف ندارد و یا ممکن است در طول جلسه مشاوره از دید پنهان مانده باشد کار دیگری نمیتوانید انجام دهید و این خود یک چالش مهم دیگر است.
• یک روش و گزینه دیگر که حدود یک قرن از شروع و ساختار سازی این فرایند میگذرد هرچند مسلماً قبل از این هم انسانها از این فرایند بدون آگاهی و در سطحیترین حالت استفاده کردهاند. این فرایند را کوچینگ نامگذاری کردهاند.
در این روش فرد کوچ با تخصص و امکاناتی که دارد (اینکه این تخصص و امکانات چه هستند را در مقالهای دیگر در همین زمینه میتوانید مطالعه کنید.)
همراه با کوچی در طی چالش همراه و هم مسیر میشود و با توجه به اصل اساسی در کوچینگ یعنی اینکه خود کوچی آگاهی و امکانات لازم برای حل مساله را دارد ولی به دلیل گرههای ذهنی توانای حل آن را ندارد وارد میشود.
در این روش مسئولیت اصلی بر عهده خود کوچی است و کوچ تنها با ایجاد سؤالاتی که سبب روشن شدن قوه تفکر کوچی میشود و دادن حس اعتماد به مراجع خود که توانایی لازم برای حل چالش را دارد او را بهصورت غیرمستقیم وامیدارد که راهی مناسب برای حل مشکلش پیدا کند.
در این روش چون تکیهبر خود کوچی است و اقدامات اصلی را که کوچ بهصورت یک ساختار منظم در اختیار وی قرار داده است، از خود کوچی انتظار میرود انجام دهد باعث بهبود و توسعهٔ کوچی میشود و خود شخص کوچی توانایی حل مساله را پیدا میکند و این باعث میشود در سایر نقاط زندگی از این قابلیت استفاده کند و شخص قویتری شود علاوه بر اینکه چالش به بالفعل او نیز حل میشود.
پیشنهاد:
با توجه به اینکه کوچینگ یک فرآیند است نه یک عمل خاص انتظار میرود از خواننده این مقاله که اگر در نقش کوچی میخواهید باشید از خدمات کوچینگ در طول زندگی خود استفاده کنید اگر مشاور و متخصص کاری هستید از این فرایند در طول کار خود هم میتوانید استفاده کنید و خودتان را با این قابلیت و توانایی بهروز کنید تا نتیجه بهتری هم برای شما و هم مخاطب شما داشته باشد.
اگر هم به کمک به دیگران علاقه دارید هم میتوانید از این توانایی در زندگی شخصی خودتان استفاده کنید.
نتیجهگیری:
با توجه به نیاز جامعه و افراد به سیستم جدیدی از گفتوگوی حل مساله و با توجه به کموکاستیهای روشهای قبلی کوچینگ بنا نهاده شده تا افراد و سازمانها توسعه بیشتری کسب کنند.
و ازآنجاکه این روش خیلی ساده و درعینحال جامع است و هر فردی میتواند در هر زمینهای چه محیط زندگی و چهکاری از آن استفاده کند مورد استقبال قرار گرفته است قطعاً بهمرورزمان پیشرفتهای بیشتری در این صنعت اتفاق خواهد افتاد و افراد بیشتر و قدرتمندتر با اطلاعات بهروز و کاملتری وارد میشوند.
نویسنده: جناب آقای میلاد رفیعی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان