چرا بچهها ثروت را از دست میدهند؟
چگونه میتوان ثابت کرد که بچهها ثروت را از دست میدهند؟
اگر از والدینی هستید که تلاش میکنید تا بچههایتان متوجه ارزش آموزش بشوند، این تنها دغدغه شما نیست.
این وظیفه ماست تا مثل خانوادهها این اطمینان را به وجود بیاوریم که بچههای امروز از نسل ما موفقتر هستند و روزی دانش خود را به بچههای خود انتقال خواهند داد.
هرچند باید تا به حال متوجه این موضوع شده باشید که نسل بچههای امروز حس قدردانی یا حس اخلاق کاری ندارند.
چرا این اتفاق افتاده است؟
سیستم مدرسههای نسل ما بر اساس تنبیه و سرزنش بودند.
اما در حال حاضر سیستم مدرسههای امروز به بچههای ما آموزش میدهد که چطور کارکنانی سازگار باشند نه صاحبان کسبوکار نوآورانه.
اما این روش مفید و کارا محسوب نمیشود.
کارآفرینان نسل پدربزرگان ما بودند.
با وجود اینکه آنها تحصیلات زیادی نداشتند یا (اصلا تحصیلکرده نبودند)
اما برای حمایت از خانوادههایشان شروع به کسبوکار میکردند، سخت کار میکردند
و ساعتها زمان صرف میکردند تا این کسبوکار را به یک امپراتوری کوچک تبدیل کنند و این میراثی بود که میتوانست در نسلهای بعدی ادامه پیدا کند و به تصویب برسد.
با این همه والدین ما تحت فشارهای شدیدی قرار گرفتند تا بتوانند آموزش عالی (دقیقا آن چیزی که پدربزرگ و مادربزرگ من از آن محروم بودند و نمیتوانستند داشته باشند) دریافت کنند.
آموزش نباید به صورت یک ضمانت تصدیق شده و کلید موفقیت شناخته شود.
متاسفانه با این فشار و سختی در کسبوکار، حس ناخوشایندی برای ادامه این میراث که پدربزرگ و مادربزرگ من گذاشته بودند، به وجود آمد.
سیستم مدارس امروز به جای آنکه ذهنیت دانشآموزان را هم مثل والدین، کارآفرین تربیت کند، آنها را به گونهای تربیت کرد تا کارکنان خوبی باشند.
با توجه به تغییرات به وجودآمده در ذهنیت دانشآموزان در حال حاضر و آمار به دست آمده، 16 درصد شرکتهای خانوادگی در نسل سوم به کار ادامه دادند.
بیشتر بخوانید: ۸ نکته تقویت هوش مالی کودکان

ثروت نسل سوم
به طور معمول نسل امروز از دنیای کاملا متفاوتی آمدهاند.
با پیشرفت تکنولوژی هر دو سال یکبار طراحان لباس و الکترونیک ضروری محسوب میشوند.
آنها نمیخواهند شرکتهای خانوادگی خود را اداره کنند بلکه میخواهند کار دلخواه خود را انجام بدهند.
اما آنان هیچ تجربهای از دنیای واقعی و دانش کاری ندارند که صاحب کسبوکار باشند.
من متوجه شدم بچههایی که کسبوکار خانوادگی دارند انگیزهای برای ایجاد و حفظ روابط سالم با افرادی که برای افزایش ثروت تلاش میکنند، ندارند.
این مسئله به دلیل فقدان ارزشهایی است که در جهت ایجاد یک کسبوکار در وهله اول انجام گرفت.
اما سیستم آموزشی نابود شده است.
بچههای ما تعلیم میبینند که رویدادهایی را حفظ کنند به جای آنکه متفکران مستقلی شوند.
به دانشآموزان تدریس میشود به امید اینکه نمرات خوبی کسب کنند نسبت به اینکه مهارتهای باارزشی را به دست بیاورند.
این سیستم تدریس و آموزش بچههای ما را به خطر میاندازد و برای آنها مناسب نیستند چون دنیای کسبوکار کاملا متفاوت است.
پس چه کارهایی باید انجام دهیم
ما میتوانیم این سیستم آموزشی را که فرزندانمان را اینگونه آموزش میدهد متوقف کنیم.
به بچههای خودمان این فرصت را بدهیم تا پول خود را با کارکردن یا همان کسبوکار کوچک به دست بیاورند و به آنها این اجازه را بدهیم تا در کسبوکاری که داریم به ما کمک کنند.
به آنها اول یاد بدهیم که چگونه درآمدزایی کنند و برای خود پول به دست بیاورند.
به آنها یاد بدهیم ارزش چیست، در مورد سرمایهگذاری و نحوه استفاده از پول برای درآمدزایی بیشتر در آینده (جریان نقدی) آموزش بدهید.
این تقصیر ماست که بچههایمان پول زیادی از پدربزرگ و مادربزرگهایشان میگیرند چون ما نظام مدرسه را مورد چالش قرار ندادهایم و در ارتباط با مواد درسی سوال نکردهایم.
اما الان میتوانیم دست به کار شویم.
همه بچههای ما به تجربیات عملی نیاز دارند که به آنها مهارتهای دانایی و رهبری را خواهد داد.
هنگامی که دانش مورد نیاز برای درک کسبوکار به دست میآورند، مهارتهای رهبری آنها تاثیر میپذیرد و باعث میشود که آنها از دانش خود در دنیای واقعی استفاده کنند.
در نهایت اینکه ما توانایی هدایت فرزندانمان به سمت کارآفرینی را داریم اگر فکر میکنید بچههای شما ممکن است به سرمایهگذاری در املاک و مستغلات
و این گونه داراییها علاقهمند شوند کتاب ABC من را که شامل سرمایهگذاری املاک و مستغلات واقعی است مطالعه کنند.
یادداشتی از کنام سی الروی
نظر بدهید