وقتی تمام کارهایی را که ممکن است انجام دهید انجام میدهید و در رسیدن به انتظارات خود موفق هستید، به انجام آن ادامه دهید. موفقیت یکی از بهترین انواع انگیزه است. روانشناسان این را تقویت عادتهای مثبت مینامند.
همه ما در مورد تقویت انگیزه میدانیم. اینطوری به بچههامون یاد میدیم و سگهامون رو اینطوری آموزش میدیم.
وقتی یک توله سگ جدید به خانه میآورید و سعی میکنید به او یاد دهید که خانه را به هم نریزد، چه کار میکنید؟
به خاطر بیرون رفتن یا خراشیدن در به او پاداش میدهید. وقتی میخواهید کودک نوپایتان را از مرحله پوشک خارج کنید، چه میکنید؟
شما با هدایای ویژه به او پاداش میدهید. شما به او برای یادگیری چیزهای جدید احساس خاصی میکنید.
وقتی میخواهید بچههای بزرگترتان را وادار کنید کتابها را باز کنند و مطالعه کنند، چه کار میکنید؟
وقتی نمرات خوبی بگیرند به آنها پاداش میدهید.
شما به آنها یاد میدهید که مهارتهایی که اکنون در حال توسعه هستند، بعداً تأثیرات مثبتی بر زندگی آنها خواهد داشت و اکنون با دادن پاداش به آنها این کار را انجام میدهید.
این یک تقویت عادتهای مثبت است: یادگیری اینکه برای انجام کاری خوب، کاری ارزشمند، کاری باارزش پاداشهایی وجود دارد.
هر چه ارزش بیشتر باشد، پاداش بیشتر است. هرچه بهتر عمل کنید، پاداش شما بهتر است. یک چک حقوق بیشتر، یک خانه بهتر، آزادی مالی - همه اینها یک سیستم پاداش است.
اگر عادتهایی که انجام میدهید موفقیت شما را افزایش میدهند، به انجام آنها ادامه دهید. موفقیت شما تأیید مجدد این است که این عادات خوب هستند.
موفقیت شما به شما میگوید که باید به کاری که انجام میدهید ادامه دهید.
با مرور عادتهایی که شما را به موفقیت میرساند، آنها را تقویت میکنید. شما به آنها قدرت ماندن میدهید.
اینجا طرف دیگر است. با مرور عادتهای خود، ممکن است متوجه شوید که برخی از آنها مانع موفقیت شما میشوند.
ممکن است متوجه شوید که کاری که هر روز انجام میدهید برای شما بد است. یا ممکن است متوجه شوید که انجام برخی از عادات بسیار خوب را متوقف کردهاید.
یکی میگوید: «خب، من بهتازگی عادت بدی را که در پیادهروی روزانهام در اطراف بلوک انجام میدهم، ترک کردهام.» خب، من حدس میزنم که بعداً باید عادت کنید که مریض شوید.
یکی میگوید: «خب، من همیشه کتاب میخواندم. من بهتازگی این عادت را ترک کردم.» سپس آن را تغییر دهید. عادتهای بد خود را عوض کنید.
اگر «بهتازگی از این عادت خارج شدهاید»، فقط به عادت خود بازگردید. به آن نظم و انضباط میگویند.
این مورد به شما انگیزه میدهد تا کارهای بیشتری انجام دهید، نه تنها به انجام کارهای درست ادامه دهید، بلکه کارهای درست را بیشتر انجام دهید.
آگاهی از اینکه کاری که انجام میدهید در حال بازدهی است، انرژی بیشتری برای ادامه راه ایجاد میکند.
چقدر آسان است که صبح از خواب بیدار شوید، وقتی میدانید تمام کارهایی را که لازم است انجام نمیدهید؟
اصلاً خیلی آسون نیست! شما فقط میتوانید آنجا دراز بکشید، بیدار باشید و فکر کنید، اوه، چند دقیقه دیگر در رختخواب چه میشود.
به هر حال زیاد مهم نخواهد بود این مهم است. مهم خواهد بود. چقدر آسان است که صبح از خواب بیدار شوید، وقتی میخواهید به سمت رؤیاهای خود پیشرفت کنید؟
این یک داستان کاملاً متفاوت است.
وقتی در حال استراحت برای تجدید انرژی خود هستید، با استراحت برای اجتناب از روزتان بسیار متفاوت است.
هنگامیکه شما روانی و هیجانزده در مورد زندگی هستید، هنگامیکه در مورد آنچه برای آن روز برنامهریزی کردهاید هیجانزده هستید، شگفتانگیز است که چگونه مدتها قبل از اینکه ساعت زنگدار سعی کند شما را از خواب بیدار کند، از خواب بیدار میشوید.
موفقیتهای شما به جاهطلبی شما دامن میزند. موفقیتهای شما انرژی بیشتری به شما میدهد. موفقیتهای شما راه را برای موفقیتهای بیشتر هموار میکند.
این اثر گلوله برفی است. وقتی به موفقیتی دست مییابید، برای ملاقات با موفقیت دیگری هیجانزده میشوید... و این داستان همینطور ادامه پیدا میکند.
خیلی زود، رشتههایی که در ابتدا بسیار دشوار بودند – رشتههایی که شمارا به راه انداختند - اکنون بخشی از فلسفه شما هستند.
و آنها شما را ادامه میدهند و به سمت موفقیت سوق میدهند.
نوشتهای از جیم ران