رهبران باهوش درک میکنند که رهبری مؤثر مستلزم آن است که در قبال دیگران سختگیر و درعینحال راحت باشند. رهبران مؤثر همدل و فهمیده هستند، اما ضعیف نیستند. آنها اهداف و انتظارات روشنی را تعیین میکنند و کارکنان خود را مسئول میدانند. رهبران سرسخت بازی سرزنش را انجام نمیدهند و کسانی را که شایسته هستند، تحسین میکنند. «رهبری مانند درختان بلند رشد میکند. هم بهسختی و هم به انعطاف نیاز دارد.» - آمیت رِی هنر کوچینگ رهبری هرگز از اشاره به این نکته غافل نمیشود که رهبری چیزی بیش از گردآوری گروهی از افراد برای دستیابی به اهدافی خاص است. رهبری واقعی به دیگران انگیزه میدهد که بهتر، مؤثرتر و موفقتر عمل کنند. رهبران خوب، از خود حمایت و همدلی نشان میدهند و به دنبالکنندگان خود، در کارشان کمک میکنند. رهبری سنگین که جوهره خود را از اقتدار و سرسختی میگیرد، میتواند افراد را برای دستیابی به اهداف محدود دور هم جمع کند. بااینحال، یک سبک رهبری مؤثر مستلزم درجهای از سرسختی است. رهبران مشتاق هرگز نباید این نوع سرسختی را با خودکامگی لجامگسیخته اشتباه بگیرند. هدف سرسختی رهبری مؤثر، ترساندن یا کاشتن نهال ترس در دل افراد نیست. بلکه وجود خود را با احترام و اعتمادی که بهخوبی بهدستآمده است، نشان میدهد و خود را از طریق شفافیت، پیشبینیپذیری و انصاف معرفی میکند.
رهبران باهوش نمیتوانند نرم رفتار کنند. متخصصان کوچینگ کسبوکار خطرات و معایب فقدان سرسختی را درک میکنند و در مورد آن توصیه میکنند. رهبران نرم اقتدار را رها میکنند. اگرچه آنها در برخی موارد عملکرد خوبی دارند، اما عدم سرسختی آنها توانایی آنها را برای رهبری در طولانیمدت از بین میبرد.
رهبران باید انتظارات خود را برای نیروی کار روشن کنند و کارکنان را پاسخگو بخواهند. در کتابهای کوچینگ اجرایی، بر اهمیت مسئولیتپذیری همراه با شفافیت تأکید شده است. زمانی که کارمندان میدانند چه کاری باید انجام دهند، چگونه باید آن را انجام دهند و چه زمانی باید کارها را آماده کنند، مطابق انتظارات عمل میکنند. رهبرانی که سختگیر هستند، مستبد نیستند. آنها سخت و درعینحال منصف هستند. رهبران سختگیر و باهوش میدانند که کارکنانشان باید چهکارهایی انجام دهند و رهبران خود را بهعنوان منبع انگیزه و نه ارعاب میدانند. هدف. هرکسی برای کسب انگیزه نیاز به هدف دارد. رهبران باهوش میدانند که چگونه برای کارمندان خود هدف ارائه دهند. ستایش. ستایش معنادار یک اصل گرانبها در روابط انسانی است. تشخیصکار خوب یک محرک قوی برای ایجاد انگیزه است. توجه. رهبران باهوش از کارمندان احترام میخواهند و با همان احترام با آنها رفتار میکنند. رهبران سرسخت میتوانند با قابلپیشبینی بودن در مورد اهدافی که تعیین میکنند و برقراری ارتباط محترمانه و کامل احترام بگذارند. تمایل به شناخت اعضای تیم. رهبران باهوش میدانند که کارکنان آنها افرادی با اهداف، انگیزهها و قابلیتهای متفاوت هستند.
رهبران باهوش در حالت تعادل دائمی بین گزارشهای الهامبخش و درخواست بهترین کار خود هستند. گاهی اوقات، موقعیتهایی پیش میآیند که برای حلوفصل آن نیاز به سرسختی رهبری است. رهبران سرسخت با شکستها بهتر برخورد میکنند. در زمان بحرانی، نیاز به رهبری سختگیر وجود دارد. رهبران سختگیر میتوانند با تنظیم مجدد اهداف سازمانی، عقبماندگیها را جبران کنند. آنها شکستها را بهتر تحلیل میکنند، درسهای خود را میآموزند و ادامه میدهند. رهبران سختگیر «نه» گفتن را آسانتر میکنند. «نه» گفتن برای یک رهبر دشوار و برای یک رهبر نرم غیرممکن است، بااینحال این همان کاری است که گاهی رهبران برای تسهیل راهحل مشکلات باید انجام دهند. رهبران سختگیر باشجاعت با تصمیمات دشوار برخورد میکنند و اجازه نمیدهند درگیریها بجوشد. رهبران سرسخت بهسرعت بازخورد سازنده ارائه میکنند. یک رهبر سختگیر بیشتر از یک رهبر نرم انتظارات واضح و شفاف را به کارمندان منتقل میکند. رهبران سرسخت کمتر در بازی سرزنش، بازی میکنند. رهبری هوشمند مستلزم آن است که رهبران مهربان، قوی، جسور، همدل و متواضع باشند. رهبر خوببودن به معنای ایجاد و حفظ تعادل ظریف بین سختگیری و انعطافپذیری است.