یازدهمین جلسه بیزینس کوچینگ رهبران

یازدهمین جلسه بیزینس کوچینگ رهبران

یازدهمین دوره آموزشی بیزینس کوچینگ

 

یازدهمین دوره آموزشی بیزینس کوچینگ رهبران، با تدریس دکتر محمدمهدی ربانی، در آبان 1402 برگزار شد. این جلسه فرصتی عالی، برای رهبران و مدیران کسب‌وکار است تا مهارت‌ها و دانش لازم برای تبدیل شدن به رهبران موفق و افزایش بازدهی کسب‌وکارهای خود را کسب کنند.

 

دکتر ربانی، به عنوان مربی باتجربه، در این جلسه به شرکت‌کنندگان نکات کلیدی و مفاهیم اساسی در زمینه کسب‌وکار را آموزش می‌دهد. شرکت‌کنندگان یاد می‌گیرند که چگونه مهارت‌های رهبری خود را تقویت کنند و به بهترین شکل ممکن رهبری نمایند. علاوه بر این، با استراتژی‌های موفقیت‌آمیز در کسب‌وکار آشنا شده و می‌آموزند، چگونه برنامه‌ریزی کسب‌وکار خود را بهینه‌سازی کنند تا به اهداف خود دست یابند.

 

دکتر ربانی در این جلسه  به اهمیت اجرایی کردن اهداف و ایجاد یک فرهنگ سازمانی مطلوب پرداختند، ارائه‌ای که به شرکت‌کنندگان کمک می‌کند تا در جهت‌گیری‌های کسب‌وکار خود دقیق‌تر و متمرکزتر عمل کنند.

 

این احساس، که بیش از حد تلاش می‌کنید اما به نتایج دلخواه نمی‌رسید، می‌تواند ناشی از چندین عامل باشد. اول، ممکن است اهدافی که تعیین کرده‌اید با ارزش‌های درونی و پتانسیل‌های شما همخوانی نداشته باشند. دوم، روش‌هایی که برای دستیابی به این اهداف به کار می‌برید ممکن است مناسب نباشند.

برای رفع این مشکل، ابتدا لازم است اهداف خود را بازبینی کنید و مطمئن شوید که آن‌ها واقعاً با پتانسیل‌ها و توانایی‌های شما همخوانی دارند یا خیر. سپس، روش‌های رسیدن به این اهداف را بررسی کنید. آیا این روش‌ها کارآمد هستند؟ آیا بهینه‌ترین و موثرترین راه برای رسیدن به هدف شما هستند؟

 

یادگیری از تجربیات دیگران، مشاوره گرفتن و مدل‌سازی روش‌های موفقیت دیگران، می‌تواند به شما کمک کند تا روش‌های بهتری برای دستیابی به اهداف‌تان پیدا کنید.

 

همچنین، بسیار مهم است که به اهداف خود به صورت منطقی نگاه کنید و ببینید که آیا واقعاً قابل دستیابی هستند یا خیر. اگر اهداف شما بیش از حد دور از دسترس یا غیر واقعی باشند، ممکن است همواره احساس ناکامی و تقلا کنید.

 

فرمول موفقیت سازمانی

سپس دکتر ربانی به دو جزء اساسی موفقیت سازمانی یعنی استراتژی و اجرا می‌پردازد. تاکید بر اهمیت هر دو جزء نشان می‌دهد که تنها داشتن برنامه‌ریزی خوب کافی نیست، بلکه اجرای موثر نیز بسیار مهم است.

 

سه پایه اجرا:

 بحث بعدی به سه عامل کلیدی در اجرای موفق استراتژی‌ها می‌پردازد: استعداد، ساختار و فرهنگ.

 تاکید بر این سه عامل نشان می‌دهد که برای موفقیت نیاز به ترکیبی از افراد مستعد، ساختار مناسب و فرهنگ قوی است.

 

همچنین، داشتن یک تیم خوب می‌تواند به رشد و پیشرفت فردی و سازمانی کمک کند.

 

استراتژی‌های متفاوت برای بازارهای مختلف

این بخش از سخنرانی به استراتژی‌های مختلف برای تطبیق با شرایط متفاوت بازار می‌پردازد. چهار سناریو مختلف بازار مورد بررسی قرار گرفت و راهکارهای مناسب برای هر یک ارائه شد:

 

بازار با رقابت بالا و ثبات: در چنین بازاری، توصیه می‌شود که بر افزایش فروش از طریق بهینه‌سازی و استفاده بهینه از منابع موجود تمرکز

بازار با رقابت کم و ثبات: در این شرایط، کاهش هزینه‌ها به عنوان استراتژی اصلی پیشنهاد می‌شود تا از این طریق به حفظ و افزایش سودآوری کمک شود

بازار با رقابت کم و بی‌ثباتی: در این حالت، تمرکز بر بهبود فرآیندها و مدل کسب‌وکار به منظور افزایش کارایی و انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات ناگهانی بازار توصیه می‌شود

بازار با رقابت بالا و بی‌ثباتی: استراتژی توصیه‌شده در این شرایط تمرکز بر نوآوری است. ایجاد یک فرهنگ سازمانی که نوآوری را تشویق و پشتیبانی کند، به سازمان اجازه می‌دهد تا .در شرایط متغیر و رقابتی بازار سریع‌تر واکنش نشان دهد

 

این توصیه‌ها نشان می‌دهند که چگونه سازمان‌ها می‌توانند با انتخاب استراتژی‌های مناسب برای شرایط مختلف بازاری، به بهترین نحو عمل کنند.

 

 دکتر ربانی در ادامه به اهمیت فرهنگ به عنوان یک عامل کلیدی در تغییر و تحول معنادار در سازمان‌ها پرداخت.  فرهنگ سازمانی، که شامل ارزش‌ها، باورها، عادات، و رفتارهای مشترک در یک سازمان است، می‌تواند هم محرک و هم مانع تغییر باشد.

تغییر در سازمان‌ها اغلب نیازمند شکستن چرخه‌ی عادات و رفتارهای قدیمی و کهنه است. این رفتارها و عادات می‌توانند به مانند یک "زندان" عمل کنند که خلاقیت و نوآوری را محدود می‌سازند و مانع از پیشرفت و تحول می‌شوند.

فرهنگ سازمانی تأثیر قابل توجهی بر عملکرد کلی سازمان دارد. این فرهنگ نه تنها نحوه تعامل کارکنان با یکدیگر را تعیین می‌کند، بلکه رویکرد آنها نسبت به تصمیم‌گیری، حل مسئله و مقابله با چالش‌های روزمره را نیز شکل می‌دهد.

 

در بلند مدت، فرهنگ سازمانی می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد اقتصادی یک سازمان داشته باشد. فرهنگی که بر ارزش‌هایی چون نوآوری، کار تیمی، اخلاق حرفه‌ای و پیوستگی تاکید دارد، می‌تواند به ایجاد محیطی سازگار و پویا منجر شود که در آن کارکنان احساس رضایت و تعلق کنند.

 

برای ایجاد تغییر موفقیت‌آمیز در فرهنگ سازمانی، رهبران ارشد نقش بسیار مهمی دارند. رهبرانی که می‌توانند الگویی برای دیگران باشند و فرهنگ مطلوب را از طریق رفتار و تصمیم‌گیری‌های خود به نمایش بگذارند، می‌توانند به ایجاد تغییرات مثبت و پایدار در سازمان کمک کنند. آنها با فراهم کردن فضایی برای گفتگو، بازخورد و یادگیری متقابل، می‌توانند به کارکنان کمک کنند تا درک عمیق‌تری از اهمیت فرهنگ سازمانی پیدا کنند و در جهت تقویت و حفظ آن گام بردارند.

ایجاد یک فرهنگ سازمانی مثبت و پایدار نیازمند توجه به چندین جنبه کلیدی است که دکتر ربانی به آنها اشاره کردید:

 

فرهنگ نگاه درازمدت: اهمیت دادن به اهداف و دستاوردهای بلندمدت به جای تمرکز بر منافع کوتاه‌مدت، موجب می‌شود که سازمان‌ها، استراتژی‌های پایدارتر و مقاوم‌تری در برابر نوسانات بازار و چالش‌های محیطی داشته باشند. این دیدگاه بر تفکر استراتژیک و برنامه‌ریزی دقیق تاکید دارد.

 

فرهنگ پذیرش اشتباهات: ایجاد فضایی که در آن اشتباهات به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری و رشد دیده می‌شوند، می‌تواند ترس از شکست را کاهش دهد و به کارکنان اجازه دهد تا خلاقانه‌تر و جسورانه‌تر فکر کنند و عمل کنند.

 

فرهنگ حمایت و پشتیبانی: رهبران باید نقش یک مربی و حامی را ایفا کنند، که از کارکنان خود پشتیبانی کرده و در کنار آنها قرار گیرند. این امر سبب می‌شود که کارکنان احساس تعلق و انگیزه بیشتری برای دستیابی به اهداف سازمان داشته باشند.

 

فرهنگ گذشت از منافع شخصی: گذاشتن منافع کلی سازمان و کارکنان بر منافع شخصی، به ایجاد فرهنگی ایثارگرانه و متمرکز بر خدمت‌رسانی کمک می‌کند. این امر می‌تواند اعتماد و وفاداری کارکنان را تقویت کند.

 

فرهنگ میل به موفقیت و توسعه: تشویق کارکنان به بلندپروازی و شجاعت در دنبال کردن اهداف بزرگ‌تر، می‌تواند فرهنگی پویا و پیشرو در سازمان ایجاد کند که در آن همه به دنبال تحقق پتانسیل خود هستند.

 

فرهنگ آموزش‌پذیری: تشویق به یادگیری مداوم و باز بودن نسبت به تغییر و پیشرفت، به کارکنان کمک می‌کند تا همواره در حال رشد و توسعه باشند، که این موضوع به نوبه خود به توسعه سازمان کمک می‌کند.

 

فرهنگ امنیت: در محیطی که امنیت وجود دارد، ذهن کارکنان آزاد از نگرانی‌ها و ترس‌های غیر ضروری است و می‌توانند تمرکز خود را به طور کامل بر روی کار و وظایف خود معطوف کنند.

به عنوان یک رهبر، وظیفه شما ایجاد یک حلقه امن برای کارکنان است. این حلقه امنیت نه تنها از نظر فیزیکی بلکه از نظر روانی و احساسی نیز مهم است. کارکنان باید احساس کنند که در محل کار خود از حمایت و پشتیبانی برخوردار هستند، و اینکه صدای آنها شنیده می‌شود و ارزشمند است.

 

در ادامه برنامه، شرکت‌کنندگان به گروه‌های مختلف تقسیم شدند و یک مورد مطالعه، توسط استاد مطرح گردید. هر گروه طرح توسعه خود را تهیه و ارائه داد. این فرآیند به عنوان یک تمرین برای تقویت مهارت‌های ارائه و پرزنت کردن عمل کرد.

 

در ادامه برنامه افراد گروه بندی شدند و کیس استادی‌ای مطرح شد و افراد طرح توسعه خود را پرزنت کردند.

 

 

دیدگاه کاربران (0)