برای متخصصان فروش جهت شبکهسازی فروشندگان مدتهاست که توصیههای حکیمانه و دلایل خوبی وجود دارد. بهترین روشی که میتواند درهای زیادی را برای شبکهسازی فروشندگان باز کند، چه در زمینه دوستی، مربیگری، فرصتهای شغلی جدید و حتی کسب فرصتهای فروش.
شبکهسازی فروشندگان یعنی پرورش افرادی در اطراف شما که میتوانند بهصورت حرفهای به شما کمک کنند.
این چیزی است که ممکن است برای برخی بهطور طبیعی پیش بیاید، اما برای بیشتر افراد، و بهخصوص برای ما که بیشتر درونگرا هستیم، این کار میتواند بسیار جذاب به نظر برسد.
ماهر شدن در شبکهسازی مترادف با تسلط بر هنر دوستیابی است. درنهایت همه ما انسان هستیم و به همین دلیل تمایل داریم که بخواهیم به یکدیگر کمک کنیم.
این یک احساس واقعیتر است وقتی کسانی که به کمک نیاز دارند دوست شوند.
بااینحال، گفتن این کار بسیار سادهتر از انجام آن است.
به اتاقی پر از غریبهها وارد شدن، خود را با اعتمادبهنفس نشان دادن و بهسرعت موضوعات گفتگوی مرتبط را برای ایجاد روابط پیدا کردن، کار آسانی نیست.
بههرحال، اینطور نیست که ما ذهن همدیگر را بخوانیم.
در اینجا چند نکته وجود دارد که میتوانید با تکیهبر آنها کمک کنید تا کل فرآیند انتقال افراد غریبه به دوستان به یک آزمایش خوشایندتر تبدیل شود.
اولین کاری که باید برای آماده شدن برای یک رویداد شبکهای انجام دهید، آمادهسازی یک طرح شخصی است.
طرح شخصی شما توصیفی سریع اما مثالزدنی از اینکه چه کسی هستید و چه کاری انجام میدهید است.
بههرحال، سؤالی که احتمالاً باید در هر رویداد شبکهای بیشتر از همه به آن پاسخ دهید این است که «شما کی هستید؟ و چه کار میکنی؟"
داشتن پاسخی سریع به این سؤالات که درک آن آسان باشد، برای کمک به آرام نگهداشتن تعاملات شما کلیدی است.
تلاش برای توضیح اینکه شما چه کسی هستید، ممکن است دچار عدم اعتمادبهنفس شوید و تأثیر اولیه بدی بر جای بگذارد.
بخشی از برنامه شخصی شما توسط هدف شما برای رویداد هدایت میشود که درواقع دنباله کاملی برای توصیه بعدی ما است.
شبکهسازی فروشندگان ، مانند بسیاری از تلاشهای دیگر در زندگی، میتواند بدون داشتن یک هدف روشن، بیاثر باشد.
وقتی به یک رویداد شبکه نزدیک میشوید، سعی کنید و با خود فکر کنید که دوست دارید ازآنچه نتیجهای بگیرید.
آیا در تلاش برای پیدا کردن یک مربی هستید؟ آیا به دنبال چشمانداز برای افزایش فروش در آینده هستید؟ یا بهسادگی سعی میکنید با افراد بیشتری در زمینه خاصی آشنا شوید؟
داشتن یک هدف خاص در ذهن کمک میکند تا تعاملات و مکالمات شما را تنظیم کنید.
اجازه دهید هدف شما مأموریت شما باشد و اجازه دهید آن مأموریت شما را به حرکت درآورد و اجازه دهید که واضح باشد.
همانطور که شروع به درک افرادی میکنید که با آنها ملاقات میکنید و چه کاری انجام میدهند، آنها نیز شروع به درک آنچه میخواهید انجام دهید.
حتی اگر شخصی که در آن لحظه با او صحبت میکنید مستقیماً با هدف شما مرتبط نباشد، ممکن است بهتازگی با شخصی آشنا شده باشد یا شخصی را در شبکه خود بشناسید که میتواند به شما کمک کند به جایی که میخواهید برسید.
حتی ماهرترین افراد ازنظر اجتماعی در جهان نیز مجبورند چند تعامل بد داشته باشند. به عبارت ساده، غیرممکن است که 100٪ مواقع در بالای بازی خود باشید.
شاید از یک روز کاری طولانی خسته شدهاید یا شاید چیزی فشارآور باشد که ناگهان در لحظه اشتباه به ذهن شما خطور کند.
بههرحال، برای ما بسیار آسان است که ازنظر ذهنی پریشان شویم و برای برخی فقط چالش پیدا کردن شروعکننده مکالمه را بسیار دشوارتر میکند.
بهاینترتیب، برای جلوگیری از استرس ذهنی و صرفهجویی در انرژی برای درگیر ماندن با مکالمات جاری، ایده خوبی است که راهکار خوب در ذهن خود داشته باشید.
بهاینترتیب میتوانید بدون فکر زیاد به آنها بازگردید و مردم را بهسرعت صحبت کنید.
قوانین موضوعاتی که باید در محل کار اجتناب کنید در اینجا نیز اعمال میشود. اگر در تلاش برای جلب رضایت او هستید، نمیخواهید با کسی که بهتازگی با او ملاقات کردهاید بحث کنید.
این بدان معناست که شما بهطورکلی میخواهید از صحبت در مورد سیاست، مذهب، شایعات شخصی، مرگ یا تعداد بیشماری از موضوعات دیگر که ممکن است بحثبرانگیز باشند، اجتناب کنید.
اگر ذهن شما یاری نمیکند، در اینجا چند پیشنهاد برای شروع شما وجود دارد:
با دقت گوش کن
برای مردم نسبتاً آسان است که بفهمند آیا کسی واقعاً به آنها گوش میدهد یا نه.
من مطمئن هستم که همه ما در این مورد مقصر بودهایم، جایی که بهسادگی سرمان را تکان میدهیم وقتی کسی صحبت میکند فقط به او اجازه دهیم آنچه را که میخواهد بگوید را بفهمد، اما واقعاً ازنظر ذهنی در جای دیگری تحت کنترل هستیم.
از طرف دیگر، من مطمئن هستم که در مقطعی از این رفتار نیز استقبال میکنیم.
لحظهای که کسی متوجه میشود که شما ازنظر ذهنی از مکالمه خارج شدهاید، لحظهای است که دیگر به شما اهمیت نمیدهد. چرا؟
آنها احتمالاً احساس میکنند که شما به آنها اهمیت نمیدهید.
پس چرا آنها باید به کسی که آشکارا متقابل نیست علاقه نشان دهند؟ نیازی به گفتن نیست که هیچ راهی برای ایجاد یک تأثیر خوب وجود ندارد.
هنگامیکه شخصی بهطور کامل درگیر یک مکالمه است، نشانههای آشکاری وجود دارد که نشان میدهد آن شخص بهوضوح توجه کرده است.
خارج از زبان بدن مانند روبرو شدن با جهت آنها و تکان دادن سر، یک شنونده خوب گهگاه قسمتهایی ازآنچه میشنود را بازنویسی میکند و افکار خود را در مورد نقاط خاصی بیان میکند.
اگر بتوانید برخی از موضوعات بعدی مکالمه را با مواردی که قبلاً در نامزدی ذکر شد مرتبط کنید، احتمالاً چند امتیاز اضافی نیز در آنجا کسب خواهید کرد.
درواقع چند تا بیاورید. رفتن به رویدادهای شبکه بهعنوان یک گروه میتواند مزایای زیادی نسبت به انجام آن بهتنهایی داشته باشد.
اولاً، بهعنوان یک گروه، میتوانید قسمتهای بیشتری را پوشش دهید و به این دلیل که شما بچهها بهعنوان یک واحد آمدهاید.
این بهطور ذاتی به این معنی است که گروه از قبل اهداف یکدیگر را درک کرده است و این شانس را افزایش میدهد که حداقل یکی از شما فرد مناسبی را برای ارتباط با او پیدا کند.
ثانیاً، میتوانید از یکدیگر بهعنوان یک عصای اجتماعی استفاده کنید.
با قرار گرفتن در کنار هم بهعنوان یک بسته، ممکن است دیگران را جذب کنید تا بهسرعت خوشه خود را رشد دهید و مکالمات را سریع شروع کنید.
علاوه بر این، ازآنجاییکه گروه دوستان شما قبلاً با یکدیگر آشنایی دارند، ایجاد رابطه بین گروه احتمالاً طبیعیتر و دلپذیرتر خواهد بود و محیطی راحت برای پیوستن دیگران ایجاد میکند.
علاوه بر این، تعامل طولانیمدت با غریبهها قطعاً میتواند یک فعالیت ذهنی خستهکننده باشد.
اگر به دلایلی احساس میکنید که باید از تمام فعالیتها استراحت کنید، میتوانید برای استراحت لحظهای با دوستانتان قرار ملاقات بگذارید.
البته، بسیاری از چیزهای دیگر وجود دارد که میتوانید سعی کنید روی آنها کار کنید تا شانس خود را برای ایجاد یک تأثیر اولیه عالی افزایش دهید، مانند آگاهی از زبان بدن خود.
چرا؟ زیرا بسیار مهم است که تأکید کنیم در اولین ملاقات با دیگران چقدر مهم است که بدانیم چگونه با دیگران روبرو میشویم.
برخی از سادهترین چیزهایی که میتوانید روی آن تمرکز کنید، اگر میخواهید در ایجاد یک تأثیر اولیه خوب بهتر شوید، زبان بدن شما است.
همانطور که میتوانید از کلمات برای انتقال معانی مختلف استفاده کنید تا افراد را وادار کنید تا به روشهای خاصی احساس کنند، میتوانید از بدن خود نیز برای همان هدف استفاده کنید.
یکی از محققین طی تحقیقات خود در سال 1971 قانون 7 درصد را کشف کرد که میگوید کلمات تنها 7 درصد به اهمیت آنچه منتقل میشود کمک میکنند.
93 درصد دیگر از عناصر غیرکلامی مانند زبان بدن تشکیل شده است. زبان بدن با 55 درصد سهم را در این میان دارد.
یک راه سریع و آسان برای بهبود زبان بدن این است که روی تماس چشمی خود کار کنید.
اگرچه ممکن است برای برخی احساس ناخوشایندی داشته باشد، اما برقراری تماس چشمی راهی عالی برای ایجاد رابطه سریع با فردی است که بهتازگی ملاقات کردهاید.
ارتباط چشمی خوب به گوینده نشان میدهد که شما واقعاً به آن توجه میکنید و واقعاً به آنچه میگوید علاقهمند هستید.
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که تماس چشمی را ناخوشایند یا غیرطبیعی میدانید، بهعنوان یک قاعده کلی، جایی که میخواهید به آن نگاه کنید، ناحیه مثلثی صورت یک فرد است که چشمها و دهان او بهعنوان گوشههای آن مثلث عمل میکنند.
همچنین میخواهید مطمئن شوید که هرازگاهی با جریان مکالمه ارتباط چشمی خود را قطع میکنید، زیرا در غیر این صورت ممکن است واقعاً ترسناک باشید.
حتی میتوانید سعی کنید هر بار روی یک چشم تمرکز کنید و این دو را بهطور متناوب انجام دهید تا ببینید آیا این کمک میکند تا اوضاع کمی کمتر احساس شود.
یکی دیگر از نکات سریع غیرکلامی که میتواند امتیازات آسانی را برای شما به ارمغان بیاورد، تکان دادن سر به هنگام صحبت کردن است.
درست مانند تماس چشمی، تکان دادن سر به گوینده نشان میدهد که متوجه میشوید چه میگویند.
این تا حدودی یک ترفند ذهنی است، و با خیال راحت این را امتحان کنید، اما زمانی که شخصی شروع به نزدیک شدن به پایان چیزی که قصد گفتن داشت کرد و شما میخواهید بیشتر بشنوید، بهسادگی سر خود را 3 بار تکان دهید.
این آنها را تشویق میکند که بیشتر توضیح دهند، که اغلب اوقات مردم انجام میدهند.
نکته دیگری که ممکن است بخواهید به آن توجه کنید نحوه جهتدهی بدنتان است.
شما معمولاً میخواهید طوری قرار بگیرید که قفسه سینه شما رو به فردی باشد که با او صحبت میکنید در یک درگیری یک به یک یا به سمت مرکز گروه وقتی در یک محیط گروهی هستید.
حتی اگر سر شما به سمت فردی باشد که با او صحبت میکنید، اگر نیمتنه شما به سمت دیگری باشد، آن شخص این حس را پیدا میکند که شما توجه کامل خود را به او نمیکنید.
کمی پیشرفتهتر این است که مطمئن شوید که پاهای شما نیز بهدرستی جهتگیری شده است.
باز هم، شما میخواهید که پاهایتان بهطورکلی به سمت شخصی که با او صحبت میکنید یا به سمت مرکز گروه در شرایط گروهی باشد.
پاها درواقع میتوانند چیزهای زیادی در مورد نیات افراد بگویند. وقتی کسی میخواهد مکالمهای را ترک کند، اغلب میتوانید بگویید.
زیرا پاهای او قبل از بقیه بدنش به سمتی میچرخد که قصد دارد برود.
افزایش اعتمادبهنفس بخش بزرگی از ایجاد یک تأثیر خوب است. وقتی مردم در یک اتاق دور هم جمع میشوند، این افراد خجالتی در کنار هم نیستند که همه به آنها توجه میکنند. نه.
این افراد با اعتمادبهنفس در مرکز اتاق هستند که واقعاً توجه مردم را به خود جلب میکنند.
یکی از بهترین راهها برای انتقال اعتمادبهنفس داشتن وضعیت بدنی خوب است. یعنی پشت خود را صاف نگه دارید و چانه را بالا نگه دارید.
اگر شما فردی هستید که اغلب اوقات خمیده میشوید، تلاش برای اصلاح وضعیت بدنی خود میتواند بهطور قابل درک احساس ناخوشایندی داشته باشد.
علاوه بر این، برخی از افراد حتی ممکن است پشت خود را بیشازحد اصلاح کنند و در تلاشی اجباری برای صاف نگهداشتن آن فشار دهند.
شما قطعاً میخواهید از عضلات پشت خود برای تحمل وزن خود استفاده کنید، اما نه در حدی که هنگام نگهداشتن فرم خود احساس ناراحتی کنید.
همچنین، بالا نگهداشتن چانه فقط به این معنی است که مرتباً چانه خود را جمع نکنید.
کسی که دائماً به زمین نگاه میکند یا در جهتی رو به پایین است، خجالتی و بیاعتماد به دیگران میآید، که دقیقاً برعکس پیامی است که میخواهید ارسال کنید.
همچنین نباید در این مورد زیادهروی کرد تا جایی که به معنای واقعی کلمه به مردم نگاه میکنید، اما چیزی است که قطعاً باید به آن توجه بیشتری داشته باشید.
باز هم هدف در تعاملات شما باید این باشد که اعتمادبهنفس داشته باشید.
علاوه بر داشتن حالت بدنی خوب، راه دیگری برای نشان دادن اینکه واقعاً فردی با اعتمادبهنفس هستید، داشتن صدای قوی است.
مانند تمام توصیههایی که تاکنون وجود داشته است، اعتدال کلیدی است.
صدای شما باید آنقدر بلند و رسا باشید که بهراحتی توسط کسانی که با آنها صحبت میکنید شنیده شوید، اما نه آنقدر بلند که اساساً سر مردم فریاد بزنید.
صدای خیلی بلند یا خیلی نرم در صحبت کردن قطعاً میتواند برخی افراد را ناراحت کند.
هیچکس دوست ندارد سر او فریاد بزنند و هیچچیز ناامیدکنندهتر از این نیست که تلاش بیشتری صرف کنید تا بفهمید کسی چه میگوید.
درنهایت، استفاده از دستان خود میتواند یک راه عالی برای کمک به ایجاد یک اثر ماندگار باشد.
استفاده از دستها به شما این امکان را میدهد که در برقراری ارتباط با افکارتان بسیار رسا باشید و همچنین به دیگران کمک میکند راحتتر آنچه را که میگویید به خاطر بیاورند.
وقتی از دستان خود برای برقراری ارتباط استفاده میکنید، میخواهید حرکات دست شما با آنچه گفته میشود مطابقت داشته باشد.
بهعنوانمثال، هنگام توصیف چیزی کوچک، یک حرکت نیشگون میتواند همراه با پیام شما باشد.
ژست دست همچنین به شما کمک میکند تا حس اشتیاق و اعتمادبهنفس را به شما منتقل کنید که دقیقاً همان کاری است که میخواهید در هنگام تلاش برای ایجاد شبکه انجام دهید.
بنابراین بهعنوان یک جمعبندی سریع، چیزهایی که میخواهید به آنها توجه کنید عبارتاند از تماس چشمی، تکان دادن سر، وضعیت بدن، لحن، حجم و دستها.
ممکن است تلاش برای بهبود همه این زمینهها به یکباره کمی سخت باشد، بنابراین توصیه میکنم فقط بر روی 1 یا 2 مورد در یک زمان تمرکز کنید.
هنگامیکه احساس کردید در یک زمینه بهخوبی تسلط دارید، به سراغ قسمت بعدی بروید تا زمانی که به یک متخصص شبکهسازی فروشندگان تبدیل شوید.
دوره «شبکهسازی برای فروشندگان حرفهای»
بازگشت مشتری و روابط با او، مرکز فرایند فروش هستند که میتوانند تفاوت بین برنده شدن در قرارداد و از دست دادن آن باشند.
به همین دلیل هم هست که توسعهٔ شبکهتان بهعنوان یک متخصص فروش اینقدر اهمیت دارد.
شبکهسازی فروشندگان میتواند طاقتفرسا یا حتی چندشآور باشد. اما این دورهٔ آموزشی به شما یاد خواهد داد چطور بیشترین نتیجه را از وقت، انرژی و تلاشتان به دست آورید.
به رابی کلمن باکستر بپیوندید چرا که میخواهد نحوهٔ ایجاد و پرورش شبکهتان را برای شما توضیح دهد.
به اطلاعاتی در مورد هفت نوع انسانی که باید بشناسید، زبان بدن و ذهنیت جذب ارتباطها و تکنیکهای خاصی که واقعاً کارآمد هستند، پی ببرید.
علاوه بر این، راهنماییهایی در مورد رویدادهایی که باید در آنها شرکت کنید، دریافت کنید؛ نحوهٔ درخواست از مشتری برای خرید مجدد را یاد بگیرید.
برای دریافت اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید.