بیاموزید که چگونه انگیزه درونی خود را برای کمک به ارتقای تفکر و عملکرد خود به سطح بعدی افزایش دهید.
تصور کنید در حال کار برای یک مجله مد هستید. مسلم است که شما و همکارانتان به دفتر کارتان میآیید، درست است؟
هرکسی دلایل متفاوتی برای نحوه لباس پوشیدن خود دارد.
برخی لباسهای خود را بر اساس سطح اعتمادبهنفس و خلقوخوی خود انتخاب میکنند، درحالیکه برخی دیگر برای تحت تأثیر قرار دادن همسالان خود یا ترند بودن، لباسهای مد به تن میکنند.
مشخص است، کسانی که به دلایل شخصی لباس میپوشند، انگیزه درونی دارند.
از سوی دیگر، کسانی که پوشش خود را بر اساس فشار اجتماعی یا فشار همسالان انتخاب میکنند، نمونههایی از افراد باانگیزه بیرونی هستند.
این نوع انگیزهها چیست و چرا اهمیت دارند؟
ما وقتی خوشحالیم که برای هر چیزی که در درونمان وجود دارد، چیزی مربوط به بیرون ما وجود دارد. -" ویلیام باتلر ییتس"
انگیزه بیرونی زمانی اتفاق میافتد که اقداماتی برای دریافت بازخورد بیرونی مانند تمجیدها، پاداشها، مدالها و قدردانیها یا برای جلوگیری از خطر و انتقاد بیاهمیت انجام شود.
فراد با انگیزه بیرونی بهجای احساسات (مثبت) مرتبط با رفتارشان، بیشتر بر نتیجه تمرکز میکنند.
از سوی دیگر، انگیزه درونی با شرکت در فعالیتهایی که واقعاً از آنها لذت میبرید و احساس فشار یا الزام به انجام آنها نمیکنید، تقویت میشود.
اینها کارهایی است که ما در آنجا انجام میدهیم که به نظر میرسد زمان در حال گذر است.
انگیزه چیزی است که تعیین میکند ما چهکار میکنیم، چگونه کاری را انجام میدهیم و چقدر به دست میآوریم.
آزمایششده و ثابت شده است که عملکرد ما بهاندازه انگیزه ما است.
هر چه کمتر الهام بگیریم، عملکردمان بدتر است. اگر همسالان شما بیانگیزه هستند و محیط شما مسموم است، تنها منبع الهام شما خودتان خواهید بود.
هنگامیکه تمام کتابها، سرگرمیها یا فعالیتهای خود را به پایان رساندید، فهرستی از چیزهای «شاد» برای انتخاب دارید.
هیچ بهانهای برای بیکاری، بیحوصلگی یا بی الهام بودن ندارید.
"کار برای زندگی کردن یا زندگی کردن برای کار؟" جنجال همچنان ادامه دارد.
مردم به یاد نمیآورند که زندگی همهچیز در کار نیست.
حتی اگر عاشق شغل خود هستید، از حقوق خود راضی هستید یا به شرکت خود متعهد هستید، به استراحت نیاز دارید.
البته، شغل شما دارای مزایای منحصربهفرد و دستمزد عالی است. اما اینها همه منابع خارجی انگیزه هستند.
در فعالیتهای خارج از منزل و خانوادگی که انگیزه درونی شمارا افزایش میدهد، شرکت کنید، مانند پیکنیک و پیادهروی.
دیگر چگونه از همهچیزهایی که زندگی ارائه میدهد خارج از 8-5 ساعت کاری لذت خواهید برد؟ شغل ما نباید ما را تعریف کند.
به زمانی برگردید که اولین مسابقه شنای خود را بردید. اولین نتیجه آزمایش کامل خود را به خاطر بسپارید.
یادتان هست این مراحل چقدر عالی بود؟ تصور کنید بار دوم، سوم یا چهارم چقدر احساس شگفتانگیزی خواهند داشت.
هر چه نسبت به تواناییهای خود مثبتتر باشید، ایجاد انگیزه درونی آسانتر است.
"ما همانی هستیم که فکر میکنیم هستیم. هر چیزی که هستیم با افکار ما به وجود میآید. با افکارمان دنیا را میسازیم.» - بودا
آیا مطالعه را دوست دارید؟ ثبتنام کنید تا به کودکان بیاموزید چگونه در کتابخانه محلی خود بخوانند یا قصهگو باشند.
راههای زیادی برای انجام کاری که دوست دارید در حین مشارکت با جامعه خود وجود دارد.
دیدن چهرههای سپاسگزار افرادی که به آنها کمک کردهاید باید رضایت شمارا بیشازحد کافی به همراه داشته باشد.
هیچ احساسی بالاتر از این نیست که عامل خوشبختی دیگران باشی. لازم نیست عاشقانه باشد.
کمک به افراد نیازمند را انتخاب کنید زیرا در قلب خود احساس میکنید که این کار درستی است، نه به این دلیل که شمارا زیبا میکند.
جوایز نقدی جایگزین انگیزه درونی نیستند. "ادواردز دمینگ."
اگر ماهها انجام یک پروژه یا تعمیر یک قسمت شکسته از خانه را به تعویق انداختهاید، به این فکر کنید که درنهایت انجام کار چقدر لذتبخش است.
این یک چیز کمتر برای نگرانی و زمان بیشتر برای انجام کاری است که میخواهید انجام دهید.
"قدرت درونی شما پایه بیرونی شماست."- آلن روفوس
مخلوط کردن کمی انگیزه بیرونی ضرری ندارد. برای لذت بردن از همراهی یکدیگر نیازی به حرکات بزرگ ندارید.
گاهی اوقات تنها چیزی که لازم است یک در آغوش گرفتن و چند کلمه الهامبخش از طرف مادر یا پدر است تا به شما انگیزه دهد و به موفقیت شما کمک کند.
بالاخره آنها حامی شماره یک ما هستند. هنوز به شما بستگی دارد که به توصیههای آنها عمل کنید یا خیر.
حتی نایک هم میداند که اولین قدم همیشه سختترین است. تعلل را متوقف کنید.
از انگیزه درونی خود برای کسب پاداش استفاده کنید نه پشیمانی.
به تعویق انداختن کار همیشه یک ناراحتی و مانعی برای ایجاد انگیزه بوده و خواهد بود.
شما آزادی کامل در مورد اینکه چه غذاهایی را باید تهیه کنید، چه زمانی و چند وقت یکبار دارید.
سالمتر غذا خوردن را انتخاب کنید؛ نهتنها شمارا خوب جلوه میدهد، بلکه احساس بهتری نیز خواهید داشت.
گرسنگی منجر به هوسبازی و ناکارآمدی میشود. هیچکس واقعاً با معده خالی دستاوردهای زیادی ندارد.
شما باید بخواهید کاری انجام دهید. اگر کارها را فقط به این دلیل انجام دهید که «باید، باید یا مجبوری» یا به این دلیل که «بقیه انجام میدهند»، خیلی پیش نمیروید.
مهم نیست که چقدر عوامل خارجی شمارا برای موفقیت ترغیب میکنند، اگر ندانید چه میخواهید و چگونه به آن دست یابید.
همیشه احساس خواهید کرد که چیزی ازدسترفته است.
مهم نیست چی مینویسی یک آهنگ بنویس، در دفتر خاطراتت بگو که روزت چطور گذشت و شعر بنویس.
برخی دفترچهای نگه میدارند که پس از بیدار شدن از خواب رؤیاهای خود را در آن ثبت میکنند تا ماهها یا سالها بعد با خواندن سوابق به آنها بخندند.
رؤیاهای ما بازتابی از عمیقترین خواستهها، افکار و زندگی روزمره ما هستند.
با نوشتن نیز میتوانید احساسات خود را در طول زمان مشاهده کنید.
شما متوجه دورههایی از زمانی خواهید شد که احساسات شما در قطار بودند و زمانی که آنها پایدار بودند.
نوشتن به ما این امکان را میدهد که به زندگی خود بهطور عینی و از دیدگاههای مختلف نگاه کنیم.
در نوشتههایمان میتوانیم معنا پیدا کنیم، آنچه مهم است را درک کنیم و تحریک شویم.
"این بار نیست که شمارا میشکند، بلکه نحوه حمل آن است." - لو هولتز
بهعبارتدیگر، انگیزه درونی زمانی اتفاق میافتد که شما کارهایی را به این دلیل انجام میدهید که میخواهید و آنها شمارا خوشحال میکنند.
برای ما بسیار آسان است که بگوییم به انگیزه نیاز داریم، یا فاقد انگیزه هستیم.
انگیزه در همه اشکال وجود دارد و هم در بیرون و هم در درون یافت میشود.
بنابراین اگر دیگر انگیزهها، مشوقها و اشیاء مادی را نیابیم، همیشه میتوانیم به دنبال الهام از خود باشیم.