دلیل راهاندازی کسبوکار شما چیست؟ چرا می خواهید یک کسب وکار جدید را راهاندازی کنید؟ ایجاد یک کسبوکار خطرناکترین مسیر برای اکثر مردم است.
اما اگر بتوانید زنده بمانید و به بهبود مهارتهای خود ادامه دهید، شما پتانسیل برای رسیدن به ثروت نامحدود را دارید.
این یک مدل ساده برای درک چهار روش مختلف زندگی در جهان ، دلیل راهاندازی کسبوکار و انگیزههای افرادی است که در هر ربع فعالیت میکنند.
ربع E برای کارمند است
کارکنان به دنبال امنیت هستند. پدر فقیر من نمونهای از E کلاسیک است. او تمام زندگی خود را برای سیستم آموزشی ایالت هاوایی کار کرد.
برای او هیچ چیز مهمتر از یک شغل خوب و مطمئن وجود نداشت. او نمیتوانست بفهمد که چرا من میخواهم صاحب کسبوکار و سرمایهگذار باشم، زیرا آن را خطرناک میدید.
کارمندان یادگیری در مورد نحوه به دست آوردن پول یا نحوه عملکرد آن را در اولویت قرار نمیدهند. زمانی که کارمندان به پول بیشتری نیاز دارند، به دنبال شغلی با درآمد بالاتر میگردند.
ربع S برای خوداشتغالی است
اکثر مردم زمانی به ربع S نقلمکان میکنند که در کار خود بسیار ماهر میشوند و از کار کردن برای رئیسهایی که میدانند از آنها بهتر هستند خسته شدهاند.
آنها همچنان خواهان امنیت هستند، اما آستانه ریسک بالاتری نسبت به یک کارمند سنتی دارند، و برای اینکه کنترل را در دست داشته باشند، با ریسک کمی راحتتر هستند و بیشتر با آن کنار میآیند.
افراد ربع S پزشکان، وکلا، دندانپزشکان، حسابداران و سایر مشاغل و مشاوران مبتنی بر خدمات هستند.
ازآنجاکه آنها استانداردهای بسیار بالایی دارند که دوست ندارند به آنها تفویض شود. اما این بدان معناست که آنها فقط در حین کار درآمد کسب میکنند.
بنابراین آنها واقعاً صاحب یک تجارت نیستند. آنها صاحب شغل هستند.
تنها راهی که آنها میتوانند پول بیشتری به دست آورند این است که ساعتهای بیشتری را صورتحساب بدهند.
ربع B مخفف Business Owner است
صاحبان مشاغل نمیخواهند صاحب شغل شوند. آنها میخواهند صاحب یک سیستم یا محصولی شوند که حتی در زمانی که کار نمیکنند پول در بیاورند.
آنها مدیران ارشد هستند و آنها هستند که شغل ایجاد میکنند و اقتصاد را رشد میدهند.
بهترین بخش داشتن یک کسبوکار این است که حتی زمانی که کار نمیکنید، باعث کسب درآمد برای شما میشود.
بیش از هر چیز، صاحبان کسبوکار آرزوی آزادی و رشد دارند.
زمانی که صاحبان کسبوکار به پول بیشتری نیاز دارند، محصول جدیدی ایجاد میکنند یا سیستم جدیدی را ایجاد میکنند که پول تولید میکند.
ربع I مخفف سرمایهگذار است
سرمایهگذاران تحصیلکردهترین افراد ازنظر مالی در ربع هستند. آنها میدانند که اگر داراییهایی بیابید که جریان نقدی ثابتی را فراهم میکنند، هرگز مجبور نیستید یک روز در زندگی خود کار کنید.
حتی بیشتر، آنها میدانند چگونه از پول دیگران (OPM) برای خرید این داراییها استفاده کنند، و از پایینترین درصد مالیات نسبت به هر ربع دیگر برخوردار هستند.
انگیزه سرمایهگذاران این است که پول برای آنها کار کند، نه برعکس.
هنگامیکه به پول بیشتری نیاز دارند، به دنبال فرصتی برای به دست آوردن دارایی هستند که درآمد منفعل بیشتری تولید میکند.
چرا اگر میخواهید ثروتمند شوید، باید یک کسبوکار راهاندازی کنید؟
دلیل راهاندازی کسبوکار شما ثروتمند شدن است؟! اگر میخواهید ثروتمند باشید، ضروری است که از یک کارمند یا خوداشتغال به سمت راست ربع بهعنوان صاحب کسبوکار یا سرمایهگذار حرکت کنید.
به عبارت ساده، تا زمانی که نتوانید بدون کار کردن پول در بیاورید، هرگز مقیاسی برای درآمد خودتان نخواهید داشت.
فقط چند ساعت در روز وجود دارد که میتوانید کار کنید. و ساعات کار زیاد در بدترین حالت یک زندگی سریع از بین میرود یا در بهترین حالت یک زندگی سخت است.
تفاوت در کیفیت پول ساخته شده در سمت چپ و راست ربع جریان نقدی نیز وجود دارد. به پولی که بهعنوان کارمند یا خوداشتغال به دست میآید، درآمد حاصله نامیده میشود.
متأسفانه بالاترین درآمد مشمول مالیات است. به پولی که بهعنوان صاحب کسبوکار یا سرمایهگذار به دست میآید، درآمد غیرفعال میگویند. این کمترین درآمد مشمول مالیات است.
درنهایت، درحالیکه میتوانید بهعنوان یک کارمند یا خوداشتغال پول خوبی به دست آورید، هرگز واقعاً ثروتمند نیستید.
اگر میخواهید ثروتمند شوید، باید به سمت راست ربع جریان نقدی حرکت کنید. این تمرین ساده را انجام دهید. یک تکه کاغذ بردارید و یک خط از بالا به پایین از وسط پایین بیاورید.
درآمد خود را در سمت چپ و هزینههای خود را در سمت راست لیست کنید. حالا ستون درآمد خود را بپوشانید.
اگر کار نمیکردید، چگونه هزینههای خود را پرداخت میکردید؟ برای اکثر مردم، این باعث افزایش ضربان قلب میشود!
صاحبان مشاغل و سرمایهگذاران این مشکل را ندارند. آنها داراییهایی ایجاد میکنند که به آنها جریان نقدی ماهانه میدهد.
وقتی این کار را تا حدی انجام میدهند که هزینههایشان را پوشش میدهد، دیگر مجبور نمیشوند یک روز در زندگیشان کار کنند. این به این معنی است که واقعاً ثروتمند هستند.
من دوست دارم به سراسر جهان سفر کنم و در مورد دلیل راهاندازی کسبوکار و ایجاد یک کسبوکار صحبت کنم.
این دلگرمکننده است که میبینیم امروز روحیه کارآفرینی در بین جوانان در حال رشد است. اما من معتقد نیستم که راهاندازی کسبوکار فقط برای جوانان باشد.
من معتقدم که شما هیچوقت خیلی پیر نیستید و برای ایجاد یک تجارت خیلی جوان نیستید.
درست است که بیل گیتس زمانی که مایکروسافت را راهاندازی کرد بسیار جوان بود، اما سرهنگ سندرز 66 ساله بود که مرغ سرخ شده کنتاکی را راهاندازی کرد!
صرفنظر از اینکه پیر هستید یا جوان، مهم است که بدانید چرا باید یک کسبوکار بسازید.
پدر پولدارم گفت: "سه دلیل برای ایجاد یک کسبوکار بهجای ایجاد یک دارایی وجود دارد."
امکان دسترسی به جریان نقدی
پل گتی در کتاب خود، چگونه ثروتمند شویم، بیان میکند که اولین قانون او این است که شما باید برای خودتان در تجارت کار کنید.
او در ادامه به این نکته اشاره میکند که شما هرگز با کار کردن برای شخص دیگری ثروتمند نخواهید شد.
یکی از دلایلی که پدر ثروتمند کسبوکارهای زیادی را راهاندازی کرد این بود که جریان نقدی اضافی از سایر مشاغل خود داشت.
او همچنین زمان زیادی برای کار داشت زیرا کسبوکارش به حداقل تلاش او نیاز داشت.
این به او اجازه داد تا زمان آزاد و پول اضافی برای سرمایهگذاری بیشتر و بهتر داراییهای بدون مالیات داشته باشد.
به همین دلیل است که او خیلی سریع ثروتمند شد و به همین دلیل گفت: "به کار خودت فکر کن."
فروش کسبوکار
مشکل داشتن شغل این است که نمیتوانید آن را بفروشید، صرفنظر از اینکه چقدر کار میکنید.
پدر پولدارم گفت: «برای اینکه چیزی با ارزش باشد، باید افراد زیادی از شما آن را بخواهند.»
هنگامیکه در سال 1975 برای زیراکس بهعنوان فروشنده کار میکردم، با مرد جوانی آشنا شدم که صاحب چهار فروشگاه کپی فوری در هونولولو بود.
زمانی که در مدرسه بود، مغازه چاپ وکپی دانشگاه را اداره میکرد و جنبه تجاری این عملیات را آموخت.
بعد از مدرسه، هیچ شغلی وجود نداشت. بنابراین، او فروشگاه کپی خود را راهاندازی کرد و درنهایت کسبوکار خود را به چهار مکان در ساختمانهای اداری بزرگتر در مرکز شهر با اجاره بلندمدت گسترش داد.
یک زنجیره کپی بزرگ به شهر آمد و به او پیشنهادی داد که نمیتوانست رد کند: 750000 دلار، که در آن روزها پول زیادی بود.
او پول را گرفت، یک قایق خرید، 500000 دلار به یک مدیر حرفهای پول داد و به دور دنیا رفت.
زمانی که او یک سال و نیم بعد بازگشت، مدیر پول سرمایهگذاری خود را به 900000 دلار رساند. بنابراین، مرد دوباره همین کار را انجام داد.
عمومی کردن آن
این ایده پدر ثروتمند برای تبدیلشدن به چیزی بود که او آن را "سرمایهگذاری نهایی" مینامید.
ایجاد یک تجارت و عمومی کردن آن بود که بیل گیتس، هنری فورد، وارن بافت، تد ترنر و آنیتا رادیک را بسیار بسیار ثروتمند کرد.
آنها سهامداران فروش بودند درحالیکه ما همه سهام را میخریدیم. آنها خود سرمایهدار آن بودند.
در پایان، ساختن یک کسبوکار یکی از هیجانانگیزترین و باارزشترین کارهایی است که میتوانید در زندگی انجام دهید... و واقعاً میتواند نتیجه دهد.
همانطور که پدر پولدار گفت: «بهعنوان یک صاحب کسبوکار، لازم نیست در 51 درصد مواقع حق با شما باشد.
فقط یک بار باید حق با شما باشد.» او همچنین گفت: «ایجاد یک تجارت پرمخاطرهترین مسیر برای اکثر مردم است.
اما اگر بتوانید زنده بمانید و به بهبود مهارتهای خود ادامه دهید، پتانسیل شما برای ثروت نامحدود است.
اگر از ریسک اجتناب کنید و در سمت E و S ایمن تلاش کنید، ممکن است ایمنتر باشید، اما همچنین میزان درآمد واقعی را محدود خواهید کرد."
نوشتهای از رابرت کیوساکی