5 سؤال که افراد موفق هر روز صبح از خود می‌پرسند، یادداشتی از رابرت کیوساکی

5 سؤال که افراد موفق هر روز صبح از خود می‌پرسند، یادداشتی از رابرت کیوساکی

پدر پولدار معتقد است: "افراد موفق در زندگی کسانی هستند که مدام سؤال می‌پرسند. آن‌ها همیشه در حال یادگیری هستند. آن‌ها همیشه رشد می‌کنند.

آن‌ها همیشه روبه‌جلو حرکت می‌کنند. برعکس، بازندگان در زندگی فکر می‌کنند که همه پاسخ‌ها را در حال حاضر دارند.

آن‌ها نمی‌توانند یاد بگیرند، زیرا بیش‌ازحد مشغول هستند و آنچه را که می‌دانند به همه می‌گویند.

آن‌ها نمی‌توانند رشد کنند زیرا بیش‌ازحد مشغول هستند و به دیگران می‌گویند چه‌کار کنند.

آن‌ها نمی‌توانند روبه‌جلو حرکت کنند، زیرا فکر می‌کنند قبلاً به همه‌چیز رسیده‌اند. "

 

افراد موفق دارای ذهن آغازگر هستند

استاد شونریو سوزوکی گفت: " فرصت‌های زیادی برای مبتدیان وجود دارد، اما تعداد کمی برای متخصصان."

او مفهوم shoshin (شوشین) را که به معنی ذهن آغازگر است، آموزش داد. موفق‌ترین افرادی که می‌شناسم، شوشین را تمرین می‌کنند، چه آن را بدانند و چه نشناسند.

در طول سال‌ها، من درس پدر پولدار را جدی گرفتم و سعی کردم همیشه سؤالاتی را مطرح کنم تا بتوانم یاد بگیرم، رشد کنم و برای موفقیت بیشتر تلاش کنم.

من آنچه در زندگی هستم را مسلم نمی‌دانم و فکر نمی‌کنم همه پاسخ‌ها را داشته باشم.

به همین دلیل است که، اگرچه سمینارهایی درزمینهٔ آموزش مالی برگزار می‌کنم، کتاب و مقاله می‌نویسم و با رسانه‌ها صحبت می‌کنم.

اما هنوز به سمینارهای زیادی می‌روم، کتاب‌های زیادی می‌خوانم و به اخبار توجه می‌کنم. من همیشه چیزی برای یادگیری دارم و جهان پر از معلمان است.

در طول سال‌ها، من آموخته‌ام که پنج سؤال وجود دارد که موفق‌ترین افراد هر روز صبح از خود می‌پرسند.

این‌ها سؤالات اساسی هستند که منجر به سایر سؤالات مهم دیگر می‌شود. ممکن است آن‌ها را بشناسید، اما حدس می‌زنم مدتی آن‌ها را از خود نپرسیده باشید.

اما کلید موفقیت این است که هر روز به پاسخ این سؤالات (و زندگی) با ذهن آغازگر نزدیک شوید.

  من کی هستم؟

1- من کی هستم؟

یونانیان باستان یک گروه عاقل بودند. آن‌ها افراد موفق مانند سقراط و افلاطون را که هزاران سال فلسفه را شکل داده‌اند، پرورش داده‌اند.

یکی از اصول آن‌ها این بود که "خودت را بشناس".

قبل از اینکه بتوانید در زندگی موفق شوید، باید بدانید چه کسی هستید.

زیرا وقتی موفق می‌شوید، بسیاری از مردم می‌خواهند شما تبدیل به چیزی شوید که نیستید.

با افزایش خواسته‌های زندگی، اگر مراقب نباشید، آزادی شما کاهش می‌یابد.

من این را در اوایل زندگی آموختم، زمانی که مجبور بودم بین آنچه می‌خواستم و آنچه پدر فقیرم برای من می‌خواست، انتخاب کنم.

پدر فقیر من (پدر اصلی من) به تحصیلات و شغلی مطمئن که حقوق خوبی می‌داد، اهمیت می‌داد.

می‌دانستم که بیشتر از این می‌خواهم. من می‌خواستم ثروتمند شوم.

و می‌دانستم که باید نحوه سرمایه‌گذاری و راه‌اندازی یک کسب‌وکار را برای رسیدن به خواسته‌های زندگی یاد بگیرم.

پدر فقیرم می‌خواست که من به‌عنوان خلبان یا در ناوگان بازرگانی شغلی پردرآمد داشته باشم.

در عوض، من مشغول فروش زیراکس شدم تا بتوانم یاد بگیرم که چگونه یک فروشنده برتر باشم.

می‌دانستم که این بنیاد به من کمک می‌کند تا به آنچه می‌خواستم باشم، برسم. اگر از نصیحت‌ها و خواسته‌های پدر فقیرم پیروی می‌کردم، امروز اینجا نبودم.

همیشه بپرسید: "من کیستم؟" و به خودتان وفادار باشید نه به انتظارات دیگران.

 

2- من عاشق چی هستم؟

یک جمله قدیمی وجود دارد که می‌گوید: "آنچه را که می‌دانید، بنویسید." مشکل من در مورد آن این بود که، اگر من آنچه را که می‌دانم دوست نداشته باشم، چه؟ همه‌چیز خیلی زود خسته‌کننده می‌شود.

به‌جای اینکه به آنچه می‌دانید، پایبند باشید، آنچه را که در زندگی دوست دارید، پیدا کنید و با علاقه دنبال کنید.

با دنبال کردن چیزهایی که دوست دارید، همه‌چیز در زندگی مرتب می‌شود.

آنچه را که دوست دارید نیز، موفقیت شمارا تعیین می‌کند. برای برخی، خانواده یک موفقیت است.

برای دیگران، این یک تجارت پررونق است. با درک آنچه دوست دارید، می‌توانید اولویت‌های خود را بر اساس آن تنظیم کرده و به تعریف خود از موفقیت برسید.

نکته دیگری که باید به خاطر داشته باشید این است که آنچه شما دوست دارید در طول زمان تغییر می‌کند، درست مانند ما که هستیم.

دلیل اینکه شما باید هر روز این سؤالات را از خود بپرسید این است که یک روز پاسخ ممکن است متفاوت باشد. و این خوب است.

در اوایل زندگی، ممکن است عاشق حرفه خود و افزایش ثروت خود باشید. بعداً در زندگی، ممکن است تشکیل خانواده یا مشارکت شدید در امور خیریه باشد.

نپرسیدن " عاشق چه چیزی هستم؟" هر روز به این معنی است که ما نمی‌توانیم تشخیص دهیم که زمان حرکت به سمت چیز جدیدی است.

  کجا می‌توانم رشد کنم؟

3- کجا می‌توانم رشد کنم؟

افراد موفق هرگز به پایبندی به وضع موجود قانع نمی‌شوند. بلکه آن‌ها خود را برای رشد مجبور می‌کنند.

در چه زمینه‌های آموزش مالی، می‌توانید رشد کنید؟ چگونه می‌توانید شریک بهتری در تجارت و زندگی شوید؟

وضع سلامتی شما چطور است؟ ورزش می‌کنید و رژیم می‌گیرید؟ اهداف مالی شما برای سال آینده چیست؟ چگونه می‌توانید به آن‌ها برسید؟

سؤالاتی ازاین‌دست منجر به اهدافی می‌شود که شمارا از محدوده راحتی خارج می‌کند، به شما اجازه رشد می‌دهد و به موفقیت شما کمک می‌کند.

به داستان قبلی خود در مورد کار در زیراکس برگردم، زمانی که برای اولین بار به‌عنوان فروشنده شروع به کار کردم، وحشت کردم.

هرماه من در آخرین مکان بودم. اما از صحبت با پدر ثروتمندم، می‌دانستم که اگر می‌خواهم ثروتمند شوم، یادگیری نحوه فروش مهم است.

بنابراین هر روز با نگرش رشد به سراغم می‌آمد. زمانی که زیراکس را ترک کردم، بهترین فروشنده تیمم بودم.

از من خواسته شد که بمانم، اما من آنچه را که نیاز داشتم آموخته بودم و وقت آن رسیده بود که جایی دیگر برای رشد پیدا کنم.

 

4- چه زمانی باید اقدام کنم؟

ما همیشه باید با اهداف و آموزش مالی پیش برویم، اما افراد منطقی با کمک مشاوران، برنامه‌ریزی می‌کنند و این کار را انجام می‌دهند.

همان‌طور که ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید: "بدون مشاوره، برنامه‌ها شکست می‌خورند، اما با مشورت زیاد، آن‌ها موفق می‌شوند."

هر سال، من و کیم می‌نشینیم و اهداف مالی خود را برای سال آینده برنامه‌ریزی می‌کنیم.

سپس مراحل و ضرب‌الاجل این اهداف را برنامه‌ریزی می‌کنیم تا آن‌ها را به مراحل قابل‌اندازه‌گیری برای موفقیت تقسیم کنیم و درنهایت با مشاوران خود ملاقات می‌کنیم تا نظرات و بازخورد آن‌ها را دریافت کنیم.

یکی از داستان‌هایی که قبلاً به اشتراک گذاشتم، صندوق بنتلی من است.

من یک بنتلی جدید می‌خواستم و اگرچه پول لازم برای خرید مستقیم آن را داشتم، اما در عوض یک طرح خرید دارایی تهیه کردم تا جریان نقدی را برای تأمین هزینه ماشین جدید تأمین کنم.

من برای ایجاد این طرح با مشاورانم همکاری نزدیک داشتم و می‌دانستم که حدود یک سال به طول می‌انجامد.

من با حوصله تمام قسمت‌های برنامه را تکمیل کردم و در حدود یک سال هم یک دارایی نقدی جدید داشتم و هم یک بنتلی جدید.

صبر و آگاهی از زمان انجام این کار، لازم بود، اما لذت رسیدن، ارزش تلاش را داشت.

 

 چرا این کار را می‌کنم؟

5- چرا این کار را می‌کنم؟

از بین همه سؤالات ذکرشده در اینجا، "چرا" ممکن است مهم‌ترین باشد. وقتی من در مدرسه بودم، معلمان از سؤال "چرا" متنفر بودند.

این اغلب به این دلیل است که آن‌ها پاسخی ندارند. آن‌ها آن‌قدر مشغول بودند که به ما بگویند چه‌کار کنیم که به‌ندرت علت آن را درک می‌کردند.

این قدرت سیستم‌های فکری مستقر است.

موفق‌ترین افراد، آن‌هایی هستند که از پرسیدن دلیل نمی‌ترسند، مخصوصاً وقتی همه فکر می‌کنند این امر واضح است.

من عاشق این داستان استیو جابز هستم که توسط بیل لی گفته شده است:

ظاهراً جابز وسواس زیادی در تمام جزئیات مربوط به دستگاه‌های اپل دارد. این‌طور نیست او بر جزئیات مربوط به تجربه مشتری، تمرکز می‌کند.

هنگامی‌که یکی از تیم‌های طراحی اپل وظیفه توسعه برنامه نرم‌افزاری برای رایت دی‌وی‌دی برای مکینتاش‌های سطح بالا را بر عهده داشت، توسعه‌دهندگان هفته‌ها به تدوین برنامه‌ای پرداختند.

در روز تعیین‌شده برای ارائه آن به جابز، آن‌ها صفحاتی را پر کردند که حاوی اطلاعات اولیه، تصاویری از پنجره‌های مختلف برنامه جدید و گزینه‌های منو، به همراه اسناد و مدارکی بود که نحوه عملکرد برنامه را نشان می‌داد.

وقتی جابز وارد جلسه شد، حتی به هیچ‌یک از برنامه‌ها توجه نکرد. او یک نشانگر برداشت، نزدیک یک تخته سفید رفت و یک مستطیل رسم کرد که نشان‌دهنده برنامه است.

سپس به آن‌ها گفت که می‌خواهد برنامه جدید چه‌کاری انجام دهد.

کاربر ویدیو را به داخل پنجره می‌کشاند، دکمه‌ای ظاهر می‌شود که روی آن نوشته می‌شود "رایت"، و کاربر روی آن کلیک می‌کند.

او گفت: "تمام، این چیزی است که ما قصد داریم آن را انجام دهیم."

درحالی‌که توسعه‌دهندگان اپل وسواس زیادی نسبت به کاری که انجام می‌دادند (ساختن نرم‌افزار رایت دی‌وی‌دی) داشتند، جابز نگران دلیل انجام این کار (برای سهولت زندگی مشتری) بود.

یک راه، اگرچه منجر به یک محصول می‌شود، راه دیگر منجر به ثروت می‌شود.

افراد موفق از سردرگمی و جزئیات زندگی می‌گذرند تا به‌وضوح ببینند چرا کاری را انجام می‌دهند یا چرا کاری باید انجام شود.

چند سال می‌گذرد که این پنج سؤال را از خود نپرسیده‌اید؟ به‌ویژه از کدام‌یک غفلت کردید؟

این هفته، مدتی وقت بگذارید تا پاسخ‌های دقیق خود را به این پنج سؤال بنویسید و شروع به ایجاد تغییرات لازم در زندگی کنید تا با پاسخ‌های خود هماهنگ زندگی کنید.

تنها در این صورت است که در مسیر موفقیت قرار خواهید گرفت.

نوشته‌ای از رابرت کیوساکی

دیدگاه کاربران (0)