5 دلیل برای اینکه چرا هنوز ثروتمند نیستیم، به نقل از کیم کیوساکی

5 دلیل برای اینکه چرا هنوز ثروتمند نیستیم، به نقل از کیم کیوساکی

بسیاری از مردم می‌پرسند، "چرا هنوز ثروتمند نیستیم؟ بدون اینکه متوجه شوند نگرش‌های خود و باورهای خود محدودکننده ممکن است مقصر باشند. وقت آن است که خودت را تغییر دهی. کولون پاول، مشاور سابق امنیت ملی ایالات‌متحده، که اخیراً درگذشت، به بهترین وجه بیان کرد: «هیچ رازی برای موفقیت وجود ندارد. موفقیت نتیجه آمادگی، کار سخت و درس گرفتن از شکست است.»

بااین‌حال بسیاری از ما همچنان به دنبال میانبرهایی برای رسیدن به اهداف خود هستیم.

این طبیعت انسان است که بخواهد آسان‌ترین راه را در پیش بگیرد، از اشتباه دوری کند و از مشکلات رهایی یابد.

اما تا زمانی که در قرعه‌کشی برنده نشده باشید یا ارث بزرگی دریافت نکرده باشید، تعداد کمی از مردم بدون اینکه آستین‌ها را بالا بزنند، چند تصمیم اشتباه در طول مسیر بگیرند و از این درس‌ها در حین حرکت به جلو استفاده کنند، به آزادی مالی دست می‌یابند.

بدون شک در این راه با موانعی روبرو خواهید شد، بسیاری از مردم ناامید می‌شوند و بلافاصله تسلیم می‌شوند.

برخی برای مدتی تحمل می‌کنند، اما بی‌فایده است، به‌زودی تسلیم می‌شوند.

فقط عده معدودی سرسخت، می‌توانند مشکلات را پشت سر بگذارند و به نتیجه دلخواه دست پیدا کنند.

 

وقتی نمی‌توانید جنگل را برای درختان ببینید

من اغلب با افرادی ملاقات می‌کنم که برای مدتی مسیر را دنبال می‌کنند و نمی‌دانند که چرا به ثروتمند شدن نزدیک‌تر نیستند.

آن‌ها کتاب‌ها را خوانده‌اند، دوره‌هایی را گذرانده‌اند، و می‌توانند ستون مالی روزنامه را به‌راحتی بخوانند و تفسیر کنند.

بسیاری از آن‌ها به من نزدیک می‌شوند و می‌پرسند: "من سواد مالی دارم، اما چرا هنوز ثروتمند نیستم؟"

پاسخ من به آن‌ها این است: "ممکن است مرتبط با کاری که شما انجام می‌دهید، نباشد، بلکه چیزی که احساس می‌کنید، شمارا عقب نگه می‌دارد."

وقتی با گیجی کامل به من نگاه می‌کنند، توضیح می‌دهم که احساسات و رفتارهای ما بیشتر ازآنچه بخواهیم اعتراف کنیم، آینده ما را تعیین می‌کنند.

و گاهی اوقات چیزهایی که احساس می‌کنیم، یا نگرش‌هایی که نسبت به پیرامون خود داریم، ما را از حرکت روبه‌جلو بازمی‌دارند.

اگر با نظریه قانون جذب موافق باشید، می‌دانید که افکار به اشیا تبدیل می‌شوند. و شما هر روز افکار زیادی دارید، آیا ذهن شما می‌تواند اهداف شمارا خراب کند؟

  5 سؤال که به شما کمک می‌کند تا بفهمید چرا هنوز ثروتمند نیستید

5 سؤال که به شما کمک می‌کند تا بفهمید چرا هنوز ثروتمند نیستیم!

پنج دلیل اصلی وجود دارد که چرا افراد با سواد مالی، هنوز نمی‌توانند ستون‌های فراوانی برای دارایی‌ها ایجاد کنند که می‌تواند جریان‌های نقدی زیادی ایجاد کند.

اکثر مردم با یک یا چند مورد از این عوامل، آگاهانه یا ناخودآگاه دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

شناسایی آن‌ها آسان نیست، اما برای رسیدن به ثروت واقعی ضروری است. بیایید به هر یک نگاه کنیم:

 

1- آیا به خاطر تنبلی ثروتمند نیستیم؟

همه ما فکر می‌کنیم که می‌دانیم تنبلی چگونه است: پنج ساعت دراز کشیدن روی مبل، تماشای نتفلیکس و خوردن ذرت بوداده.

اگر فردی سخت‌کوش را به تنبلی متهم کنید، پاسخ تندی دریافت خواهید کرد.

اما تنبلی همه ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و افراد پرمشغله اغلب تنبل‌ترین افراد در بین همه افراد هستند.

مردم به‌راحتی «آن‌قدر مشغول» می‌شوند که نمی‌توانند به امور مهمی مانند سلامتی، خانواده و پول رسیدگی کنند.

آن‌ها تمام روز سرکار می‌روند و کار می‌کنند و وقتی به خانه می‌رسند بیش‌ازحد خسته هستند که نمی‌توانند کار دیگری انجام دهند.

وقتی آن‌ها مشغول کار یا خانواده نیستند، اغلب مشغول تماشای تلویزیون، بازی گلف یا خرید هستند. اما در درون خود می‌دانند که از چیز مهمی اجتناب می‌کنند.

این رایج‌ترین شکل تنبلی است: تنبلی با مشغول ماندن.

پس نگاهی طولانی و صادقانه به زندگی خود بیندازید. آیا بهانه شما برای سرمایه‌گذاری نکردن این واقعیت است که بیش‌ازحد مشغول هستید؟

معنی آن چیست؟ واقعاً مشغول چی هستی؟ و چگونه این شمارا از آزادی مالی بازمی‌دارد؟

 

2- آیا به خاطر عادت‌های بد ثروتمند نیستیم؟

عادات، آینده ما را کنترل می‌کنند. اگر عادت‌های بد را پرورش دهید، آینده شما از کنترل شما خارج می‌شود.

عادت‌های بد اغلب بدترین چیزهایی هستند که ما را عقب نگه می‌دارند. شکستن عادت‌های بد بسیار سخت است. نیاز به نظم و انضباط و تلاش آگاهانه مستمر دارد.

بسیاری از مردم نظم لازم برای ترک عادت‌های بد خود را ندارند. و بدتر از آن، بسیاری از مردم در وهله اول حتی متوجه نمی‌شوند که عادت‌هایشان بد است.

به‌عنوان‌مثال، کسی که آخر هفته‌ها دیر از خواب بیدار می‌شود، ممکن است فکر کند که به خواب موردنیاز خود رسیده است.

اما این عادت، چندین ساعت را از آن‌ها می‌گیرد، درصورتی‌که می‌توانند در حال تحقیق در مورد سرمایه‌گذاری یا ایجاد یک تجارت جانبی باشند.

عادات زندگی خود را بررسی کنید. برخی از آن‌ها ممکن است آن‌قدر در روال زندگی شما جاافتاده باشند که متوجه آن‌ها نشوید. اما شمارا عقب نگه می‌دارند.

  آیا من به خاطر ترس ثروتمند نیستم؟

3- آیا به خاطر ترس هنوز ثروتمند نیستیم؟

این شایع‌ترین دلیلی است که اکثر مردم ثروتمند نیستند.

اگر از هیچ‌چیز نمی‌ترسیدید، در حال حاضر چه‌کاری انجام می‌دادید که می‌توانست شمارا ثروتمند کند؟ کار خود را رها می‌کردید؟

شرکت خود را راه‌اندازی می‌کردید؟ پس‌انداز خود را در دارایی سرمایه‌گذاری می‌کردید؟

بسیاری از مردم وقت خود را صرف مطالعه و آموزش و افزایش سواد مالی می‌کنند، اما وقتی نوبت به عمل کردن بر اساس دانش خود می‌رسد، خودداری می‌کنند. آن‌ها می‌ترسند.

ترس قابل‌درک است. ریسک کردن، ایجاد تغییرات، همه‌چیز ترسناک است. اشکالی ندارد که احساس ترس کنید.

اشتباه این است که اجازه دهید ترس شمارا چنان تحت تأثیر قرار دهد که اقدامی نکنید.

آن‌وقت است که ترس از طبیعی بودن به سد راه آزادی واقعی شما، تبدیل می‌شود. ترس حتی می‌تواند دوست شما باشد.

 

4- آیا به دلیل بدبینی ثروتمند نیستیم؟

بدبینی شکل دیگری از ترس است. یک نوع بی‌اعتمادی است که شمارا از داشتن اعتمادبه‌نفس برای حرکت به جلو بازمی‌دارد.

این بی‌اعتمادی می‌تواند نسبت به خودتان باشد و در شک و تردید شدید نسبت به خود ظاهر شود.

این می‌تواند پارانویا در مورد بازارها یا زیر سؤال بردن یک معامله محکم و عقب‌نشینی از سرمایه‌گذاری در آخرین لحظه باشد.

هرچه قدر بدبینی خود را نشان دهد، شمارا عقب نگه می‌دارد. شما باید یاد بگیرید که بین یک نگرانی واقعی و یک ترس بیش‌ازحد، تمایز قائل شوید.

اگر سواد مالی دارید و تکالیف خود را انجام داده‌اید، باید به توانایی خود اعتماد کنید.

شما نباید اجازه دهید دیگران شمارا ازآنچه درست می‌دانید، منصرف کنند و نمی‌توانید از اعتماد به دانش خود امتناع کنید.

 

5- آیا به خاطر تکبر هنوز ثروتمند نیستم؟

پدر ثروتمند رابرت اغلب می‌گفت: "هر بار که مغرور می‌شدم، پول از دست می‌دادم. چون وقتی مغرور می‌شوم، واقعاً معتقدم چیزی که نمی‌دانم مهم نیست.»

دریافته‌ام که بسیاری از مردم برای پنهان کردن نادانی خود از تکبر استفاده می‌کنند.

آن‌ها با اعتمادبه‌نفس بیش‌ازحد جبران می‌کنند تا این واقعیت را پنهان کنند که نمی‌دانند چه‌کار می‌کنند.

به‌جای اینکه متواضعانه بپذیرند که کجا باید تغییر کنند، دیگران و شرایط را مقصر شکست‌های خود می‌دانند.

به‌عبارت‌دیگر، بسیاری از افراد متکبر این مقاله را می‌خوانند و احتمالاً فکر می‌کنند "این در مورد من صدق نمی‌کند."

اگر نتوانید با خودتان صادق و متواضع باشید، شانسی برای دستیابی به آزادی مالی ندارید.

  3 قدم برای تغییر ذهن و تغییر زندگی

3 قدم برای تغییر ذهن و تغییر زندگی

اگر از یک یا چند مورد از موارد فوق رنج می‌برید، ناامید نشوید، شما هنوز شانس بسیار خوبی برای تحقق تمام رؤیاهای مالی خود دارید.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که یاد بگیرید بر موانعی که شمارا عقب نگه می‌دارند، غلبه کنید.

البته این کار آسانی نیست و فوق‌العاده دشوار است، اگر آسان بود، همه ثروتمند بودند.

اما پذیرفتن عواملی که شمارا از ثروتمند شدن بازمی‌دارد، اولین قدم است.

با تلاش و کوشش می‌توانید بر این عادات و احساسات بد غلبه کنید و راه خود را به‌سوی آزادی بیابید.

تغییر زندگی برای هرکسی سخت است، زیرا ما را ملزم می‌کند راحتی خود را کنار بگذاریم و کار سخت‌تر را انجام دهیم.

حتی اگر تغییر، تغییر سالمی باشد، باز هم احساس ناراحتی می‌کند.

به‌عنوان‌مثال، اگر اضافه‌وزن دارید و می‌خواهید سالم باشید، باید از خوردن غذاهای بد دست‌بردارید و ورزش کنید.

همان‌طور که می‌دانید، گفتن این کار بسیار ساده‌تر از انجام آن است.

خوردن غذاهای سالم ازنظر ذهنی سخت است (و اگر به احساس سیری بیشتر از حد، نیاز و عادت دارید، ازنظر جسمی سخت است)، و ورزش کردن با درد فیزیکی واقعی همراه است. ماندن در روال خود بسیار آسان‌تر از تغییر آن است.

اما واقعیت این است که اگر واقعاً می‌خواهید چیزی را که در زندگی دارید، تغییر دهید، باید شخصیت خود و کاری را که انجام می‌دهید، تغییر دهید.

 

تغییر ذهن و تغییر زندگی در عمل به چه معناست؟

1- هویت خود را دوباره تعریف کنید

اگر کسی هستید که هر شب تلویزیون تماشا می‌کنید، این می‌تواند بخشی از شخصیت شما شود.

شما متوجه نمی‌شوید، اما عادت‌های شما نه‌تنها به چیزی که انجام می‌دهید، بلکه به بخشی از هویت شما تبدیل می‌شوند.

به همین دلیل است که وقتی سعی می‌کنید تغییر کنید، با مقاومت مواجه می‌شوید.

ذهن شما در برابر حمله به چیزی که به‌عنوان خود اصلی شما می‌بیند، طغیان می‌کند.

ضروری است که شما این را تشخیص دهید، آن را فراخوانی کنید و کنترل هویت خود را دوباره به دست آورید.

شما باید آگاهانه انتخاب کنید که می‌خواهید چه کسی باشید و خود را دوباره تعریف کنید، به‌جای اینکه اجازه دهید ناخودآگاه خود تصمیم بگیرد.

به‌عنوان‌مثال، به‌جای اتلاف ساعت‌های هر شب برای تماشای تلویزیون، باید خود را به‌عنوان فردی که مطالعه می‌کند و در مورد پول و سرمایه‌گذاری می‌آموزد، دوباره تعریف کنید.

با ایجاد این تغییر آگاهانه در هویت خود، نیمی از نبرد را برای دستیابی به تغییر برنده می‌شوید.

  دوستی‌های خود را دوباره تعریف کنید

2- دوستی‌های خود را دوباره تعریف کنید

چیز دیگری که می‌تواند شمارا عقب نگه دارد، دوستی‌های شماست. ضرب‌المثل قدیمی " کبوتر با کبوتر، باز با باز" بسیار دقیق است.

اگر برای دستیابی به تغییری که در زندگی به دنبال آن هستید، مشکل دارید، نگاهی به دوستان خود بیندازید.

آیا آن‌ها شمارا تشویق می‌کنند که بهتر شوید یا وسوسه‌تان می‌کنند که به روش‌های قدیمی بازگردید؟

اگر دومی است، وقت آن است که به راه خود ادامه دهید و دوستان جدیدی پیدا کنید که می‌توانند با شما به سطح بعدی سفر کنند، نه اینکه شمارا پایین بکشند.

 

3- روال خود را دوباره تعریف کنید

هنگامی‌که هویت و روابط خود را تغییر دادید، ضروری است که روال‌های جدیدی ایجاد کنید که منجر به موفقیت شود.

اگر می‌خواهید سالم‌تر باشید، باید رژیم غذایی داشته باشید و ورزش کنید، نه اینکه فقط در مورد آن صحبت کنید.

ممکن است شما نیاز داشته باشید که مقداری پول خرج کنید، به باشگاه بروید و یک مربی شخصی استخدام کنید.

خرج کردن پول و مسئولیت‌پذیری به شما انگیزه می‌دهد که به آن ادامه دهید.

اگر می‌خواهید ازنظر مالی آزادباشید، باید یاد بگیرید که چگونه پول کار می‌کند و شروع به سرمایه‌گذاری کنید.

ممکن است شما نیاز داشته باشید که شریکی پیدا کنید که با شما سرمایه‌گذاری کند تا شمارا پاسخگو نگه دارد، یا مربی پیدا کنید که شمارا در مورد نحوه صرف وقت و منابع خود به چالش بکشد.

 

تغییر یا ساختارشکنی منجر به رفاه می‌شود

در دنیای فناوری، اغلب از کلمه اصلی "ساختارشکنی" استفاده می‌شود.

ساختارشکنی یک ایده یا محصولی است که وارد صنعتی می‌شود و از آن سود می‌برد که راحت است و دیگر نوآورانه نیست.

اوبر نمونه‌ای از شرکتی است که صنعت تاکسی را به‌شدت دگرگون کرد. آن‌ها اکنون میلیاردها دلار ارزش دارند زیرا وضعیت موجود را نپذیرفتند.

در زندگی شخصی خودمان، اگر بخواهیم تغییر کنیم، تغییر در هویت، دوستی‌ها و روال زندگی ما ضروری است.

امروز نگاهی به زندگی خود بیندازید و ببینید چگونه می‌توانید برای بهتر شدن تغییر ایجاد کنید.

نوشته‌ای از کیم کیوساکی

 

دیدگاه کاربران (0)