وقتی صحبت از بازی پول به میان میآید، حرکات مهمی وجود دارد که تعیین میکند شما برنده باشید یا بازنده.
پدر پولدار گفت: «زندگی منصفانه نیست. هیچکس نمیتواند بگوید که چه خواهد شد. اما زندگی همان چیزی است که شما آن را میسازید.»
یک گام اشتباه در استراتژی شما میتواند یک مانع غیرضروری ایجاد کند که پیروزی مورد انتظار شمارا در بازی پول به تأخیر میاندازد.
در این مقاله 8 نکته وجود دارد که شمارا در مسیر نگه میدارد و شمارا برنده میکند.
1. " ترسو " نباشید
"آسمون داره میاد پایین!" – جوجه کوچولو
بسیاری از ما داستان جوجه کوچولو را میدانیم که پس از افتادن بلوط روی سرش، در اطراف باغچه دوید و در مورد عذاب قریبالوقوع فریاد میزد.
در داستان، آسمان در حال سقوط نیست، اما برای جوجه کوچولو، حقایق مهم نبود.
جوجه کوچولو بهجای اینکه تحقیق کند و بفهمد چه اتفاقی در حال رخ دادن است، وحشت کرد و ترس خود را به دیگران منتقل کرد.
همه ما افرادی را میشناسیم که شبیه جوجه کوچولو هستند و اگر صادق باشیم، همه ما یک جوجه کوچک درونی داریم که با ترس و شک بیرون میآید.
درنهایت، اگر کنترل نشود، جوجه کوچک درونی ما را به افراد بدبین تبدیل میکند که همیشه خطر را میبینند و هرگز اقدام نمیکنند.
اگر امیدی به ثروتمند شدن دارید، باید یاد بگیرید که بر این بدبینی در زندگی خود غلبه کنید.
2. از سرزنش کردن دوری کنید
در این روزهای سخت مردم میخواهند ثروتمندان را مقصر مشکلاتشان بدانند.
ازآنجاییکه زندگی منصفانه نیست، مردم به کسانی نگاه میکنند که مزیت ناعادلانهای دارند و حتی میخواهند به زمین بازی بروند.
ما این را در ایالاتمتحده با افزایش مالیات پیشنهادی بر درآمد غیرفعال و سایر مزایایی که کسبوکارها و سرمایهگذاران از آن بهره میبرند، میبینیم.
ما آن را در سراسر جهان میبینیم که جنبش اشغال پنجرهها را میشکند و در روز اول سال آشوب ایجاد میکند.
ما اخیراً در هفته گذشته شاهد این هستیم که فرانسویها رئیسجمهور خود را برکنار کردند و یک رهبر سوسیالیست را جایگزین او کردند که قول داد از ثروتمندان مالیات بیشتری بگیرد.
مشکل این بازی سرزنش این است که یک طبقه کامل از مردم را میگیرد و آنها را در مقابل طبقه دیگری از مردم قرار میدهد.
تنش را تشدید میکند. اما هیچ راهحلی ایجاد نمیکند.
و از هر دو طرف پیش میرود. فقرا ثروتمندان را مقصر میدانند و ثروتمندان فقرا را مقصر میدانند. بازی سرزنش بازی باخت است.
3. بفهمید که واقعاً موفق بودن به چه معناست
آیا در میان ثروتمندان افرادی وجود دارند که بخشی از این مشکل هستند؟ آره.
آیا در بین فقرا افرادی هستند که بخشی از این مشکل هستند؟ آره.
کلاسها مشکلی نیستند و مهم است که به دلیل ناامیدی برای پاسخگویی به کسی، مشکل را به یک طبقه خاص سنجاق نکنید. نه، مشکل کلاس نیست، مردم مشکلدارند.
حقیقت این است که چه ثروتمند و چه فقیر، مقدار پول موجود در حساب بانکی شما عامل موفقیت شما نیست و من هم ثروتمند و هم فقیر بودم.
چیزی که باعث موفقیت شما میشود ساختن چیزی است که برای دیگران ارزشمند است.
اغلب این کار از طریق سرمایهگذاری و تجارت انجام میشود، به همین دلیل است که پول به دنبال دارد.
اما این پول نیست که باعث موفقیت میشود. پول بهسادگی نشانه موفقیت است.
بلکه این ابتکار عمل و محصول نهایی کارآفرینان یا سرمایهگذاران است که باعث موفقیت میشود، زیرا ارزشی برای جهان به ارمغان میآورد.
افراد موفق مشکلات را حل میکنند. شغل فراهم میکنند. آنها ایدهها و ابتکارات جدید را تأمین مالی میکنند.
آنها ریسک میکنند تا خودشان و دیگران بتوانند سود ببرند. گاهی اوقات این آنها را ثروتمند میکند.
گاهی آنها را فقیر میکند، بااینحال، آنها بدون تنبیه کسانی که موفق هستند یا نیستند، به حرکت خود ادامه میدهند.
4. از پرسیدن، "اگر چی؟" خودداری کنید
وقتی نوبت به پولمان میرسد، اغلب اوقات «اگرچه میشد؟» بازی میکنیم.
بازی ما سؤالاتی از این قبیل میپرسیم: "اگر پس از سرمایهگذاری این پول، اقتصاد سقوط کند، چه؟
"اگر کنترل خود را از دست بدهم و نتوانم پول را پس بدهم چه؟" "اگر همهچیز طبق برنامه پیش نرود چه؟"
وزن «چه میشود» ما را دوستان و خانواده تشکیل میدهند که در زندگی ما نیز صحبت میکنند و به ما میگویند که سرمایهگذاری و کسبوکار ما بسیار پرخطر هستند، هرگز کارساز نیستند یا ایده خوبی نیستند.
این سخنان شک و تردید اغلب آنقدر بلند میشود که ما موفق نمیشویم. در عوض، ما آن را امن بازی میکنیم.
"آگه چی؟" سؤالات فقط سروصدا هستند و این سروصدا ما را از فرصتهای بزرگ پیش رویمان دور میکند.
بهعنوانمثال، مردم در دهه 1950 میپرسیدند: "اگر جنگ هستهای رخ دهد چه؟
آنها سپس ثروتهای جزئی را برای پناهگاههای ناشی از سقوط و غذای اضافی خرج کردند.
جنگ هستهای هرگز اتفاق نیفتاد و آن پول از دست رفت. اگر آنها پول خود را سرمایهگذاری میکردند، امروز از نظر مالی آزاد بودند.
برای اینکه ثروتمند شوید، باید از پرسیدن «اگرچه میشد؟» دست بردارید و شروع به پرسیدن "چیست؟" کنید.
5. مشاوران خوب را پیدا کنید و آنها را نزدیک نگه دارید
سالها پیش، دوستمان ریچارد در فینیکس از ما دیدن کرد. او از کاری که من و کیم با سرمایهگذاری در املاک انجام داده بودیم، تحت تأثیر قرار گرفت.
در آن زمان، قیمتهای املاک و مستغلات فینیکس کاهش یافته بود و ما دو روز را صرف نشان دادن او در شهر کردیم و او را به چیزی رساندیم که فکر میکردیم سرمایهگذاری عالی در املاک برای جریان نقدینگی است.
ریچارد سرمایهای را پیدا کرد، او یک خانه شهری دو خوابه به قیمت 42 هزار دلار را دوست داشت.
واحدهای مشابه 65 هزار دلار بودند. او یک معامله پیدا کرد و ما با یک نماینده تماس گرفتیم.
او آماده بسته شدن به بوستون بازگشت. دو هفته بعد، نماینده تماس گرفت و گفت که ریچارد از معامله عقبنشینی کرده است.
با ریچارد تماس گرفتم تا بفهمم چه اتفاقی افتاده است. او به من گفت: «همسایهام گفت این معامله بدی بود. "آیا همسایه شما سرمایهگذار است؟" من پرسیدم.
او گفت نه." وقتی از من پرسیدم که چرا ریچارد به صحبتهای همسایه غیر سرمایهگذار خود گوش میدهد، حالت تدافعی گرفت و بهسادگی گفت که میخواهد به جستجو ادامه دهد.
بهطور واضح، همسایه ریچارد مشاور بدی بود.
اغلب، وقتی در حال مبارزه با ترس یا شک هستیم، بدبین درونی ما به دنبال مشاورانی میگردد که ترس ما را با «چه میشود» بهجای «چیست» تأیید کنند.
یک مشاور خوب در بازی پول آگاه است و به شما کمک میکند واقعیت واقعی را ببینید.
6. روی تصویر بزرگ تمرکز کنید
پدر پولدار گفت: بدبینها انتقاد میکنند و برندهها تحلیل میکنند.
وقتی با مردم در مورد سرمایهگذاری در املاک صحبت میکنم، اغلب به من میگویند که علاقهای به املاک و مستغلات ندارند زیرا نمیخواهند توالتها را تعمیر کنند.
این سخنان یک منتقد و یک بدبین است. آنها سخنان کسی است که نمیتواند تصویر بزرگ را ببیند.
کسانی که نمیتوانند تصویر بزرگ را ببینند، عوامل دیگر را منشأ مشکلات خود میکنند. آنها همیشه در مضیقه هستند، زیرا هرگز برای ایجاد مزیت خود وقت نمیگذارند.
آنها بیشازحد مشغول هستند تا آن را به آنها تحویل دهند.
آنهایی که موفق هستند درک میکنند که یک مزیت ناعادلانه وجود دارد و تمام تلاش خود را میکنند تا از طریق آموزش مالی مزیت ناعادلانه خود را ایجاد کنند، که از آن برای ایجاد تجارت و سرمایهگذاری موفقیتآمیز - برای ایجاد راهحلها استفاده میکنند.
افراد موفق میدانند که زندگی همان چیزی است که شما آن را میسازید.
ثروتمندان راهی پیدا میکنند تا «من نمیخواهم» خود را به کلیدهای موفقیت تبدیل کنند. ثروتمند راهی پیدا میکند - بدبین بهانه مییابد.
7. اقدام
این را به خاطر بسپارید: بیعملی فرد، آنها را فقیر نگه میدارد.
چند وقت پیش یکی از دوستانم تمام دلایل افزایش قیمت نفت را به من گفت.
او نگران بود و با اطلاعاتی که بیشتر آن برای من تازگی داشت، کاری نکرد.
بعداً به خانه رفتم، خودم تحقیق کردم، حرف او را تأیید کردم و بهجای نگرانی، هیجانزده شدم.
با این اطلاعات، من بلافاصله شروع به جستجو کردم و یک شرکت نفتی جدید و کمارزش پیدا کردم که در شرف یافتن ذخایر نفتی بود.
من 15 هزار سهم را به قیمت هر سهم 0.65 دلار خریدم. چند ماه بعد ارزش هر سهم 3 دلار بود.
دوستم جز نگرانی کاری نکرد. اطلاعات خوبی گرفتم و عمل کردم. یکی از ما ثروتمند است. دیگری نیست.
8. سرمایهگذاری در آموزش مالی
تمام نمونههایی که در این مقاله به اشتراک گذاشتهایم نیاز به هوش مالی بالایی دارند. دانش قدرت است و پول جدید است.
این دانش شماست که شمارا در پایان روز ثروتمند میکند و این دانش است که ترس و شک را از بین میبرد.
برای غلبه بر بدبینی خود، باید تفکر خود را تغییر دهید.
بهترین راه برای انجام این کار، سرمایهگذاری در یک آموزش مالی است که به شما کمک میکند به روشی جدید نحوه عملکرد پول را ببینید.
سپس زمان برد در بازی پول شما است.
نوشتهای از رابرت کیوساکی