مزایای نقش مدیریت بانوان

مزایای نقش مدیریت بانوان

در این مقاله سعی بر آن است که نگاه ویژه‌ای به فعالیت بانوان در عرصه مدیریت داشته باشیم، به بررسی ویژگی‌های منحصربه‌فرد بانوان و نیاز مبرم مدیریت نوین به این ویژگی‌ها بپردازیم و بیان کنیم با توجه به محدودیت‌ها و تعصبات و نگاه‌های جنسیتی و اغلب تبعیض‌آمیز جامعه جهانی نسبت به زنان، چگونه توانسته‌اند با استفاده از این ویژگی‌های ذاتی خود و با تلاشی مستمر در طول تاریخ، خود را به بالاترین جایگاه‌ها برسانند و نشان دهند نه‌تنها در عرصه کسب کار و مدیریت کمتر از مردان نیستند چه‌بسا در بسیاری از موارد نتایجی بهتر و قابل‌قبول‌تر هم کسب کرده‌اند.

در ابتدا زنان سعی کردند برای حضور در جایگاه‌های مدیریتی که اغلب از مردان تشکیل شده بود با پیروی از قوانین مردانه موفقیت را به‌عنوان یک واژه مردانه تعریف کنند.

اما اکنون گروه تازه‌ای از زنان به سمت‌های مدیریتی راه‌یافته‌اند، این بار نه با تعریف مردانه‌ای از موفقیت بلکه با مهارت‌ها و نگرش‌های زنانه و به اشتراک گذاشتن تجربیات، آنان موفقیت را مانند یک زن تعریف کرده‌اند. این زنان، رهبران موفق موج دوم هستند.

آن‌ها با وجود مادر بودن و همسر بودن سعی کردند با پشتکار بیشتر و استفاده از مهارت‌های ذاتی، مسئولیت‌های خود را به نحو احسنت به انجام رسانند و هم در خانه محیطی آرام و امن را برای خانواده ایجاد کنند و هم در جایگاه مدیریتی به رشد و ارتقا کسب‌وکار خود بپردازند.

 

در ابتدا از سه بعد مختلف به مقایسه زنان و مردان می‌پردازیم:

مقایسه زنان و مردان از دیدگاه زیست‌شناسی:

تفاوت میان دو جنس زن و مرد ریشه در دو عامل تغذیه و طبیعت دارد و فقط نمی‌توانیم بگوییم که جامعه است که مردان و زنان را شکل می‌دهد؛ بلکه عوامل زیست‌شناختی نیز در این میان دارای اهمیت گسترده‌ای می‌باشند.

محققین تفاوت‌های فیزیولوژیکی متعددی را در سیستم عصبی خانم‌ها و آقایان کشف نموده‌اند، به‌طور مثال مغز آقایان حدود ده درصد بزرگ‌تر از مغز خانم‌هاست اما زنان دارای سلول‌های عصبی فعال بیشتری در بخش‌های خاص مغز می‌باشند.

زنان در انتقال اطلاعات از یک نیم‌کره به نیم‌کره دیگر سریع‌تر می‌باشند.

یعنی می‌توانند از نیم‌کره چپ مغز که بیشتر فعالیت‌های محاسباتی و حرکتی را انجام می‌دهند به همان اندازه استفاده نمایند که از بخش احساسی و بصری نیم‌کره راست استفاده می‌کنند.

اما آقایان معمولاً تنها قادر به استفاده از نیم‌کره چپ مغز خود می‌باشند.

  مقایسه زنان و مردان از دیدگاه مدیریتی

مقایسه زنان و مردان از دیدگاه مدیریتی

دیدگاه مدیریتی مردان همان دیدگاه فرمان و کنترل و دیدگاه زنان دیدگاه مدیریت مشارکتی و توافقی است. دبرا بورل مدیر آموزشی مؤسسه مریخ – ونوس در نیویورک می‌گوید: مدیران زن معمولاً اشتیاق بیشتری به ساختن دارند تا به بردن.

زنان معمولاً مایل به دست‌یابی و حصول توافق هستند و مایلند تا عقاید و نظریات دیگران را نیز بشنوند و بالعکس آقایان فکر می‌کنند اگر از دیگران راهنمایی بخواهند آن‌ها به‌عنوان یک رهبر ضعیف که از داشتن پاسخ‌های مناسب بی‌بهره است شناخته می‌شوند.

در تحقیقات مربوط به مدیران زن و مرد هم نتیجه این بوده است که زنان مدیر اولویت را به سیاست‌ها و برنامه‌هایی می‌دهند که در خدمت تقویت وضعیت زندگی زنان، کودکان و خانواده‌ها باشد، درحالی‌که اولویت مردان تجارت و سیاست‌های اقتصادی است.

 

مقایسه مدیریت زنان و مردان

• زنان در قدرت بخشیدن و تشویق کردن کارکنان و تیم‌ها بهتر از آقایان عمل می‌کنند. • رفتار زنان به‌نوعی است که صداقت بیشتری را در کار حکم‌فرما نموده و درعین‌حال بیشتر از مردان در ارتباط با کارکنان می‌باشند. • رهبران زن در واکنش نشان دادن به درخواست‌های کمک، بهتر و سریع‌تر عمل می‌نمایند. • زنان معمولاً دارای درک بهتری از این موضوع هستند که جامعه تشکیل‌شده از افراد متفاوت و زنان قدرت بیشتری از مردان در پذیرش این تفاوت‌ها دارند. • زنان در تشخیص مشکلات بسیار سریع‌تر و صحیح‌تر از آقایان عمل می‌نمایند. • زنان در مشخص کردن انتظارات شغلی و تهیه بازخوردهای باارزش و تشویق‌کننده بسیار بهتر از آقایان می‌باشند. • مردان در مقایسه با زنان معمولاً تصمیم‌گیرندگانی سریع می‌باشند. مدیران مرد معمولاً در ساختن ارتباطات گذرا و تشکیل تیم‌های موقت در جهت نیل به اهداف کوتاه‌مدت موفق می‌باشند.

 

ویژگی‌های مدیریت زنان

ویژگی‌های مدیریت زنان

1- فعالتر بودن مدیریت زنان نسبت به مردان

طبق نظرسنجی‌ای که توسط موسسه گالوپ، یکی از معتبرترین مؤسسات نظرسنجی، مدیران زن ۴۱% بیشتر از مدیران مرد کار می‌کنند.

در حقیقت، مدیران زن در هر سن و سالی و صرف‌نظر از اینکه فرزندی در خانه داشته باشند یا نه، فعال‌تر هستند.

کارکرد بیشتر مدیران زن منجر به تشکیل کارگروه‌های مختلف می‌شود و این کارگروه‌ها می‌توانند در عملکرد بهتر سازمان نقش داشته باشند.

بر طبق آمار همین موسسه تحقیقاتی، افرادی که با مدیران زن کار می‌کنند، به‌طور متوسط ۳۵% بیشتر از افرادی که با مدیران مرد همکاری دارند، درگیر کار هستند.

2- مدیران زن بیشتر تشویق می‌کنند

در نظرسنجی انجام‌شده توسط گالوپ مشخص شد، کارکنانی که با مدیران زن کار می‌کنند، ۱.۲۶ برابر بیشتر از دیگران در کارشان تشویق می‌شوند.

این نظرسنجی نشان می‌دهد مدیران زن در ایجاد پتانسیل مطلوب در کارمندان و ترسیم آینده‌ای روشن بهتر عمل می‌کنند.

این به آن معناست که مدیران زن، بیشتر به دنبال سنجش راه‌های مختلف برای به چالش کشیدن کارمندانشان هستند و از این نظر موجب پیشرفت همکارانشان می‌شوند.

مدیران زن نه‌تنها زیردستان خود را بیشتر تشویق به پیشرفت می‌کنند، بلکه به‌طور مرتب پیشرفت کارکنان را نیز بررسی می‌کنند تا نسبت به وظایف روزانه‌شان احساس بهتری داشته باشند.

3- زنان بیشتر از مردان گوش می‌دهند

فرآیندهای مغزی زنان آن‌ها را به سمت مشاهده بهتر، سؤال پرسیدن و واکنش نشان دادن هدایت می‌کند.

زنان به گوش دادن و دقت به نکات ظریف تمایل بیشتری دارند. آن‌ها همچنین به اهمیت حفظ لحن مثبت در محیط کار آگاه هستند.

همه این ویژگی‌ها از مهارت‌های لازم در مدیریت یک تیم است.

4- زنان در سمت‌های مدیریتی، سخت‌کوش و کمال‌گرا هستند

به عقیده برخی، خصوصیات کمال‌گرایی برخی از مدیران زن همان اندازه که خوب است، می‌تواند مانع پیشرفت شغلی و گزارش‌های مستقیم شود.

زنان تمایل دارند برای ساعت‌های طولانی و سخت کار کنند. آن‌ها گاهی به کمال‌گرایی متوسل می‌شوند که این امر می‌تواند تأثیر منفی روی شغلشان بگذارد.

زنان معمولاً سخت‌کوش‌ترند و در مدت‌زمان کوتاهی می‌توانند کارهای زیادی انجام دهند، اما الگوبرداری از این رفتار می‌تواند برای دیگر اعضای تیم چالش‌برانگیز باشد.

زنان به دلیل شرایط جامعه، متأسفانه باید بیشتر خود را نشان دهند، بیشتر از مردان تلاش کنند و وقتی هم که به پست‌های مدیریتی رسیدند، به دلیل ترس از دست دادن جایگاه شغلی سخت‌کوش‌تر باشند.

5- زنان رهبران تعاملی هستند

زنان با تشویق دیگران برای انجام کارها و همچنین به اشتراک گذاشتن قدرت، عامل مهم در «مدیریت تعاملی» هستند، هرچند که نحوه مدیریت آنان چیزی فراتر از اینهاست و تقویت اعتمادبه‌نفس افراد و انرژی دادن به زیردستان، روش اصلی مدیریت آنان است.

به‌طورکلی زنان معتقدند که داشتن احساس خوب نسبت به یک کار، نتیجه کار را بهتر می‌کند و از طرفی افراد تلاش می‌کنند که کارهای بهتری انجام دهند تا احساس خوب آنان تداوم یابد.

کارمندان شرکت‌هایی با رهبری زنان، اعتقاد بیشتری به استراتژی دارند

کارمندان شرکت‌هایی با رهبری زنان، اعتقاد بیشتری به استراتژی دارند

کارمندان شرکت‌های تحت رهبری و مدیریت زنان، اعتقاد راسخی به استراتژی تعیین‌شده توسط مدیر ارشد دارند.

اهداف و استراتژی‌های کلی کسب‌وکار که توسط رهبر ارشد تعیین شده است، شرکت را در مسیر درست قرار می‌دهد.

یک استراتژی روشن و واضح، محرک قدرتمندی برای افزایش تعامل است و یک حس جهت‌گیری و هدفمندی را برای همه افراد سازمان از مدیرعامل شرکت تا کارکنان خط مقدم فراهم می‌کند.

یک استراتژی قوی به ما کمک می‌کند بین کاری که انجام می‌دهیم و تأثیر مثبتی که بر دیگران داریم، خط مشخصی ترسیم کنیم که انگیزه ما را برای انجام یک کار یا رسیدن به یک هدف افزایش می‌دهد.

 

شرکت‌های با رهبری زنان، تمام جنبه‌های استراتژی را بهتر درک می‌کنند

شرکت‌های با مدیریت زنان نه‌تنها از نظر استراتژی قدرتمندتر هستند؛ بلکه در دو عامل اصلی تأثیرگذار بر استراتژی، یعنی ارتباطات و مأموریت، نیز عملکرد بهتری دارند.

رهبران زن، اعتقاد به محصول شرکت را ترویج می‌دهند

افرادی که در شرکت‌هایی با مدیریت زنان فعالیت می‌کنند، به‌طور خاص اعتقاد عمیق‌تری به ارزشی که ارائه می‌دهند دارند.

 

دلایل مهم به‌کارگیری زنان در مدیریت

در سال ۲۰۱۵، خانم‌ها به‌طور میانگین ۴۷ درصد از نیروی کار را به خود اختصاص داده بودند. خیلی هم بد نیست!

بااین‌حال، گزارشی از فهرست پانصد کمپانی بزرگ آمریکا نشان می‌دهد که زن‌ها تنها ۲/ ۵ درصد از مدیران اجرایی، ۱۱ درصد از افرادی با بیشترین دستمزد، و ۲۱ درصد از پست‌های مدیریتی را تشکیل داده‌اند (به نقل از سازمان کاتالیست، ۲۰۱۶). مطالعات دیگری نیز همین الگو را در کم نشان دادن نقش زنان در مقام‌های ارشد سازمان‌های مختلف، پیش گرفته‌اند.

مفاهیم اقتصادی و تحقیقات آکادمیک دست‌به‌دست هم داده‌اند تا بفهمیم چرا حضور زنان به‌عنوان یک مدیر برای سازمان‌ها مهم و مثبت است.

عدالت

منطقاً و قانونا حضور بیش‌ازپیش زنان در نقش‌های مدیریتی و رهبری، قبل از هر چیز نشانگر انصاف و عدالت است.

تمام موقعیت‌های شغلی باید فارغ از ویژگی‌های غیر مرتبط با قابلیت‌های حرفه‌ای افراد (مثلاً جنسیت، نژاد، مذهب و...)، برای تمام اشخاص به‌طور یکسان در دسترس باشند.

با به‌کارگیری بیشتر زنان در پست‌های مدیریتی، تمام کارمندان به‌ویژه زنان جوان، خواهند دید که می‌توانند برای چنین موقعیت‌هایی تلاش کنند و منصفانه آن را به دست آورند.

  قدرت تصمیم‌گیری

قدرت تصمیم‌گیری

رهبران یک سازمان، استراتژی‌هایی به کار می‌گیرند و تصمیماتی اتخاذ می‌کنند که بر تمام کارمندان آن سازمان تأثیر می‌گذارد.

عدم حضور زنان به‌عنوان بخشی از تیم اجرایی و تصمیم‌گیرنده باعث می‌شود زوایای گوناگون یک مساله که به هنگام تصمیم‌گیری در نظر گرفته می‌شوند، بسیار محدود شوند.

اگر زنان در این تصمیم‌گیری حضور نداشته باشند، نقشی در هموار کردن مسیر سازمان نیز نخواهند داشت.

 

توزیع عادلانه سرمایه

سمَت‌های مدیریتی، دستمزد بیشتری نسبت به سمت‌های غیر مدیریتی دریافت می‌کنند.

دستمزدهای بالاتر فرصت‌های بیشتری پیش روی اشخاص و البته خانواده‌های آنها قرار می‌دهد.

اگر زنان در نقش‌های کمرنگ‌تر باقی بمانند، دستمزدهای کمتری نیز دریافت خواهند کرد و این مساله موقعیت‌های آنان را چه به لحاظ حرفه‌ای و چه به لحاظ مالی محدود می‌کند.

بر اساس مطالعات هگه-ویش و ویلیامز بارون در سال ۲۰۱۶ یک زن ۸۰ درصد دستمزد یک مرد را برای همان کار دریافت می‌کند.

با ارتقای جایگاه زنان به نقش‌های مدیریتی، تغییری در توزیع سرمایه رخ خواهد داد که می‌تواند کلیت جامعه را جلو ببرد.

 

مسئولیت مشترک

در سال‌های اخیر، سازمان‌ها علاوه بر سودآوری بر «مسئولیت اجتماعی مشترک» نیز متمرکزشده‌اند.

سرمایه‌گذاری‌هایی در جهت تلاش برای پرورش شهروندانی با مشارکت مثبت در جامعه و ایجاد تأثیر جهانی مثبت شده است.

پژوهشی که توسط مدرسه کسب‌وکار هاروارد انجام شده است، می‌گوید شرکت‌هایی که زنان بیشتری در پست‌های مدیریتی دارند به طرز قابل‌توجهی بیش از شرکت‌هایی که زنانی در مقامات بالادست ندارند، در فعالیت‌های خیرخواهانه شرکت کرده‌اند.

علاوه بر این، نتایج این پژوهش نشان می‌دهد شرکت‌هایی که مدیران زن بیشتری دارند، نه‌تنها نسبت به مسئولیت‌های اجتماعی خود متعهدترند بلکه طرح‌های اجتماعی را با کیفیتی بالاتر انجام می‌دهند.

 

افزایش تنوع جنسیتی و کاهش تبعیض در پرداخت دستمزدها

احتمال اینکه زنان با استخدام زنان دیگر و افزایش تنوع جنسیتی در سازمان، محیطی مناسب برای حضور ایشان ایجاد کنند بیشتر است.

حضور تعداد بیشتری از زن‌ها در یک سازمان، فرصت‌های بیشتری برای رشد و پیشرفت زنان، پیش روی آنها می‌گذارد.

حضور زنان در نقش‌های مدیریتی می‌تواند الگوهای مثبت زنانه و مربیان بالقوه برای زنان جوانی که به دنبال تثبیت جایگاه حرفه‌ای خود هستند، فراهم کند، و از این طریق تنوع بیشتری به وجود آورد.

به‌علاوه زنان رهبر، تمایل دارند تا تبعیض در پرداخت دستمزد به زنان و مردان را به حداقل برسانند. این روند باعث خواهد شد که زنان گزینه‌های بیشتر و حقوق برابر داشته باشند.

  سیاست‌های مطلوب به نفع منابع انسانی

سیاست‌های مطلوب به نفع منابع انسانی

رهبران زن تمایل بیشتری به دیدگاه‌های عام‌المنفعه و منش‌های رهبری دارند. همان‌طور که پیش‌تر نیز به آن اشاره شد، آنان به‌طور کل حامی تنوع جنسیتی و مسئولیت اجتماعی‌اند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که زنان تمایل دارند سیاست‌های مطلوب‌تری به نفع منابع انسانی وضع کنند.

با مطالعاتی بر رفتارهای سازمان‌ها در دوره رکود اقتصادی مشخص شده است که احتمال اخراج کارگران در مشاغلی با مدیریت زنان، بسیار کمتر از همان مشاغل با رهبری مردان است.

تحقیقات دیگری درزمینهٔ احساس مسئولیت مشترک و پرداخت دستمزد نشان می‌دهد، زنان مدیر بر گوناگونی افراد، عدالت و ارزش‌های جمعی در محل کار، تأکید دارند.

 

بهبود بازده مالی سازمان

در سال‌های اخیر، تمرکز برخی پژوهشگران بر ارتباط بازده مالی یک سازمان با گوناگونی جنسیتی در آن است.

نمونه‌گیری‌هایی از ۲۱ هزار شرکت در ۹۱ کشور جهان داشته‌اند تا ارتباط میان تنوع جنسیتی در یک سازمان را با سودآوری آن سازمان بررسی کنند.

نتایج پژوهش آنان ارتباطی مستقیم بین این دو را نشان داده و پیش‌بینی می‌کند سازمان‌هایی که ۳۰ درصد پست‌های مدیریتی یا بیشتر از آن را به زنان اختصاص دهند، می‌توانند سود خالص خود را تا ۶ درصد افزایش دهند.

مک کینزی در پژوهشی مشابه به‌طور مشخص به ارتباط بین گوناگونی و بازده اقتصادی سازمان پرداخته و رابطه‌ای مستقیم بین این دو یافته است.

شرکت‌هایی با گوناگونی اندک، مشخصاً عملکرد مالی ضعیف‌تری نسبت به همتایان خود با گوناگونی بیشتر داشته‌اند.

 

کلام آخر:

خوشبختانه با افزایش آگاهی بانوان و افزایش اعتمادبه‌نفسشان و تلاش‌های مستمر آنها در طول تاریخ نگاه‌های تبعیض‌آمیز و بعضاً غیرمحترمانه در جامعه در حال کمرنگ شدن است و زنان با تکیه به توانایی‌های خود توانستند به بهترین شکل الزام حضور خود در جایگاه‌های مدیریتی را ثابت کنند.

اکنون در مقطعی از تاریخ قرار داریم که توانایی‌های زنان برای پیشرفت جامعه بشری امری واضح و غیرقابل‌انکار است.

بااین‌حال متأسفانه هنوز هم زنان برای رسیدن به جایگاه‌های مدیریتی نیازمند تلاشی بسیار بیشتر از آقایان هستند تا بتوانند توانایی‌های خود را به اثبات برسانند.

زنان در طول مسیر شغلی خود احتمال بارداری و وظیفه نگهداری از فرزندان را به عهده دارند که خود این مسئله باعث سوءاستفاده و ممانعت از به‌کارگیری آن‌ها در پست‌های مدیریتی می‌شود.

ولی آنها ثابت کرده‌اند که قادرند از عهده هر دو وظیفه به‌خوبی و بدون کوچکترین کم و کاستی برآیند. با پیشرفت تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی همگان می‌توانند با مدیران زن، شیوه مدیریتی، زندگی اجتماعی و خانوادگی آنها از نزدیک آشنا شوند و درک بهتری از مادران مدیر داشته باشند.

به‌عنوان‌مثال مادری را در حال شیر دادن به نوزادش در پارلمان کشوری ببینند و به همه ثابت شود که هیچ‌چیز مانع تفکر بزرگ و مسئولیت‌پذیری بانوان نخواهد شد.

مادام سی جی واکر اولین زن میلیونر خود ساخته آمریکا می‌گوید:

"مجبور هستیم که موقعیت‌ها را خودمان بسازیم نه این‌که منتظر آمدن آن‌ها باشیم همین‌الان بلند شوید و به دنبال کاری که همیشه آرزویش را داشتید بروید."

نویسنده: سرکار خانم امینه حاجی صادقی اصفهانی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

دیدگاه کاربران (0)