هر شخص در زندگی استعدادها و مهارتهای بسیاری دارد اما، تعداد کمی از ما با مهارتهای ارتباطی آشنایی داریم، درحالیکه این مهارت چه در زندگی شخصی و چه در شغلمان بدون شک یک کلید برای موفقیت است.
البته اگر مایل به پیشرفت باشیم. میدانیم که انسانها با تواناییهای ارتباطی به دنیا نمیآیند.
توانایی در ارتباط، مهارتی است که مانند دیگر مهارتها، میتواند قابل به دست آوردن باشد و هر شخص بهاندازهٔ زمان و تلاشی که برای آن صرف میکند، آن را در وجود خودش توسعه میدهد.
در روابط روزانه ممکن است خواسته یا ناخواسته، کارهایی را انجام دهیم که یا باعث محکم کردن رابطه میشود و یا امکان دارد آن را برای همیشه نابود کند.
در اینجا با برخی از عوامل سازنده و عوامل نابودکنندهٔ ارتباط آشنا میشویم.
تظاهر به دوست داشتن، تظاهر به احترام قائل بودن برای اشخاص، برای ارزش قائل بودن برای آنها و ... هرچقدر که در وانمود کردن ماهر باشید افراد بعد از مدتی متوجه قصد و نیت شما و احساسات درون شما خواهند شد.
چون رابطهٔ ما با افراد، تنها از طریق صحبت کردن نیست. حرکات ما، زبان بدن و احساسات درونی ما همگی روی رفتار ما با دیگران تأثیرگذار هستند.
فقط محترمانه و دوستانه بگویید که رفتاری که مقابل شما دارند برایتان خوشایند نیست.
درواقع به رفتار اشخاص بازخورد دهید نه اینکه رفتار را بهکل شخصیت او مربوط کنید و به او برچسب بزنید.
مثلاً شخصی از شما یک سؤال بپرسد که علاقهای به پاسخ دادن به آن ندارید، آرام و مؤدبانه بیان کنید که پاسخ دادن به این سؤال را دوست ندارید.
پاسخی مانند: «تو چقدر فضولی» کلمات زیبایی نیستند.
به این فکر کنید که شاید شخص مقابل تنها از روی محبت و خیرخواهی سؤالی پرسیده و قصد کمک کردن به شمارا داشته است.
زمانی که از دیگران بدگویی کنید، شخص مقابل شما متوجه خواهد شد که شما در کنار افراد دیگر هم احتمالاً از او بدگویی خواهید کرد و چه حسی بدتر از اینکه دائم در تلاش باشد تا کوچکترین اشتباهی مقابل شما انجام ندهد چون ممکن است فردا داستان او را برای همه تعریف کنید! این رفتار کاملاً اعتماد مخاطب را از شما سلب میکند.
این کار زمانی که از حد معرفی کردن خود خارج میشود و شکل یک سخنرانی در مورد دستاوردهای خود میگیرد، شخص مقابل را خسته میکند.
افراد دوست ندارند دائماً داستانهای خودستایی ما را بشنوند.
اگر مخاطبتان برایتان ارزشمند است، اجازه دهید او هم نقشی غیر از یک شنوندهٔ بهتماممعنا داشته باشد و صحبت کند.
بهتر است گاهی بگذارید بخشی از وجود شمارا خود مخاطب کشف کند.
زمانی که خود او نکتهای را درون شما کشف میکند با هیجان بیشتری استقبال خواهد کرد.
قبل از اینکه به شخصی قولی دهید ابتدا به آن خوب فکر کنید و مطمئن شوید که از پس آن برمیآیید.
قول دادن و بعد عمل نکردن به قول، مانند وعدههای پوچ و دلخوشیهای بیثمر هست که فقط دیگران را نسبت به شما بیاعتماد خواهد کرد.
چون هرکسی تمایل دارد شنیده و درک شود. اکثر افراد در زمانی که شخص مقابل در حال صحبت کردن است، به این فکر میکنند که چطور باید پاسخ او را بدهند.
زمانی که متوجه شدید که در حال انجام دادن این کار هستید، بهآرامی یک نفس بکشید و فقط به شخص مقابل توجه داشته باشید.
ما انسانها معمولاً با اشخاصی ارتباط بهتری میگیریم که: خوب به ما گوش میسپارند و تمایل به شنیدن حرفهای ما دارند.
برای اینکه نشان دهید به حرفهای مخاطبتان توجه دارید میتوانید ارتباط چشمی برقرار کنید، گاهی سؤالات باز بپرسید، بخش کوچکی از صحبتهای آنها را تکرار کنید یا از آنها بخواهید دربارهٔ نکتهای که پیشتر به آن اشارهکردهاند بیشتر توضیح دهند.
البته فراموش نکنید در قبال این کار، انتظار جبران از طرف مقابل نداشته باشید.
یکی از زیباترین دستاوردهای کمک به دیگران، ایجاد یک رابطهٔ عمیق انسانی است.
زمانی که به اطرافیانتان کمکی میرسانید بهنوعی آنها را مدیون خود میکنید و این میتواند باعث گرم شدن ارتباط شما و افراد شود.
در درازمدت نتیجهٔ بسیار خوبی از این کار دریافت خواهید کرد.
«اگر به دیگران کمک کنید، کمک خواهید شد. شاید فردا شاید هم صدسال دیگر، اما بههرحال کمک خواهید شد. طبیعت ناچار است بدهیاش را بپردازد» گورجیف.
هر کس ویژگیهای مثبتی دارد و دیدن و درک آن از جانب مخاطب، برایشان لذتبخش خواهد بود چون به آنها احساس اعتمادبهنفس میدهد.
در زمان گفتن ویژگیهای مثبت دیگران کلیگویی یا زیادهروی نکنید چون در این صورت ممکن است چاپلوسی به نظر برسد.
دقیقاً بدانید که چه نکتهٔ مثبتی را میخواهید به فرد یادآور شوید.
در مقابل، تنها زمانی انتقاد کنید که واقعاً لازم است و طوری آن را بیان کنید که مانند یک نکتهٔ سازنده از طرف یک دوست مهربان تلقی شود.
صرفاً برای انجام کاری سراغ کسی را گرفتن ممکن است حس فرصتطلبی از جانب شما به شخص القا کند.
همیشه سعی کنید در مواقع مختلف با دوستان یا کسانی که برایتان مهم هستند ارتباط بگیرید.
در رویدادها یا مناسبتها حتی با ارسال یک پیام میتوانیم نشان دهیم که به یاد آنها هستیم.
این مورد به این معنی نیست که قرار باشید عقاید آنها را بپذیریم یا اینکه با پنهان کردن نظرات خودمان، تظاهر به موافقت با آنها کنیم.
هرگز افکار و اعتقادات دیگران را مورد تمسخر یا انتقاد تند قرار ندهید.
تنها برای نظرات آنها احترام قائل باشید و در مورد این موضوعات با مخاطب بحث نکنید تا مثلاً آنها را متقاعد به پذیرفتن نظرات خود کنید.
در پایان، هیچ زمان دوستی را از خود نرنجانید و پلهای ارتباطی را قطع نکنید.
از دست دادن هر دوست یعنی یک شکست و ساخت یک دوستی مانند یک موفقیت و دستاورد است.
نویسنده: سرکار خانم فاطمه هدایتی از دانش پذیران دوره دوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان