چکیده: تحلیل رقبا اطلاعات خاص و مهمی به ما میدهد، اما خرید کردن و مباحثه با آنها به قدرت تصمیمگیری ما در رابطه با بیزینس راهاندازی شده میافزاید. با رقبای کسب و کاری خود رفیق باشید تا رقابت هیچوقت جایگاه خود را با حسادت عوض نکند. اگر ما به دنبال رشد دادن رقبا باشیم، بهای موفقیت را پرداختهایم.
مقدمه: یکی از راههایی که یادگیری را درون ما تثبیت میکند، یاد دادن است. قسمت مهم ماجرا این است که در طی یاد دادن تجربه گرانبهای خودمان را داریم انتقال میدهیم یا سکانسهایی را حذف کردهایم. در این مقاله سعی بر این است که دلیل و منطقهایی را بررسی کنیم که برعکس رقبا عمل کردن را برای ما شفاف کند.
روش تحقیق: بسیاری از مقالههای علمی و با رعایت قوانین کپی پیست نوشته و بارگذاری میشوند، اما در این مقاله مطالب علمی تلفیقشدهاند با تجربههای نویسنده برای آگاهی بیشتر.
بحث و نتیجهگیری: افرادی که پشت خدمات ارائه دادن یا فروش محصولشان نیت دارند دستهبندی میشوند. دسته اول تمامی مردم را کیسه پول میبینند و فقط در ظاهر ارزش محصول را بالا میبرند برای فروش بیشتر.
دسته دوم مشتری را شناسایی میکنند و خدماتی ارائه میدهند که تأثیر بلندمدتی را داشته باشد. رسالت هر فرد با تأثیر یا حتی خاطرهای سنجیده میشود که در ارتباطات خود بر جای میگذارد.
چی باعث میشود که یک برند موفق باقی بماند اما یک برند اینگونه نباشد؟
(کوین ترودو) گاهی اوقات یک نفر اگر عقب بکشد جماعتی را میتواند با خود به سمت جلو هدایت کند.
برای بررسی بیشتر و رسیدن به ریشه جمله بالا اطلاعاتی گردآوریشده است که در ادامه به آنها میپردازیم.
فرض ما بر این است یک بیزینس یا یک کسب وکار بر اساس اصول درست ساخته شده است و الان اواسط مسیر موفقیت قرار دارد که میدانیم اواسط هر کاری موانعی وجود دارد.
برداشتن این موانع زمانی به نفع ما خواهد بود که هر کدام درون خود نکتهای پنهان کرده باشند. (فرا چشمانداز)
*مشتریان عاشق کوپن هستند، قرعهکشی، کد تخفیف، برگرداندن بخشی از وجه به مشتری.
این موارد کوپن هستند، مواردی که رقبای شما در فروش و خدماترسانی استفاده میکنند.
اما اسم مقاله برعکس رقبا عمل کن هست، تمایز باید ایجاد کنیم تا تفاوت حس شود و ماندگار در ذهن مراجع باشد. *(MV) اسم این روش (Material value) است. به معنی ارزش مادی دادن به مشتری.
مثالی ساده وجود دارد که میتوانید در کسب و کارتان استفاده کنید، به مراجعی که ورودی برای خدماترسانی و فروش محصول داشته باشد مبلغ قابلتوجهی پرداخت میشود.
در این روش شاید این فکر سراغتان بیاید که از جیب خودتان باید هزینه کنید.
برای اجرای این روش... این دقیقاً جایی هست که یک رهبر در کسب کار باید یک قدم عقب بکشد تا تیم و مراجعین خود را جلوتر از قبل ببرد.
*فروشندگان موفق و باهوش به مشارکت با مشتریان ارزش میدهند.
*راهحل ویژه خود را به مشکلات، فرصتها، خواستهها و نیازهای مشتری گره بزنید.
سیستم پنج مرحلهای ایجاد مزیت برای مشتری (WIIFT)
1- آمادگی 2. آغاز 3. بررسی 4. تسهیل 5. تحکیم، که در بخش زیر به صورت خلاصه به هر کدام از آنها خواهیم پرداخت:
1- این مرحله آمادگی، تحقیق و تحلیل است. اهداف گفتگو را مشخص کنید، نکاتی که برای خریدار مهم است را پوشش دهید.
2- گفتگو با خریدار را آغاز کنید. هدف شما در این مرحله ایجاد اعتماد، جذب مشتری و پرسیدن سؤال است.
3- هنگام گفتگو مشکلات و نیازهای مشتری را محک بزنید خریدار را ارزیابی کنید.
4- ارزش پیشنهادی که منحصربهفرد خودتان است را مشخص کنید. اهمیت ارزش پیشنهاد را بررسی کنید.
5- تعهد رسمی از خریدار بگیرید. با دقت به سؤالهایی که جهت خرید است پاسخ دهید مثلاً وقتی میخواهند شرایط پرداخت را بدانند دو بار توضیح دهید مشکلی پیش نمیآید.
تحقیق کنید که رقبا کدامیک از ویژگیهای بالا را در بیزینس خود به کار میبرد شما علاوه بر استفاده نکردن از آن مورد بلکه باید تمایز هم ایجاد کنید اگر تحقیق برایتان دشوار است از رقبای خود خرید کنید این اقدامی است که دید وسیعتری به شما راجع آینده شخصی و کاری خود خواهد داد.
نتیجهگیری:
کاری که همه انجام میدهند را انجام ندهید و برعکس. بررسی کنید مزایا و معایب ریسکی که انجام میدهید، گنجینه در ناخودآگاه ما قرار دارد یعنی همان جایی که خیلیها احتمال میدهند اما حاضر به بررسی آن نیستند. ریسک کردن به زندگی ریتم میبخشد...
(هیچ انسانی ارزش واقعی خود را درک نمیکند؛ مگر آنکه آماده باشد تا جسم و روح و رفاه خود را برای یک هدف والاتر به خطر بیندازد.)
نویسنده: جناب آقای مسعود جان بزرگی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسب و کار ویدان