استفاده از بازاریابی الگوریتمی منجر به نتایج بهتر میشود هنگامیکه الگوریتمها کار را به دست میگیرند.
برای بازاریابی الگوریتمی، این یک تابع است نه یک اشتباه و استفاده از آن منجر به افزایش تبدیل و ترافیک، با کیفیت بالاتر میشود.
در گذشته، بازاریابان، تبلیغاتی را بر اساس مشخصات جمعیتی مانند سن، مکان و کلمات کلیدی انجام میدادند.
بازاریابی الگوریتمی توانایی پلتفرمهای اصلی برای نشان دادن تبلیغات بر اساس انواع تبدیلها، مانند ثبتنام یا فروش است.
این مقاله به این موضوع میپردازد که چرا بازاریابی الگوریتمی پتانسیل نامحدودی را برای صاحبان مشاغل و خردهفروشان دیجیتال ارائه میدهد و چگونه میتوانید از این فناوری استفاده کنید.
الگوریتمها همهجا هستند!
الگوریتمها روزانه توسط موتورهای جستجو استفاده میشوند، میداند وقتی چیزی از آمازون میخرید، چه چیز دیگری ممکن است دوست داشته باشید.
اسکات گالووی، استاد بازاریابی در دانشکده بازرگانی NYU Stern، معتقد است که الگوریتمها خریدهای ما را در آنچه او تجارت الگوریتمی مینامد، در اختیار خواهند گرفت: "در اصل یک سفارش، کلیک است که قبل از اینکه محصولات را سفارش دهید، آنها را اجرا و برای شما ارسال میکند."
این نتیجه برداشت میشود که توانایی پلتفرمهای اصلی برای ذخیره و تجزیهوتحلیل رفتار مصرفکننده و خریدهای گذشته برای تعیین احتمال اقدام آنها بسیار هوشمند و با دقت انجام میشود.
این موضوع، مفهوم پیچیدهای نیست، زیرا تبلیغکنندگان به معیارهای مورداستفاده برای دادهها دسترسی ندارند:
همهچیز در مورد رفتار کاربر است!
بهطور خلاصه، چهار سطح هدف وجود دارد:
1. ازنظر جغرافیایی 2. جمعیتی 3. علاقه 4. رفتار - اخلاق
در پلتفرمهای اصلی، تبلیغکنندگان میتوانند اطلاعات سه سطح اول را وارد کنند. چهارمی ناشناخته است که به قضاوت الگوریتم واگذار شده است.
تماسهای تلفنی و ثبتنام، رایجترین نوع رفتاری است که ما کمپینهایمان را در حین ایجاد بهینهسازی میکنیم.
این سازمان به الگوریتم پلتفرم انتخابی اعتماد دارد تا بدون راهنمایی بیشتر، آگهی را به مخاطب مناسب نمایش دهد.
سپس الگوریتم گوگل از دادههایی که در مورد جستجوهای گذشته، خریدها و تاریخچه وبسایت جمعآوری میکند، استفاده میکند تا احتمال اقدامی که انتخاب کردهایم را تعیین کند.
الگوریتم در بازاریابی دیجیتال، همراه با پلتفرمهای بزرگی مانند گوگل و فیسبوک است.
این وبسایتها از هزاران، اگر نگوییم میلیونها، نقطه دادهای که برای کاربران در اختیار دارند استفاده میکنند تا از تبلیغات سود ببرند و از این راه کسب درآمد کنند.
بازاریابان انواع مختلفی از تبدیلها را تنظیم میکنند، مانند ثبتنام یا خرید، و الگوریتم تعیین میکند که کدام کاربران کدام تبلیغات را ببینند.
یک راه ساده برای فکر کردن به این موضوع استفاده از تبلیغات فیسبوک است.
میتوانید از همان نسخه تبلیغاتی، همان پیشنمایش آگهیها و بهینهسازی برای کلیکها یا تعاملات استفاده کنید.
الگوریتم فیسبوک میداند که با کلیک کردن هر کاربر بر روی محتوا، بهاحتمالزیاد آن را دوست دارند. آنها به کمپین برای تعامل با آن مخاطبان خدمت میکنند.
از سوی دیگر، الگوریتم میداند که کدام کاربران احتمالاً بر اساس رفتار قبلیشان کلیک میکنند و اطلاعات بیشتری کسب میکنند.
کمپین بهینهشده برای کلیک به این مخاطبان نشان داده میشود.
برای تبلیغکنندگان راهی جز بیان اهداف کمپین وجود ندارد تا از این رفتار سود ببرند. اعتماد به محاسبات پشت پرده بر اساس چندین نقطه داده، بازاریابی الگوریتمی است.
بهعبارتدیگر، از عوامل بیسابقهای مانند رفتار قبلی برای تحریک افرادی که چه نوع تبلیغاتی را مشاهده میکنند، استفاده میکند.
به دلیل قدرت نتایج، بازاریابی الگوریتمی اینجا باقی میماند.
با استفاده بیشتر افراد از این فناوری، دادههای بیشتری به پلتفرمها تحویل داده میشود و کارایی آنها افزایش مییابد.
الگوریتمها همهجا هستند، اغلب میدانند که بر اساس رفتار قبلی چه چیزی را دوست دارید.
چه کسی میداند، شاید طبق برنامهریزی، دستور صفر کلیک بعدی باشد؟