امنیت شغلی مربوط به گذشته است. 10 سال پیش، مطالعهای که توسط Simply Hired انجام شد، گزارش داد که 33 درصد از فارغالتحصیلان دانشگاه «امنیت شغلی» را بهعنوان اولویت اصلی خود ذکر کردهاند.
در رتبه دوم «حقوق» و «مزایای سلامت یا سایر مزایا» با 23 درصد قرار گرفتند. در آخر، «فرهنگ» و «اندازه» بود.
البته این اعداد جای تعجب نداشت. وقتی بزرگ شدیم، معلمان و والدین ما بارها به ما گفتند که به دانشگاه برویم و سپس شغلی پیدا کنیم، زیرا اینگونه میتوانیم آیندهای مطمئن را تضمین کنیم.
و ما چه کسی بودیم که بحث کنیم؟ همگی آن راه را دنبال کردند و نسل قبل از آنها هم همینطور. به نظر کار هوشمندانهای بود. اما امنیت شغلی دقیقاً چیست؟ پاسخ این است: یک توهم.
آینده مطمئن یعنی کارآفرینی نه اشتغال
در برخی مواقع، هر کارمندی میفهمد (احتمالاً درحالیکه یک روز بعد از شام پشت میز کار خود نشسته بودند)، که آنها مسئول نیستند.
وقتی برای یک شرکت کار میکنید، شما نقش مهم و تأثیرگذاری ندارید. شما ساعتهایی که آنها تعیین میکنند کار میکنید.
وقتی اجازه دهند که این اتفاق بیفتد، افزایش حقوق یا ترفیع دریافت میکنید. شما فقط به منابعی که آنها ارائه میکنند دسترسی دارید.
شما با تیمی که آنها استخدام میکنند درگیر میشوید. زمانی که آنها آن را تأیید کنند، زمان تعطیلات دریافت میکنید، و ممکن است بدون اطلاع قبلی اخراج یا تعلیق شوید.
هوم، نگاه کردن به آن از این منظر باعث میشود که واقعاً دوباره در مورد بهاصطلاح امنیت شغلی که بهعنوان یک کارمند "خوششانس" دارید فکر کنید.
چرا به یک شرکت تشنه پول اجازه میدهید ارزش و آینده شما را تعیین کند؟
رفتن به مسیری که کمتر پیموده شده است
مطمئناً، شما میتوانید مانند هزارهها کار کنید - در سال 2019، CareerBuilder اشاره کرد که کارفرمایان انتظار داشتند که 45٪ از فارغالتحصیلان تازه استخدامشدهشان کمتر از دو سال در شرکت بمانند - تا زنجیره زنده ماندن یک شرکت را سریعتر ارتقا دهند.
اما چه اتفاقی میافتد زمانی که آنها کار شما را در خارج از شرکت برونسپاری میکنند؟
یا یک سه ماهه بد داشته باشید و نیمی از دپارتمان خود را اخراج کنید و شما را با حجم کاری دو برابر نگه دارند؟
یا آنها تصمیم میگیرند که امسال پاداش شما را پرداخت نکنند زیرا یکی از اهداف خود را از دست دادید و به آن نرسیدهاید؟
یا اقتصاد دچار مشکل میشود و شما به دلیل قانون عرضه و تقاضا نمیتوانید شغل دیگری پیدا کنید؟
لیست احتمالات همچنان ادامه دارد، زیرا متغیرهای بیشماری وجود دارند که شما را از کنترل سرنوشتتان بازمیدارند وقتی مسیر «امنیت شغلی» را از طریق اشتغال انتخاب میکنید.
کنترل، بهخصوص زمانی که برای یک کارفرما کار میکنید، بهسادگی یک توهم است.
گزینهای دیگر
پس گزینه دیگر شما چیست؟ راهاندازی کسبوکار خودتان.
خوب، ممکن است کمی ترسناک به نظر برسد. شاید در ابتدا، این به معنای شروع یک کار مسخره باشد.
مطمئناً، هنوز متغیرهای زیادی برای کشف کردن وجود دارد و اینطور نیست که بتوانید همه چیز را کنترل کنید.
اما وقتی صحبت از پتانسیل درآمد شما به میان میآید، فرصت محدود است و شما برای تغییر در صندلی شغلی خود خواهید بود.
انصراف شما درواقع میتواند امنیت شغلی بیشتری نسبت به آنچه در زندگی خود تجربه کردهاید به شما بدهد.
راهاندازی کسبوکار یکشبه برای اکثر مردم اتفاق نمیافتد، مگر اینکه از روی ناچاری به وجود آمده باشد (باید اضافه کنم که شروع یک کسبوکار از روی ناچاری راه بدی برای انجام آن نیست!).
درواقع، اکثر مردم درحالیکه شغل تماموقت خود را حفظ میکنند، شروع به ایجاد یک کسبوکار جانبی میکنند، و سپس درنهایت به "نقطه اوج" جادویی میرسند، جایی که نمیتوانند کارهای جانبی بیشتری را انجام دهند، مگر اینکه کار خود را رها کنند و شبکه ایمنی را حذف کنند.
حقوق و مزایای ثابت خبر خوب این است که کارآفرین شدن آسانتر از همیشه است. برای کمی الهام گرفتن، این پنج ایدهٔ جانبی را بررسی کنید.
دانستن تفاوت
پس چرا کارفرمای خود بودن باعث تغییر روایت میشود؟ فقط به ربع جریان نقدی ما در زیر مراجعه کنید:
• کارمند - بهعنوان یک کارمند، زمان و تلاش خود را با درآمد مبادله میکنید. اگر کار نمیکنید، حقوق دریافت نمیکنید. امنیت شما 100٪ در دست کارفرمای شما است، مهم نیست که چه کمکی میکنید.
• خوداشتغالی - درحالیکه خوداشتغالی هستید، برای خودتان کار میکنید و ممکن است درنهایت نتیجه زمان و تلاشی را که برای کار خود صرف میکنید، ببینید. انعطافپذیری و آزادی هنوز لزوماً در اینجا قابل دستیابی نیست. جایی که بهعنوان یک کارمند، شغلی "داشتهاید"، بهعنوان یک فرد خود اشتغال، شما بهسادگی "مالک" یک شغل هستید.
• صاحب کسبوکار - بهعنوان یک صاحب کسبوکار، کسبوکاری خواهید داشت که درآمد غیرفعال ایجاد میکند. شما نتیجه مستقیم زمان و تلاش خود را خواهید دید و درآمد شما متکی به کار فعال نیست. در اینجا، شما همچنین توانایی تعیین سرنوشت آینده خود را دارید. در اینجا، حتی ممکن است افرادی داشته باشید که برای درآمدزایی شما سخت کار میکنند!
• سرمایهگذار- درنهایت، بهعنوان یک سرمایهگذار، تنها چیزی که کار میکند پول شماست. شما در یک زمین بازی هستید. از آن لذت ببرید. بااینحال، به خاطر این وبلاگ، ما واقعاً کارمند بودن را با صاحب کسبوکار مقایسه میکنیم. اکنون وقتی به "امنیت شغلی" فکر میکنید، آیا واقعاً فکر میکنید که در حین کار برای رئیس خود از آن برخوردار هستید؟
امنیت شغلی خود را ایجاد کنید
با خوداشتغالی، میتوانید پایگاه مشتریان خود را بهگونهای متنوع کنید که امنیت شغلی موردنیاز برای خواب راحت هر شب را فراهم کند.
اگر مشتری را از دست بدهید، هنوز هم دیگرانی دارید که در حین جستجوی شما، پول را در گردش نگه میدارند. یک جایگزین برای آن دارید.
کارآفرینی پتانسیل درآمدی تقریباً نامحدودی را ارائه میدهد، زیرا در صورت نیاز به پول بیشتر، میتوانید تجارت بیشتری ایجاد کنید.
شما همچنین قیمتهای خود را تعیین میکنید، به این معنی که میتوانید ارزش زمان و تخصص خود را در بازار دریافت کنید.
هنگامیکه کسبوکار شما رونق گرفت، میتوانید مشتریانی را که میخواهید با آنها کار کنید انتخاب کنید و از مشتریانی که سخت خرید هستند یا بهموقع پول شما را پرداخت نمیکنند اجتناب کنید.
دیگر هرگز در موقعیتی قرار نخواهید داشت که مجبور باشید چیزی را که باعث ناامیدی میشود تحمل کنید. شما به این دلیل که مسیر کسبوکار خود را کنترل میکنید.
فقط به خودت تکیه کن
اگر در چند سال گذشته چیزی یاد گرفته باشیم، این است که هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد... با تشکر، کووید 19.
به همین دلیل است که تکیه بر دیگران بهعنوان تنها منبع درآمد میتواند برای هر توهم «امنیت» ی که فکر میکنید.
من کاملاً درک میکنم که چرا بسیاری از آمریکاییها در ذهنیت "برای آنها سخت کار کن و بازنشسته شو" شدهاند.
اما مهم است که توجه داشته باشید که اکثر برنامههای بازنشستگی با این ذهنیت تنظیم میشوند که شما فقیر بازنشسته میشوید.
بنابراین وقتی نوبت به سفر شما بهسوی آزادی مالی میرسد، به یاد داشته باشید که شما معمار زندگی خود هستید و باید کنترل داشته باشید.
موفقیت شما بستگی به این دارد که بفهمید چه میخواهید و چگونه میخواهید به آنجا برسید به روشی که با ارزشها، روحیه، علاقه و اشتیاق شما مطابقت داشته باشد.
راز این است که روی خودتان سرمایهگذاری کنید
آزادی مالی همه چیز در مورد شماست!
برای درک پاداش آزادی مالی خود، باید بفهمید که واقعاً در اعماق قلب و روح خود چه میخواهید، اهدافی را تعیین کنید و سپس برای تحقق آن اقدام کنید.
این کار آسانی نیست. همانطور که E.E. Cummings گفت: "بزرگ شدن و تبدیلشدن به آن چیزی که واقعاً هستید شجاعت میخواهد."
امروز، شما نمیتوانید برای امنیت و زندگی بهگونهای که میخواهید زندگی کنید، به هیچکس جز خودتان تکیه کنید... پس آن را محقق کنید.
اهداف مشخصی را تعیین کنید، آموزشهای مالی موردنیاز خود را دریافت کنید و در مورد آنچه یاد میگیرید اقدام کنید.
اکنون، زمانی که مسیر کارآفرینی را شروع میکنید، ممکن است با مخالفتهایی روبرو شوید.
ممکن است دوستان یا خانواده شما بپرسند که آیا تصمیم درستی میگیرید یا نه و نگران باشند که «امنیت شغلی» ناملموسی که همه همیشه نگران آن هستند را کنار میگذارید.
مؤدبانه از آنها بپرسید "بههرحال "امنیت شغلی" چیست؟" و با دقت به پاسخ آنها گوش دهید. بدون شک، آنها چیزهایی را فهرست میکنند که به احساس کاذب امنیت کمک میکند، مانند حقوق، مزایا و پاداش.
اما شما حقیقت را میدانید، و این چیزی است که شما را متمایز میکند و به شما کمک میکند تا به استقلال مالی که همه ما آرزوی آن را داریم دست یابید.
خانمها، زمان ظهور است! زندگی بسیار بیشتر از رؤیای سنتی آمریکایی است. بزرگ فکر کنید، کنترل زندگی خود را در دست بگیرید و سفر خود را بهسوی آزادی مالی از امروز آغاز کنید.
نوشتهای از کیم کیوساکی