گزارش جلسه لایف کوچینگ در هتل المپیک تهران

گزارش جلسه لایف کوچینگ در هتل المپیک تهران

جلسه لایف کوچینگ در تاریخ 10 اردیبهشت ماه 1404 در هتل المپیک تهران با حضور دکتر ربانی و جمعی از علاقه‌مندان به رشد فردی و تحول در فضایی تعاملی و الهام‌بخش برگزار شد.

جلسه با هدف بررسی ژرف و نظام‌مند مفهوم تحول فردی در بستر کوچینگ و روانشناسی تحول‌گرا آغاز شد. دکتر ربانی با بیانی صمیمی، ماجرای شرکت در یک بوت‌کمپ آموزشی در دیزین را تعریف کرد تا اهمیت بازنگری در سقف‌های ذهنی را نشان دهد. در این بوت‌کمپ، مواجهه با درآمد چشمگیر یکی از شرکت‌کنندگان موجب شد که شرکت‌کنندگان باورهای محدودکننده ذهنی خود را به چالش بکشند.

در بخش نخست، تمرکز بر این بود که آیا خواسته‌های ما برآمده از نیازها و ارزش‌های اصیل درونی هستند یا از برنامه‌ریزی محیطی نظیر رسانه، خانواده و جامعه نشأت گرفته‌اند. این پرسش محوری، پایه‌گذار مسیر جلسه بود.

سپس مدل ذهنی کنترل مورد بررسی قرار گرفت. دکتر ربانی با تفکیک افراد به چهار گروه اصلی (کنترل درونی کامل، کنترل بیرونی کامل، بی‌هدفی مطلق، و کنترل متقابل) به شرکت‌کنندگان نشان داد که رشد پایدار از پذیرش سهم مسئولیت فردی همراه با شناخت تأثیرات بیرونی حاصل می‌شود. وی هشدار داد که سقوط در دام «کنترل کامل درونی» یا «کنترل مطلق بیرونی» می‌تواند منجر به غرور یا حس قربانی بودن شود، و تعادل بین این دو، بهترین مسیر ذهنی برای پیشرفت است.

در ادامه، تحلیل کاربردی هرم نیازهای مازلو صورت گرفت. دکتر ربانی توضیح داد که افراد بسیاری در لایه‌های پایین‌تر این هرم، یعنی بقا و امنیت، متوقف می‌شوند. او با نگاهی انتقادی، نقش نظام‌های اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای را در تثبیت این وضعیت بررسی کرد. دکتر ربانی مثال‌هایی از زندگی روزمره زد تا نشان دهد که چگونه مصرف‌گرایی و القائات رسانه‌ای افراد را در چرخه‌ای تکراری و بی‌معنا گرفتار می‌کند و آن‌ها را از مسیر خودشکوفایی دور می‌سازد.

سپس مدل «درهای آب‌بندی‌شده» مطرح شد؛ الگویی قدرتمند از مارشال گلداسمیت و آلن ویس که بیان می‌کند برای رسیدن به ورژن متحول‌شده‌ای از خود، باید گذشته را به‌درستی بست. این گذشته شامل روابط سمی، عادت‌های ناکارآمد، باورهای محدودکننده، تصویر ذهنی منفی و گفت‌وگوی درونی تخریب‌گر است. اگر درهای این گذشته باز بمانند، فرد حتی پس از رسیدن به موفقیت بیرونی، به نقطه اولیه بازخواهد گشت. دکتر ربانی تأکید کرد که تحول با بستن این درها آغاز می‌شود.

در ادامه، دکتر ربانی اهمیت شبکه‌سازی هوشمندانه را تشریح کرد. او گفت: «اگر می‌خواهی تغییر کنی، باید آدم‌هایی را در اطرافت داشته باشی که تو را به‌سمت ورژن جدیدت هدایت کنند، نه کسانی که تو را در ورژن قدیمی‌ات حفظ می‌کنند». او گفت انسان‌ها شبیه به پنج نفری می‌شوند که بیشترین وقت خود را با آن‌ها می‌گذرانند و تغییر جدی، نیازمند تغییر محیط انسانی است. همچنین مطرح شد که مهاجرت فکری، فرهنگی یا حتی جغرافیایی می‌تواند در روند تحول بسیار مؤثر باشد.

در بخش بعدی جلسه، مفهوم رضایت درونی، دیدگاه فراوانی و فلسفه کوچینگ متعادل تشریح شد. دکتر ربانی کوچینگ را نه فقط ابزار کسب درآمد یا پیشرفت شغلی، بلکه ابزاری برای خلق یک زندگی متعادل، معنادار و رضایت‌بخش معرفی کرد. او مفهوم گفت‌وگوی درونی و تصویر ذهنی از خود را به‌عنوان عوامل بنیادین تحول معرفی کرد و خواستار بازنویسی آگاهانه این مؤلفه‌ها شد.

همچنین مفاهیم مهمی مانند تأثیر سرمایه‌گذاری شخصی بر رشد ذهنی، نقش استفاده هدفمند از زمان، و اهمیت انضباط مالی در مسیر رشد فردی به طور مفصل تحلیل شد. دکتر ربانی تأکید کرد که نحوه خرج‌کردن پول و زمان هر فرد، دقیقاً نشان می‌دهد که در چه مرحله‌ای از رشد ذهنی قرار دارد. او نمونه‌هایی از زندگی واقعی افراد را ذکر کرد که با تغییر الگوی مصرف، توانستند جهش‌های قابل توجهی در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود ایجاد کنند.

در ادامه جلسه، مشارکت فعال شرکت‌کنندگان فضای جلسه را پویاتر کرد. بسیاری از افراد درباره تضاد ارزش‌ها میان خود و محیط خانوادگی یا اجتماعی‌شان صحبت کردند. دکتر ربانی ضمن استقبال از این مشارکت‌ها، تأکید کرد که تضاد همیشه منفی نیست و می‌تواند بستری برای رشد باشد؛ به شرط آنکه فرد از درون دچار تزلزل نشود و بتواند در مواجهه با ارزش‌های مخالف، ارزش‌های اصیل خود را حفظ کند.

در بخش دیگر، مفهوم کوچینگ تعادلی در برابر علوم موفقیت تهاجمی مورد بحث قرار گرفت. دکتر ربانی توضیح داد که در کوچینگ، هدف صرفاً دستیابی به نتیجه نیست بلکه مسیر، کیفیت درونی، رضایت، معنا و رشد متوازن نیز ارزشمند است. او کوچینگ را فرآیندی انسانی، اخلاق‌محور و مبتنی بر فلسفه رشد درونی معرفی کرد.

جلسه وارد فاز مشارکت و تعامل شد. شرکت‌کنندگان سوالاتی را در زمینه تضاد ارزش‌ها بین فرد و خانواده، مواجهه با خود در خلوت، نقش کوچینگ در انزوا، استفاده از نظریه کوانتوم در تحول، اثرات شبکه اجتماعی در تله «به اندازه کافی خوب بودن»، مواجهه با انتظارات جامعه، و چگونگی رسیدن به رضایت اصیل مطرح کردند. پاسخ‌های دکتر ربانی همدلانه، کاربردی و متکی بر سال‌ها تجربه آموزشی و کوچینگ تخصصی بود. او تأکید کرد که پذیرش واقعیت، بازنگری در مسیر، و خلق انتخاب‌های تازه، مسیر تحول را ممکن می‌سازد. وی همچنین با اشاره به تجربیات عینی از روند تغییرات زندگی برخی شرکت‌کنندگان، فضای جلسه را الهام‌بخش‌تر ساخت.

در پایان، چند تمرین کلیدی برای شرکت‌کنندگان ارائه شد:

- تحلیل روابط کنونی و تعیین اینکه کدام رابطه یا موقعیت باید با احترام پایان یابد.
- بازتعریف اهداف زندگی بر اساس اصالت، معنا و رضایت درونی، نه فشارهای اجتماعی یا چشم‌وهم‌چشمی.
- شناسایی گفت‌وگوهای درونی منفی و بازنویسی آن‌ها با جملات قدرت‌بخش.
- بررسی نحوه خرج‌کردن زمان و پول و تطبیق آن با ارزش‌های اصیل.
- ترسیم تصویری جدید از خود و بررسی انتظاراتی که فرد از خود، خانواده و جامعه دارد.

در پایان، دکتر ربانی از حاضران دعوت کرد تا تمرین‌ها را جدی بگیرند و برای مرحله بعدی آماده شوند. او تأکید کرد که کوچینگ تنها مسیر حرفه‌ای یا مشاوره‌ای نیست، بلکه راهی برای تجربه‌ی زندگی‌ای معنادار، آگاهانه و متعادل است. همچنین از شرکت‌کنندگان خواست افرادی را که در جست‌وجوی تحول واقعی هستند، به جلسات آینده دعوت کنند تا حلقه‌ی آگاهی و رشد گسترش یابد.

دیدگاه کاربران (0)