نیاز کسب‌وکارهای کوچک به برند شخصی

نیاز کسب‌وکارهای کوچک به برند شخصی

مقدمه در اواخر دهه ۱۹۹۰ مفهوم برند شخصی، به‌عنوان یکی از دارایی‌های افراد گسترش یافت. در آن زمان افراد به شکل فزاینده‌ای می‌خواستند در نقش افراد خبره بدرخشند.

دیگر همانند دهه‌های گذشته افراد خود را نماینده کارفرمایان دیگر معرفی نمی‌کردند. بلکه هم چنان‌که تام پترز می‌گوید، افراد خود را با برند خودشان معرفی می‌کردند.

امروزه جست‌وجوهای آنلاین و نظرات دهان‌به‌دهان، قبل از این‌که خودتان را معرفی کنید، برداشت‌های مخاطبان را شکل می‌دهد.

بنابراین جای هیچ شکی نیست که به برند شخصی نیاز دارید.

برند شخصی به معنای چگونگی مدیریت شُهرت و تعاملات خود، برای ایجاد برداشت‌های مثبت در ذهن افرادی است که می‌خواهید بر روی آن‌ها تأثیر بگذارید.

با استفاده از برندسازی شخصی تأثیر مثبتی بر واکنش افراد نسبت به خود ایجاد می‌کنید.

این برند سبب می‌شود افراد با دید بهتری برای رفع نیازها و خواسته‌های خود به شما نگاه کنند یا شمارا به چشم ثروت، رهبر یا قهرمان ببینند.

حتی اگر کسب‌وکار کوچکی داشته باشیم، ساخت برند شخصی برای ما به معنی ایجاد پرستیژ است.

به قول مرحوم دکتر احمد روستا برند ساخته نمی‌شود بلکه رج به رج بافته و آجر به آجر چیده می‌شود تا دیوار اعتماد برند ما شکل بگیرد.

در برند شخصی بیش از هر زمان دیگری، افراد حتی قبل از ملاقات با شما یا توجه به محصولاتتان، درباره شما، به‌صورت آنلاین یا از طریق حلقه‌های اجتماعی خود، تحقیق می‌کنند.

بر همین اساس طراحی یک برند خوب برای موفقیت شخصی شما از هر چیزی واجب‌تر است.

برای به شهرت رساندن شرکت انفرادی خود، ارتقا در سازمان، رقابت با دیگران برای احراز شغل‌های دولتی و غیره باید برندسازی شخصی خود را داشته باشید.

برند یک روکش نیست؛ نگاه کردن به برند به‌مثابهٔ یک راه‌حل سطحی، مثل تلاش برای زیبا جلوه دادن زشتی‌ها نیست. مردم واقعیت‌ها را متوجه می‌شوند.

در عوض، برند سازی موفق تا اعماق اینکه شما چه کسی و معرف چه چیزی هستید، نفوذ می‌کند و به آنچه هستید و کاری که انجام می‌دهید، معنی می‌بخشد و درنتیجه ارزش چشم‌گیری را ایجاد می‌کند.

  دلایل نیاز افراد به داشتن برند شخصی

دلایل نیاز افراد به داشتن برند شخصی

توجه رسانه‌ها

اگر شروع به تقویت برندینگ شخصی کنید؛ آرام‌آرام رسانه‌ها به سراغ شما می‌آیند.

گزارشگرها، خبرنگاران و صاحبان رسانه‌ها به لحاظ تأمین محتوای باکیفیت و اصیل در مضیقه هستند.

این موضوع از اخباری که در ساعات مختلف در رسانه‌ها پخش می‌شود مشخص است.

وقتی برند شخصی شما ساخته می‌شود از این ضعف می‌توانید برای بهره‌برداری از برند خود استفاده کنید.

نفوذ و تأثیر

با تقویت برند شخصی، کم‌کم نفوذ شما بالا می‌رود. دیگران برای افراد بانفوذ همیشه احترام قائل‌اند.

همه‌جا همین‌طور است در فامیل، اجتماع و کل دنیا. این یک ماهیت انسانی است و ربطی به سیاست و فرهنگ ندارد.

سرقفلی شما به‌جای حق‌العمل شما کار می‌کند

می‌توانید بگویید که کار کردن با من چنین هزینه‌هایی دارد، در غیر این صورت افراد دیگری هستند که خواهان همکاری با شما هستند.

شما یک‌بار برای ساخت برند موفق کار می‌کنید و آن بارها و بارها برایتان کار می‌کند و نتیجه (پول و اعتبار) ایجاد می‌کند.

پذیرش سریع

وقتی به اداره‌ای می‌روید، وقتی می‌خواهید برای مذاکره به شرکتی بروید، وقتی قصد مشارکت دارید، درها به روی شما باز است و همه مشتاق به همکاری با شما هستند و این به خاطر برند شماست.

یکی دیگر از ارمغان‌های برند این است که به‌جای انتخاب شدن، انتخاب می‌کنید.

نداشتن پیشنهاد ویژه فروش در برندینگ

پیشنهاد ویژه فروش که آن را با USP نشان می‌دهند مخفف unique selling proposition است. اغلب کسب‌وکارها و یا افراد متخصص فاقد USP در کنار کالا یا خدمات خود هستند.

شما در هنگام مراجعه به آن‌ها نمی‌دانید از کجا باید شروع کنید و چگونه و با چه شرایطی باید روند تحقیق، مقایسه، خرید، تحویل و پشتیبانی را طی کنید یا چگونه از سرویس و خدمات آن‌ها استفاده کنید و قرار است به کجا برسید.

  برند رج به رج بافته می‌شود

برند رج به رج بافته می‌شود

اصالت و ایجاد ارزش

اگر اصالت داشته باشید، قابلیت همکاری با دیگران را پیدا می‌کنید.

افراد با خود می‌گویند چون این شخص اصیل است و ارزش ایجاد کرده است و چون نتیجه‌ای را که می‌خواهیم، غیرازاین شخص، کسی دیگر نمی‌تواند برای ما ایجاد کند، سراغ او می‌رویم.

این ارزش از کجا به وجود می‌آید؟ این ارزش از مثلث شایستگی می‌آید. مثلثی که ترکیب دانش، مهارت و توانایی است.

دانش کسب‌شده توسط ما، مدام تکرار شده و به مهارت تبدیل می‌گردد و مهارتی که مدام تکرار شود به‌مرور تبدیل به توانایی خواهد شد.

مجموع این سه اصل، شایستگی فردی را می‌سازد.

شایستگی و ایجاد نگرش

ما برای ایجاد این شایستگی به نگرش خوب نیاز داریم چراکه ایجاد آن بسیار سخت و زمان‌بَر است.

همه ما اگر به روند زندگی خود خوب نگاه کنیم درمی‌یابیم که اغلب در جاهایی رشد کرده‌ایم که در سخت‌ترین موقعیت‌های زندگی قرار داشته‌ایم.

مشکل یا مسئله‌ای به وجود آمده و با هر سختی و فشاری که داشته‌ایم آن را حل نموده‌ایم.

به‌مرور حل آن مشکل و ایجاد تجربه مثبت بعدازآن باعث ایجاد نگرش مثبت در ذهن ما گردیده است و به‌مرور این نگرش عامل پیوستگی در فکر و عمل ما خواهد شد.

پیوستگی و ایجاد آگاهی

این خمیرمایه ایجاد اصالت در برندسازی شخصی است. هرکدام از ما، یک برند شخصی هستیم، باور و تجربه خاص خود را داریم.

با ایجاد تجربه‌های مثبت شماست که دیگران می‌توانند روی شما حساب کنند.

هر ایده، فکر و اقدامی که داشته باشید زمانی معنادار می‌شود که در آن پیوستگی وجود داشته باشد.

پیوستگی فکری و ذهنی و عملی ما در بازار هدف به‌مرور از ما در ذهن مخاطبانمان، شناخت ایجاد می‌کند.

به این شناخت در علم برندینگ، برند آگاهی یا awareness گفته می‌شود. بازار هدف شما، از نحوه تفکر و عملکرد شما، چه شناختی دارد و چه تعبیری می‌کند؟

اگر در سالیان متوالی به‌طور پیوسته کاری را انجام داده یا افکاری را توسعه داده باشید، به‌مرور بی‌آنکه بدانید، شناخت ایجاد کرده‌اید.

شناخت یعنی شما اقدامات مشخص و نهایی شده داشته باشید.

  روش (Style) منحصربه‌فرد و ایجاد اعتماد

روش (Style) منحصربه‌فرد و ایجاد اعتماد

شناخت به‌مرور یک روش یا سبک (Style) برای ما می‌سازد. اگر به هر بهترین در هر نوع صنعتی دقت کنیم، درمی‌یابیم که این بهترین‌ها یک سبک مخصوص خود را دارند.

یک روش فکر، روش اقدام و روش ارائه دارند اغلب این افراد کار خاصی انجام نمی‌دهند بلکه کارها را به روش خاصی انجام می‌دهند.

روش مخصوص خودشان را برای انجام کارها دارند؛ اگر روش و سبک خود را داشته باشید، به‌مرورزمان اعتماد شکل می‌گیرد و اعتماد فلسفه اصلی برند شخصی است.

اصالت، اقدام و عمل همان چیزی است که می‌خواهیم درباره آن صحبت کنیم. وقتی بازار هدف به شما اعتماد دارد، شما قدرت دارید.

در این صورت اگر قیمت محصول خود را بالا ببرید اشکالی ندارد چون قدرت دارید و دیگران به شما اعتماد دارند.

دیگران روش رو به رشد بودن شمارا دیده‌اند و شمارا به مزیت رقابتی و اصالت درست داشتن، شناخته‌اند.

آن‌ها در شما پیوستگی دیده‌اند یعنی شما توانسته‌اید در فکر، عمل و اقدام پیوستگی ایجاد کنید و دیگران این مسئله را درک کرده‌اند و همین برای شما قدرت ایجاد کرده است.

قدرت در پیوستگی به وجود می‌آید.

 

ساخت قبیلهٔ وفادار

یک برند قدرتمند باید پیوستگی را در کارش حفظ کند. قدرت وفاداری می‌سازد.

به همین دلیل است که می‌بینید وقتی آیفون هنوز محصول جدید که کارایی آن مشخص نیست را به بازار معرفی نکرده است، مشتریان آن برای خرید محصول آماده می‌شوند.

این افراد به آیفون وفادارند چون به آن اعتماد دارند و آیفون نیز توانسته در بازار قدرت خود را حفظ کند.

چرا به این برند وفادار هستند؟ چون این برند پای قول‌ها و وعده‌های خود ایستاده است.

در مسیر برند شدن چیزی به نام نقاط اثبات یا گواه آنچه قول داده‌اید، وجود دارد. وقتی می‌خواهید برند شوید باید به این قول‌ها عمل کنید.

شما باید این قول را طراحی و اثبات کنید.

لازم است در طول مسیر برند شدن نقاطی را طراحی کنید که قول و وعده‌هایتان را آنجا تعریف کرده باشید و سعی کنید به این نقاط برسید و به آن وعده‌ها عمل کنید و درواقع به مشتریان اثباتش کنید.

  مدل فانوس دریایی در برندسازی شخصی

مدل فانوس دریایی در برندسازی شخصی

این مدل می‌گوید وقتی برند شخصی خود را تولید می‌کنید باید فکر کنید که یک فانوس دریایی هستید.

یک عده آدم یک جایی گم شده‌اند و سردرگم مانده‌اند. آن‌ها نیازی دارند که می‌خواهند آن را با محصولات شما برطرف کنند و به ساحل آرامش خود برسند و لذت ببرند.

این افراد به دنبال یک نشانه می‌گردند. در مدل فانوس دریایی عنوان می‌شود که تا می‌توانید حس افراد را به جایگاه برند قوی خود جلب کنید.

همانطور که میدانید افراد جایگاه یک خدمت یا محصول را می‌خرند نه خود آن خدمت و محصول را.

باید طوری رفتار کنید که دیگران بگویند این برند مرجع و نماد صنفی است که من به دنبالش هستیم.

مدل فانوس دریایی یک مدل بسیار عالی برای تقسیم‌بندی روند برندسازی است:

پایه: پایه این فانوس، نقطه قوت، تجربه، تمایز و فلسفه وجودی برند شماست که به اصالت، شناخت و پیوستگی شما برمی‌گردد که در مطالب قبل به آن اشاره کردیم.

برج: برج این فانوس اتاق کنترل استراتژی‌ها و برنامه‌هایی است که برای برند خود در نظر گرفته‌اید. در برند شخصی اگر این ابزار همپوشانی نداشته باشند و همدیگر را خنثی کنند به نتیجه مناسبی در برند سازی شخصی نمی‌رسید و فقط وقت و انرژی و هزینه صرف می‌کنید.

چراغ: ابزار نمایش برند در نقاط تماس یا Contact points همان چراغ است. وب‌سایت ابزار مخصوص خود است و تلگرام و سایر راه‌های ارتباطی ابزار مخصوص دیگر. انگار شما یک فانوس دریایی با صد تا چراغ باشید.

پرتو: محتوای برند شما (متنی، بصری، ادبیات، هویت بصری) می‌تواند به‌صورت متن، فیلم و صوت ارائه شود. از همه مهم‌تر است که این فانوس باید مدام بچرخد. اگر فانوس در دریا نچرخد، فقط یک بخش آن را روشن می‌کند و سایر قسمت‌ها تاریک باقی می‌ماند. این چرخش و گردش در بازار و آلارام زدن به بخش‌های مختلف هدف‌های بازار، برای شما موفقیت می‌آورد.

 

نتیجه‌گیری

برند شخصی برای افراد، با هدف رسیدن به موفقیت بیشتر انجام می‌شود؛

این موفقیت بیشتر، برای بعضی کسب درآمد بیشتر، برای برخی کسب شهرت و برای برخی دیگر کسب احترام است.

موفقیت در برندسازی شخصی به این معناست که باید همان کسی بشوید که شایستگی‌اش رادارید.

به‌هرحال باید عاملی را در وجودمان پیدا کنیم که ما را در بازار، متمایز و جذاب می‌سازد.

به قول رابین فیشر رافر یکی ازمربیان برندسازی مطرح جهان، معتقده که برند سازی شخصی کمک می‌کنه "بدونین کی هستید و برای خودتون ارزش قائل بشین تا خواسته‌هاتون رو جذب کنین، برای دیگران جذاب‌تر بشین، اعتماد به‌نفس‌تون زنده بشه، با یکپارچگی مسیرتون رو طی کنین و تو هر زمینه‌ای که انتخاب کردین، خودتون رو از دیگران متمایز کنین".

نویسنده: جناب آقای حسین طهماسبی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب‌وکار ویدان

دیدگاه کاربران (0)