همه افراد موفق میپرسند چگونه. آنها فعال هستند آنها کنشگرا هستند و کلمه "چگونه" مانند فشار دادن دکمه یک چاشنی است.
من بسیار زیاد به قدرت پرسیدن چگونه اعتقاد دارم. پاسخ به این سؤال که "چگونه" همیشه شما را به اقدامات عالی سوق میدهد. برای کسب اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب بروید!
راستش، شما نمیتوانید بپرسید «چگونه این را حل کنم؟»، «چگونه به آن دست پیدا کنم؟»، «چگونه به آنجا برسم؟» یا «چگونه بر آن غلبه کنم؟» بدون اینکه انگیزهای برای گرفتن جواب داشته باشید.
اگر افراد برتر به آنچه میخواهند و چگونه به آن دست یابند فکر کنند، افراد ناراضی و ناموفق بیشتر اوقات به چه چیزی فکر میکنند؟
خب اجاره دهید تا به شما بگویم آنها به این فکر میکنند که چه چیزی را نمیخواهند یا چه کسی مقصر است.
این خلاصه اساسی تمام روانشناسی غیرطبیعی است. آنها به آنچه که نمیخواهند فکر میکنند، که آنها را ناراضی میکند.
سپس به این فکر میکنند که چه کسی مقصر است و این باعث عصبانیت آنها میشود. این نکته باعث میشود که آنها از هدف خودشان دور شوند.
برای داشتن یک برنامه اجرایی و رسیدن به هدف، باید از این طرز فکر عبور کنید. هدف این است که به حدی بالغ شوید که متوجه شوید بر زندگی خود مسلط هستید.
شما مسئول کاری هستید که انجام میدهید و باید سعی کنید که در آن موفق شوید. شما قربانی نیستید و باید برای موفقیت خودتان تلاش کنید تا به آن برسید نه اینکه بخواهید مقصر را پیدا کنید.
هرگز اجازه ندهید گذشته شما آینده شما را تعیین کند. اگر قصد دارید به موفقیت برسید، به این فکر کنید که شما چه میخواهید و چگونه به آن برسید.
وقتی به سمت نور خورشید حرکت میکنید و شروع میکنید، به این فکر کنید که چه میخواهید و چگونه به آن برسید، سایه منفیگرایی پشت سر شما میافتد و ذهن شما شروع میکند تا افکار منفی را پرورش دهد.
شما متوجه میشوید که بههرحال نمیتوانید هیچ یک از آن چیزهای گذشته را تغییر دهید، پس چرا دیگر نگران آن باشید و برای آن غصه بخورید؟ شما بر روی اتفاقات الان کنترل دارید حالا میتوانید بپرسید چگونه.
یکی از سادهترین راهها برای هدردادن زندگی این است که از اتفاقی که درگذشته رخداده است ناراحت شوید و نمیتوانید آن را تغییر دهید. در عوض، باید به این فکر کنید که در آینده چه میخواهید و چگونه میخواهید به آن برسید.
ذهن خود را آنقدر روی آینده متمرکز کنید که همه چیزهای دیگر مانند پوست مرده از بین بروند.
اجازه ندهید تجارب ناخوشایند گذشته در زندگی روزمره شما دوباره ظاهر شوند. این چیزی است که ما را عقب نگه میدارد. این چیزی است که افراد را از موفقیت باز میدارد.
شاید اتفاقاتی برای شما افتاده که خارج از کنترل شما بوده است. شاید آن رویدادها عواقبی داشته باشد که برخی از اهداف زندگی شما را تا این مرحله منحرف کرده یا حتی از مسیر خارج کند.
حتی ممکن است امروز هم با آن عواقب زندگی کنید. بااینحال، شما اکنون مسئول زندگی خود هستید. شما مسئول پرسیدن سؤالات درست، درک چیزهایی که میخواهید و چگونگی بهدستآوردن آنها هستید.
هیچکس باهوشتر از خود شما نیست هیچکس بهتر از شما در زندگی نیست اگر آنها بهتر عمل میکنند، تازه فهمیدهاند که چگونه باید به موفقیت برسند. شما هم میتوانید بفهمید که چگونه باید این مسیر را طی کنید.
چه سؤالاتی از خودتان میپرسید؟ چگونه میتوانید از روانشناسی ساده و ابتدایی برای تبدیل وضعیت خود از بیحالی به فعالیت استفاده کنید؟ ما میخواهیم که شما برای ما بنویسید!