بزرگ‌ترین سرمایه در کسب‌وکار اخلاق است

بزرگ‌ترین سرمایه در کسب‌وکار اخلاق است
امام علی (ع): گنج های روزی در وسعت اخلاق نهفته است.

از کنار هر جمله‌ای به‌سادگی نگذریم! جملهٔ بالا ارزش این را دارد که ساعت‌ها در موردش فکر و جستجو کنیم.

در بعضی کلمه‌ها یک مسیر درست و یک‌جهت عمیق نهفته است.

من‌بعد از اینکه کسب‌وکار خودم را از دست‌فروشی شروع کردم، همیشه به این واقعیت که چگونه توانستم با دستان خالی به ارزش قابل‌توجهی در بین تأمین‌کنندگان و مشتریان برسم، فکر کرده‌ام و در یک‌کلام به اخلاق رسیده‌ام.

من امروز همان آدم دیروز هستم و شاید فردا آدم امروز نباشم!

ولی برای من مهم است که آنچه تا امروز بوده‌ام را برای کسانی که مانند گذشتهٔ من با دستان خالی، خواهان حرکت هستند، بازگو کنم.

این مقاله کوتاه رو صرفاً به این جهت نوشتم که به شما بگویم که اگر اخلاق ندارید دنبال کار نباشید. زورتان رو بیخودی هدر ندهید.

در حد موعظه و پند نیستم و شمارا نیز کوچک‌تر از خودم نمی‌بینم.

این فقط یک تجربه و انتقال ارزش برای کسانی است که به این ایمان برسند.

که بدون اخلاق هیچ کاری را نمی‌توانند پیش ببرند و بدون پول نیز می‌توانند هر کاری را شروع کنند.

اگر بخواهیم در مسیر تجارت و عم‌گرایی در بین مردم قدم برداریم باید پایهٔ شخصیت خودمان و کسب و کارمان را با اخلاق مثبت و صحیح، قوی و محکم بسازیم.

صداقت ستون اخلاق است.

وظیفه انسان خوب بودن است و خوب بودن یک امر ذاتی است که در سیرت و اخلاق درونی ما انسان‌ها نهفته است.

به‌عبارت‌دیگر برای سعادتمند بودن و عاقبت‌به‌خیر شدن باید خوب باشیم.

در عصری که جوانان آرزوی سرمایه‌های بادآورده را دارند، بزرگ‌ترین سرمایه برای کسب‌وکار اخلاق است.

انسان بااخلاق می‌تواند در ارتباط با انسان‌های سالم و خوب از گزندهای موجود در جامعه در امان بماند و کسب‌وکار چیزی جز، ارتباط (در نظر گرفتن خدمات و دادن خدمات به دیگران) نیست و بسیار مهم است که چه خدمتی را از چه کسی و چگونه بگیریم و چه خدمتی را به چه کسی و چگونه بفروشیم.

ستون تجارت

اخلاق ستون تجارت است.

ما گاهی آن‌قدر غرق در حواشی یک موفقیت می‌شویم که بطن کار را فراموش می‌کنیم.

معنی کسب‌وکار یعنی: خدمت به دیگران و گرفتن خدمت از دیگران و اگر کسب‌وکار در خدمتی تعریف‌شده باشد، خدمت باید خالصانه و بر پایه اخلاق باشد.

امام صادق (ع) می‌فرمایند: "انسان خوش‌اخلاق از دوستی مردمان خوب برخوردار است و از تعرض آدم‌های نابکار در امان است. پس همین اول کار باید بدانیم که خودمان را چگونه با اخلاق صالح به انسان‌های بهتر از خودمان وصل کنیم و نیز از انسان‌های ناسالم دور کنیم."

  چرا کسب‌وکار؟

چرا کسب‌وکار؟

ما همه‌چیز را در عمل می‌آموزیم. برای همین باید کارکنیم تا کسب کنیم و همه‌چیز در عمل فهمیدنی است.

شاید خواندنی‌ها را بدون عمل هم بتوانیم یاد بگیریم، ولیکن تا عامل نباشیم چیزی را نمی‌توانیم بفهمیم.

محمود دولت‌آبادی می‌گوید: کار، مرد را می‌سازد و باید وارد شد، وارد عرصه عمل شد، کار کرد، شروع کرد.

(به نظر من، مرد و زن هم ندارد! فقط باید شروع کرد).

هر نگاه صادقانه یک پلهٔ رشد برای کسب و کار است. پس باصداقت شروع کنیم.

نیاز و چالش امروز بازار، اعتماد است

مورداطمینان بودن یکی از چالش‌های عصر حاضر برای تبادل و مبادلات کار است و اگر ما چارچوب اخلاقی مشخص برای خودمان تعیین کنیم و در آن چارچوب تلاش کنیم و با دیگران ارتباط برقرار کنیم، خیلی زود می‌توانیم یک برند مورداطمینان بسازیم و بخش بزرگی از بازار را از آن خود کنیم.

قبل از شروع هر کار، باید سرمایه آن کار را در درون خود جستجو کنیم و ما باید خود را آماده کنیم تا صادقانه در کنار مردم برای کسب‌وکارمان بجنگیم.

ما باید سالم وارد بازار کسب‌وکار شویم و اینجاست که هیچ سرمایه‌ای بزرگ‌تر از اخلاق و بهتر از منش و خصلت سالم برای شروع یک کسب‌وکار نیست.

اگر صاحب کسب‌وکار نیستی و می‌خواهی کار را شروع کنی، قبل از نوشتن بیزینس پلن و بیزینس مدل موردنظر، خودت را جستجو کن و خودت را روی کاغذ بنویس.

نقاط قوت خودت را پیدا کن و نقاط ضعف خودت را از بین ببر، این بهترین استراتژی برای شروع یک کسب‌وکار است.

قدرت کجاست؟ در صداقت

اگر توان حرکت ندارید به اخلاق درونی‌تان رجوع کنید و ببینید چه شخصیتی دارید، چقدر واقع‌بین هستید، چه ارتباطاتی شکل داده‌اید، چقدر راست‌گو و چقدردروغگو بوده‌اید.

حرکت در جامعه، به معنای بودن و به دست آوردن در کنار دیگران است و دیگران زمانی برایت می‌مانند و قبولت می‌کنند که بتوانی خالصانه دوستشان داشته باشی و به آن‌ها خدمت صادقانه بکنی.

بیایید شروع کنیم، سرمایه در درون ماست.

مایه ما، سرمایه ماست.

سرمایه ما برای شروع هر کار، سرمایه‌ای به دست آوردنی است. سرمایه معنوی اخلاق، برای شروع هر کار موجود است و سرمایه‌ای داشتنی است.

ما باید با داشته‌هایمان به سمت خواسته‌هایمان حرکت کنیم، و ما این‌گونه می‌توانیم کار را کسب کنیم و اخلاق را گسترش بدهیم.

همه‌چیز می‌رود و می‌ماند، مگر آنچه سرشت وجود و ذات ما بوده است.

پول آمدوشد دارد، می‌رود و می‌آید، در جریان است ولی اخلاق، اصالت است و همیشه می‌ماند و اگر شما هم به‌مانند من چشم‌انداز آینده‌تان اصالت و ماندگار باشد، مطمئناً با سرمایه اخلاق وارد بازار می‌شوید.

به قول روان شناسان، حقیقت نشت می‌کند.

چه خوب است که حقیقت باشیم و بگذاریم تا دیگران در مدتی که با ما کار می‌کنند و با اطمینان و اعتباری که به ما می‌دهند، آن‌ها به ما برای رشد کردن سرعت بدهند.

من درنتیجه این مقاله فقط می‌خواهم این نکته را یادآور شوم که برای شروع هر کسب‌وکاری، قبل از هر دانش و اطلاعات و سرمایه مادی، همه ما نیازمند سرمایه معنوی اخلاق سالم و صالح برای تبادل و ارتباط با کسانی هستیم که هدف ما خدمت به آن‌هاست.

  نتیجه‌گیری (اقدام عملی)

نتیجه‌گیری (اقدام عملی):

بیایید رجوع کنیم به خودمان و قبل از مشورت با هر مشاور، با فطرت درونی خودمان مشورت کنیم.

همه انسان‌ها از فطرتی پاک برخوردارند و اگر بتوانند با آن فطرت پاک ارتباط برقرار کنند، می‌توانند مسیر را بشناسند و وقت را هزینه نکنند و همت را سرمایه قرار دهند.

پاسکال ریاضیدان و دانشمند می‌گوید: "تمام مشکلات بشریت نشاءت گرفته از عدم توانایی انسان در تنها نشستن در یک اتاق ساکت است."

به نظرتان بهتر نیست قبل از شروع هر کار، چندساعتی با خودمان خلوت کنیم و خودمان را بهتر بشناسیم؟

البته به ندای درونی خودمان گوش کنیم و خود را گول نزنیم.

در پایان این مقاله من از شما می‌خواهم که یک خودکار و یک کاغذ سفید بردارید و 10 اخلاق مثبت و 10 اخلاق منفی خودتان را، روی آن کاغذ بنویسید.

تمام تمرکز خودتان را روی اخلاق مثبتتان متمرکز کنید و به اخلاق منفی خود فکر نکنید تا از بین بروند.

حالا شما آماده‌اید تا با سرمایه اخلاق، وارد بزرگ‌ترین بازارها بشوید و کسب‌وکار خود را با پی و ستونی محکم شروع کنید.

نویسنده: جناب آقای حمید بخشی از دانش پذیران دوره بیزینس کوچینگ

دیدگاه کاربران (0)