TRIZ
خلاقیتشناسی تریز، یکی از شاخههای تخصصی علم خلاقیتشناسی است که توسط جنریچ آلتشولر پایهگذاری شده است.
این دانش با نامها و عناوین مختلفی مانند، نوآوری نظامیافته، خلاقیت اختراعی، روششناسی اختراع و مواردی از این قبیل نامیده میشود.
در زبان انگلیسی مخفف تریز، TIPS میشود که سرواژهٔ عبارت Theory of Inventive Problem Solving است. ولی در همه کشورها واژه TRIZ عمومیت یافته و مورد استفاده قرار میگیرد.
تاریخچه
آلتشولر از همان دوران نوجوانی نسبت به ابداعات و اختراعات کنجکاوی و علاقه خاصی داشت و اولین اختراع خود را در سن ۱۴ سالگی انجام داد.
او در ادارهٔ ثبت اختراعات مشغول به کار شد. در این دوران بود که او دریافت حل مسائل فنی که منجر به اختراع و نوآوری میشود، به اصول و روشهایی فراتر از تکنیکهای خلاقیت شناخته شده تا آن هنگام نیاز دارد.
آلتشولر بیش از 200 هزار سند اختراع ثبتشده را مورد بررسی قرار داد و از بین این تعداد، 40 هزار اختراع برجسته و به عبارتی راهحلهای خلاق و ابداعی اصلی را مورد مطالعه عمیقتر قرار داد.
مطالعات وی به کشفیات بسیار مهمی دست یافت و اصول، مفاهیم و روشهای TRIZ را بهعنوان یک علم نوین و بسیار باارزش به جهان ارائه نمود.
در حال حاضر این روش در بسیاری از شرکتهای معتبر نظیر Apple، Nasa، Google و P&G به کار گرفته میشود.
برای مثال در شرکت P&G و برای برند ژیلت، مسألهٔ مهم این بود که چگونه تیغ را تیزتر کنیم، اما احتمال بریدن صورت را نیز کاهش دهیم؟
رسیدن به جواب از طریق: TRIZ تعداد تیغها را به ۴ عدد افزایش داد. در این حالت احتمال بریدن یکچهارم شده و مدتزمان بیشتری از تیغهای تیزتر استفاده شد.
دانش تریز فقط محدود به اختراعات و سیستمهای فناورانه نیست؛ بلکه توسط پژوهشگران مختلف، مفاهیم و اصول آن به دیگر سیستمها نیز تعمیم داده شدهاند؛ مانند سیستمهای علمی (علوم پایه و علوم انسانی)، سیستمهای اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و غیره.
۱. راهحلهای مشخص
۲. بهبودهای کوچک؛ نوآوریهای کوچک
۳. بهبودهای بزرگ؛ نوآوریهای بزرگ
۴. مفاهیم جدید؛ نوآوریهای خیلی بزرگ
۵. کشفهای بنیادی؛ نوآوریهای بسیار بزرگ و ایجادکننده تغییرات
دانش TRIZ بر حل نوعی از مسئله تحت عنوان" مسئلهٔ ابداعی " متمرکز است و اختراع را راهحل مسئله ابداعی میداند.
مسئله ابداعی: مسئلهای است که شامل یک یا تعدادی تناقض میان دو پارامتر از پارامترهای ۳۹ گانه مانند وزن، جرم، حجم، درجه حرارت، سرعت و… باشد.
حل مسئله ابداعی، به معنی دستیابی به راه و روشی است که چنین تناقضی در آن برطرف گردد.
۱. شناخت و تحلیل مسئله
۲. فرمولبندی مسئله
۳. جستجوی مسائل قبلاً حلشده
۴. استفاده از الگوی راهحلهای کشفشده
با استفاده از TRIZ میتوان به دستاوردهای متعددی ازجمله موارد زیر دست یافت:
۱- دستیابی بهنوعی نگرش جامع علمی به ابداعات و اختراعات و بهطورکلی به خلاقیت و نوآوری
۲- شکلگیری جنبههای مهمی از علم خلاقیت شناسی
۳- دستیابی بهنوعی جهانبینی خلاق
۴- در اختیار داشتن یک سیستم جامع و قدرتمند برای حل مسئله
۵- دستیابی به بهترین و مؤثرترین راهحلها برای انواع مسائل علمی، فنی، انسانی و اجتماعی
۶- پیشبینی روند ابداعات و اختراعات در آینده
۷- تسهیل و تسریع روند رشد و توسعه نوآوری در همه زمینهها
8 –ارائه آموزشهای نوین مبتنی بر برنامه آموزشی مدارس و دانشگاه
تعداد ۴۰ راهحل کشفشده از مطالعه اسناد اختراعات مشهور را اصول چهلگانه تیریز میگویند.
راهحلهایی برای رفع بخشی از انواع وضعیتهای تناقضی در ماتریس تناقضها با بررسی اصول زیر در حل هر مسأله، تا حدودی اطمینان حاصل میشود که تمام نکاتی که ممکن است باعث ایجاد خلاقیت در حل مسأله شوند، در نظر گرفته شده است.
اصل 1 - جداسازی
جسم را به اجزای جدا از هم تقسیم کنید یا میزان قطعه قطعه بودن جسم را افزایش دهید.
مثال: تقسیم شدن تسمه نقاله به نوارهای باریک، باعث کارایی بیشتر آن شده است.
اصل 2- استخراج مشخصه یا قطعه مزاحم جسم را از آن جدا کرده یا حذف کنید و تنها مشخصه یا قطعه لازم را برگزیند. مثال: استفاده از نوار آموزشی یک سمینار بهجای رفتن به خود سمینار برای صرفهجویی در هزینههای آموزش مطلوب است.اصل 3- کیفیت موضعی
از ساختار همگن یک جسم یا محیط خارجی، بهسوی ساختار ناهمگن حرکت کنید.
مثال: چکش دوسر که ازیکطرف آن برای کوبیدن میخ و از طرف دیگر آن برای بیرون کشیدن میخ استفاده میشود.
اصل 4 - عدم تقارن
فرم تقارن یک جسم را با فرم نامتقارن آن جایگزین کنید یا درصورتیکه جسم موجود نامتقارن است میزان عدم تقارن آن را افزایش دهید.
مثال: سه شاخه برق برای رعایت سیم فاز و نول بهصورت غیرمتقارن است تا فقط از یک طریق در پریز مربوطه وارد شود.
اصل 5 - ترکیب کردن
اجسام مشابه یا اجسامی را که برای انجام عملکردهای پیاپی در نظر گرفته شدهاند بهصورت مکانی با یکدیگر ترکیب کنید.
مثال: ترکیب آب گرم و سرد توسط شیرهای ترکیبی
اصل 6 - جامعیت
بهمنظور رفع نیاز به چند جسم، یک جسم میتواند عملکردهای چندگانهای ارائه دهد.
مثال: آچارفرانسه که با تغییر اندازه آن میتوان برای باز و بسته کردن پیچهای مختلف استفاده کرد.
اصل 7 - تو در تو بودن
جسمی را داخل جسم دوم و جسم دوم را نیز داخل جسم سوم قرار دهید و یا اینکه جسمی را از داخل حفرهای در جسم دیگر بگذرانید.
مثال: آنتنهای تلسکوپی و تو درتو یا میز و صندلیهای در هم رو
اصل 8 - عامل تعادل و توازن وزن جسم را بهوسیله اتصال دادن آن با جسم دیگری که دارای نیروی بالا برنده است، جبران کنید. مثال: بال عقب ماشینهای مسابقهای برای حفظ تعادل آنها در سرعتهای بالا اصل 9 - مقابله پیشاپیش درصورتیکه لازم است عملکردی انجام شود، مقابله پیشاپیش نسبت به آن را مدنظر داشته باشید. درصورتیکه لازم است جسمی تحت کشش باشد، کشش متضاد آن را پیشاپیش مدنظر داشته باشید. مثال: لباس قلعی ضد اشعه Xاصل 10 - کنش پیشاپیش
کنش موردنیاز را بهصورت کلی و جزئی، پیشاپیش انجام دهید.
به اجسام طوری نظم بدهید که بدون اتلاف وقت در زمانی که منتظر کنش هستند، وارد عمل شوند.
مثال: دیوارهای پیشساخته
اصل 11- حفاظت پیشاپیش
ضریب اطمینان نسبتاً پایین یک جسم را با یک حرکت خنثیکننده، پیشاپیش جبران کنید.
اصل 12 - همپتانسیلی
شرایط کار را به نحوی تغییر دهید که لازم نباشد جسمی بالا رفته یا پایین بیاید.
اصل 13 - معکوس کردن بهجای عملکردی که توسط مشخصات مسئله تحمیلشده عملکرد مخالف آن را بهکارگیرید. شئ را به یک قطعه متحرک تبدیل کنید، یا اینکه قطعات غیر متحرک را متحرک ساخته و محیط خارج را غیر متحرک نماید. اصل 14 - کروی ساختن قطعههای خطی و سطوح مسطح را با قطعات و سطوح خمیده و همچنین اشکال مکعبی را با اشکال کروی تعویض کنید. از غلتکها، توپها و مارپیچها استفاده کنید. اصل 15- پویایی مشخصات جسم یا محیط خارج را بهگونهای تولید کنید که برای عملکرد بهینه، عملیات در هر مرحله بهطور خودکار تنظیم شود. جسم را به عناصری تقسیم کنید که بتوانند بهصورت مرتبط با هم، موقعیت خود را تغییر دهند.اصل 16- عملکرد ناقص، بیشازحد یا مازاد
اگر به دست آوردن 100 درصد یک اثر مطلوب مشکل است، برای سادهسازی مسئله مقداری کمتر یا بیشتر از آن را به دست آورید.
اصل 17 - حرکت به بعدهای دیگر مسائل مربوط به حرکت خطی جسم را با امکانپذیر ساختن حرکت در دو بعد، برطرف کنید. اصل 18- ارتعاش مکانیکی جسم را به ارتعاش درآورید یا فرکانس تشدید را به کار بگیرید. اگر جسم در حال نوسان است، فرکانس آن را تا حد فراصوت افزایش دهید. اصل 19- عملکرد دورهای بهجای عملکرد مستمر از یک عملکرد دورهای استفاده کنید. اصل 20 - تداوم کنش مفید عملکرد را بدون توقف به انجام برسانید در این حال باید تمام قطعات جسم بهطور مستمر و باظرافت کامل، در حال کار باشند. مثال: استفاده از پرینتری که هم در موقع رفت و هم در موقع برگشت کاتریج آن عمل پرینت را انجام میدهد. اصل 21- حمله سریع عملکرد زیانبار یا خطرناک را با سرعت بسیار بالا به انجام برسانید. مثال: بهرهگیری از دریل پرسرعت برای تراش دندان بدون احساس درد. اصل 22- تبدیل ضرر به سود یک اثر زیانبار یا یک عامل زیانبار محیطی را برای به دست آوردن یک اثر مثبت به کار بگیرید. اصل 23- بازخورد بازخورد را ارائه کنید. درصورتیکه بازخورد هماکنون موجود است، آن را معکوس کنید. اصل 24- واسطه و میانجی برای انتقال یا انجام یک عملکرد، از یک جسم واسطه استفاده کنید. اصل 25- خدمتدهی به خود کاری کنید که شئ موردنظر کارهای خدماتی، کارکردهای کمکی و عملیات مربوط به تعمیرات خود را، خود انجام دهد.اصل 26- کپی کردن
بهجای استفاده از جسمی که ساختار پیچیده دارد، گرانقیمت و حساس است و کار با آن راحت نیست، از کپی ساده و ارزانقیمت آن استفاده کنید.
مثال: استفاده از زیورآلات بدلی بهجای اصلی.
اصل 27- استفاده از جسم ارزانقیمت با عمر کوتاه بهجای جسم گرانقیمت و بادوام یک جسم گرانقیمت را با مجموعهای از اجسام ارزانقیمت تعویض کرده و از برخی مشخصاً ت چشمپوشی کنید. مثال: استفاده از کبریت بهجای فندک برای روشن کردن آتشاصل 28- تعویض یک سیستم مکانیکی
سیستم مکانیکی را با یک سیستم نوری یا صوتی تعویض کنید.
اصل 29 - استفاده از ساختار پنوماتیک یا هیدرولیک قطعات جامد یک جسم را با مایع یا گاز تعویض کنید. اصل 30- پردههای انعطافپذیر یا پوستههای نازک یک جسم را بهوسیله پردههای نازک غشای ظریف از محیط خارج آن جدا کنید. اصل 31 - استفاده از متخلخل جسم را متخلخل نموده یا از اجزاء متخلخل اضافی استفاده کنید. درصورتیکه جسم هماکنون متخلخل است، حفرهها را پیشاپیش با مادهای پر کنید.اصل 32- تعویض رنگ
رنگ جسم یا محیط اطراف آن را تغییر دهید، شفافیت جسم یا محیط اطراف آن را تغییر دهید.
اصل 33- همجنس و همگنسازی
کاری کنید که اجسام با جسم اولیه همجنس خود، یا جنسی با رفتار مشابه جنس خود، تعامل داشته باشند.
اصل 34- رد کردن و بازسازی قطعات
پس از تکمیل یک عملکرد و یا بیاستفاده شدن یک جزء از جسم، آن را دور انداخته یا تغییر دهید.
هر قطعه استفادهشده جسم را سریعاً بازسازی کنید.
اصل 35- تغییر خواص فیزیکی و شیمیایی یک جسم
حالت کلی یک جسم، تراکم چگالی، میزان انعطافپذیری و یا دمای جسم را عوض کنید. مثال: صابون مایع
اصل 36 - تغییر فاز اثری را که زمان تغییر فاز یک ماده اتفاق میافتد، به کار بگیرید. اصل 37- انبساط حرارتی از انبساط یک ماده به کمک حرارت استفاده کنید. از مواد متفاوت با ضرایب انبساط حرارتی متفاوت بهره بگیرید. اصل 38 - استفاده از اکسیدکنندههای قوی هوای معمولی را با هوای غنیشده جایگزین کنید. هوای غنیشده را با اکسیژن جایگزین کنید. از اکسیژن یونیزه شده استفاده کنید. مثال: کپسول غواصیاصل 39 - محیط بیاثر
محیط معمولی را با محیط بیاثر تعویض نمایید.
اصل 40 - مواد مرکب
ماده همگن را با یک ماده مرکب جایگزین کنید.
نویسنده: جناب آقای سعید کوهستانی از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفهای کسب و کار ویدان