همه میلیاردرهای زن خودساخته در این دنیا داستان‌های خاص خود را از چگونگی دستیابی به موفقیت دارند.
همه آنها مسیرهای خود را طی کرده‌اند و سفر منحصربه‌فرد خود را برای رسیدن به وضعیت میلیاردری فعلی خود طی کرده‌اند.
شما کنجکاو هستید که بدانید ویژگی‌های زنان میلیاردر جهان چیست؟ نمی‌دانید همه میلیاردرهای زن چه ویژگی‌های ارزشمند مشترکی دارند؟
به لطف پیشرفت‌های فناوری، آموزش و رسانه‌های اجتماعی، هرگز زمان بهتری برای میلیاردر شدن وجود نداشته است.
تعداد بیشتری از زنان تاجر فوق موفق در سراسر جهان بیش از هر زمان دیگری به جمع میلیاردرها می‌پیوندند.
ممکن است با میلیاردرهای زن در آمریکا مانند اپرا وینفری، کایلی جنر، جودی فاکنر، دایان هندریکس، کیتی رودان، سارا بلیکلی، آناستازیا سوآر، توری برچ و غیره آشنا باشید.
درحالی‌که بیشتر میلیاردرهای زن از ایالات‌متحده و اروپا هستند، بسیاری از زنان تاجر برجسته آسیایی در حال شکستن موانع و وارد شدن به جمع میلیاردرها هستند.
بر اساس گزارش میلیاردرهای UBS 2019، «بیش از نیمی از میلیاردرهای زن آسیایی، خودساخته هستند» که این نسبت بیشتر از هر جای دیگری است.
و در پنج سال گذشته، رشد 46 درصدی در میلیاردرهای زن وجود داشته است.
با گسترش زنان تاجر موفق که وارد صحنه می‌شوند، میلیاردرهای زن به‌طورکلی بی‌سروصدا برتری رقابتی را نسبت به مردان به دست می‌آورند.
اما سؤال بزرگ اینجاست که این زنان تاجر موفق چه وجوه مشترکی برای سریع‌تر کردن راه خود به باشگاه میلیاردی دارند؟
اگرچه هر یک از آنها ثروت خود را متفاوت به دست آورده‌اند، اما همه آنها دارای ویژگی‌های مشترک ارزشمندی هستند.
من در اینجا وجه مشترک همه میلیاردرهای زن خودساخته را برای‌تان آورده‌ام.
1- زنان میلیاردر فداکاری نمی‌کنند!
مهم نیست موفقیت را چگونه تعریف می‌کنید، من و شما به‌خوبی می‌دانیم که این یک قدم زدن در پارک نیست.
هر فردی که آرزوی موفقیت در زندگی را دارد می‌داند که این، کار آسانی نیست و نیاز به تلاش زیادی دارد.
اما مشکل بزرگی که در جامعه می‌بینم این است که موفقیت با فداکاری به دست می‌آید.
مردم فکر می‌کنند باید چیزهایی را که در زندگی از آنها لذت می‌برند، مانند وقت‌گذرانی با خانواده، معاشرت با دوستانشان و غیره را کنار بگذارند.
منظور من چیه؟ تکلیف سخت‌کوشی و فدا کردن کارهایی که دوست دارم انجام دهم، چه می‌شود؟
تونی رابینز به بهترین وجه به این سؤال پاسخ می‌دهد: "اگر فکر می‌کنید این یک فداکاری است، نباید آن را انجام دهید."
در عوض، باید این ذهنیت را داشته باشید که به‌جای سرمایه‌گذاری در کسب‌وکارتان، درواقع با تماشای تلویزیون یا خرج کردن پول برای وسایل لوکسی که به آنها نیاز ندارید، موفقیت خود را قربانی می‌کنید.
وقتی نوبت به دستیابی به موفقیت می‌رسد، باید سخت کارکنید و تلاش کنید، اما این را در نظر بگیرید. تصور کنید این فداکاری‌ها را انجام می‌دهید:
"دیگر نمی‌توانم آخر هفته بنشینم."
"متأسفم، من فقط برای رفتن به سینما دیگر وقت ندارم."
"متأسفانه، باید مطمئن شوم که حداقل 10 ساعت در روز کار می‌کنم."
"من دیگر نمی‌توانم بی‌پروا پول‌خرج‌کنم."
"من باید مطمئن شوم که 30 دقیقه در صبح و 30 دقیقه در شب مطالعه می‌کنم."
وقتی این چیزها را به خود می‌گویید چه احساسی دارید؟
وقتی از این منظر به آن نگاه می‌کنید، احساس خستگی مفرط و خفگی می‌کنید، و به نظر می‌رسد که دارید فداکاری‌های زیادی می‌کنید، درست است؟
اما لازم نیست چنین احساسی داشته باشد.
2- زنان میلیاردر در اولویت‌بندی عالی هستند
به‌جای اینکه فکر کنید که دارید فداکاری می‌کنید، به هر کاری که انجام می‌دهید به‌عنوان یک انتخاب و راهی برای اولویت دادن به زندگی خود نگاه کنید.
این‌جوری بهش فکر کن شما اوقات فراغت خود را فدا نمی‌کنید، اما تصمیم می‌گیرید زمان خود را صرف بهبود مجموعه مهارت‌های خود کنید.
شما فعالیت‌های سرگرم‌کننده را فدا نمی‌کنید، اما با خواندن کتاب دانش کسب می‌کنید.
دایان هندریکس، یک زن میلیاردر است که فکر می‌کرد باید چیزهای خاصی را در زندگی خود قربانی کند. اما کاری که او انجام داد در اولویت قرار گرفت.
او همه‌چیز را انتخابی می‌دانست که باید برای رشد شرکتش انجام دهد.
وقتی نوبت به گذراندن وقت با فرزندانش رسید، او تصمیم گرفت تعطیلات آخر هفته و ساعات مشخصی از روز را متوقف کند تا از کار کردن دست بکشد و از اوقات باکیفیت با فرزندانش لذت ببرد.
کار ساده دیگری که او انجام می‌دهد این است که مطمئن شود او و خانواده‌اش هر شب از شام کنار هم سر میز لذت می‌برند.
در زندگی یک میلیاردر، باید بدانید که تعادل بین کار و زندگی وجود ندارد.
همه چیز به این بستگی دارد که چگونه به زندگی خود نگاه می‌کنید و طرز فکر شما چگونه سبک زندگی شمارا شکل می‌دهد.
وقتی این طرز فکر اولویت‌بندی را داشته باشید، دیگر روی چیزهایی که از دست می‌دهید تمرکز نمی‌کنید.
در عوض، شما بر آنچه از زندگی خود به دست می‌آورید تمرکز می‌کنید. زیرا درنهایت موفقیت یک مقصد نیست، بلکه یک سفر است.
3- زنان میلیاردر بی‌وقفه به چشم‌انداز خود ایمان دارند
همه میلیاردرهای زن خودساخته سفر خود را با یک چشم‌انداز آغاز کردند.
آنها می‌دانستند به کجا می‌خواهند بروند و چه‌کاری می‌خواهند انجام دهند.
اما به‌سختی می‌توان کسی را وادار به مراقبت کرد و چیزی که آنها متوجه شدند این است: هیچ‌کس از شما حمایت نمی‌کند تا زمانی که به آنها دلیلی برای مراقبت ارائه دهید.
در سفر کارآفرینی خود، آنها باید بر آن مانع غلبه می‌کردند.
آنها باید می‌پذیرفتند که سفرشان تنها خواهد بود، به این معنا که بیشتر مردم از دیدگاه آنها حمایت نمی‌کنند.
آنها باید یاد می‌گرفتند که چگونه از موانع عبور کنند و بیش از هر کس دیگری به دیدگاه، ارزش‌ها و مأموریت خود ایمان داشته باشند.
یکی از خیال‌پردازی‌هایی که بسیاری از مردم هنگام شروع سفر خود برای موفقیت دارند، این است که انتظار دارند دوستان و خانواده‌شان در تلاش‌هایشان از آنها حمایت کنند.
ولی حقیقت این است که هیچ‌کس از شما حمایت نخواهد کرد - حتی اعضای خانواده شما.
اگر فردی هستید که به دریافت انگیزه و حمایت از افراد دیگر در هنگام مواجهه با چالش‌ها عادت کرده‌اید، تحمل سفر شما به‌سوی موفقیت بسیار سخت خواهد بود و به‌احتمال‌زیاد دوام نخواهید آورد.
4- چرا اکثر مردم به آنچه دیگران فکر می‌کنند، اهمیت می‌دهند و چرا زنان میلیاردر اهمیت نمی‌دهند؟
آیا متوجه شده‌اید گاهی اوقات مردم طوری به نظر می‌رسند که به نظر دیگران اهمیتی نمی‌دهند؟
اگر بیشتر دقت کنید، خواهید دید که همه تحت تأثیر افکار و کارهای دیگران قرار می‌گیرند.
به‌عنوان‌مثال، به دختری فکر کنید که به دنبال رؤیاهایش نمی‌رود.
زیرا می‌ترسد دوستان و خانواده‌اش او را قضاوت کنند یا مردی که سال‌ها در باشگاه ورزش می‌کند.
اما همیشه فکر می‌کند دیگران شکم عضلانی‌تری دارند.
به‌عنوان یک انسان، داشتن این انگیزه برای پذیرش و احساس تعلق طبیعی است، چرا؟ زیرا ما ذاتاً موجوداتی اجتماعی هستیم.
امروزه یکی از دلایلی که افراد به سمت تعلق داشتن به یک گروه گرایش پیدا می‌کنند عدم اطمینان است.
تمایل به عضویت در یک گروه اشکالی ندارد، اما نباید هویت خود را به یک گروه متصل کنید.
اکثر مردم این اشتباه را مرتکب می‌شوند که کورکورانه سیستم‌های اعتقادی دیگران را به‌جای زندگی بر اساس مجموعه قوانین خود، اتخاذ می‌کنند.
و زمانی که اهداف خود را دنبال می‌کنید، می‌تواند مشکل‌ساز شود.
زیرا شما در حال زندگی و سنجش اعمال خود با معیارهای دیگران هستید و بر اساس دیدگاه و ارزش‌های خود زندگی نمی‌کنید.
به همین دلیل است که میلیاردرهای زن یاد می‌گیرند خودآگاهی خود را پرورش دهند.
آنها درک می‌کنند که نمی‌توانند به افراد دیگر تکیه کنند.
اگر ارزش‌های شما با اطرافیانتان همخوانی ندارد، نباید انتظار داشته باشید که آنها بفهمند شما کجا هستید، چه می‌کنید یا چرا آن را انجام می‌دهید.
بهترین فردی که می‌توانید به او تکیه کنید خودتان هستید.
بر مجموعه ارزش‌های خود تکیه کنید تا شمارا به مقصد هدایت کنند. وقت خود را در انتظار تأیید اعتبار دیگران تلف نکنید، زیرا ناامید خواهید شد.
مأموریت شخصی خود را هدایت کنید و دیدی برای زندگی خود داشته باشید.
5- زنان میلیاردر به خلق زندگی خود اعتقاد دارند، نه اینکه در زندگی قربانی شوند!
زنان میلیاردر موفق می‌دانند که کنترل مستقیم بر جنبه‌های خاصی از زندگی خود دارند، مانند انتخاب‌هایشان برای کار هوشمندانه‌تر و سخت‌تر.
برخلاف افراد ناموفق که نقش قربانیان فقیر و مبارز را بازی می‌کنند، زنان میلیاردر مسئولیت زندگی خود را بر عهده می‌گیرند.
آنها این توانایی را دارند که در مورد مشکلاتی که مانع از رسیدن به اهدافشان می‌شود، عبور کنند و اجازه نمی‌دهند که این مشکلات تعیین کنند که چه کسی هستند.
آنها به‌طور انتقادی در مورد اینکه چگونه می‌توانند مسائلی را که پیش می‌آید حل کنند، فکر می‌کنند.
برخلاف بسیاری از افرادی که تسلیم می‌شوند، هر کاری که لازم باشد برای رفع موانع و ادامه دادن به اهداف خود انجام می‌دهند.
به گفته تی هارو اکر، یکی از مهم‌ترین درس‌ها در مورد موفقیت این است که "شما کسی هستید که موفقیت خود را ایجاد می‌کنید و شما هستید که حد وسط خود را ایجاد می‌کنید."
مردم چگونه میانه‌رو هستند؟ آنها بازی قربانی را انجام می‌دهند.
اکر می‌گوید سه راه برای شناسایی ذهنیت قربانی وجود دارد:
سرزنش می‌کنند: قربانیانی که دوست دارند سرزنش کنند، دست به هر کاری می‌زنند تا بگویند دلیل مشکلشان به خاطر هر چیزی و هرکسی به‌جز خودشان است.
اینها افرادی هستند که اقتصاد، دولت، کارفرمای خود، والدین، شریک زندگی خود و غیره را مقصر می‌دانند.
توجیه می‌کنند: قربانیانی که سرزنش نمی‌کنند، مشکلات خود را توجیه می‌کنند و با گفتن جملاتی مانند «پول چندان مهم نیست» توجیه می‌کنند.
شکایت می‌کنند: قربانیانی که شکایت را انتخاب می‌کنند، از همه بدترند. چرا؟
زیرا آنها بر روی هر چیزی که در زندگی آنها اشتباه است، متمرکز هستند.
و اکر معتقد است که "هر چیزی که روی آن تمرکز کنید، گسترش می‌یابد."
بنابراین اگر روی مشکلات تمرکز کنید، مشکلات بیشتری خواهید داشت. اگر روی راه‌حل‌ها تمرکز کنید، راه‌حل‌های بیشتری دریافت خواهید کرد.
زنان میلیاردر درک می‌کنند که چالش‌ها و شکست‌ها، بخشی از سفر به‌سوی موفقیت است.
آنها به‌جای نقش قربانی، به فکر راه‌هایی برای غلبه بر چالش‌هایی هستند که بر سر راهشان قرار دارد.
6- زنان میلیاردر تعهدی شکست‌ناپذیر برای ایجاد ثروت و فراوانی دارند
آیا تابه‌حال از یک فرد موفق شنیده‌اید که بگوید سعی می‌کند بیشتر تلاش کند یا تلاش کند خود را متعهد به موفقیت کند؟ احتمالاً نه، درست است؟
تعریف خود کلمه تعهد این است که خود را بدون قید و شرط وقف کنید.
این بدان معناست که شما در حال انجام همه کارها و هر کاری که لازم است برای تحقق همه‌چیز هستید.
وقتی مردم می‌گویند که برای انجام کاری تلاش خواهند کرد، برای من چندان منطقی نیست. چرا؟ زیرا بین عمل و انفعال فاصله‌ای نیست.
برای اقدام لازم نیست "تلاش" کنید، فقط می‌توانید آن را انجام دهید.
به‌عنوان‌مثال، فرض کنید از شما می‌خواهم اجرا کنید. می‌توانید آن را انجام دهید؟ آره. می‌توانستی بدوی
اگر از شما بخواهم که کاندیدا نشوید چه؟ شما چه‌کار انجام خواهید داد؟ خوب شما نمی‌دوید.
حالا، اگر از شما بخواهم که برای دویدن تلاش کنید، چه؟ شما چه‌کار انجام خواهید داد؟ اگر فکر می‌کنید که می‌دوید، پس اشتباه می‌کنید.
چگونه می‌توانید برای دویدن تلاش کنید؟ یا می‌دوی یا نمی‌دوی. انجامش می‌دهی یا انجام نمی‌دهی هیچ‌چیزی در این میان وجود ندارد.
همین امر در مورد تعهد نیز صدق می‌کند. شما یا متعهد هستید یا نیستید و بیشتر مردم متعهد به دستیابی به موفقیت نیستند.
آنها همیشه برای اینکه چقدر حاضرند انجام دهند، چقدر مایل به ریسک هستند و چقدر مایل به فداکاری هستند، محدودیت قائل می‌شوند.
زنان میلیاردر نیمی از تعهدات را انجام نمی‌دهند. آنها به همه امور وارد می‌شوند یا اصلاً وارد نمی‌شوند.
موقعیت میلیاردی آنها نتیجه تمرکز، سرسختی، شجاعت، دانش کاربردی، تلاش و طرز فکر میلیاردر قوی است.
به‌طور مثال تی هارو. اکر می‌گوید: «اگر به‌طور کامل، کاملاً و واقعاً متعهد به خلق ثروت نباشید، به‌احتمال‌زیاد ثروتمند نخواهید شد.»
اگر مایلید روی تعهد به موفقیت خود تمرکز کنید، پاداش خواهید گرفت.
کائنات به شما کمک می‌کند، شمارا راهنمایی می‌کند و حتی معجزاتی را برای شما خلق می‌کند که فراتر از حد تصور شماست.
7- زنان میلیاردر برای خود تبلیغی عالی هستند
میلیاردرهای زن موفق تقریباً همیشه مروج (یا بازاریاب) عالی هستند.
ممکن است از خود بپرسید: "چرا آنها باید در تبلیغ خود خوب باشند؟" اگر قبلاً به یاد بیاورید، آیا کسی به شما یا آنچه برای ارائه دارید اهمیت می‌دهد؟ خیر
مردم اهمیتی نمی‌دهند، و تا زمانی که دلیلی برای اهمیت دادن به آنها ندهید، اهمیتی نمی‌دهند.
قبل از اینکه هر چیزی را به بازار ارائه دهید، باید به این سؤال پاسخ دهید که "چه چیزی برای آنها مفید است؟"
امروزه نحوه خرید مردم با نحوه تصمیم‌گیری خرید آنها در گذشته بسیار متفاوت است.
مصرف‌کنندگان بیش از هر زمان دیگری شک دارند و هرکسی که در دنیای تجارت است می‌داند که در دنیایی نامطمئن در حال فروش اطمینان است.
آنها خیال مصرف‌کنندگان خود را راحت می‌کنند.
این دقیقاً یکی از دلایل اصلی موفقیت میلیاردرهای زن امروزی است زیرا آنها بازار را درک می‌کنند.
اگر بدانند محصول یا خدمات آنها می‌تواند به مشتریان بالقوه آنها کمک کند، از نظر اخلاقی خود را موظف می‌دانند که تمام تلاش خود را برای تبلیغ محصولات یا خدمات خود برای خدمت به این هدف انجام دهند.
متوجه خواهید شد که آنها نه‌تنها بازاریاب‌های بزرگی هستند، بلکه رهبران بزرگی نیز هستند.
زیرا برای اینکه یک رهبر باشید، باید بدانید که چگونه افراد را درگیر، الهام‌بخش و متقاعد کنید تا دیدگاه شمارا بپذیرند.
بگذارید یک مثال کامل برای شما بیاورم: به این فکر کنید که کایلی جنر به‌عنوان یک میلیاردر زن چگونه می‌تواند از دنبال کنندگان عظیم خود در رسانه‌های اجتماعی استفاده کند.
ممکن است مخالفت کنید.
اما بدون توانایی او برای برقراری ارتباط مؤثر با پیروانش و طراحی مدل کسب‌وکار ناب خود، موفقیت و ثروتی که او از کسب‌وکار جدید لوازم‌آرایشی خود، به دست آورده است، به‌اندازه گذشته موفق نبود.
8- زنان میلیاردر آنچه را که نمی‌دانند در آغوش می‌گیرند
سه تا از خطرناک‌ترین کلماتی که می‌توانید بگویید این است که "من می‌دانم که".
و سه‌کلمه‌ای که ممکن است بزرگ‌ترین دارایی شما باشد " من نمی‌دانم که" است.
میلیاردرهای زن چیزهایی را که نمی‌دانند با آغوش باز پذیرا هستند، چرا؟
زیرا این دانشی است که آنها نمی‌دانند که به آنها امکان می‌دهد بیشترین تأثیر را در تجارت خود و در جهان داشته باشند.
اگر به آن فکر کنید، آنچه را که نمی‌دانید، نمی‌دانید. به همین دلیل ضروری است که به یادگیری و رشد ادامه دهید.
به گفته تی هارو اکر، «هیچ‌چیز در جهان ساکن نیست. هر چیزی که زنده است مدام در حال تغییر است.
هر گیاهی که رشد نمی‌کند، در حال مرگ است. در مورد مردم و همچنین همه موجودات زنده دیگر یکسان است: اگر رشد نکنید، در حال مرگ هستید.»
در بسیاری از مواقع جالب است که ببینید افرادی که بیشتر به یادگیری نیاز دارند، افرادی هستند که شکست خورده‌اند.
آنها کسانی هستند که می‌گویند، "من قبلاً این را می‌دانم"، "من وقت ندارم" یا "من نمی‌توانم آن را بپردازم."
درحالی‌که میلیونرها، مولتی میلیونرها و میلیاردرها همگی می‌گویند: "اگر بتوانم فقط یک چیز جدید یاد بگیرم یا یک پیشرفت داشته باشم، ارزشش را دارد."
اکثر اوقات، مردم وقتی بهانه می‌آورند و می‌گویند که نمی‌توانند هزینه تحصیل را بپردازند، دروغ می‌گویند زیرا وقت یا پول‌ندارند.
آنچه آنها واقعاً می‌گویند این است: "من فکر نمی‌کنم به‌اندازه کافی به آن نیاز دارم."
در حال حاضر برای برخی از مردم، آنها درواقع ممکن است قادر به پرداخت آن نباشند، اما اگر تمایل آنها به‌اندازه کافی قوی باشد، هیچ قیمتی خیلی بالا نیست.
موفقیت در پایان روز مهارتی است که می‌توان آن را بر اساس دانش کاربردی آموخت. و این ربطی به پولدار شدن ازنظر مالی ندارد.
بیشتر به این بستگی دارد که برای ثروتمند شدن باید ازنظر شخصیت و ذهن چه کسی باشید.
9- زنان میلیاردر بر این باورند که پول فقط آنچه را که قبلاً هستند، تقویت می‌کند
پول و ثروت، شخصی را که هستید بزرگ می‌کند. خود پول خنثی است. خوب یا بد نیست فقط می‌تواند فردی را که از آن استفاده می‌کند تقویت کند.
برای مثال، اگر از پول با نیت بد استفاده کنید، به‌احتمال‌زیاد با عواقب بدی که به همراه دارد مواجه خواهید شد.
و اگر از پول با نیت خوب استفاده کنید، عواقب خوبی را خواهید دید. به همین سادگی است، به‌عنوان یک رابطه علت و معلولی.
سارا بلیکلی که یک زن میلیاردر و مؤسس اسپانکس است، می‌گوید: «من احساس می‌کنم پول باعث می‌شود که شما بیشتر از همان چیزی باشید که قبلاً بودید.
من اصلاً این باور را قبول ندارم که پول ریشه همه بدی‌هاست. به نظر من پول چیز فوق‌العاده‌ای است.
به اشتراک‌گذاری پول عالی است خرج کردنش لذت بخشه و درست کردنش نیز لذت‌بخش است.
من همیشه دیدگاه مثبتی نسبت به کارهایی که پول می‌تواند انجام دهد داشته‌ام.»
وقتی زنان میلیاردر فرصت‌های جدیدی پیدا می‌کنند، تصمیم‌گیری‌هایشان فقط بر اساس حقایق نیست، بلکه بر اساس اعتماد به غریزه درونی‌شان است و تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا با اصول و ارزش‌های اصلی آنها همخوانی دارد یا خیر.
بنابراین، با انتخاب سرمایه‌گذاری ثروت خود در فرصت‌های مختلف که با خود واقعی و واقعی آنها هماهنگ است، پول به‌سادگی، آن تصمیم‌ها را تقویت می‌کند و به آنها امکان تحقق می‌دهد.
اگر به اپرا وینفری نگاه کنید، او به خاطر تلاش‌های بشردوستانه‌اش مشهور است و این‌گونه است که تصمیم می‌گیرد و می‌بیند که کجا می‌تواند «بیشترین تأثیر را داشته باشد یا بهترین باشد» را در جهان انجام دهد.
10- زنان میلیاردر برای رسیدن به قله، راهی را که افراد کمتری رفته‌اند، طی می‌کنند
اگر به تمام زنان میلیاردر جهان نگاهی بیندازید، چه چیزی را متوجه می‌شوید؟
هیچ‌یک از آنها هیچ میانبر خاصی برای رسیدن به وضعیت میلیاردری انتخاب نکردند.
برخی ممکن است شروع آسان‌تری نسبت به دیگران داشته باشند.
اما به‌طورکلی همه آنها مجبور بودند سفری پر از پیچ‌وخم، چرخش، انحراف و موانع را تحمل کنند.
راه رسیدن به ثروت و موفقیت پر از تله‌های خطرناک، افراد نفرت‌انگیز و دام‌های مرگبار است، که دقیقاً دلیل این است که اکثر مردم این راه را نمی‌روند.
افرادی که در این مسیر حرکت می‌کنند، مانند زنان میلیاردر، تعهدی شکست‌ناپذیر به هدف خود دارند.
آنها می‌دانند که با هر چالشی که مجبور به رویارویی با آنها می‌شوند، باید مایل باشند که بزرگ‌تر از مشکلاتشان باشند.
زیرا درنهایت، همان‌طور که تی. هارو اکر می‌گوید، "دنیای بیرونی شما صرفاً انعکاسی از دنیای درون شما است."
این بدان معناست که نحوه نگرش شما به مشکلات، بازتابی از دیدگاه شماست.
اگر مشکل بزرگی دارید، پس ذهن کوچکی دارید. اگر مشکل کوچکی دارید، پس ذهن بزرگی دارید.
راز موفقیت این است که وقتی با مشکلاتی مواجه می‌شوید، از آن فرار نکنید، دور نیندازید یا مانند کشمش چروک نشوید.
راز این است که خود را به سطحی برسانید که مشکلات شما آن‌قدر کوچک باشد که مانند دانه‌های ریز شن به نظر برسند.
بنابراین این باعث می‌شود که بگویم این مسیر برای همه در نظر گرفته نشده است.
بعضی افراد با کار کردن از ساعت 9 صبح تا 5 عصر مشکلی ندارند، از تعطیلات آخر هفته لذت می‌برند و از سبک زندگی فعلی خود رضایت بیشتری دارند و این اصلاً اشکالی ندارد.
اما برخی از افراد از کار کردن از ساعت 9 تا 5 عصر خسته شده‌اند. آنها آزادی بیشتر، پول بیشتر، موفقیت بیشتر و رضایت بیشتر در زندگی خود می‌خواهند.
همه اینها در یک خواسته ساده خلاصه می‌شود: آنها می‌خواهند نسخه بهتری از خودشان باشند.
نوشته‌ای از دن لاک
تمام حقوق مادی و معنوی برای ویدان محفوظ می‌باشد
