همه ما دوست داریم موفق شویم و راه رسیدن به موفقیت را با کمک فروش هدفمند بدانیم.
هنگامیکه شما زندگینامه افراد موفق را مطالعه میکنید به این نتیجه میرسید که همه آنها فروشندگان موفقی بودند.
اگر آنها نمیتوانستند محصول یا خدمت خود را به فروش برسانند، چطور میتوانستند به کار خود ادامه دهند و هزینه فعالیتهای خود را چگونه تأمین میکردند؟
تقریباً همه کسانی که به موفقیت میرسند، یک فروشنده کارآمد هستند. صاحبان کسبوکارهای موفق ارزش خدمات خود را به دیگران میفروشند.
والدین موفق هدایت بهسوی زندگی شاد و پویا را به فرزندانشان میفروشند. رهبران موفق توانایی خود را میفروشند تا افراد را به خواستههایشان برسانند.
حتی دانشمندان موفق ایدههای خود را میفروشند تا بتوانند به کار خود ادامه دهند. بنابراین اگر ما مهارت فروش را یاد بگیریم میتوانیم از عهده هر کاری برآییم.
زیرا زمانی که ما خود را درگیر فرآیند فروش میکنیم ممکن است به این نتیجه برسیم که مشتری تمایلی به خریدن از ما ندارد.
برای درک علت عدم تمایل مشتری به خرید لازم است که نیاز مشتری را درک کنیم و برای رفع نیازش بتوانیم به او کمک کنیم تا هنگام خرید احساس رضایت داشته باشد،
تا دوباره و دوباره برای خریدن از ما برگردند و از همه مهمتر خدمات و محصولات ما را به دوستانشان معرفی کنند.
همه اینها ما را بر این وامیدارد که مهارتهای فروش را یاد بگیریم.
حتی اگر ما باارزشترین ایدهها را هم داشته باشیم ولی نتوانیم آن را به فروش برسانیم چه فایدهای میتواند داشته باشد؟
زمانی میتوانیم به موفقیت برسیم که بتوانم ایده، خدمت یا محصول خود را به فروش برسانیم در غیر این صورت محکوم به شکست هستیم.
یکی از دلایل نخریدن این است که اغلب فروشندهها با مشتری مثل یک کالا یا هر چیز دیگری غیر از انسان برخورد میکنند و فراموش میکنند که مشتری یک انسان است.
در هر فرایند فروش دقایقی کلیدی وجود دارد. دقایق کلیدی آنهایی هستند که برای خریدار و هر فروشندهای کاربرد دارد.
آیا شما میدانید آن دقایق کلیدی در شیوه فروختنتان چه هستند یا دقت و انرژی خود را صرف کارهای غیرضروری میکنید؟
آیا پول درآوردن مقصود و هدف اصلی شما در فروختن است؟
اگر بتوانید به این سؤالات پاسخ درستی دهید، کسبوکار شما رونق پیدا میکند.
این نکته طلایی را بدانید که وقتی شما از تلاش کردن برای چیزی که میخواهید دست برمیدارید و تلاش میکنید که به دیگران کمک کنید تا به چیزی که میخواهند برسند آنوقت است که هم لذت بیشتری میبرید و هم موفقیت مالی بیشتری کسب مینمایید.
کمک کردن به دیگران برای رسیدن به خواستههایشان به شما دررسیدن به خواستههایتان کمک میکند.
فروش هدفمند یعنی به دیگران کمک کنید تا هنگامیکه از شما خرید میکنند هم نسبت به خودشان و هم نسبت به چیزی که میخرند، احساس خوبی داشته باشند.
این نکته مهم را به خاطر داشته باشید:
«ما فقط به کمک گرفتن از دیگران و یا کمک کردن دیگران نیاز نداریم. ما از خود دیگران هستیم»
زمانی که شما محصول یا خدمت خودتان را باور داشته باشید، فروختن بهطور ذاتی هدفمند میشود.
درواقع شما با این کار به مشتریهایتان بهای بیشتری میدهید و به آنها کمک میکنید که مشکلشان را حل کنند و فرصت را غنیمت شمارند و با خریدن از شما به احساس بهتری دست پیدا کنند.
زمانی که از خرید خود راضی باشند و به ما اعتماد داشته باشند، افراد جدیدی را برای خرید به ما معرفی مینمایند.
وقتی میخواهید محصول یا خدمتی را بفروشید لحظاتی را برای پرسید این سؤال از خود اختصاص دهید:
آیا من بیشتر به این اهمیت میدهم که برای رسیدن به آنچه خودم میخواهم تلاش میکنم یا واقعاً به دیگران کمک میکنم تا به آنچه میخواهند برسند؟
بنابراین وقتی میبینید دارید به خودتان فکر میکنید کافی است به هدفتان برگردید و تمرکزتان را روی دیگران بگذارید.
فروش هدفمند یک شعار نیست بلکه یک شیوه زندگی است که ما باید بر مبنای آن عمل کنیم.
این دقیقاً همان چیزی است که ما باید در زندگی فروشندگی خود رعایت کنیم.
وقتی از این موضوع آگاه باشید و این آگاهی را در هر کاری که انجام میدهید استفاده کنید، نهتنها خدمات و محصولتان را راحتتر میفروشید بلکه لذت بیشتری هم میبرید.
وقتی به دیگران کمک کنیم هم استرسمان کمتر میشود و هم فروشمان بیشتر میشود.
بنابراین فروش هدفمند بهترین سرمایهگذاری است که میتوانید در فروش حال و آیندهتان انجام دهید.
شما معمولاً قبل از فروش به چه چیزی فکر میکنید؟
آیا به اعتراض مشتری و یا اینکه ممکن است کار ما درست پیش نرود فکر میکنید؟
به هر چیزی که فکر کنید در ذهن خود یک تصویر ذهنی قبل از اتفاق افتادن، نقاشی میکنید.
پس مهم است قبل از اینکه شروع به کمک کردن کسی در خرید کنید،
لحظاتی وقت بگذارید و کل جریان فروش را درحالیکه همهچیز بهخوبی پیش میرود، در ذهن خود مجسم کنید.
هر چه این تصویر ذهنی مثبتتر و خوشایندتر باشد، احتمال موفقیت شما بیشتر میشود.
اگر میخواهید موفق شوید افکار مثبتی را به کار ببرید که باعث موفقیت شما شود.
زمانی که فرایند فروش را لذتبخش ببینید، به همان اندازه فروش بیشتری خواهید داشت.
مسائل را از زاویه دید دیگران ببینید نه زاویه دید خودتان. قبل از آنکه خود را جای دیگران بگذارید ابتدا باید جایگاه خود را بهعنوان فروشنده ترک کنید و خود را جای خریدار قرار دهید.
زمانی که این کار را انجام دهید هر فروشی آسانتر میشود.
این را ببینید که ویژگی محصول شما چطور میتواند بهگونهای باشد که مشکل خریدار را حل کند.
باید ببینید مشتری ازآنچه میخواهد، استفاده میکند و سود میبرد و احساس خوبی نسبت به خودش و چیزی که میخرد دارد.
جمعبندی
1. برای رسیدن به موفقیت لازم است که فروشنده کارآمدی باشیم.
2. برای فروشنده کارآمد بودن باید فروش هدفمندی داشته باشیم.
3. فروش هدفمند یعنی به دیگران کمک کنیم تا هنگامیکه از ما خرید میکنند نسبت به خودشان و نسبت به چیزی که میخرند احساس خوبی داشته باشند.
4. هدف از فروش تنها پول درآوردن نیست.
5. وقتی به دیگران کمک کنیم به خواستههایشان برسند هم لذت بیشتری میبریم و هم فروش بیشتری خواهیم داشت.
6. یک فروشنده موفق قبل از فروش تصویر ذهنی مثبت و خوشایندی دارد.
7. تصویر ذهنی قبل از فروش شامل سه مرحله است:
• دیدن مسائل از زاویه دید دیگران
• مزیتها
• پایان شاد
نویسنده: جناب آقای مهدی صیاد از دانش پذیران دوره دوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان