آیا استراتژی خروج از کسبوکار دارید؟ کاسینی ناسا، مدارگردی که در سال 1997 به فضا فرستاده شد، مطمئناً این کار را نکرد.
635 گیگابایت داده جمعآوری کرد، 4.9 میلیارد مایل را پیمود و در مدت 20 سال بیش از 450000 عکس گرفت.
کاسینی سازنده و وقف مأموریت خود بود - درست مثل یک صاحب کسبوکار.
پس از یک سفر هفت ساله در فضا، کاسینی به مدار اطراف زحل رفت و 13 سال در آنجا ماند.
حلقهها و جو زحل را کاوش کرد و اطلاعاتی که به ناسا فرستاد، درک ما را از نوع حیات ممکن در جهانهای فراتر از زمین گسترش داد.
یک شغل 20 ساله شوخی نیست، بهخصوص در اقتصاد امروز.
پس از 20 سال خدمت، کاسینی برای بازنشستگی به زمین بازنگشت.
هیچکس هرگز فکر نکرده است که "راهبرد خروج برای این مأموریت چیست؟"
این یک کار داشت، و در 15 سپتامبر 2017 با برخورد به زحل، به خدمت خود پایان داد که له و تبخیر شد.
شما نمیتوانید یک شغل را پشت سر بگذارید، اما میتوانید یک کسبوکار را ترک کنید، اگر یک استراتژی خروج دارید.
آیا از کسبوکار خود برای موفقیت آینده استفاده خواهید کرد؟ یا مثل کاسینی تصادف میکنید و میسوزید؟
استراتژی خروج چیست؟
استراتژی خروج به اسم: وسیلهای از پیش برنامهریزیشده برای رهایی از موقعیتی که سخت یا ناخوشایند شده است بهنحویکه ضررهای کلی را محدود میکند.
بااینحال، یک استراتژی خروج از کسبوکار نباید ناخوشایند باشد.
این میتواند بهسادگی به این معنی باشد که شما تمام آنچه را که برای شرکت خود در نظر گرفتهاید انجام دادهاید و آماده هستید تا به مرحله بعدی زندگی خود بروید.
هدف شما میتواند این باشد که کسبوکار شما به میزان معینی از رشد دست یابد.
هدف مشترک دیگر این است که کسبوکار شما بهاندازه کافی تثبیتشده و قابلفروش باشد تا بتوانید آن را بفروشید.
صرفنظر از این، کسبوکار شما بهجایی رسیده است که برای شما مناسب است که از آن فاصله بگیرید و اکنون زمان آن رسیده است که به استراتژی خروج خود عمل کنید.
برنامه کسبوکار استراتژی خروج شما باید از نظر مالی و عاطفی برای شما سودمند باشد و با میراث موردنظر شما مطابقت داشته باشد.
چرا به یک استراتژی خروج از کسبوکار نیاز دارم؟
به این فکر کنید که چرا شرکت خود را در وهله اول راهاندازی کردید. آیا اینطور بود که میتوانستید تمام روز را پشت میز بنشینید و دستور دهید و قرارداد ببندید؟ احتمالاً نه.
احتمالاً تصور کردهاید که چگونه داشتن آزادی مالی میتواند زندگی شمارا بهتر کند. اگر نگران پول نبودید، میتوانید بیشتر سفر کنید.
میتوانید زمان بیشتری را با خانواده خود بگذرانید. شما میتوانید علایقی را که دوست دارید و میخواهید انجام دهید را دنبال کنید، این کار با یا یادگیری مهارتهای جدید امکانپذیر بود.
استراتژی خروج از کسبوکار به شما این امکان را میدهد که از فعالیتهای روزمره خود یک گام به عقب بردارید.
به شما اجازه میدهد تا شروع به ایجاد یک ماشین پول کنید که میتواند شمارا بدون پا گذاشتن در دفتر حفظ کند و درنهایت به شما این امکان را میدهد که کسبوکار خود را بفروشید یا چیزی سودآور را به نسل بعدی منتقل کنید.
هیچکس نمیخواهد یک تجارت کوچک و بیسود بخرد و همچنین نمیخواهد این نوع کسبوکار را واگذار کند.
خریدار بالقوه شما میخواهد شرکتی پررونق ببیند، شرکتی که سرمایهگذاری شمارا برگردانده و به گسترش خود ادامه دهد.
اگر میخواهید درنهایت کسبوکار خود را بفروشید و با پول آن برای تحقق رؤیاهای خود استفاده کنید، باید چیزی بسازید که بتوانید بفروشید.
این بدان معناست که از همان ابتدا بدانید که میخواهید آن را بفروشید و بدانید که یک خریدار بالقوه چه آرزویی دارد.
اگر قصد فروش آن را ندارید، در عوض آن را به فرزندان خود بسپارید یا آن را به روش دیگری منتقل کنید، به یک استراتژی خروج از کسبوکار نیاز دارید که برای این کار برنامهریزی کند.
ایجاد یک استراتژی خروج نیز میتواند به شما کمک کند تا کسبوکار خود را سریعتر رشد دهید و موفقتر باشید.
اگر روی فروش شرکت خود تمرکز فوقالعادهای داشته باشید، اهدافی را تعیین کرده و انتخابهایی خواهید داشت که بهجای رکود، به رشد کسبوکار شما منجر میشود.
چه کسی به یک استراتژی خروج نیاز دارد؟
بهطور خلاصه همه.
اما اگر هنوز استراتژی خروج ندارید، تنها نیستید. بسیاری از صاحبان مشاغل، شرکتهای خود را از پایه میسازند و سپس متوقف میشوند.
آنها تصمیم گرفتند محصولی بسازند یا خدماتی را ارائه دهند تا کسبوکارشان را به شکلی متفاوت، متفاوت کنند، اما بیشتر از این به آینده فکر نمیکنند.
چرا آنها؟ راهاندازی یک کسبوکار، کار خستهکنندهای است. برای بسیاری از صاحبان مشاغل، فکر ترک کسبوکارشان ناراحتکننده است.
به دلیل این مقاومت، برخی از صاحبان مشاغل ممکن است هرگز به این فکر نکرده باشند که "استراتژی خروج چیست؟" و "آیا باید یک طرح تجاری استراتژی خروج داشته باشم؟" این صاحبان مشاغلی احتمالاً دچار ترس هستند: ترس از رها شدن، ترس از شکست در یک سرمایهگذاری تجاری جدید، ترس از بازنشستگی – این لیست بالقوه ادامه دارد.
همانطور که ترس میتواند در موقعیتهای دیگر زندگی مضر باشد، در این موقعیت نیز صدق میکند. مانند کاسینی، این صاحبان کسبوکار به رفتن و رفتن ادامه میدهند، اما متوجه میشوند که وقتی میخواهند برگردند، به زمین بازگردند - یا سرمایهگذاری خود را جبران کنند و آن را در جهت کاری که میخواهند صرف کنند - توانایی انجام این کار را ندارند.
کسبوکار آنها ممکن است برای آنها درآمد ایجاد کند، اما آنها بهسختی میتوانند از آن دور شوند.
کار سختی به نظر میرسد، اینطور نیست؟ اگر میخواهید یک مالک واقعی کسبوکار باشید، نهفقط یک اپراتور، به یک استراتژی خروج نیاز دارید.
انواع استراتژیهای خروج
دو نوع اصلی از استراتژیهای خروج وجود دارد: استراتژی خروج از کسبوکار، برای مالکانی که میخواهند ادامه دهند یا بازنشسته شوند، و استراتژی خروج کارکنان، برای زمانی که کارکنان شرکت را ترک میکنند.
هر دو بر نحوه درک کسبوکار شما و درنهایت سودآوری آن تأثیر دارند.
استراتژی خروج از کسبوکار
استراتژی خروج در کسبوکار چیست؟ این استراتژی شما برای انتقال کسبوکارتان به مرحله بعدی مالکیت آن است.
در ابتدا ممکن است غیرقابلتصور به نظر برسد، بهخصوص اگر هنوز در مراحل ابتدایی کسبوکار هستید.
شما تمام آنچه را که دارید در این سرمایهگذاری جدید میریزید. برنامهریزی برای خروج از آن، بهظاهر کنار گذاشتن آن برای یک صاحب کسبوکار جدید طرز فکر وحشتناکی به نظر میرسد.
برعکس: درحالیکه یک استراتژی خروج از کسبوکار مانند ترسیم یک برنامه برای شرکت شما نیست، یک جزء حیاتی برای موفقیت شما است.
اکثر صاحبان مشاغل استراتژیهایی برای مقیاس بندی، افزایش سهم بازار و سودآور شدن دارند، اما استراتژی برای خروج از خود ندارند.
استراتژی خروج کارکنان
همانطور که وقتی آماده ادامه کار هستید به یک استراتژی خروج از کسبوکار نیاز دارید، برای مقابله با اعضای تیمی که از شرکت شما استعفا میدهند نیز به یک استراتژی خروج کارکنان نیاز دارید.
خواه آنها به دلیل نارضایتی محل کار خود را ترک کنند و یا به خاطر گرفتن موقعیت جدیدی که رضایت آنها را فراهم میکند، مدیریت خروج آنها پیام مهمی به تیم شما میفرستد و میتواند به شما کمک کند وفاداری سایر کارمندان خود را حفظ کنید یا حتی تقویت کنید.
کلید یک استراتژی خروج موفق کارمند، حفظ خونسردی و حرفهای بودن است تا اطمینان حاصل شود که دانش از کارمندی که در حال واگذاری است به هرکسی که نقش او را بر عهده میگیرد، منتقل میشود.
مصاحبه خروج با کارمندی که کارش را ترک میکند و همچنین مصاحبه با افرادی که در بخش خود باقیماندهاند و مستقیماً تحت تأثیر ترک کار قرار میگیرند، ابزارهای استراتژی خروج کارکنان عالی هستند.
وقتی سؤالات درستی را هم از کارمند در حال خروج و هم از کسانی که با آنها کار میکردند بپرسید، میتوانید از خروج بهعنوان راهی برای بهبود فرهنگسازمانی خود استفاده کنید.
عناصر کلیدی یک استراتژی خروج از کسبوکار
استراتژی خروج شما بیش از چند فکری است که یک شب داشتهاید یا یک بحث سریع با شریک تجاری خود.
این یک برنامه اقدام مکتوب است که موارد زیر را در بر میگیرد:
• تاریخی که قصد دارید استراتژی خروج را اعمال کنید • ارزیابی کسبوکاری که قبل از خروج به آن خواهید رسید • اهداف هوشمند و یک برنامه عملی برای رسیدن به آن ارزشگذاری • همه گزینههای قابلاجرا برای خروج از کسبوکار (مانند چهار مثال زیر) • خریداران بالقوه برای کسبوکار شما
اگر سالها قبل یک استراتژی خروج ایجاد میکنید، بدانید که ممکن است همهچیز تغییر کند. عوامل تجاری مانند تغییرات در اقتصاد و در زندگی شما رخ خواهد داد.
استراتژی خروج شما درواقع میتواند به شما کمک کند با ارائه یک مسیر روشن برای دنبال کردن در مسیر خود بمانید و همیشه میتوانید آن را بهروز کنید.
نمونههایی از استراتژیهای خروج از کسبوکار
برای پاسخ کامل به این سؤال، "استراتژی خروج چیست؟" به این چهار طرح رایج و مزایا و معایب هرکدام نگاهی بیندازید.
استراتژی خروج شماره 1: استراتژی الگوی شرکت
استراتژی الگوی شرکت شامل گرفتن بیشترین حقوق است.
دلیل این استراتژی خروج از کسبوکار این است که هرچه میتوانید از کسبوکار بگیرید درحالیکه شکوفا شده است و پس از آماده شدن برای خروج، چیزی برای فروش باقی نمیماند.
مزایا:
شما میتوانید یک الگوی نسبتاً خوب داشته باشید و لازم نیست نگران ایجاد یک برنامه اقدام عظیم برای رشد باشید.
معایب:
ممکن است به ازای پولی که بیرون میکشید از شما مالیات گرفته شود و زمانی که آماده ترک کسبوکار هستید، پول زیادی نداشته باشید.
همچنین تیم خود را منحل میکنید، زیرا کسبوکارتان با خروج شما بسته میشود.
راهبرد خروج شماره 2: انحلال
اگر آماده هستید که آن را کنار بگذارید و بدهکار نباشید، میتوانید بهسادگی درهای شرکت خود را ببندید و کار را تمام کنید.
انحلال اغلب زمانی اتفاق میافتد که یک کسبوکار نتواند مشکلات را پیشبینی کند، یک برنامه تجاری استراتژی خروج نداشته باشد یا وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود، اما میتواند چیزی باشد که شما انتخاب میکنید.
مزایا:
این آسان است و نیازی به انتقال چیزی به صاحبان جدید نیست.
معایب:
کسبوکار شما درنهایت ارزشی نخواهد داشت و شهرت و روابط تجاری شما ممکن است آسیب ببیند.
درست مانند استراتژی خروج از سبک زندگی، کارمندان شما نیز با این استراتژی بیکار خواهند شد.
استراتژی خروج شماره 3: فروش به یک خریدار آشنا
اگر کسبوکاری را بر اساس معنا و هدف ایجاد کردهاید، احتمالاً دیگران به کاری که انجام میدهید باور دارند.
وقتی آمادهاید که یک استراتژی خروج را به کار بگیرید، این افراد همفکر میتوانند مایل به خرید آن از شما و ادامه چشمانداز شما باشند.
اغلب، این خریداران، کارمندان، اعضای خانواده یا همکاران هستند.
میتوانید بهمرورزمان فروش را تأمین مالی کنید تا به آنها این فرصت را بدهید که ارزش بازار منصفانه را بپردازند و درعینحال آزادی کسبوکار را با پرداخت وام ترک کنند.
مزایا:
شما از قبل خریداران را میشناسید و بنابراین بررسی پیشینه کمتر موردنیاز است.
همچنین میتوانید مشاهده کنید که کسبوکار شما همچنان به تحقق چشمانداز شما ادامه میدهد.
معایب:
ممکن است درنهایت آن را کمتر از ارزش آن بفروشید زیرا میخواهید به یکی از دوستان یا اعضای خانواده کمک کنید.
همچنین اگر مشکلاتی در تجارت پیش بیاید و خریدار شمارا سرزنش کند، میتوانید به خانواده یا دوستان خود آسیب بزرگی وارد کنید.
راهبرد خروج شماره 4: اکتساب
اکتساب رایجترین شکل استراتژی خروج است و شامل یافتن شرکت دیگری برای خرید شرکت شماست.
اگر به دنبال یک تناسب استراتژیک هستید و بتوانید آنها را در مورد ارزش خود متقاعد کنید، میتوانید از کسبوکار خود سود خوبی کسب کنید.
مزایا:
شما میتوانید خیلی بیشتر از ارزش واقعی شرکتتان به دست آورید، و لازم نیست نگران حفظ روابط شخصی با کسانی که کسبوکار را میخرند باشید.
ازآنجاییکه این رایجترین استراتژی خروج از کسبوکار است، میتوانید تعدادی متخصص را پیدا کنید تا به شما در تکمیل فرآیند کمک کنند.
معایب:
اکتسابها و انتقالهای بعدی ممکن است ناراحتکننده باشند و ممکن است مجبور باشید کارمندان ارزشمند خود را تماشا کنید که اخراج میشوند.
آنها همچنین میتوانند با شرایط غیررقابتی یا شرایط دیگری همراه باشند که میتواند راهاندازی یک شرکت دیگر را برای شما دشوار کند.
گامهای بعدی من کدام است؟
اکنونکه استراتژیهای مختلف خروج از کسبوکار را مرور کردهاید، وقت آن است که با خودتان روشن شوید.
از راهنماییهای جی آبراهام، راهنمای تجارت و غول بازاریابی استفاده کنید. اولین کاری که باید انجام دهید این است که اهداف و اولویتهای خود را مرور کنید.
اهداف شما برای استراتژی خروج از کسبوکار شما ممکن است بسته به مرحله زندگی شما متفاوت باشد.
اولویتهای شما هر چه که باشد، مطمئن شوید که استراتژی خروج شمارا به سمت زندگی و چیزی که میخواهید هدایت میکند.
توصیه دیگری از جی آبراهام: خودتان برای کسبوکارتان ارزش قائل نباشید.
در عوض، یک متخصص را استخدام کنید تا کسبوکار شما و تمام داراییهای آن را ارزیابی کند تا تصویر واضحی از ارزش آن به دست آورید.
این فرآیند همچنین به شما کمک میکند تا بفهمید کدام بخش از کسبوکار شما برای بهبود آماده است.
اگر خوششانس هستید، ممکن است بتوانید قبل از برداشتن گام بعدی در استراتژی خروج، بر اساس ارزیابی، چند اصلاح جزئی برای افزودن ارزش واقعی به کسبوکار خود انجام دهید.
اگر کسبوکار شما بهاندازهای که فکر میکنید ارزشمند نیست، ممکن است عاقلانه باشد که شش ماه یا یک سال را برای تعدیل احتمالی در نظر بگیرید.
با استفاده از فاکتورهای رشد تصاعدی داخلی جی آبراهام، میتوانید بهطور بالقوه ارزش واقعی کسبوکار خود را در مدتزمان کوتاهی اضافه کنید.
اکنونکه احساس واضحی از ارزش دارید، تصمیم بگیرید که کدامیک از استراتژیهای خروج در بالا با نیازهای شما مطابقت دارد.
به یاد داشته باشید، در حین انجام هر معامله، افشای کامل را برای خریداران بالقوه اعمال کنید. اگر از اطلاعات خودداری کنید، ممکن است کل معامله از بین برود.
وقتی پاسخ میدهید "استراتژی خروج در تجارت چیست؟" و "کدام استراتژی خروج برای من مناسب است؟"
شما میتوانید در حین ساختن کسبوکار خود در حرکت به سمت مرحله دیگری از رشد فعال باشید.
نوشتهای از آنتونی رابینز