تغییر نقشهای سنتی زنان نسبت به گذشته و تقاضای روزافزون آنان برای حضور در عرصههای مختلف اقتصادی، واقعیت انکارناپذیری جامعه مخصوص جامعه ایران است که این تغییرات حاصل دگرگونی در تمام ارزشها، رشد اندیشه مردمسالاری، افزایش تحصیلات زنان و افزایش اوقات فراغت زنان در منزل به خاطر مکانیزه شدن کارهای منزل و... است.
سهم زنان در نیروی کار با پیشرفت اقتصادی نسبت مستقیم دارد و یکی از نشانههای توسعه آن کشور میباشد.
رسیدن به اهداف سخت با تلاش مستمر امکانپذیر میباشد، اگر زنان توانمندیهای خود را بشناسند و دیدگاههای جنسیتی را از خود دور کنند میتوانند به هر آنچه میخواهند و علاقهمند هستند دست پیدا کنند.
باید بتوانیم از زمانهای مرده و اوقات فراغتی که در عصر ماشینی برای ما فراهم شده بیشترین استفاده را ببریم.
زنان میتوانند بینظیر باشند و موفقیتهای بینظیری هم خلق کنند.
همه زنان کارآفرین باوجود داشتن داستانهای متفاوت در طول زندگیشان در ویژگیهایی مشترک هستند ازجمله صبر، پشتکار، اعتمادبهنفس، آرمانگرایی، اهل عمل و کار، آیندهنگری فرصت گرا بودن، نوآور و خلاق و پیشقدم بودن آنها با توجه به داشتن تصویر مناسب از موقعیت خود برای رسیدن به آن برنامهریزی منطقی و عملی انجام میدهند و با توجه به قابلیتها و تواناییهایشان با تمام قدرت و شجاعت پیش میروند و در نظرسنجیها نشان داده که کسب درآمد بالا- اثبات توانایی- استفاده از تحصیلات حس کمک به دیگران و تغییر در زندگی آنها عاملهای اصلی در فعالیتهای اقتصادی آنهاست.
[caption id="" align="aligncenter" width="750"] ویژگی زنان کارآفرین در استفاده از کارمندان[/caption]هر زنی با استفاده از نیروی خلاق درونی خود میتواند موفقترینها در حوزه موردعلاقه هر زنی باشد.
جهان امروز، جهان رقابت، موفقیت و توسعه است ولی امروزه بر اساس آمارها از 24 میلیون شغل، تنها 4 میلیون شغل سهم زنان در کشور ماست و البته این یک مسئله جهانی است که حتی در آمریکا از 500 شرکت برتر آمریکایی، تنها مدیر 10 تا از آنها زن است و هرچه در سازمانها سطح مسئولیت بالاتر میرود، تعداد زنان کمتر میشود، ولی امروزه خوشبختانه با نادیده گرفتن شکاف جنسیتی تعداد آنها رو به افزایش است و زنان کارآفرین نقش پررنگتری در اقتصاد ایفا میکنند و یکی از دلایل آن علاوه بر نادیده گرفتن شکاف جنسیتی، نرخ پایین رشد جمعیت به همراه پیر شدن جمعیت است که دولتها و مردم را به لزوم فعالیت اقتصادی زنان آگاهتر کرده است زیرا نیمی از جمعیت را زنان تشکیل میدهند.
آنچه میتوان در مورد ویژگیهایی که در زنان است و آنها را میتوانند به یک کارآفرین موفق تبدیل کند، گفت این است که آنها در سازماندهی کارهایشان بسیار موفق عمل میکنند و میتوانند بین کار و زندگیشان به یک تعادل برسند که اگر غیرازاین باشد زندگیشان تبدیل به یک محیط آشفته میشود، چون آنها مسئولیت شخصی و خانوادگی را هم برعهده دارند و در منزل بهعنوان مدیر داخلی خانه شناخته میشوند و میدانند که بین کار و زندگی ذهن را برای ایدههای خلاق آماده میکند.
در آمارها مشخص شده که در کشورهای درحالتوسعه آن دسته از زنان کارآفرینی که به زندگی خانوادگی، دوستان، سلامت و روح و روان خود توجه بیشتری میکنند، موفقتر هستند. پس اهدافشان را با برنامه عملی و شفاف تجهیز میکنند و آنها را رتبهبندی مینمایند.
[caption id="" align="aligncenter" width="750"] مهمترین ویزگی های زنان کارآفرین[/caption]داشتن نگاه و نگرش مثبت به امور باعث پیشرفت کارآفرینان در کارشان میشوند و همچنین تبدیل ایده هاشون به برنامههای عملی که اگر این دیدگاه مثبت نباشد با اولین مانع تلاشها متوقف میشود.
آنها با توجه به نقاط قوتی که دارند سعی میکنند شغل یا شرکتی ایجاد کنند و میدانند حتماً در آن موفق خواهند بود.
آنها نگرش متفاوتی از شکست دارند و میدانند که شکست پایان راه نیست و نگرش آنها نسبت به شکست مثبت است و از آنها راهی برای پیروزی پیدا میکنند و دوباره بلند میشوند، حتی بعد از رسیدن به هدف، یک هدف جدید برای خود انتخاب میکنند و همیشه پویایی را حفظ میکنند و در هر بخشی از زندگی شکر گذار هستند.
ویژگی بارز هر کارآفرین و مخصوصاً زنان کارآفرین، داشتن اعتمادبهنفس بالاست آنها دقیقاً میدانند چه میخواهند و چه باید انجام دهند و سعی میکنند با تمام وجود کاری کنند که رؤیاهایشان به حقیقت تبدیل شود و از هیچ تلاشی فروگذار نیستند.
هنگامیکه فرد تصویر ذهنی مثبتی از خود دارد و مسئولیتپذیر است روحیه کارآفرینی او قویتر و دیگران هم بیشتر به او اعتماد میکنند.
ویژگیهای دیگر آنها آمادگی همیشگی برای آموزش است که سعی میکنند با آموزشهای همیشگی هم از نظر کاری و هم اخلاقی و اجتماعی ارتقا یابند و دچار غرور عصبی نمیشوند و خود را در دام همهچیزدانی نمیاندازند که یکی از نقاط ضعف کارآفرینان مرد میباشند.
پس همیشه در حال مطالعه مطالب جدید و یادگیریهای روشهای جدید هستند.
همچنین از افراد مثبت و تأثیرگذار از اطرافشان کمک میگیرند و میدانند هیچ فردی بهتنهایی موفق نمیشود.
و با آموزشهای موثرعشق و علاقه واقعی نسبت به کار پیش میروند و انرژی خود را همیشه ریکاوری میکنند و از موفقیت یک تصویر مناسب دارند و همچنین شیوههای کار خود را به جانشینهایشان آموزش میدهند که این وضعیت بیشتر است تا شرکتهای تحت مالکیت مردان و همین ویژگی باعث میشود که از همفکری دیگران همزمان با آموزش استفاده کنند.
طبق آمار 70 درصد از شرکتها بعد از سه سال منحل میشوند ولی نرخ انحلال شرکتهایی که توسط زنان تأسیس میشوند کمتر از آقایان بوده چون زنان از موانع در جهت منافع شرکت استفاده میکنند و خود را با توجه به اینکه جنسیتشان زن است از قبل نسبت به موانع زیاد آماده کردند و ناامید نمیشوند.
سختتر و منظمتر کار میکنند و به چیزهای بیارزش توجه نمیکنند و چون بر اساس فیزیولوژی بدنی که دارند و قادرند برخلاف مردان در یک لحظه ذهن خود را معطوف چند مورد کنند، میتوانند ریزبینی و دقت بالاتری داشته باشند و همچنین چون میزان مصرف کالاها توسط زنان بیشتر از مردان است پس نیازهای بازار را بهتر تشخیص میدهند پس تولید آنها نیاز واقعی بازار است که باز یکی از عوامل موفقیت آنهاست.
همچنین موقعیت اطراف را درک میکنند و هرگز بیخود بیجهت، زود عصبانی نمیشوند و در موقعیتهایی که لازم باشد با رقیبان و دیگران همکاران در صلح و همکاری باشند این کار را میکنند و اگر لازم ببینند دوری میکنند.
از دیگر ویژگی بارز زنان کارآفرین صداقت آنها و حرکت طبق قانون و احتیاط و آیندهنگری و اقدامات غیر صادقِ است که حس اعتماد دیگر شرکتها برمیانگیزد.
در آمریکا میزان همکاری با شرکتهای زنان در 10 سال گذشته 10 درصد افزایشیافته زیرا شرکتها مایلاند با کسانی که صادق و قابلاطمینان هستند با آنها همکاری کنند و سرسختی آنها برای اتمام خوب کارها بسیار شگفتانگیز است و ناامیدی دیرتر به سراغ آنها میایند.
[caption id="" align="aligncenter" width="750"] زنان کارآفرین چه مشکلاتی دارند؟[/caption]موفقیت زنان در امور اقتصادی نهتنها باعث کسب سود میشود بلکه منافع اجتماعی و فرهنگی را نیز به همراه دارند.
و زنان به دلایلی همچون کاهش دستمزدها، بیکاری و نارضایتی از شغل قبلی پا به عرصه کارآفرینی میگذارند.
ولی در کل سهم زنان شاغل تنها 10 درصد است.
در ایران در فاصله سالهای 55 تا 75 بیشترین میزان اشتغال در کشور بهصورت کارآفرینی بوده ولی به دلیل عدمحمایت و هدایت درست در مسیر رشد و توسعه از این رشد دور ماندیم.
از موانع موجود در امر کارآفرینی زنان در بعد فردی میتوان به عوامل زیر اشاره داشت:
1. بین تواناییهای شخصیتی از قبیل اعتمادبهنفس و پنداشت از خود بر اشتغال زنان رابطه متقابل وجود دارد و تأثیر مستقیم دارد.
2. هرچه نرخ باروری به دلیل جوانی جمعیت افزایش مییابد، با نزول اشتغال زنان مواجه هستیم.
همچنین بین تعداد فرزند و اشتغال رابطه معکوس وجود دارد. وضعیت تأهل نیز بیتأثیر در موضوع نیست بهطوریکه زنان مجرد از آزادی بیشتری برای اشتغال و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی نسبت به متأهلین برخوردارند. تحصیلات نیز عامل قابلتوجه است.
بهصراحت میتوان گفت که عوامل محیطی نقش بسیار مهمی را نسبت به عوامل فردی عهدهدار است، چراکه ویژگیهای شخصیتی و توانمندیهای روانی بسیار متأثر از عوامل محیطی است همچنین وضعیت اجتماعی، فرهنگی، حقوقی، دینی، سیاسی و اقتصادی جامعه مطمئناً نقش بسزایی در تقویت یا تضعیف فعالیتها در امور متفاوت دارد.
همچنین موانع خانوادگی که از سوی اعضای خانوادهها برای یک زن کارآفرین ایجاد میشود، یکی از محدودیتهای کلیدی و نگهداری و مراقبت از فرزندان است که به دلیل مشغله کاری و سفرهای داخلی و خارجی همواره دغدغه اصلی است.
همچنین ناامیدیهای اجتماعی جلد فعالیت بیشتر آنان را گرفته، فرهنگ مردسالاری همواره رواج دهنده باورهای سنتی و کلیشه جنسیتی بوده و از ابتدا دختران خود را جنس دوم در نظر گرفتهاند و این باعث تضعیف اعتمادبهنفس و تعمیق حس حقارت و خودکمبینی تواناییهایشان شده است.
در سالهای اخیر با توجه به اینکه شاغلین زن که تحصیلات عالیه داشتند بیشتر از مردان بوده است ولی تنها 5 درصد آنها به سمتهای بالای اداری و مدیریتی رسیدهاند.
با توجه به اینکه کارآفرینان برای راهاندازی طرحهای خود نیاز به حمایت مالی دارند که این حمایتها شامل وامهای رسمی و غیررسمی از بانکها و سایر مراکز میباشند و بازپرداخت وامها توسط زنان بیشتر از مردان بوده است ولی هنوز زنان با مشکلات مالی زیادی روبرو هستند.
به امید روزی که بانوان عزیز سرزمین پهناور ایران بتوانند با پشتکار و تلاش همهجانبه، موانع را پشت سر بگذرانند و نامی جاودان از خود بر جای بگذارند.
نویسنده: سرکار خانم فاطمه تقی زاده از دانش پذیران دوره دوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان