درک آنچه واقعاً برای شما در زندگی مهم است، ضرورت دارد و اینکه پول برای رسیدن به آن، چه نقشی دارد؟
هرازگاهی، یک مطالعه جدید ظاهر میشود که در مورد پول و خوشبختی صحبت میکند.
مطالعه جدید دانشگاه پردو را در نظر بگیرید که میگوید خوشبختترین افراد جهان بهطور متوسط سالانه 95000 دلار درآمد دارند (این مطالعه در مورد افراد است، نه خانوادهها).
آنها بیش از 1.7 میلیون نفر از 164 کشور را موردبررسی قراردادند.
یا نگاهی به نظرسنجی از 2000 زوج از سایت eHarmony بیندازید، که میگوید خوشبختترین زوجها،
مجموعاً بیش از 200،000 دلار در سال، درآمد دارند. (ظاهراً تحصیلات بالا و داشتن سه فرزند نیز ضرری ندارد).
این نوع نظرسنجیها سرگرمکننده هستند، اما من فکر میکنم همه ما میدانیم که نمیتوان در مورد واقعی بودن آنها خیلی حساب کرد.
از این گذشته، همه نظرسنجیها عمدتاً نظرات مردم در مورد میزان خوشحالی آنها است و تعریف خوشبختی میتواند در افراد مختلف بسیار متفاوت باشد.
خوشبختی یک اندازهگیری شخصی است که بهسختی میتوان از آن در مقیاس جهانی استفاده کرد.
بهعلاوه، دادهها همیشه در حال تغییر هستند. درست سیزده سال پیش، شادترین مردم جهان 75000 دلار درآمد داشتند.
این بر اساس نظرسنجی گالوپ از 450،000 آمریکایی در سالهای 2008 و 2009 بود.
در همان زمان طبق نظرسنجی دانشگاه پردو، "معیار خوشبختی این بود که شما فقط قبض خود را پرداخت میکردید
و بهاندازه کافی برای سرپا نگهداشتن زندگی خود پول داشتید."
حتما بدانید: خودشکوفایی چیست
اگرچه این نوع تحقیقات درباره پول و خوشبختی، خبرهای خوبی میدهند، اما برای ارزیابی شادی شخصی شما، چندان مفید نیستند.
مگر اینکه از مقایسه خود با دیگران خوشحال باشید.
اما یک نکته خوب که همه این نوع تحقیقات نشان میدهد این است که درک اینکه در زندگی به دنبال چه نوع شادی هستید، مهم است.
و بخشی از آن این است که دریابید نقش پول برای شما چیست و چرا در وهله اول آن را میخواهید.
بههرحال، پول فقط یک ابزار است. بهتنهایی نمیتواند کاری انجام دهد. فقط میتوان از آن برای انجام کارهای دیگر استفاده کرد.
بنابراین، مهم است که تعیین کنید پول برای شما چه معنایی دارد.
بنابراین، آیا پول شمارا خوشبخت میکند؟
اکثر مردم وقت نمیگذارند که بفهمند در مورد پول واقعاً چه اعتقادی دارند.
برای برخی، پول ریشه همه بدیها است که باید به هر قیمتی از آن اجتناب شود و در مورد آن صحبت نکنند.
افرادی که پول درمیآورند دشمن هستند. این ثروتمندان در برابر فقرا هستند.
برای دیگران، پول همهچیز است. آنها دوستان، خانواده و صداقت را برای به دست آوردن آن فدا میکنند.
خوب یا بد، درک ما از پول، اغلب زندگی ما را شکل میدهد. و درک ما از پول اغلب چیزی است که از سنین جوانی به ما منتقل میشود،
بدون نگاه انتقادی دریافت میشود و به شیوههای نامرئی در زندگی خودش را نشان میدهد.
به همین دلیل است که پول، اغلب ما را بهگونهای اداره میکند که ما نمیتوانیم بفهمیم.
زیرا ما واقعاً پول و نحوه کار آن را درک نمیکنیم.
بیشتر بخوانید: چگونه میتوان به استقلال مالی دستیافت
پدر فقیر من معتقد بود که عشق به پول بد است و سود بیشازحد به این معنی است که شما حریص هستید.
او باور نداشت که پول میتواند خوشبختی بیاورد!
او بهعنوان رئیس مدرسه در هاوایی، وقتی روزنامهها میزان درآمدش را منتشر کردند خجالت کشید،
زیرا احساس میکرد در مقایسه با معلمانی که برای او کار میکردند، خیلی زیاد حقوق میگیرد.
او فردی خوب، صادق و سختکوش بود که تمام تلاش خود را برای دفاع از دیدگاه خود مبنی بر اینکه پول در زندگی مهم نیست، انجام داد.
پدرم تحصیلکرده و درعینحال فقیر، دائماً میگفت:
• "من علاقه چندانی به پول ندارم."
• "من هرگز ثروتمند نخواهم شد."
• "از پسش بر نمیام."
• سرمایهگذاری خطرناک است. "
• "همهچیز پول نیست."
از بسیاری جهات، پدر فقیر من به آنچه من دیدگاه قدیمی پول مینامم، پایبند بود.
وقتی جوان بودم، دنیای پول کاملاً مشخص بود. در اکثر موارد، اگر از توصیههای قدیمی برای رفتن به یک مدرسه خوب،
یافتن شغل خوب، خرید خانه، صرفهجویی در پول و سرمایهگذاری در مجموعهای متنوع از سهام، اوراق قرضه و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک پیروی کنید،
میتوانید این کار را انجام دهید. این توصیه سادهای برای یک زندگی متوسط بود ... درست همانطور که پدر فقیر من میخواست.
با گذشت زمان، دنیای پول پیچیدهتر شد. دلار از استاندارد طلا سقوط کرد و باعث ایجاد نوسانات بیثباتی در ارزش آن شد.
برنامههای مزایای تعیینشده، که به برنامههای تأمینشده توسط کارفرمایان نیز معروف است،
به نفع برنامههای مشارکت مشخص کنار گذاشته شد، که مستلزم سرمایهگذاری در بازارهای سهام توسط کارکنان تحصیلکرده غیرمالی بود.
درنتیجه، کلاس مشاوران مالی بالا رفت. دنیای پول بهطور فزایندهای جهانی شد و حفظ بازارها را دشوارتر کرد.
برای بسیاری از مردم مانند پدر فقیر من، اگرچه قوانین پول تغییر کرده است، اما دیدگاه آنها در مورد پول تغییر نکرده است.
آنها قاطعانه به قوانین قدیمی پول پایبند بودند، حتی زمانی که برای اطمینان از سطح متوسط زندگی کار نمیکردند، چه برسد به یک بازنشستگی راحت.
بعدها در زندگی، پدر فقیر من از بسیاری چیزها پشیمان شد، ازجمله اینکه او چیز زیادی برای ترک فرزندانش،
یا انتقال اطلاعات مالی زیاد به فرزندانش نداشت.
من هنوز به یاد دارم که او در هنگام بیماری در بیمارستان، با اشک از من و خواهر و برادرم عذرخواهی میکرد.
پیشنهاد عالی: زندگی خود را امروز تغییر دهید
متأسفانه، درست مانند پدر فقیر من و فرزندانش، بسیاری از والدین اطلاعاتی را در مورد پول یا نحوه کسب آن به فرزندان خود منتقل نکردهاند.
بر اساس نظرسنجی هریس در سال 2016، "تقریباً 80 درصد از هزارهها در بازار سهام سرمایهگذاری نمیکنند."
وقتی از آنها پرسیدند چرا:
• 40 درصد گفتند پول کافی ندارند
• 34 درصد گفتند که نمیدانند چگونه
• 13 درصد بدهی دانشجویان را مقصر میدانند
همه اینها بهانه کسانی است که تحصیلات مالی ندارند.
اگر شما پول کافی ندارید، به این دلیل است که شما هرگز یاد نگرفتهاید که چگونه بهجز شغل خوب پول درآورید (نکات قدیمی پول).
اگر نمیدانید چگونه سرمایهگذاری کنید، به این دلیل است که نحوه عملکرد پول به شما آموزش داده نشده است
و احتمالاً به شما گفتهشده است که پسانداز کنید و خانه بخرید (نکات قدیمی پول)
اگر آنقدر بدهی دانشجویی دارید که نمیتوانید سرمایهگذاری کنید، دروغی که برای موفقیت باید به مدرسه خوب بروید را باور کردهاید (نکات پول قدیمی).
این را به این واقعیت اضافه کنید که هزارهها عاشق خرج کردن هستند.
در حقیقت، یک مطالعه اخیر نشان میدهد که هزارهها "... بیش از سهچهارم هزارهها میخواهند لباس،
ماشین و ابزارهای فناوری مشابه دوستان خود داشته باشند و حدود نیمی از آنها برای پرداخت هزینه باید از کارت اعتباری استفاده کنند.
نیازهای اولیه روزانه مانند غذا و آب و برق. بیش از 25 درصد از آنها تأخیر در پرداخت داشتهاند
و بیش از نیمی از آنها هنوز نوعی کمک مالی از والدین خود دریافت میکنند.
سرانجام، همانطور که قبلاً نوشتم، وضعیت آموزش مالی وخیم است. تنها 13 درصد از آمریکاییها در مورد پول آموزشدیدهاند.
خبر خوب برای هر نسلی این است که هنوز دیر نیست که تفکر خود را درباره پول از قوانین قدیمی پول به قوانین جدید پول تغییر دهید.
شما فقط باید با دیدی متفاوت نسبت به پول، شروع کنید، که این یک ابزار مهم است.
یک مطلب کاربردی: چگونه افراد ثروتمند پول خود را سرمایهگذاری میکنند
پول یک ابزار مهم است
پدر پولدار من دیدگاه متفاوتی نسبت به پدر فقیر من (و بیشتر مردم در مورد پول) داشت.
او فکر میکرد این احمقانه است که زندگی خود را صرف پول کنید و وانمود کنید که پول اهمیتی ندارد.
پدر پولدار معتقد بود که زندگی مهمتر از پول است، اما پول برای حفظ زندگی مهم است.
او اغلب میگفت، "شما فقط چند ساعت در روز وقت دارید و فقط میتوانید خیلی سخت کارکنید.
بنابراین، چرا برای پول سخت کار میکنید؟
بیاموزید که پول داشته باشید و مردم برای شما سخت کار میکنند و میتوانید در انجام کارهای مهم آزاد باشید.
برای پدر ثروتمندم مهم بود:
• او زمان زیادی برای تربیت فرزندانش دارد.
• او برای کمکهای خیریه و پروژههایی که از آنها حمایت میکند پول دارد.
• انجام مشاغل و ثبات مالی جامعه
• او زمان و پول لازم برای مراقبت از سلامتی خود را دارد.
• بتواند با خانواده خود به دور دنیا سفر کند.
پدر ثروتمند میگوید: "این چیزها پول میخواهد." "به همین دلیل پول برای من مهم است. پول مهم است، اما من نمیخواهم زندگیام را صرف کار برای آن کنم. "
پدر ثروتمند من متوجه شد که پول فقط ابزاری است که به شما اجازه میدهد کارهایی را انجام دهید که بیشترین خوشبختی را برای شما به ارمغان میآورد.
هدف زندگی پدر ثروتمند این نبود که بیشترین پول را برای شاد بودن به دست آورد.
بلکه هدف او این بود که بفهمد چه چیزی او را خوشبختترین فرد در زندگی میکند و سپس پول کافی کسب کند تا بتواند این کارها را انجام دهد.
به همین دلیل او معتقد بود که پول میتواند شادی و خوشبختی بیاورد.
چه چیزی برای شما مهم است؟
اکثر مردم همان چیزهایی را که پدر ثروتمند من انجام میدهد، مهم میدانند. من میدانم که پدر فقیرم این کار را کرده است.
مشکل پدر فقیر من این بود که نگرش او نسبت به پول، او را فقیر نگه میداشت. و چون فقیر بود، توانایی انجام کارهایی که برایش مهم بود را نداشت.
حقیقت این است که پول همهچیز نیست، اما به ما کمک میکند هر کاری را که دوست داریم انجام دهیم.
بنابراین، چه چیزی برای شما مهم است؟ آیا آزادانه قادر به انجام کارهایی هستید که دوست دارید؟ یا مشکلات مالی شمارا عقب میاندازد؟
و پول را چگونه میبینید؟ آیا بد است یا ابزاری است که به شما در انجام کارهای مهم کمک میکند؟
نحوه پاسخگویی به این سؤال همهچیز را تغییر میدهد.
بیشتر: ۳ عادت بد که شما را از کسب ثروت باز میدارد
اگر آماده سرمایهگذاری روی خودتان هستید، در اینجا سه مرحله عملی است که میتوانید انجام دهید.
1- سرمایهگذاری در آموزش مالی
مسئولیت آینده مالی خود را بر عهده بگیرید. به کسی اعتماد نکنید و انتظار نداشته باشید کسی این کار را برای شما انجام دهد.
برنامه خود را بررسی کنید و بیرحمانه فعالیتهایی را که زمان شمارا هدر میدهند اما ارزش کمی دارند، قطع کنید.
سپس، آن زمان را با یک دوره آموزشی مالی پرکنید. کتابها و وبلاگها را بخوانید،
به پادکستها گوش دهید، در سمینارها و شبکهها شرکت کنید و یک مربی پیدا کنید.
2- پسانداز برای بازنشستگی را متوقف کنید
شروع به پسانداز برای سرمایهگذاری کنید. با دانش مالی جدید خود، فقط پسانداز کنید و از آن برای سرمایهگذاری استفاده کنید.
فکر نکنید سرمایهگذاری فقط شامل سرمایهگذاری در بازار سهام است.
هر چهار طبقه دارایی را بررسی کنید: املاک، کالاها، کاغذ و تجارت. کوچک شروع کنید، یاد بگیرید و از آنجا بسازید.
با آن مانند یک بازی ویدیویی واقعی رفتار کنید.
3-یاد بگیرید که لذت خود را به تأخیر بیندازید
هنگامیکه در سرمایهگذاری موفقیتهای شما شروع میشود، "درمان خودتان" وسوسهانگیز خواهد بود. نکن. حداقل الان نه.
از درآمد خود برای سرمایهگذاری بیشتر استفاده کنید.
پس از تسلط بر سرمایهگذاری، از جریان نقدی خود برای پوشش خریدهای بدهی خود مانند اتومبیل، تعطیلات و موارد دیگر استفاده کنید.
فقط تا زمانی که درآمد خود را با درآمد سرمایهگذاری جایگزین کنید، لذت خود را به تأخیر بیندازید.
اگر این سه کار را انجام دهید، وضعیت مالی خود را تغییر خواهید داد و سال فوق العاده ای پیش رو خواهید داشت.
نوشتهای از رابرت کیوساکی