دوازده تن از بنیانگذاران یا رهبران استارتآپها ویژگیهایی را به اشتراک میگذارند و از فروتنی گرفته تا توانایی حفظ تمرکز در هرزمان، را از مشخصههای بارز رهبران بزرگ میدانند.
ما از دوازده بنیانگذار موفق شورای کارآفرینان جوان پرسیدیم که بیش از همه، کدام ویژگی را بهعنوان اصلیترین ویژگی رهبران استارتآپهای بزرگ میدانند.
بههرحال، سوای اشتیاق که مهم هم هست، در واقع چه چیزی یک رهبر خوب را، به یک رهبر عالی تبدیل میکند؟ بهترین پاسخهای ارائه شده توسط این افراد در ادامه این مطلب آمده است.
«هیچ طرحی از مواجهه با دشمن جان سالم به در نمیبرد.» این بیثباتی در نقلقول سپهبد آلمانی هلموت فون مولتکه، نمیتواند درستتر از این باشد.
رهبران استارتآپها باید درحالیکه کسبوکارشان روبهجلو حرکت میکند، انعطافپذیر باشند و بتوانند برنامههای خود را تغییر دهند (حتی کنار بگذارند).
آنها باید بتوانند بدون خشمگین شدن، استرس یا بیاحترامی، این کار را انجام دهند. مشاهده چنین احساساتی در یک رهبر، روحیه شرکت را در هم میشکند.
هرزمان که شرکت با شکست مواجه میشود، باید رهبر نیز مقصر شناخته شود. هرزمان که شرکت موفق شد، کارمندان نیز باید در آن دخیل باشند. کارمندان شما وسیلهای برای تأمین مالی نفس شما نیستند.
اگر شما یک شرکت را اداره میکنید، اکنون کارکنان شما مشتریان شما هستند، و اولویت اصلی شما باید تأمین نیازهای آنها باشد، نه نیازهای خودتان.
بهعنوان یک رهبر، میتوانید بهراحتی با سرمایه، زمان و انرژی خود از مسیر منحرف شوید. احتمالاً شما تمایل دارید به هر رویداد، هر سخنرانی و هر ضیافت شامی بروید.
تمرکز چیزی است که واقعاً مهم است. شما باید زمان و انرژی را صرف فعالیتهایی کنید که بیشترین تأثیر را برای کسبوکار و موفقیت آن دارند.
تست لیتموس را انجام دهید تا متوجه شوید مسائل اصلی سازمان چه هستند، تنها دعوتها را بپذیرید و برای آنچه که در این آزمون موفق شدهاند، وقت بگذارید.
موفقترین رهبران استارتآپ تشخیص میدهند که برای دریافت همه حقایق برای دهها تصمیمی که هر روز میگیرند، وقت ندارند.
در عوض، آنها فقط باید اطلاعات کافی برای تصمیمگیری صحیح جمعآوری کنند تا شرکت بتواند روبهجلو حرکت کند.
برخی از این تصمیمات اشتباه خواهند بود، اما بهتر است از آن اشتباهات درس بگیریم و دوباره تلاش کنیم تا اینکه در بلاتکلیفی ساکن بمانیم.
راهاندازی یک شرکت جدید، از هر نوعی که باشد، آسان نیست. اگر به هر کارآفرینی نگاه کنید، اشتیاق آنها را برای کارکردن، حتی در زمانهای سخت، میبینید. اما این مسئله در میان بزرگان، فراتر از اینها است.
کارآفرینان بهطورجدی و مؤثری حاضرند عرق بریزند، حتی اگر دیگران نتوانند این دیدگاه را درک کنند. آنها بهجای اینکه بخواهند عجله کنند و کارها را رها کنند، آهسته و پیوسته، اجزای کوچک کارهای متوالی را انجام میدهند
بینش مهمترین ویژگی یک رهبر استارتآپ است. بااینحال، بالاترین کار، القای رؤیا است: تشویق افراد اطرافتان به باور به دیدگاه و تلاش شما است.
یک پیام ثابت و انرژی تجدید شده دائمی به دیگران کمک میکند تا با اشتیاق شما همراه شوند.
هر رهبر استارتآپی از دیگری متفاوت است، بنابراین هیچ ویژگی واحدی برای همه تعیینکننده نیست. اما، من معتقدم که بهترین کارآفرینان تعادل سالمی از پارانویا (بدگمانی) و اعتمادبهنفس ایجاد میکنند.
آنها هشیار و واقعبین هستند و درعینحال هرگز این حس را ندارند که باور کنند دیدشان درست است.
رهبران بزرگ، در هر صنعتی، اجازه نخواهند داد که شرایط، مداومت آنها را برای تأثیرگذاری کنترل کند. این رهبران خود را داور موفقیت خود میدانند و فشارهای خارجی را تحت کنترل خود درمیآورند.
وقتی چیزی آنها را عقب میاندازد، رهبران بزرگ استقامت میکنند و آن شرایط را در اختیار میگیرند.
ذهنیت مثبت، یک رهبر بزرگ را تعریف میکند. اگر ذهنیت ضدضربه مثبتاندیشی را قبول نکنید، بهعنوان یک کارآفرین موفق نخواهید شد.
تجارت دائماً پر از فراز و نشیب است. اگر کاپیتان کشتی همیشه مثبت باشد، دیگران را نیز تحتتأثیر قرار خواهد داد تا همین احساس را داشته باشند.
توانایی شبکهسازی و فروش. رهبران استارتآپهای بزرگ همیشه در حال فروش هستند.
آنها کارمندان خود را میفروشند تا برای آنها کار کنند، سرمایهگذاران را میفروشند تا روی آنها سرمایهگذاری کنند، شرکای خود را میفروشند تا با آنها شریک شوند، مشتریان را میفروشند تا محصولشان را بخرند.
بزرگترین رهبران همه میدانند چگونه بفروشند و شبکهسازی کنند.
بهترین رهبران، دارای حس خودآگاهی بالایی هستند. آنها نقاط قوت و مهمتر از این نقاط ضعف خود را میشناسند. یک رهبر استارتآپ عالی، بهاندازه کافی اعتمادبهنفس دارد که در مورد نقاط رشد درست عمل کند.
شناختن نقاطی که به بیشترین کمک نیاز دارید به شما این امکان را میدهد که افراد مناسب برای پیوستن به تیم خود و همچنین بهترین شرکای استراتژیک بالقوه برای کسبوکارتان را شناسایی کنید.
در اکثر محیطهای تجاری گوشدادن دستکم گرفته میشود. در دنیای پررقابت ما، شخصی که اولین و بلندترین سخن را میگوید، بیشتر شنیده میشود.
اما درخواست بازخورد و درونیسازی آنچه میشنوید همیشه شما را به رهبر بهتری تبدیل میکند.
کارمندان شما از اینکه به نقطهنظرات آنها اهمیت میدهید قدردانی میکنند و شرکای قابلاعتمادی را برای مسیر پیش رو به دست خواهید آورد.