انتظاراتی که برای خود تعیین میکنید زیاد است، شما میخواهید بر محیط کار مسلط شوید، یک تأمینکننده استثنایی برای خانواده خود باشید، در فرم عالی بمانید و راههایی برای اعتبار اجتماعی خود بیابید. مردم اغلب شمارا "برتر" توصیف میکنند و در گذشته این عنوان باعث افتخار شما بود.
اما متوجه شدهاید که هر چه بیشتر کارکنید، بیشتر با مدیریت زندگی دستوپنجه نرم میکنید. برای انجام موارد بسیاری که تقویم شمارا پر میکند، به لیست کارها تکیه میکنید، اما این سیستم برای شما کار نمیکند.
لیست کارهای انجامشده به شما در یادگیری نحوه مدیریت امور در زندگی کمک نمیکند، فقط باعث میشود احساس کنید که به اندازه کافی کار نمیکنید.
درنهایت، شما خودتان را تخریب میکنید. برای پیشرفت واقعی، شما باید مهارتهای مدیریت زندگی را یاد بگیرید، بهجای اینکه کارهای بیشتری را به لیست خود اضافه کنید.
مدیریت زندگی این است که بتوانید همهچیز را برای داشتن یک زندگی سازنده، شاد و رضایتبخش انجام دهید.
این امر ارتباط تنگاتنگی با مدیریت زمان دارد، اما فراتر از تهیه لیست کارها و تکمیل برنامهریز روز شما است.
به یاد داشته باشید: مشغول بودن با بهرهوری یکسان نیست.
مدیریت زندگی این است که ذهنیت خود را تغییر دهید تا بتوانید استرس را کنترل کنید، بر احساسات خود تسلط پیداکرده و کنترل زندگی خود را در دست بگیرید.
مهارتهای مدیریت زندگی شامل همهچیز از ایجاد عادات سالم تا یادگیری نحوه تفویض اختیار و تعیین اهداف SMART است تا بتوانید پیشرفت خود را اندازهگیری کنید.
چرا مدیریت زندگی مهم است؟
مدیریت زندگی به شما امکان میدهد بهرهوری بیشتری داشته باشید، کارهای بیشتری را با زمان کمتر انجام دهید و به اهداف خود برسید.
مدیریت خوب زندگی به این معنی است که شما نهتنها اصول اولیه، تغذیه سالم، ورزش، مراقبت از خود را رعایت میکنید، بلکه فضا را برای یک دوست عالی، یک شریک فوقالعاده و یا مراقبت از والدین ایجاد میکنید.
این به شما امکان میدهد از "شلوغی" خارجشده و به لذت واقعی از زندگی برسید.
چگونه میتوانم زندگی خود را بهتر مدیریت کنم؟
اکثر مردم به مدیریت زندگی به ترتیب اشتباه فکر میکنند: آنها از لیست کارهای روزانه خود شروع میکنند و سعی میکنند هر کاری را که باید انجام دهند در زمان موجود تنظیم کنند.
اما درواقع باید آن را آن را زیرورو کنید. شما نمیتوانید برای روز خود برنامهای داشته باشید تا زمانی که برای زندگی خود برنامهای نداشته باشید.
با اهداف نهایی خود شروع کنید، به عقب برگردید، مدیریت بهتر زندگی را به دنبال خواهد داشت.
اگر متوجه شدید که کارهایی را انجام میدهید، آنها را از لیست کارهای خود حذف میکنید و هنوز میپرسید "آیا اینهمه چیز است؟" وقت آن است که با ادغام مهارتهای قدرتمند مدیریت زندگی در زندگی خود، رویکرد خود را تغییر دهید.
1- پیدا کردن هدف
از زندگی خود چه میخواهید؟ نتیجه نهایی شما چیست؟ پاسخ این نیست که ماشین خوب یا خانهای فانتزی بخرید.
هدف واقعی شما چیزی عمیقتر است و مهارتهای مدیریت زندگی که پرورش میدهید نیاز به بازتاب آن دارد.
وقتی در مورد آن فکر میکنید، چه هدفی به شما احساس شادی، سرگرمی و آزادی میدهد؟
برای شما باز کردن یک زندگی خارقالعاده به چه معناست؟
این همان چیزی است که شما برای آن کار میکنید. هدف شما میتواند تأمین خانواده باشد یا بهترین بودن در حرفه شغلی باشد، اما در مورد مسائل مادی نیست.
اغلب اوقات هنگام فکر کردن به آنچه میخواهید به آن برسید، هدف نهایی خود را از دست میدهید.
این منجر به ایجاد لیست کارهای بیمعنی میشود، نه مدیریت بهتر زندگی.
شما بهجای دنبال کردن هدف عالی خود، درگیر کارهای کوتاهمدت که ذکر کردهاید میشوید.
هرچه وضوح بیشتری در مورد هدف نهایی خود داشته باشید، احتمال دستیابی به آن بیشتر است.
هنگامیکه میدانید واقعاً چه میخواهید، پیشرفت خود را برای رسیدن به آن آغاز میکنید.
با داشتن دیدی روشن، میتوانید از خدمات مدیریت زندگی، مانند برنامه عملیاتی عظیم برای تعیین اقدامات خود، با هدف و پیشرفت واقعی در جهت اهداف خود، استفاده کنید.
یکی از دلایلی که تعداد کمی از ما به آنچه واقعاً میخواهیم میرسیم این است که، هرگز تمرکز خود را معطوف نمیکنیم.
ما هرگز قدرت خود را متمرکز نمیکنیم. اکثر مردم در زندگی خود را به چالش میکشند، هرگز تصمیم نمیگیرند که بر چیزی خاص تسلط داشته باشند.
تصمیم بگیرید که استاد زندگی خود شوید. زمان خود را کنترل کنید و اقدامات خود را محاسبه کنید.
2- به بخشبندی کارها فکر کنید
شما در رسیدن به اهداف خود شکست نمیخورید زیرا قادر به موفقیت نیستید، شما شکست میخورید زیرا روی چیزهای زیادی تمرکز میکنید.
تغییر طرز فکر در مورد اهداف خود یکی از مهارتهای مدیریت زندگی است که به تمرکز شما کمک میکند.
به کارهایی که باید برای رسیدن به هدف انجام دهید فکر نکنید، به نتیجه فکر کنید و تجسم کنید.
مثال هدف شما یادگیری آشپزی است. شما از رفتن به خواربارفروشی، یافتن دستور غذا، خرید لوازم آشپزخانه و تمیز کردن در پایان آن میترسید.
بهجای تمرکز بر نتیجه مطلوب خود، تبدیلشدن به یک آشپز شگفتانگیز، درگیر تمام جزئیات ترسناک هستید.
اکنون به چیزی فکر کنید که قبلاً میدانید چگونه آن را بهخوبی انجام دهید، مانند تمرین کردن.
میدانید که باید با ماشین به ورزشگاه بروید، سپس وقتی به آنجا رسیدید ورزش کنید.
این دو وظیفه قابلکنترل بسیار سادهتر از مراحل زیادی است که برای یادگیری یک مهارت جدید لازم است، زیرا قبلاً آن را بارها انجام دادهاید.
اما در حقیقت، آشپزی و رفتن به باشگاه از نظر سختی تفاوت چندانی با هم ندارند. شما فقط در مورد آنها کاملاً متفاوت فکر میکنید.
اگر طرز فکر خود را تغییر دهید و بهجای مراحل مختلف به نتیجه فکر کنید، بهاحتمالزیاد هدف خود را دنبال خواهید کرد.
بخشبندی اهداف این درک است که وقتی برای اولین بار مهارت جدیدی مانند آشپزی را یاد میگیرید، میتوانید احساس کنید که 100 کار را انجام میدهید.
اما بعدازاینکه بهاندازه کافی در آشپزخانه مهارتهای خود را کار کردید، به چند کار قابلکنترل تبدیل میشوید، رفتن به فروشگاه و آشپزی.
هنگامیکه بر این مهارت تسلط پیدا کردید، میتوانید فعالیتهایی را با نتایج مشابه در کنار هم انجام دهید.
با بخشبندی اطلاعات در قطعات قابل مدیریت که میتوانید بهطور مؤثر از آنها برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنید، خود را قادر میسازید تا کارها را انجام دهید.
3- استفاده از N.E.T Time یا بدون وقت اضافه
یکی از مراحل مهم برای دستیابی به هر هدفی، ادامه یادگیری در هر فرصتی است.
بااینحال، دسترسی به کتابها، پادکستها و ویدئوها ممکن است دشوار باشد، بهخصوص وقتی احساس میکنید در طول روز هیچ زمانی باقی نمانده است که دانش شمارا افزایش میدهد.
تغذیه ذهن در طول اقامت، تجربه شمارا به سطح جدیدی میرساند.
اینجاست که مهارتهای مدیریت زندگی مانند استفاده از زمان خالص رسیده است..
به معنی "بدون وقت اضافی" که بر اساس این مفهوم است: شما همیشه در طول روز زمانی دارید که میتوانید با یادگیری پرکنید.
این میتواند به معنای گوش دادن به پادکست در هنگام رانندگی یا گوش دادن به کتاب صوتی در حین خرید مواد غذایی یا خواندن کتاب هنگام انتظار قرار ملاقات باشد.
4- زمان را صرف ارتباطات خود کنید
مدیریت بهتر زندگی تنها دستیابی به حداکثر سلامت جسمانی و پیشرفت در محل کار نیست.
همچنین ضروری است که هر روز برای ایجاد روابط با کسانی که دوستشان دارید، وقت بگذارید.
برنامهریزی برای قرار ملاقات و فرصتهایی برای ارتباط عمیقتر، برای ایجاد یک رابطه سالم با شریک زندگی شما بسیار مهم است.
ذخیره زمان برای بازی، خواندن و گفتگو با فرزندان خود برای ایجاد روابط با فرزندان بسیار حیاتی است.
زمان موردنیاز برای استراحت و برقراری ارتباط را، بهعنوان زمان تلفشده تلقی نکنید.
در عوض، آن را بهعنوان یک جزء مهم مدیریت زندگی ببینید که به رفاه کلی شما میافزاید.
5- نحوه ارتباط بهتر را بیاموزید
هر چند وقت یکبار زمان ارزشمندی را در محل کار یا خانه به دلیل ارتباط نادرست از دست میدهید؟
شاید یک پروژه نیاز به بازسازی داشته باشد، زیرا اهداف بهطور واضح اعلامنشدهاند یا شما و شریک زندگیتان بعدازظهر خود را برای رفع مشکل لولهکشی در خانه استفاده کردهاید، زیرا شما بهطور مؤثر با کسانی که از آن مراقبت میکنند، ارتباط برقرار نکردهاید.
ارتباط با شریک و تیم خود در دفتر منجر به روابط بهتر و برنامههای ساده میشود.
شیوههای ارتباطی افرادی را که مکرراً با آنها ارتباط برقرار میکنید بیاموزید و درک کنید که وقتی سرعت را کاهش دهید و برای گوش دادن واقعی وقت بگذارید، مدیریت زندگی آسانتر میشود.
وقت آن است که لیست کارهای خود را دور بریزید و تغییرات را بپذیرید.
اگر آنچه را که همیشه انجام میدادید، انجام دهید، به آنچه همیشه به دست آوردهاید خواهید رسید.
با داشتن چشمانداز روشن و منابع قدرتمند مدیریت زندگی، یک گام مهم برای استفاده حداکثری از زمان و رسیدن به اهداف نهایی خود نزدیک خواهید شد.
نوشتهای از آنتونی رابینز