افراد بسیار منظم انضباط شخصی را بهعنوان توانایی تصمیمگیری مداوم با کیفیت بالا، بهجای تصمیمات با کیفیت پایین انجام می دهند.
نظم و انضباط شخصی شما، بر اینکه شما یک کلوچه یا سالاد بخورید، یک کتاب برای توسعه فردی بخوانید یا Netflix را تماشا کنید،
اهداف خود را دنبال میکنید یا بیهدف در شبکههای اجتماعی پیمایش میکنید، تأثیر دارد.
بهعبارتدیگر، خود انضباطی تعیین میکند که آیا شما در لحظه تصمیم مقتدرانه یا محدودکننده خواهید گرفت.
درنهایت، تأثیرات پیچیده این تصمیمات، کیفیت زندگی شمارا تعیین میکند.
بااینوجود افراد بسیار منظم اینگونه متولد نمیشوند. از طریق برخی عادات و اعتقادات، آنها توانایی خود را در تصمیم گیری منظم افزایش میدهند.
افراد بسیار منظم میفهمند که محیط آنها در تصمیم گیری آنها تأثیر میگذارد.
بنابراین، آنها کاری میکنند که محیطشان اهدافشان را پشتیبانی کند.
آنها خود را با افرادی احاطه کردهاند که به رشد آنها کمک میکنند، آنها را مسئول میدانند و استانداردهای خود را بالا میبرند.
همانطور که تیم فریس گفت: "شما میانگین پنجنفری هستید که بیشتر با آنها معاشرت میکنید،
بنابراین تأثیرات دوستان بدبین، غیر بلندپرواز یا بینظم خود را دستکم نگیرید.
اگر کسی شمارا قویتر نمیکند، شمارا ضعیفتر میکند. "
به یاد داشته باشید، یک محیط با کیفیت بالا، تصمیم گیری با کیفیت بالا را بسیار آسان میکند.
کیفیت پایین محیط، کار را بسیار دشوارتر میکند. حلقه اجتماعی خود را هوشمندانه انتخاب کنید.
بیشتر بخوانید: ۹ گام ساده برای خارج شدن از محدوده امن ذهنیافراد بسیار منظم دیگران را به خاطر شرایط زندگی خود سرزنش نمیکنند، مهم نیست که انجام چنین کاری توجیهپذیر است.
آنها وقتی اقتصادشان خراب است، اقتصاد را سرزنش نمیکنند. آنها رئیس خود را به خاطر مشکلات شغلی خود سرزنش نمیکنند.
آنها همسر خود را به دلیل ناراحتی خود سرزنش نمیکنند. آنها تربیت خود را به خاطر عادتهای بد غذایی خود مقصر نمیدانند.
با سرزنش دیگران، حتی اگر موجه باشد، قدرت خود را میبخشید. بهعنوانمثال، وقتی اقتصاد را مقصر وضعیت بد مالی خود میدانید، قربانی میشوید.
در این موقعیت، شما برای بهبود واقعیت خود اقدامی نخواهید کرد. افراد بسیار منظم این را درک میکنند "مالکیت بینهایت" را قبول میکنند.
مهم نیست که چه کسی مقصر است، افراد بسیار منظم شرایط را مالک میشوند.
آنها بجای شکایت از مواردی که نمیتوانند کنترل کنند، فعالانه به مواردی که میتوانند کنترل کنند برای بهبود وضعیت نگاه میکنند.
بهاینترتیب، آنها بهجای نشستن منفعلانه در کنار زمین، کارهایی را انجام میدهند.
آنها امور را به دست خودشان میگیرند، حتی اگر افراد دیگر یا حوادث خارجی اوضاع را بههمریخته باشد.
حتما بخوانید: شاد بودن را تمرین کنید تا به یک عادت تبدیل شودتصمیمات با کیفیت بالا با یک روش تفکر با کیفیت بالا اتخاذ میشود. اگر احساس تنبلی یا بیانگیزگی میکنید، تصمیم گیری منظم بسیار دشوارتر است.
افراد بسیار منظم، خواه آنها این را بدانند یا ندانند، در آغاز بکار انداختن ذهن خود و ورود به "وضعیت اوج" تبحر دارند.
آنها از طریق برخی از آداب اولیه یا الگوهای فکری، انگیزه خود را برای ورزش یا کار بر روی اهداف خود ایجاد میکنند حتی اگر در ابتدا چنین احساسی نداشته باشند.
از این طرز تفکر بالاتر، غلبه بر تعلل و حرکت کردن بسیار آسانتر است. برخی از آئینهای اولیه عبارتاند از:
• دوش آب سرد گرفتن
• مرور اهداف بلندمدت
• ورزش (حتی فقط 5 دقیقه برای داشتن انرژی)
• تماشای یک فیلم انگیزشی
• تمریناتی برای تنفس عمیق
• خواندن جملات تأکیدی
• تجسم موفقیت آینده
همه این آیینهای آغازین به شما کمک میکند تا در یک اوج روحیه قرار بگیرید.
در این حالت ذهنی، تصمیم گیری باکیفیت و سازنده در مقایسه با قرار گرفتن در حالت "عادی" روحی بسیار آسانتر است.
در بیشتر موارد، وقتی کاری دشوار یا کاری را انجام میدهیم که لزوماً از آن لذت نمیبریم، گفتگوی شخصی ما اغلب به سمت "انجام آن بعداً / فردا" معطوف میشود.
ذهن ما در تلاش است تا ما را فریب دهد تا راه آسان را انتخاب کنیم. بیشتر اوقات آنچه را میخواهیم میپذیریم و از این صدای مقاومت درونی اطاعت میکنیم.
افراد بسیار منظم میفهمند که این فقط ذهن است که سعی میکند آنها را فریب دهد و راه کمترین مقاومت را در پیش بگیرند.
آنها فریب نمیخورند زیرا میدانند ذهن انسان رضایت فوری را ترجیح میدهد و همیشه سعی میکند از کارهای دشوار اجتناب کند.
افراد بسیار منظم همه اینها را یک بازی بزرگ میدانند. اینها در برابر این فریب ایستادگی میکنند.
وقتی صدای مقاومت درونی آنها به آنها میگوید که باید کار را ترک کنند یا تسلیم شوند، دور دیگری خواهند زد، فقط به این دلیل که نمیخواهند تسلیم این فریب شوند.
یک مطلب کاربردی: ۱۰ عادت صبحگاهی که میتوانند زندگی شما را تغییر دهندوقتی بیشتر افراد سختترین کارها را برای بعد از روز (یا فردا) به تعویق میاندازند، افراد بسیار منظم عادت دارند که سختترین کارها را در طول روز انجام دهند.
دلایل مختلفی وجود دارد که آنها این کار را انجام میدهند.
اولاً، آنها میفهمند که هرچه کارهای سخت را بیشتر به تعویق بیندازند، احتمال انجام آنها کمتر است.
به تعویق انداختن کارهای دشوار برای اواخر روز اغلب به این معنی است که این کار انجام نمیشود.
سایر وظایف یا کارهای فوری ظاهر میشوند و کار به فردا موکول میشود.
وقتی شما یک قانون دارید که کارهای سخت را ابتدا انجام دهید، هیچ راهی برای به تعویق انداختن آنها وجود ندارد.
همچنین، وقتی کارهای سخت را ابتدا انجام میدهید، بقیه روز مانند نسیم احساس میشود.
این یک روش بسیار مفید و لذتبخش برای گذر از زندگی است.
لازم نیست ساعتها نگران این کار ترسناک باشید. وقتی او از جاده خارج میشود، بقیه روز احساس میکنید در پارک قدم میزنید.
همانطور که مارک تواین گفت: " اول صبح یک قورباغه زنده بخورید، بقیه روز اتفاق بدتری برای شما نخواهد افتاد."
حالا انجامش بده
تغییر فقط از طریق اقدام حاصل میشود، نهفقط دانستن آن. بهعنوان یک نکته عملی این مقاله، حداقل یکی از این عادتها را در برنامه روزانه خود بگنجانید.