من و شما چیزی داریم که ما را از دیگر موجودات روی کره زمین جدا میکند.
ببینید، موجودات دیگر کاملاً در محیط خود و در قلمرو خود هستند.
بااینحال، برخلاف آفتابپرستها و سایر حیوانات که با محیط خود ترکیب میشوند، من و شما در محیط خود کاملاً سرگردان هستیم.
حالا چرا اینطور است؟
به این دلیل است که خداوند به ما توانایی ذهنی داده تا محیط خود را بسازیم.
استفاده کامل و مؤثر از آن قوای ذهنی یا توانایی ذهنی به ما این امکان را میدهد که هر زندگی و محیطی را که میخواهیم، ایجاد کنیم.
متأسفانه از هر 10 نفر فقط یک یا دو نفر میتوانند توانایی ذهنی خود و نحوه استفاده صحیح از آنها را نام ببرند.
استفاده از توانایی ذهنی را در مدرسه آموزش نمیدهند
جای تعجب نیست که افراد کمی میدانند چگونه از تواناییهای ذهنی خود استفاده کنند. در مدرسه آموزش داده نمیشود.
در عوض، معلمان به ما در مورد پنج حواس فیزیکی که با بقیه حیوانات مشترک هستیم، توانایی دیدن، شنیدن، بوییدن، چشیدن و لمس کردن میگویند.
این حواس به ما داده شده تا بتوانیم با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنیم و مکاتبه کنیم. آنها مانند آنتنهای کوچکی هستند که اطلاعات خارج از ما را وارد میکنند.
حواس فیزیکی ما برای کاری که قرار است انجام دهند، فوقالعاده هستند. بااینحال، ما به آنها قدرت بسیار زیادی میدهیم.
ما به عوامل حسی خود اجازه میدهیم که ما را دچار مشکل کنند.
ما اجازه میدهیم آنچه مردم میگویند، آنچه در اخبار میبینیم، و شرایط فعلیمان، مانند آنچه در حساب بانکیمان است، زندگی ما را کنترل کند.
اما لازم نیست اینطور باشد. برخلاف موجودات دیگر، ما نباید نسبت به آنچه در اطرافمان میگذرد، وابسته به طرز تفکر خاص باشیم.
ما موجوداتی خلاق هستیم و میتوانیم شرایط خود را تغییر دهیم.
اینجاست که شش قوه و توانایی ذهنی شگفتانگیز ما وارد میشوند:
• تخیل
• اراده
• شهود
• حافظه
• علت
• ادراک
اگرچه شما در حال حاضر از هر یک از این توانایی ذهنی استفاده میکنید، اما این احتمال وجود دارد که اغلب ناخواسته از آنها برای ایجاد نتایجی که نمیخواهید، استفاده کنید.
کاوش و تقویت توانایی ذهنی، شانس شمارا برای ایجاد و لذت بردن از زندگی که میخواهید، افزایش میدهد.
در این مقاله بهصورت مختصر هر قوا و توانایی ذهنی را معرفی میکنیم و برای شروع تقویت توانایی ذهنی تمرینی ساده را شروع میکنیم.
تخیل شما به شما اجازه میدهد از هیچ، چیزی خلق کنید. از تخیل برای تبدیل چیزی غیر فیزیکی به چیزی فیزیکی استفاده میکنید.
هنگامیکه در ذهن خود تصویری از چیزی که میخواهید ایجاد میکنید، فرکانس افکار خود را تا آن سطح افزایش دادهاید و قادر به انجام آن یا به دست آوردن آن هستید.
بااینحال، بسیاری از اوقات ما از این توانایی ذهنی به روشی نادرست استفاده میکنیم و تصور میکنیم که اتفاقات بدی برای ما میافتد یا چیزهای دیگری که نمیخواهیم.
نکته کلیدی این است که یاد بگیرید از تخیل خودآگاهانه و هدفمند برای ایجاد تجربیاتی که بیشتر از همه در زندگی میخواهید استفاده کنید.
تمرین کنید تا از تخیل خود در جهت مثبت استفاده کنید.
ادگار آلنپو میگوید: «آنهایی که در روز رؤیا میبینند، چیزهای زیادی را میدانند که از کسانی که فقط در شب رؤیا میبینند، فرار میکنند.»
خیالپردازی، عمدیتر از رؤیاپردازی صرف است، و این باعث میشود ذهن شمارا به سمت احتمالات باز کند.
بنابراین، هرروز از کارهای روزانه خود استراحت کنید تا آرامش داشته باشید و اجازه دهید ذهنتان سرگردان شود.
با گمانهزنی در مورد روشهای خاصی که دوست دارید زندگی خود را بهبود ببخشید، خود را سرگرم کنید، این بهزودی به یک عادت تبدیل خواهد شد.
و یک روز ممکن است رؤیاهای شما به واقعیت تبدیل شود.
اراده به شما این امکان را میدهد که یک ایده را روی صفحه ذهن خود نگهدارید و تمام حواسپرتیهای بیرونی را که از طریق حواس فیزیکی شما میخواهند توجه شمارا جلب کنند، حذف کنید.
اراده به شما توانایی ذهنی، تمرکز روی یکچیز را میدهد.
بسیاری از افراد در حفظ تمرکز مشکلدارند. آنها از چیزی به چیز دیگر میپرند و هرگز کاری را تمام نمیکنند.
بااینحال، وقتی اراده را آنطور که در نظر گرفته شده است، استفاده کنید، افکار شما بسیار قدرتمندتر میشوند.
و تمرکز ثابت شما به شما این امکان را میدهد که در مدتزمان کوتاهی، کارهای زیادی انجام دهید.
تمرینی برای کشف اینکه چگونه از اراده خود و توانایی ذهنی استفاده کردهاید.
چند دقیقه وقت بگذارید و صادقانه به سؤالات زیر پاسخ دهید:
در کجای زندگی خود از تمرکز برای خرابکاری استفاده میکنید؟
آیا زمان بیشتری را صرف تمرکز بر آنچه بود یا هست و آنچه نمیخواهید، میکنید؟ یا اینکه به کجا دوست دارید برسید و اهداف فعلی خود میگذرانید؟
اگر بدون هیچ شکی میدانستید که فقط اراده شما میتواند شرایط فعلی شمارا تغییر دهد، آیا فقط روی چیزهای خوب تمرکز نمیکردید؟
شهود راه خدا برای صحبت با شماست. صدای کوچک درون صدایی است که حقیقت شمارا بیان میکند.
همچنین به شما این امکان را میدهد که افکار دیگران را به تصویر بکشید و انرژی آنها را بخوانید.
وقتی یاد بگیرید که سروصدای اطراف خود را کاهش دهید و قدرت شهود خود را افزایش دهید، زندگی شما پربارتر خواهد شد و احساس ارتباط بیشتری با دیگران خواهید داشت.
تمرینی برای برقراری ارتباط با شهود خود
توقف کنید و گوش دهید: وقتی دائماً مشغول هستید، سخت است که با خرد درونی خود هماهنگ شوید.
بنابراین هرروز زمانی را به کاهش سرعت خود اختصاص دهید و نسبت به خود برتر خود، بازتر باشید.
اگر به دنبال پاسخی برای سؤالی هستید یا نیاز به تصمیمگیری دارید، قبل از انتخاب مسیری که باید انتخاب کنید، به دنبال پاسخ در درون خود باشید.
پیامهای شهودی ظریف هستند و میتوانند خیلی سریع از ذهن آگاه شما محو شوند.
بنابراین، حتی اگر نمیتوانید فوراً اقدام کنید، آنها را یادداشت کنید یا فوراً ذخیره کنید.
چیزی به نام خاطره بد وجود ندارد. فقط خاطرات ضعیف و قوی وجود دارد.
مانند یک عضله، شما میتوانید حافظه خود را به میزان فوقالعادهای از طریق تمرین تقویت کنید.
تمرینی برای تقویت حافظه
از حواس خود استفاده کنید: هرچه هنگام یادگیری یا انجام کاری جدید، حواس بیشتری را درگیر کنید، به خاطر سپردن آن آسانتر است.
برای مثال، اگر میخواهید نام کسی را به خاطر بسپارید، ممکن است وقتی نام او را تکرار میکنید و با او دست میدهید، به چشمان او نگاه کنید.
که چهار حواس از پنج حواس شمارا درگیر میکند.
توانایی ذهنی ما در استدلال چیزی است که برای فکر کردن از آن استفاده میکنیم، برای تجزیهوتحلیل، مقایسه و ارزیابی ایدهها.
دلیل، توانایی تفکر و انتخاب اطلاعاتی است که میپذیریم، تحریک میکنیم و از آن برای ارائه ایدههای جدید استفاده میکنیم.
شما میتوانید از دلیل برای استخراج افکار دیگران یا ساختن و ایجاد ایدههای خود استفاده کنید.
تمرینی برای توسعه قوه دلیل
غیرمنطقی بودن را تمرین کنید: اکثر مردم فکر میکنند منطقی بودن به معنای خفه کردن یا قربانی کردن رؤیاها و اهداف خود از ترس است، ترس از ناامید کردن کسی، ترس از خندیدن، یا ترس از مخالفت با جمعیت یا بر هم زدن وضعیت موجود.
بااینحال، علم اعصاب نشان داده است که ما فقط از پنج درصد از مغز خود استفاده میکنیم. بنابراین، وارد قلمروهای ناشناخته شوید و غیرمنطقی بودن را تمرین کنید.
راههایی را بنویسید که از طریق آنها از دستیابی به آنچه واقعاً در زندگی میخواهید (یا حتی تصدیق) خودداری میکنید، زیرا میترسید که ممکن است غیرقابلقبول یا غیرممکن باشد.
سپس استراحت کنید و از ذهن خود برای تهیه فهرستی از ایدهها و استراتژیهای جدید برای رسیدن به آنچه میخواهید استفاده کنید.
ما با چشمانمان نمیبینیم؛ ما از طریق چشمان خود میبینیم به همین دلیل، ما اغلب چیزهایی را میبینیم که وجود ندارند.
برداشت شما دیدگاه شماست. برداشت شما کنترل میکند که شما از چه چیزی در محیط خود آگاه شوید و چگونه آن را مشاهده کنید.
تقریباً در همهچیز دوگانگی وجود دارد - جلو/پشت، بالا/پایین، داخل/خارج و خوب/بد در همهچیز. و ما همیشه این انتخاب را داریم که روی چه چیزی تمرکز کنیم.
در ضمیر ناخودآگاه، ادراک تعیین میکند که ما از چه چیزی آگاه میشویم.
ما در هر ثانیه در ضمیر خودآگاه خود مملو از میلیاردها بیت اطلاعات هستیم و فقط میتوانیم بخش کوچکی از آنها را پردازش کنیم.
دو معیار اصلی تعیین میکنند که چه چیزی از آن عبور کند: چه چیزی با باورهای ما موافق است و چه چیزی ذهن ما معتقد است برای ما مهم است.
تمرینی برای توسعه ادراک شما
تلفن خود را بردارید و وارد هر اتاقی در خانه خود شوید: در یک انتهای اتاق بایستید و عکس بگیرید.
بچرخید، بهطرف دیگر اتاق بروید و یک عکس دیگر بگیرید. سپس دو تصویر را در کنار هم مقایسه کنید. یک اتاق، دو عکس کاملاً متفاوت.
حالا این درس را بگیرید و آن را در یکی از «اتاقهای» زندگی خود به کار ببرید. دیدگاه متفاوتی را برای مشاهده رابطه اصلی، شغل یا وضعیت مالی خود انتخاب کنید.
مهم نیست که به چه چیزی نگاه میکنید، تمام تلاش خود را بکنید تا بهطور عینی به آن نگاه کنید، همانطور که به یک غریبه نگاه میکنید.
یک تصور واحد در زندگی شما میتواند مانع رشد شما شود. یک تصور متفاوت میتواند بهطور تصاعدی آن را گسترش دهد.
به تغییر موقعیت خود ادامه دهید تا زمانی که آنیکی را پیدا کنید، سپس همانجا بمانید
شما ذهن شگفتانگیزی دارید
ناپلئون هیل میگوید: «مرد تحصیلکرده لزوماً کسی نیست که دانش عمومی یا تخصصی فراوانی داشته باشد.
انسان تحصیلکرده کسی است که قوای ذهنی خود را چنان رشد داده است که هر چیزی را که بخواهد یا معادل آن را بدون تضییع حقوق دیگران به دست آورد.»
و انیشتین گفت: «در جامعه به عقل منطقی احترام میگذاریم و موهبت ذهن شهودی یا قوای ذهنی خود را فراموش کردهایم.»
چند مشکل وجود دارد که اجازه دهید ذهن منطقی شما، زندگی شمارا اداره کند یا کنترل کند، اما یکی از بزرگترین آنها این است که ذهن منطقی شما تا حد زیادی توسط پارادایمهای غیرمنطقی کنترل میشود.
قدرت شما در ایجاد زندگی موردنظر در استفاده از توانایی ذهنی شما برای کمک به تغییر پارادایمهای خود، نهفته است.
نوشتهای از باب پراکتور