آشنایی با هوش هیجانی:
هوش هیجانی به توانایی درک، کنترل و ارزیابی احساسات اشاره دارد. توانایی درک، تفسیر و پاسخ به احساسات دیگران همانقدر مهم است که درک و پاسخ به احساسات خودمان اهمیت دارد.
بهعنوانمثال: جهانی را تصور کنید که در آن نمیتوانید بفهمید که دوستتان یا همسر یا فردی از خانوادتان چه زمانی غمگین است یا چه زمانی دچار عصبانیت شده، چگونه میتوانید با او ارتباط درست برقرار کنید؟
از نظر عملی این بدان معناست که آگاه باشیم که احساسات میتوانند رفتار ما را هدایت کنند و بر افراد، چه منفی و چه مثبت تأثیر بگذارند.
هوش هیجانی یکی از مهارتهای بسیار مهم برای انسان است که میتوانید این مهارت را توسعه و رشد دهید؛ وقت گذاشتن برای تقویت این مهارت میتواند به شما کمک کند تا در ایجاد روابط و انجام وظایف مشترک بهتر شوید و آگاه باشید در موقعیتهای مختلف چه عکسالعملی داشته باشید.
چرا شناخت هوش هیجانی مهم است؟
این واقعیت علمی است که احساسات مقدم بر تفکر هستند؛ هنگامیکه احساسات بر ما غلبه میکنند نحوه عملکرد مغز ما را تغییر میدهند، تواناییهای شناختی، قدرت تصمیمگیری و حتی مهارتهای بین فردی ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
درک و مدیریت احساسات خود و دیگران، به شما کمک میکند تا در زندگی شخصی و حرفهای خود موفقتر باشید، بهعنوانمثال میتوانید:
• در موقعیتهای ناراحتکننده، مراقب آسیب دیدن احساساتتان باشید • در هنگام استرس و حس آشوب درونی، احساسات خود را کنترل و مدیریت کنید • روابط خود را با افرادی که به آنها اهمیت میدهید بهبود بخشید • در محل کار بین همکاران امنیت روانی و فرهنگ تیمی را ایجاد و تقویت کنید
و موارد مشابه دیگر.
همانطور که گفته شد، هوش هیجانی میتواند کلید موفقیت در زندگی و بهخصوص در حرفه شما باشد. توانایی مدیریت افراد و روابط در همه رهبران ویژگی و مهارت بسیار مهمی است،
بنابراین تقویت، توسعه و استفاده از هوش هیجانی خود میتواند راه خوبی برای نشان دادن رهبر درون شما به دیگران باشد که در ادامه به پنج عنصر اصلی آن اشاره میشود:
1. تقویت خودآگاهی: شامل:
• آگاهی عاطفی: شناخت عواطف و تأثیرات آنها • خودارزیابی دقیق: شناخت نقاط قوت و نقاط قابلبهبود خود • اعتمادبهنفس: اطمینان و شناخت ارزشها و تواناییهای خود
افراد با هوش هیجانی بالا معمولاً بسیار خودآگاه هستند، آنها احساسات خود را درک میکنند، به همین دلیل اجازه نمیدهند احساساتشان بر آنها حکومت کند، آنها عزتنفس و اعتمادبهنفس بالایی دارند زیرا به شهود خود اعتماد دارند و اجازه نمیدهند احساساتشان از کنترل خارج شود.
2. تقویت خودکنترلی: شامل:
• کنترل عواطف: مدیریت احساسات و تکانههای مخرب • قابلاعتماد بودن: حفظ استانداردهای صداقت و درستکاری • وظیفهشناسی: پذیرفتن مسئولیت عملکرد شخصی • سازگاری: انعطافپذیری در مدیریت تغییرات • نوآوری: استقبال از ایدهها و اطلاعات جدید
این مورد، توانایی کنترل احساسات و تکانهها است. افرادی که خودکنترلی قوی دارند، معمولاً به خود اجازه نمیدهند بیشازحد عصبانی شوند یا دچار هیجانات، تصمیمات تکانشی و بیدقتی بگیرند و قبل از اقدام فکر میکنند. از دیگر ویژگیهای خودکنترلی میتوان به قدرت نه گفتن اشاره کرد.
3. تقویت انگیزه: شامل:
• انگیزه پیشرفت: تلاش برای بهبود یا رسیدن به یک استاندارد برتر نسبت به خود • تعهد: همسویی با اهداف و برنامهها • ابتکار: آمادگی برای عمل به فرصتها • خوشبینی: پایداری در پیگیری اهداف با وجود موانع و مشکلات
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند معمولاً باانگیزه هستند. آنها مایلاند نتایج فوری را برای موفقیت بلندمدت به تعویق بیندازند. آنها حس سازندگی قوی دارند و عاشق چالش هستند و در هر کاری که انجام میدهند بسیار مؤثر واقع میشوند.
4. تقویت حس همدلی: شامل:
• همدلی: درک دیدگاه و احساسات دیگران و عکسالعمل فعال به نگرانی آنها • جهتگیری اقدام: پیشبینی، شناخت و برآوردن نیازهای طرف مقابل • توسعه دیگران: درک آنچه دیگران برای توسعه نیاز دارند و تقویت توانایی آنها • استفاده از استعدادها: پرورش فرصتها از طریق افراد مختلف
باید دقت داشته باشید که همدلی به معنای همدردی نیست و اغلب افراد این دو را باهم یکی میدانند که درست نیست.
همدلی، توانایی شناسایی و درک خواستهها، نیازها و دیدگاههای اطرافیان است.
افراد همدل در تشخیص احساسات دیگران خوب هستند حتی زمانی که این احساسات ممکن است واضح نباشند.
در نتیجه افراد همدل معمولاً در مدیریت روابط، گوش دادن و ارتباط با دیگران عالی هستند و از قضاوت کردن بسیار اجتناب دارند.
5. تقویت مهارتهای اجتماعی و ارتباطی: شامل:
• نفوذ: استفاده از تاکتیکهای مؤثر برای متقاعدسازی • ارتباط: ارسال پیامهای واضح و تأثیرگذار بر مخاطب • رهبری: الهامبخش و هدایتگر گروهها و مردم • کاتالیزور تغییر: شروع یا مدیریت تغییر • مدیریت تعارض: مدیریت و حلوفصل اختلافات • ایجاد پیوندها: ایجاد و پرورش شبکهای هدفمند از افراد • همکاری: کار با دیگران در جهت اهداف مشترک • قابلیتهای تیمی: ایجاد همافزایی گروهی در پیگیری اهداف جمعی
صحبت کردن و معاشرت با افرادی که مهارتهای اجتماعی خوبی دارند معمولاً آسان است که یکی دیگر از نشانههای هوش هیجانی بالا است.
اینگونه افراد سعی میکنند به دیگران کمک کنند تا پیشرفت کنند و بدرخشند. آنها میتوانند اختلافات را مدیریت کنند و در برقراری و حفظ ارتباطات عالی هستند.
ارزیابیهای مختلفی برای اندازهگیری سطوح مختلف هوش هیجانی پدید آمده است، چنین آزمونهایی بهطورکلی به دو دسته تقسیم میشوند: آزمونهای خود گزارشی و آزمونهای توانایی.
• آزمونهای خود گزارشی:
این دسته رایجترین آزمونها هستند زیرا بهصورت ساده انجام میشوند و مورد بررسی قرار میگیرند. در چنین آزمونهایی، پاسخدهندگان با رتبهبندی رفتارهای خود به سؤالات یا اظهارات پاسخ میدهند، بهعنوانمثال در جملهای مانند: من اغلب احساس میکنم که احساسات دیگران را درک میکنم؛ آزمونشونده ممکن است این جمله را با یکی از گزینههای: مخالف / تا حدودی مخالف / موافق / کاملاً موافق، پاسخ دهد و درنهایت کل لیست مورد ارزیابی قرار میگیرد.
• آزمونهای توانایی:
این آزمونها شامل پاسخ دادن افراد به موقعیتهای مختلف و سپس ارزیابی مهارتهایشان است. چنین آزمایشهایی اغلب، افراد را ملزم میکند که تواناییهای خود را نشان دهند که سپس توسط شخص ثالث رتبهبندی میشود.
سخن پایانی:
احساسات میتوانند منبع ارزشمندی از دانش باشند. همانطور که در این مقاله خواندید، هوش هیجانی میتواند تصمیمات و رفتارهای مثبتی را رقم بزند که کمک میکند تا در روابط، رفاه ذهنی داشته باشید. از همین لحظه شروع کنید و نتایج شگفت انگیزش را از آن خود کنید و بیشازپیش بدرخشید.
نویسنده: جناب آقای پیمان بابایی از دانش پذیران دوره سوم تربیت کوچ حرفهای کسبوکار ویدان