دستیابی به اهداف واقعی

دستیابی به اهداف واقعی

من اغلب از مردم می‌پرسم"چند نفر از شما می‌خواهند ازنظر مالی مستقل باشند؟" آیا این موضوع در دستیابی به اهداف مهم هست؟

و بسیاری از افراد دست‌های خود را بالا می‌برند. پس چرا درصد کمی از افراد، به آزادی مالی رسیده‌اند؟

من معتقدم که آن‌ها هدفی را تعیین می‌کنند که همسو و منطبق با ارزش‌هایشان نیست.

هر فردی مجموعه‌ای از اولویت‌ها را دارد، شما هم یک سری اولویت‌هایی در زندگی دارید. مجموعه‌ای از ارزش‌ها که بر اساس آن‌ها زندگی می‌کنید.

چیزهایی که مهم‌ترین و کمترین اهمیت را در زندگی شما دارند.

در لیست اولویت‌ها و ارزش‌هایتان، آنچه در بالای لیست قرار دارد را خودبه‌خود انجام می‌دهید.

وقتی در لیست ارزش‌ها پایین می‌آیید، برای انجام آن کار به‌احتمال‌زیاد به انگیزه، مشوق، یادآوری و تشویق نیاز خواهید داشت.

پیشنهاد می کنم مطلب " اهداف خود را زنده نگه‌دارید  " را حتما مطالعه کنید.

«من اغلب می‌گویم که انگیزه بیرونی برای یک هدف فانتزی است»

یک جاذبه درونی وجود دارد، که من آن را فعالیت خودجوش می‌نامم، و یک جاذبه خارجی وجود دارد که احتمالاً شما به انگیزه بیرونی نیاز دارید.

به‌عنوان‌مثال، من برای تحقیق و تدریس نیازی به انگیزه ندارم. من برای آشپزی و رانندگی و شاید رفتن به ورزش به انگیزه احتیاج دارم.

بنابراین، آنچه در بالای لیست ارزش‌های شما قرار دارد، کاری است که به‌احتمال‌زیاد خودبه‌خود انجام می‌دهید.

سپس اگر هدفی را تعیین کنید که با بالاترین ارزش شما سازگار باشد، به‌احتمال‌زیاد می‌توانید به آن برسید.

اما اگر هدفی را تعیین کنید که در لیست ارزش‌های شما پایین‌تر باشد، بسیار پایین‌تر باشد، احتمال دستیابی به اهداف کمتر است.

    یک هدف واقعی با یک تخیل ذهنی متفاوت است

یک هدف واقعی با یک تخیل ذهنی متفاوت است

هدف عینی چیزی است که دارای عینیت باشد، و به‌صورت یکنواخت و با جدیت پیگیری و دنبال می‌شود.

بگذارید برای شما مثالی بزنم. پسر جوانی که عاشق بازی‌های ویدیویی است، دوست دارد بازی را دنبال کند، بازی را فتح کند، و به یک بازی چالش‌برانگیزتر برسد.

او احتمالاً این چالش را دنبال خواهد کرد و از آن عقب‌نشینی نخواهد کرد و بیشتر تمایل به پذیرش درد و لذت در دستیابی به تسلط بر این بازی خواهد داشت.

هر زمان که هدفی را تعیین می‌کنید که واقعاً با آنچه بیشتر از همه برای آن ارزش قائل هستید، مطابقت دارد، به‌احتمال‌زیاد در پیگیری خود لذت و درد را به یک اندازه در آغوش می‌گیرید.

وقتی هدفی را تعیین می‌کنید که در لیست ارزش‌هایتان پایین باشد، احتمال انجام آن در صورت آسان بودن و عدم انجام آن در صورت دشوار بودن بیشتر است.

به‌عبارت‌دیگر، این پسر جوان بدون نیاز به انگیزه بیرونی، بازی‌های ویدیویی را انجام می‌دهد و تا مراحل بالاتر ادامه می‌دهد.

بااین‌حال، ممکن است وقتی از او خواسته می‌شود کارهای خود را انجام دهد یا تکالیف خود را انجام دهد، رفتار متفاوتی داشته باشد و حتی ممکن است تعلل کند، درنگ کند و ناامید شود.

انضباط فردی در رسیدن و دستیابی به اهداف و موفقیت در هر نوع هدفی بسیار نکته کلیدی و مهمی هست.  

هنگامی‌که مطابق با بالاترین ارزش‌های خود، زندگی می‌کنید، تمایل دارید که در دستیابی به اهداف ، لذت و درد را به یک اندازه در آغوش بگیرید.

وقتی مطابق با ارزش‌های پایین خود زندگی می‌کنید، نتیجه هدف‌گذاری ناشی از تزریق ارزش، توسط افراد دیگری است که تحسینشان می‌کنید یا چیزهایی که در مورد آن‌ها تخیل می‌کنید.

اگر آسان باشد ممکن است به آن اهداف برسید و در غیر این صورت به آن اهداف نمی‌رسید.

سطح تحقق اهداف شما متناسب با ارتقا آن هدف در آن لیست ارزش خواهد بود.

یک جمله قدیمی وجود دارد که می‌گوید وقتی دلیل به‌اندازه کافی بزرگ باشد، چگونه می‌توان از خود مراقبت کرد.

بنابراین، وقتی دلیل کافی برای انجام آن داشته باشید،

وقتی در فهرست ارزش‌های شما به‌اندازه کافی بالا باشد، شما مایل خواهید بود که راه‌حل‌هایی برای چالش‌ها پیدا کنید و حتی اگر چالش‌برانگیز باشد متوقف نخواهید شد.

به همین دلیل، عاقلانه خواهد بود، اهدافی را تعیین کنید که خیالی نباشند، بلکه اهداف واقعی باشند و با آنچه بیشتر از همه برای آن ارزش قائل هستید، سازگار باشند.

    این 9 سؤال به شما کمک می‌کند، ارزش‌های زندگی خود را شناسایی کنید

این 9 سؤال به شما کمک می‌کند، ارزش‌های زندگی خود را شناسایی کنید

  • چگونه وقت خود را می‌گذرانید؟
  • چه چیزی به شما انرژی می‌دهد؟
  • پول خود را صرف چه چیزی می‌کنید؟
  • جایی که بیشترین سفارش را دارید؟
  • جایی که خودبه‌خود نظم بیشتری دارید؟
  • آنچه راجع به آن فکر می‌کنید، تجسم می‌کنید و با خود گفتگو می‌کنید؟
  • آنچه با دیگران صحبت می‌کنید؟
  • کدام اهداف پایدار و سازگار هستند؟
  • آنچه دوست دارید در مورد آن بخوانید، مطالعه کنید و درباره آن یاد بگیرید؟
 

به‌عبارت‌دیگر، آنچه اکنون در زندگی شما منعکس می‌شود، بیشترین ارزش را برای آن‌ها قائلید.

این‌ها مواردی هستند که به‌احتمال‌زیاد اگر بر مبنای آن‌ها، هدف خود را تعیین کنید، می‌توانید به آن‌ها برسید.

به همین دلیل، عاقلانه خواهد بود، در اهدافی که واقعاً الهام‌بخش، معنادار یا در فهرست ارزش‌های شما نیستند، وقت تلف نکنید.

شما به‌احتمال‌زیاد آن‌ها را به تعویق می‌اندازید، تردید کرده و ناامید می‌شوید، و ممکن است درحالی‌که آن‌ها را دنبال می‌کنید احساس رضایت نکنید.

همچنین زمانی است که بهانه می‌گیرید و انگیزه لازم برای عبور از هر چالشی را ندارید.

هر بار که یک هدف را تعیین می‌کنید، یک هدف واقعی، به‌احتمال‌زیاد موانع و چالش‌های احتمالی پیش رو را پیش‌بینی می‌کنید و تصمیم می‌گیرید که چگونه هرگونه خطرات را از قبل کاهش دهید.

اگر واقعاً چیزی در لیست ارزش‌های شما کم است، احتمالاً برای برنامه‌ریزی وقت نمی‌کنید.

ازنظر فیزیولوژی، خون و گلوکز به مغز پیشین یا مرکز اجرایی نمی‌روند، بلکه به آمیگدالای شما، اصطلاحاً "مرکز لذت" می‌روند.

درنتیجه، شما احتمالاً تصمیماتی می‌گیرید که لذت را دنبال می‌کند و از درد و دشواری جلوگیری می‌کند، و در عوض ممکن است یک مسیر آسان، رضایت فوری و رفتارهای اعتیادآور را دنبال کنید.

خیال‌پردازی‌ها نیز در اینجا آغاز می‌شود. تخیل دنبال کردن نتیجه‌ای یک‌طرفه است.

تنظیم اهدف شخصی با اهداف سازمانی می تواندتاثیر مثبتی در جلوگیری از خیال پردازی داشته باشد.

  نکاتی برای تأمل:

نکاتی برای تأمل

  • اهدافی را تعیین کنید که واقعاً معنی‌دار، الهام‌بخش و در لیست ارزش‌های شما قرار داشته باشند.
  • برای افزایش احتمال دستیابی به اهداف، هر هدف را به مراحل اقدام روزانه کوچک‌تر و کوچک‌تر تقسیم کنید.
  • برای هر یک از این اهداف کوچک‌تر، جدول زمانی واقعی ایجاد کنید.
  • در زندگی خود به دنبال شواهدی از راه‌های پیشرفت خود در جهت دستیابی به اهداف باشید. اگر زندگی شما شواهدی را نشان نمی‌دهد، ممکن است به‌جای هدف، تخیل ذهنی داشته باشید.
  • اهداف خود را به‌طور مرتب ازنظر پیشرفتی که داشته‌اید، دوباره ارزیابی کنید. اگر متوجه شدید که مردد، معطل یا ناامیدکننده هستید، ممکن است بخواهید نزدیک بودن این اهداف با بالاترین ارزش‌های خود را، بازبینی کنید.
  • برخی از اهداف با اولویت پایین خود را به شخص دیگری تفویض کنید. ممکن است بالاترین اولویت‌های شما نباشند، اما همچنان مهم باشند. هنر تفویض اختیار می‌تواند در رسیدن به اهداف شما بازی را تغییر دهد.

نوشته‌ای از دکتر جان دمارتینی

دیدگاه کاربران (0)