ما، به طور متوسط یک سوم روز خود را در محل کار سپری میکنیم. این محیط کاری میتواند روحیه و بهرهوری کارکنان شرکت شما را تقویت کرده و یا کاهش دهد. یادگیری نحوه ایجاد اعتماد با کارکنان میتواند بهرهوری، تعامل و اعتماد را بهبود بخشد.
اعتماد در هر سازمانی در سه سطح عمل میکند: در سطح شرکت از نظر فرهنگ، در سطح تیم در رابطه با روابط بین اعضا و در سطح بینفردی بین دو نفر.
شما همیشه نمیتوانید سطح اعتماد سازمان خود را کنترل کنید، اما مطمئناً میتوانید با ایجاد اعتماد در محیط کار، بر آن اثرگذار باشید.
ایجاد اعتماد با کارکنان در یک واحد کوچکتر که در آن کنترل بیشتری دارید به گسترش اعتماد در یک سازمان بزرگتر کمک خواهد کرد.
اگر یک کارمند به مدیر خود اعتماد نداشته باشد، شرکت آسیب میبیند. یقیناً، رهبری از طریق ترس مؤثر است، اما در این شرایط، کارمند، حداقل مقدار کار موردنیاز را برای حفظ شغل خود انجام خواهد داد.
یکی از مهمترین کارهایی که یک رهبر میتواند برای تیم و سازمان خود انجام دهد، ایجاد فرهنگ اعتماد است.
به گفته جی شتی، سخنران و نویسنده، «گرانترین چیز در جهان اعتماد است. ممکن است کسب آن سالها طول بکشد؛ ولی ازدستدادن آن فقط چند ثانیه زمان میبرد».
این نقلقول کاملاً قدرت، ارزش و حساسیت ایجاد فرهنگ اعتماد در محل کار (و خارج از کار) را خلاصه میکند.
شناخت احساسات کارمندان همیشه میتواند یک راهنما برای اعتماد سازی در محیط سازمان باشد. حتماً در مورد این موضوع بیشتر تحقیق کنید.
بهعنوان یک رهبر، بسیار مهم است که در نظر داشته باشیم که چگونه فرهنگ اعتماد را در تیمها، محل کار و سازمانهای خود ایجاد میکنیم. فرهنگ کاری با اعتماد بالا مزایای بسیاری به همراه دارد.
ابقاء: احتمال ترک سازمان توسط کارمندان در زمانی که به همکاران، مدیران و رهبران ارشد خود اعتماد دارند، کمتر است، چرا؟ اعتماد با اجازهدادن به دیگران ایجاد میشود.
زمانی که رهبران به کارکنان و تیمها اجازه میدهند تا در فرایند تصمیمگیری نقش داشته باشند، کارمندان میتوانند احساس مشارکت، اتحاد و اطمینان بیشتری در سازمان داشته باشند.
تعامل: محیطهای با اعتماد بالا، اشتیاق مشارکت افراد تیم در کارها را افزایش میدهد، همچنین اعتماد، ارائه داوطلبانه ایده برای بهبود و نیز ایجاد احساس مالکیت بر کار را موجب میشود.
مطالعات نشان دادهاند که در مقایسه شرکتهایی که اعتماد بین کارکنان آن کم است، افراد در شرکتهای با اعتماد بالا مزایایی همچون ۷۴ درصد استرس کمتر، ۱۰۶ درصد انرژی بیشتر، ۱۳ درصد روزهای بیماری کمتر و ۷۶ درصد مشارکت بیشتر را تجربه میکنند.
نوآوری: اعضای تیم میتوانند با ارائه و آزمایش ایدههای جدید احساس امنیت کنند درحالیکه اعتماد دارند که رهبرشان از آنها حمایت خواهد کرد.
کارمندان به اعتماد مدیر خود نیاز دارند که «شکست پیش رو» را یک اشکال تلقی نکند. آنها باید بدانند که هیچکس بهخاطر امتحان یک ایده یا رویکرد جدید، مجازات نخواهدشد.
همکاری و بهرهوری: ممکن است وقتی کارمندان به تیم خود اعتماد میکنند، کمتر در مورد برنامههای پنهانی تعجب کنند.
همچنین کمتر احتمال دارد که با اعضای تیم در مورد افکارشان در مورد هر برنامه پنهانی غیبت کنند. این مکالمات جانبی میتواند حواس را پرت کند، بهرهوری را کاهش دهد و همکاریها در جهت اهداف مرتبط با کار را کم کند.
تأثیر یک بیزینس کاملاً روشن است، اما پیامدهای آن چطور؟ بهجرئت میتوان گفت که سلامت روان، در حین کار با یک رئیس سمی دچار اختلال میشود.
دستکم گرفتن نقشی که رهبران در سلامت تیمشان ایفا میکنند، میتواند آسان باشد.
خوشبختانه، بسیاری از شرکتها جدیگرفتن سلامت کارکنان را در دستور کار قرار دادهاند.
ارائه کار منعطف یکی از راههایی است که کارفرمایان میتوانند برای سلامت کارکنان انجام دهند و در تیمهای خود اعتماد ایجاد کنند.
ازآنجاییکه اکنون بسیاری از سازمانها در یک محیط ترکیبی یا مجازی فعالیت میکنند، یک فرصت طلایی برای ادغام شیوههای کاری انعطافپذیر پیش روی ما قرار دارد.
وقتی کارفرمایان به کارمندان اعتماد میکنند تا کارشان را انجام دهند، حتی زمانی که از نظر فیزیکی نمیتوانند آنها را روی میز کارشان ببینند، تیمها را با احساس استقلال و اعتماد توانمند میکند تا حرفهای عمل کنند.
علیرغم ترسهای اولیه درباره پیامدهای منفی کار انعطافپذیر بر بهرهوری، دادهها خلاف این موضوع را نشان دادهاند.
وقتی به تیمهایمان فضا و اعتماد میدهیم، میتوانیم به خروجیهای کاری بزرگتری برسیم.
اگر کار از راه دور چیزی است که شرکت شما هنوز آن را اجرا نکرده است، شما را تشویق میکنیم که یک مدل کاری انعطافپذیر یا ترکیبی را امتحان کنید تا اعتماد و سلامت تیم خود را افزایش دهید.
انواع مختلفی از اعتماد وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم:
اعتماد قراردادی: اعتماد به شخصیت. آیا افراد واقعاً کاری را که ادعا میکنند، انجام میدهند؟ آیا مدیران و کارمندان آنچه را که از یکدیگر انتظار دارند، مشخص میکنند؟
اعتماد ارتباطی: اعتماد به بیپرده گویی. افراد چقدر اطلاعات را به اشتراک میگذارند و حقیقت را بیان میکنند؟
اعتماد شایستگی: اعتماد به توانایی. افراد چقدر مسئولیتهای خود را انجام میدهند و مهارتها و تواناییهای دیگران را به رسمیت میشناسند؟
بهعنوان یک مدیر، این سؤالات را از خودتان بپرسید تا رفتار شخصی خود را ارزیابی کنید:
اعتماد کارمندان باید جلب شود. این مستلزم تلاشی آگاهانه برای پیشبرد صحبتهایتان، عمل به وعدههایتان و همسو کردن رفتارتان با ارزشهایتان است.
ایجاد اعتماد، ارزش تلاش را دارد زیرا هنگامی که اعتماد از بین رفت، بازیابی آن میتواند بسیار سخت باشد.
در اینجا چند کار عملی وجود دارد که میتوانید از همین امروز برای ایجاد اعتماد در تیم خود انجام دهید:
درحالیکه میتوان برای ایجاد اعتماد همه این موارد را مهم تلقی کرد، دو موردی که برای ایجاد فرهنگ اعتماد قویتر عمل میکنند عبارتاند از «به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و منطق» و «گوشدادن و پاسخدادن با همدلی».
این اصول کلیدی از ارتباطات باز و دوطرفه حمایت میکند، احترام متقابل را ایجاد و پایه و اساس اعتماد را در طول تعامل و فراتر از آن فراهم میکند.