ممکن است بسیاری از شما قبلاً در مورد هوش هیجانی (EQ) شنیده باشید، این روزها "هوش احساسی" بسیار بالا است، بهخصوص که دنیا به سمت کار از راه دور حرکت میکند، جایی که ما نیاز داریم حتی بیشتر با خود و اطرافیانمان هماهنگ باشیم.
در این مقاله یاد خواهید گرفت:
• هوش هیجانی چیست؟ • چرا هوش هیجانی مهم است؟ • آیا میتوان هوش هیجانی را آموزش داد؟ • نحوه توسعه (افزایش) هوش هیجانی: 7 مرحله آسان • هوش هیجانی چگونه بر رهبری تأثیر میگذارد؟ • چگونه هوش هیجانی میتواند عملکرد تیم را افزایش دهد؟
چندین راه برای توسعه و افزایش هوش هیجانی وجود دارد، قبل از اینکه وارد آن شویم، اجازه دهید بهطور خلاصه تشریح کنیم که هوش هیجانی چیست.
یکی از این راهکارها کوچینگ است. ویژگی های هوش هیجانی یکی از مواردی است که حتما باید در مورد آن اطلاعات خودتان را بالا ببرید.
هوش عاطفی مهم است. زیرا توانایی کار با دیگران را به شیوهای بسیار مؤثر فراهم میکند، درنتیجه موفقیت فردی، تیمی و سازمانی را امکانپذیر میکند.
امروزه گفته میشود که شایستگیهای عاطفی دو برابر بیشتر از عقل و تجربه خالص در کمک به تعالی مهم هستند.
نکته دیگری که قبل از پرداختن به «چگونه هوش عاطفی را افزایش (یا توسعه) دهیم» مهم است، این است که هوش هیجانی قابل یادگیری است.
یک تصور غلط رایج این است که اگر با آن متولد نشده باشید، هرگز آن را نخواهید داشت و این کاملاً درست نیست.
اگر چنین بود، شرکتها میلیونها دلار برای افزایش هوش هیجانی کارکنان خود هزینه نمیکردند.
هوش هیجانی توانایی درک و مدیریت احساسات خود و افراد اطرافتان است.
این عنوانی است که به گروهی از عملهای عاطفی داده میشود که باعث میشود روابط انسانی بهطور مؤثر عمل کند.
اساساً EQ از سه جزء تشکیل شده است:
• خود انعکاسی • خودتنظیمی • یکدلی
بهعنوانمثال، فردی که دارای تفکر قوی است، میتواند در یک مکالمه داغ، خود را از گفتن چیزی که بعداً پشیمان میشود، باز دارد.
آنها میتوانند در اواسط مکالمه متوقف شوند، احساسات را نام ببرند و تشخیص دهند که چگونه احساس میکنند و البته درست است، یا با جدا کردن خود از مکالمه، یا کشیدن نفس عمیق و تغییر لحن.
البته گفتن این کار بسیار سادهتر از انجام آن است.
و اکنون، بیایید به شما برای شروع کمک کنیم:
شماره 1 برای افزایش هوش عاطفی: احساسات خود را روزانه نام ببرید
دانستن اینکه چه احساسی دارید مهمترین بخش داشتن یک هوش هیجانی قوی است.
بهعنوانمثال، پنج بار در روز وقت بگذارید و از خود بپرسید: در حال حاضر چه احساسی دارید؟ احساسات را نام ببرید و ادامه دهید.
وقتی میتوانیم احساسات خود را نام ببریم، بهجای اینکه اجازه دهیم کنترل ما را به دست بگیرد، مسئولیت آن را بر عهده میگیریم.
وقتی نمیدانیم چه احساسی داریم، نمیتوانیم آن را کنترل کنیم. وقتی میدانیم چه احساسی داریم، در حال انتخاب هستیم.
هدف این است که در انتخاب باشیم تا نحوه رفتارمان را کنترل کنیم و احساساتمان ما را کنترل نکنند.
شماره 2 برای توسعه هوش هیجانی: "شادی" خود را افزایش دهید
شادی معنایی بسیار بیشتر از خوشحالی دارد، درواقع یکی از احساسات مرتبط با بازتاب و درک خود است و مهمتر از همه به ما اعتمادبهنفس و انرژی میدهد که برای شکوفایی به آن نیاز داریم.
وقتی شادی ما کم است، بقیه چیزها کم است، به این معنی که بر روابط شما با خودتان و اطرافیانتان تأثیر میگذارد.
بنابراین مطمئن شوید که شادی شما بالاست تا هوش عاطفی خود را توسعه دهید. چگونه؟ وقت بگذارید و کارهایی را انجام دهید که به شما آرامش میدهد و احساس رضایت میکنید.
شماره 3 برای افزایش EQ: استراتژیهای خودتنظیمی مثبت را انتخاب کنید
وقتی استرس داریم به مکانیسمهای مقابلهای روی میآوریم، تفاوت بین افرادی که هوش هیجانی قوی دارند این است که به مکانیسمهای مقابلهای مثبت مانند ورزش، تنفس یا ابراز وجود مانند موسیقی یا نوشتن روی میآورند.
بهجای روی آوردن به مواد مخدر یا الکل برای مثال. در مورد اینکه چگونه برای مقابله با استرس و تنظیم احساسات خود انتخاب میکنید، محکم و باثبات باشید.
شماره 4 برای توسعه هوش عاطفی: صحبت کردن با خودتان را مدیریت کنید
وقتی کسی دیگر شما را تحقیر میکند، هرگز احساس خوبی ندارد، پس چرا این کار را با خودتان انجام دهید؟ به نحوه صحبت کردن با خود توجه کنید.
آیا خودتان را پرورش میدهید و به خود میگویید که میتوانید کاری را انجام دهید و «به اندازه کافی» هستید یا دائماً خودتان را میکوبید و سرزنش میکنید؟
هر چه با خودتان مهربانتر باشید، اعتمادبهنفس بیشتری دارید و روابط بهتری ایجاد خواهید کرد.
شماره 5 برای افزایش هوش هیجانی: گوش دادن را یاد بگیرید
این احتمالاً مهمترین عمل برای توسعه هوش هیجانی است. توانایی گوش دادن با قصد درک، و نه با قصد پاسخ.
هرچند وقت یکبار به حرفهایی که میخواهیم بگوییم فکر میکنیم گوش میدهیم؟
وقتی این کار را انجام میدهیم چیزهایی را از دست میدهیم و طرف مقابل احساس نمیکند شنیده شده یا دیده نمیشود.
گوش دادن کلید داشتن هوش هیجانی قوی در مدیران است. به چیزهایی که گفته میشود به همان اندازه که گفته نمیشود گوش کنید.
هرچه زمان بیشتری برای گوش دادن واقعی صرف کنید، افراد و انگیزههای آنها را بهتر درک خواهید کرد، که منجر به ایجاد روابط قویتر میشود.
شماره 6 برای افزایش EQ: به سمت رابطه حرکت کنید
وقتی همه چیز سخت میشود، ما تمایل داریم از موضوع دور شویم تا اینکه به سمت آن برویم.
دفعه بعد که احساس «جنگ یا گریز» شروع شد، سعی کنید از طریق تحقیق متقابل یاد بگیرید تا بهجای اینکه به آن بهعنوان یک مشکل نگاه کنید، رابطه را تقویت کنید.
از طرف مقابل سؤال بپرسید و سعی کنید آن را از طریق ارتباط سازنده حل کنید.
شماره 7 برای توسعه هوش عاطفی: روی دیگری تمرکز کنید
درحالیکه افراد باهوش عاطفی برای خودمراقبتی وقت میگذارند، اهمیت بیرون رفتن از ذهن خود و تمرکز بر افراد دیگر را نیز درک میکنند.
بخشش، قدردانی و کمک به دیگران برای توسعه ظرفیتهای عاطفی شما مهم است و همچنین به شما این امکان را میدهد که یاد بگیرید چگونه بهتر بخوانید، با دیگران ارتباط برقرار کنید و با آنها همدلی کنید.
بنابراین ما در مورد چگونگی تقویت هوش هیجانی خود بحث کردهایم، بیایید جزئیات بیشتری را بررسی کنیم.
بهطور متوسط، نزدیک به 90 درصد از موفقیتهای رهبری به هوش هیجانی نسبت داده شده است. پدرخوانده هوش هیجانی، دانیل گولمن میگوید:
"در بالاترین سطوح در پستهای رهبری، شایستگی عاطفی تقریباً کل مزیت را تشکیل میدهد."
مهم نیست که با چه کسی سر و کار دارید، همه چیز به روابط برمیگردد، که هوش هیجانی رأی آن حیاتی است.
تحقیقات نشان میدهد که علل اصلی خروج از ریل در مدیران، شامل نقص در شایستگی عاطفی ازجمله دشواری در مدیریت تغییرات، ناتوانی در کار خوب در یک تیم، روابط بین فردی ضعیف است.
در اینجا سه رابطه حرفهای کلیدی وجود دارد که EQ میتواند به آنها کمک کند:
شماره 1: هوش هیجانی با ذینفعان
با وجود ذینفعان، هرچه بهتر بتوانید با افرادی که علاقه خاصی به شرکت شما دارند مطالعه کنید، با آنها ارتباط برقرار کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید، آنها تمایل بیشتری به حمایت از آن خواهند داشت و با شما و محصول ارتباط برقرار میکنند.
شماره 2: هوش عاطفی با مشتریان
زمانی که شما روابط قوی با مشتریان خود دارید و زمانی که با احساسات خود هماهنگ هستید و بهتر میتوانید خود را کنترل کنید، بهتر میتوانید احساسات و عواطف مشتریان خود را مدیریت کنید.
شماره 3: هوش عاطفی با همکاران
وقتی بتوانید با همکاران خود ارتباط برقرار کنید و آنها را درک کنید، محیط کاری یکپارچهتری ایجاد میکنید.
با صرف زمان برای گوش دادن و شنیدن آنچه همکارانتان میگویند و نمیگویند، روابط را بهبود میبخشد و همچنین منجر به بهرهوری بیشتر در کار و موفقیت میشود.
چگونه هوش هیجانی میتواند عملکرد تیم را افزایش دهد؟
طبق تحقیقات Walter V. Clarke Associates، مطالعهای که در سال 1997 روی 130 مدیر اجرایی انجام شد، نشان داد که افراد بهتری احساسات خود را کنترل میکنند، تعیین میکنند که افراد اطراف آنها چقدر ترجیح میدهند با آنها برخورد کنند.
این بهطور مستقیم به اهمیت داشتن یک هوش هیجانی قوی در تیمها برای افزایش عملکرد کمک میکند. تیمهای عاطفی قوی، میتوانند روابطی را حفظ کنند که بر اساس اعتماد ساخته شدهاند.
افرادی که میتوانند احساسات خود را بهتر مدیریت کنند، روابط بهتری با یکدیگر خواهند داشت که منجر به همکاری و بهرهوری بهتر و ایدههای قویتر میشود.
مهمتر از همه، درک انگیزههای همکاران، با گوش دادن بهتر و درک نکردن احساسات خود، به ایجاد روابط بین فردی قویتر کمک میکند، که به تصمیمگیری بهتر، ارتباطات بهتر و فرهنگ مثبتتر و شرکت موفق کمک میکند.
نتیجهگیری: چگونه میتوانم از نظر عاطفی باهوش شوم؟
اگرچه به نظر میرسد چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد، برای اینکه رهبران و مدیران هوش عاطفی را توسعه دهند، کمتر از آن چیزی که فکر میکنید دلهرهآور است.
مهمترین چیز این است که تصمیم بگیرید از احساسات خود و اطرافیانتان بیشتر آگاه باشید و سپس قدمبهقدم همه چیز را بردارید.
ایجاد عادتها و تغییر الگوها کمی طول میکشد، بنابراین یکی از این هفت مرحله را انتخاب کنید و وقت خود را صرف تمرین و اجرای روزانه آن کنید.
قبل از اینکه متوجه شوید، این به ماهیت دوم تبدیل میشود و هوش هیجانی شما رشد و توسعه مییابد.
با برخی آزمایشها بهراحتی میتوان هوش هیجانی در مدیران را اندازهگیری کرد. داشتن هوش هیجانی برای مدیران، کارکنان مدیریت و نظارت، خدمات به مشتری، بازاریابی و فروش بسیار مهم است. هوش هیجانی به افراد کمک میکند تا بهتر ارتباط برقرار کنند و در حل مسائل و مشکلات عملکرد بهتری ارائه دهند.
هوش هیجانی برای بقا و رشد مشاغل بسیار مهم تلقی میشود. برخی از مطالعات نشان میدهد که 60 درصد از شرکتهای بزرگ دنیا برای استخدام افراد از آزمونهای هوش هیجانی استفاده میکنند.
هوش هیجانی یک توانایی اساسی برای روابط بین فردی و ایجاد روابط عاطفی میان افراد است. هوش هیجانی در محیط کار به درک بهتر، بیان و مدیریت، روابط خوب و حل مشکلات کمک میکند.
آموزشهای کارگاه هوش هیجانی در مدیران به شما کمک میکند تا توانایی نظارت بر احساسات خود و دیگران را داشته باشید و احساسات خود و دیگران را شناسایی، تعریف و پردازش کنید.
این ظرفیت برای تشخیص و تنظیم احساسات ممکن است بهعنوان یک ابزار کمک کند تا بهراحتی سرنخها را درک کنید و روابط خود را بهطور مؤثرتری مدیریت کنید و بتوانید به اهدافی که میخواهید، برسید.
برای جزئیات بیشتر و تهیه دوره اینجا را کلیک کنید.