عوامل عدم موفقیت یک کوچ کسب‌وکار

عوامل عدم موفقیت یک کوچ کسب‌وکار

عوامل مختلفی برای عدم موفقیت در یک ارتباط کوچینگی مطرح می‌شود.

1- انتخاب مراجع نامناسب

یک کوچ کسب‌وکار لزوماً نباید به هر درخواست و هر تقاضایی پاسخ مثبت بدهد.

اگر کوچ احساس کند که نمی‌تواند کمک لازم را به مراجع بکند، نباید قرارداد منعقد کند و یا نباید قرارداد کوچینگ منعقد کند.

یک رابطه کوچینگی نامناسب و مراجع ناراضی به‌شدت به وجهه کاری یک کوچ آسیب میزند و چه‌بهتر که با پیش‌بینی عوامل عدم موفقیت یک کوچ کسب‌وکار، از ضرر و زیان‌های احتمالی و همچنین اعتبار خدشه‌دار شده جلوگیری کنیم.

استفاده از مهارت قدرتمند شنیدن و توجه دقیق به خواسته‌ها و نیازهای مراجع در یک جلسه آشنایی می‌تواند مسیر را برای یک مربی شفاف‌تر کند و انتظارات مراجع را برای مربی پدیدار کند.

موارد بسیاری وجود دارد که خواسته‌ها و نیازهای مراجع متفاوت از حوزه تخصصی فعالیت ما است و یا بسیار مواردی که فرد مراجع اصلاً نیاز به کوچ ندارد.

برای مثال چندی پیش فردی برای جلسات کوچینگ و عقد قرارداد به بنده مراجعه کرد، در جلسه آشنایی متوجه شدم که فرد موردنظر بیش‌تر از کوچینگ، نیاز به آموزش پرسنل خود دارد تا داشتن کوچ شخصی و آن فرد از بنده درخواست کرد که به همین شکل پیش برویم و قرارداد آموزشی منعقد کنیم، فرآیند به همین شکل پیش رفت و مدیر و کارکنان همگی از روند انجام کار رضایت داشتند اما قطعاً جلسات کوچینگ صرف، نمی‌توانست نیازهای پرسنل که ارتقای مهارت‌های فروش بود را برآورده سازد.

گاهی پیش می‌آید که بیزینس کوچ و یا مربی کسب‌وکار، توان برآورده کردن خواسته‌های مراجع را دارد اما ازنظر اخلاقی و یا رفتاری با مراجع خود همسو و همفکر نیست، که این موضوع نیز می‌تواند آسیب جدی به فرایند کوچینگ وارد نماید.

زیرا که شکل‌گیری رابطه دوستی و ایجاد حس محبت بین طرفین به‌شدت در فرآیند کوچینگ تأثیرگذار است.

  نداشتن دانش و تخصص لازم در کسب‌وکار و بیزینس

2- نداشتن دانش و تخصص لازم در کسب‌وکار و بیزینس

مربیگری کسب‌وکار، فقط و فقط داشتن مهارت کوچینگ و پرسیدن سؤالات هدفمند و قدرتمند نیست، بلکه تنها یکی از ابزارهای لازم در فرآیند کاری کوچینگ می‌باشد.

مربی کسب‌وکار می‌بایست مسلط به اصول توسعه فردی، هدف‌گذاری، بازاریابی و فروش، مدیریت، سیستم سازی و منابع انسانی، تدوین مدل کسب‌وکار، تدوین برنامه رشد کسب‌وکار، تدوین ارزش‌های شغلی، چشم‌اندازها و ... باشد و توانایی تحلیل و بررسی یک کسب‌وکار را داشته باشد.

و همچنین دانش و تخصص‌های فوق می‌بایست پیوسته در حال رشد و توسعه باشد.

همان‌طور که یک پزشک حاذق، پزشکی است که پیوسته در حال مطالعه و به‌روزرسانی دانش خود در مورد آخرین دستاوردهای پزشکی و دارویی دنیاست، یک بیزینس کوچ موفق نیز باید پیوسته و مستمر دانش و مهارت خود را در مورد اصول بیزینس ارتقا دهد، باید پیوسته آموزش ببیند و از آن مهم‌تر پیوسته آموزش‌های دریافتی را انتقال و ارائه دهد تا به یک استاد در حوزه خود تبدیل شود.

تفاوت یک استاد دانشگاه و دانشجویان یک دانشگاه در هوش و یا نبوغ ذاتی آن‌ها نیست، تفاوت در تکرار است.

همان مطلبی را که یک استاد دانشگاه ارائه می‌دهد، خودش روزی از منبعی دریافت کرده، اما هزاران بار همان مطلب را مکرراً ارائه کرده و این است رمز استاد شدن در یک حوزه تخصصی منحصربه‌فرد.

 

3- عدم تجربه کسب‌وکار شخصی

یک بیزینس کوچ حتماً باید صاحب کسب‌وکار خودش باشد.

چطور می‌شود یک فرد از بلوک‌های کسب‌وکار، رابطه مناسب با مشتریان، برنامه بازاریابی و پیشنهاد منحصربه‌فرد فروش سخن بگوید اما هیچ‌گاه آن را تجربه نکرده باشد.

قطعاً هیچ‌کس صحبت‌ها و توصیه‌های یک مربی پرورش اندام با 140 کیلو وزن و توده زیاد چربی را نخواهد پذیرفت.

و یا عطر فروشی که خودش هیچ‌گاه بوی خوبی نمی‌دهد.

در کسب‌وکار، اصول و تئوری‌ها به چالش کشیده می‌شوند.

چه‌بسا بسیار برنامه‌های دقیق فروش و بازاریابی و یا پلن های دقیق و برنامه‌ریزی‌شده سوددهی، هنگامی‌که در بیزینس پیاده‌سازی می‌شوند با چالش‌های غیرمترقبه روبرو می‌شوند و نتایجی متفاوت ازآنچه در اتاق‌های دربسته طرح‌ریزی‌شده‌اند به دست می‌آید.

چالش‌های یک کسب‌وکار در دنیای واقعی بسیار فراتر از تئوری‌های کلاس‌های آموزشی است.

چطور ممکن است فردی که هیچ‌گاه درگیر: تأمین نقدینگی جهت خرید محصول، شکایات مشتریان، رضایت پرسنل، استخدام و اخراج و چالش‌های پیرامون آن، رکود بازار، افزایش و کاهش نرخ ارز و تورم، درگیری با اداره محترم مالیات و ...... نبوده باشد، برای فردی که سال‌ها درگیر موارد فوق بوده نسخه موفقیت و رشد تجویز کند.

مراجع یک بیزینس کوچ به دنبال کسب نتیجه است.

یک بیزینس کوچ موفق باید در نتایج مراجع خود اثرگذار باشد. زمانی در نقش کوچ، زمانی در نقش مشاور و زمانی در قامت منتور.

مطمئنا بدون داشتن یک کسب وکار ، عدم موفقیت یک کوچ کسب‌وکار را رقم خواهد زد.

  کلام آخر

کلام آخر:

اگر قصد شما تبدیل‌شدن به یک بیزینس کوچ موفق هست، انتخاب‌های درست داشته باشید، پیوسته در حال رشد و مطالعه و آموزش باشید، اصول و آموزش‌ها را ابتدا در کسب‌وکار خود پیاده‌سازی کنید.

نویسنده: جناب آقای افشین نیک‌آیین از دانش پذیران دوره چهارم بیزینس کوچینگ ویدان

 
دیدگاه کاربران (0)